پکن- تلآویو؛
از سرمایهگذاری در زیرساخت تا روابط راهبردی
مقدمه
روابط چین و رژیم صهیونیستی از سال 1950 و با رسمیت شناختن جمهوری خلق چین از سوی تلآویو آغاز شد اما آغاز روابط رسمی دیپلماتیک این دو به ابتدای دهه 1990 میلادی باز میگردد. روابط این دو بازیگر همواره در سایه الزامات تلآویو بهعنوان شریک راهبردی ایالاتمتحده قرارگرفته است. در این ارتباط میتوان به موضع رژیم صهیونیستی در حمایت از غرب در جنگ کره (1951) و موضع چین در قبال جنگ شش روزه (1967) اشاره کرد. علیرغم فراز و فرودهای بسیار روابط پکن و تلآویو، در دهههای اخیر رشد نسبتاً خوبی داشته است؛ که این امر از یکسو، دامنه نفوذ چین را در غرب آسیا و مدیترانه افزایش میدهد و از سوی دیگر تعاملات بینالمللی رژیم صهیونیستی را متنوعتر میسازد. درک دلایل تقویت روابط چین و رژیم صهیونیستی از منظر هریک از این دو بازیگر برای بسیاری از بازیگران همچون ایالاتمتحده، اتحادیه اروپا، جمهوری اسلامی ایران، روسیه و ترکیه بسیار حائز اهمیت است. افزایش سطح تعاملات و توافقات پکن و تلآویو در حوزههایی نظیر امنیتی و دفاعی، زیرساختهای تکنولوژیکی، سرمایهگذاریهای اقتصادی و گردشگری توجهات بسیاری را به خود جلب کرده و بازیگران فوقالذکر هریک از منظر منافع و امنیت ملیشان به دقت حضور چین را در سرزمینهای اشغالی و تأثیر و تأثری که این دو بازیگر از آن میگیرند رصد میکنند و با بررسی فرصتها و چالشهای احتمالی که تقویت پیوندهای پکن و تلآویو در عرصه منطقهای و بینالمللی ایجاد میکند، سعی در افزایش حوزه منافع و کاهش سطح تهدیدات امنیتی خود دارند.
بررسی وجوه مختلف روابط چین و رژیم صهیونیستی و آثار و پیامدهای امنیتی آن برای جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورها نیازمند پژوهشی جامع و دقیق است. این نوشتار درصدد آن است که پیامدهای امنیتی سرمایهگذاریهای چین در حوزه فناوری و زیرساخت رژیم صهیونیستی را از منظر این بازیگر و متحد اصلیاش یعنی آمریکا مورد بررسی قرار داده و بخشی از این نیاز پژوهشی را پاسخ دهد. باتوجه به راهبرد امنیتی رژیم صهیونیستی و ایالات متحده در قبال ایران بیگمان انجام پژوهشهایی که تصویری هرچند کوچک از دلمشغولیها و دغدغههای امنیتی این رژیم و متحدش را برای پژوهشگر ایرانی نمایان سازد، بسیار مفید خواهد بود. این پژوهش که برمبنای گزارشها و دادههای منتشر شده از سوی مؤسسات و اندیشکدههای بینالمللی به خصوص آمریکایی و صهیونیستی تهیه شده است، مؤید این موضوع است که شناخت ما به عنوان پژوهشگر ایرانی از تحولات درونی رژیم صهیونیستی و روابط خارجی آن در قالبی از پیش تعیین شده، نضج یافته و این قالب در اکثر مواقع مسیر تحلیل را به خطا میبرد. برای نمونه، پژوهشگر ایرانی روابط امنیتی، اقتصادی و سیاسی تلآویو و واشینگتن را با حداقل تنش فهم میکند، که این نوشتار این فهم را با چالش مواجه میسازد و این نکته را مطرح میکند که گروهی در رژیم صهیونیستی وجود دارند که خواهان تنوعبخشی حداکثری در میانمدت و بلندمدت به روابط تلآویو با دیگر کشورها در تمامی حوزهها هستند و اتکای صرف به ایالات متحده را حائز پیامدهای بیشمار برای خود در نظر میگیرند.
در این پژوهش اشاره شده است، ورود چین به حوزه فناوریها و سرمایهگذاریهای خطرپذیر[1] رژیم صهیونیستی میتواند با اهداف نظارتی و اطلاعاتی باشد و این امر حائز نشانههای جدی امنیتی برای ایالاتمتحده[2] بهعنوان شریک راهبردی رژیم صهیونیستی است. این پژوهش سعی ندارد نگاه ایرانی را وارد تحلیل سازد بلکه این نوشتار با این انگاره نضج یافته که رصد دقیق تحولات در جریان در زمین بازی دیگر بازیگران رقیب، متخاصم و یاهمکار برای پژوهشگر و سیاستگذار ایرانی ضروری است. در بخش نخست این نوشتار، نگاهی کوتاه به روابط چین و رژیم صهیونیستی خواهیم داشت و سپس به راهبرد چین در زمینه سرمایهگذاریهای خارجی خواهیم پرداخت. سرمایهگذاری چین در حوزه فناوری رژیم صهیونیستی در مرحله بعدی بررسی پژوهش حاضر قرار میگیرد؛ در بخش سوم نیز سرمایهگذاریهای چین در بخش زیرساختی رژیم صهیونیستی و در بخش چهارم، نگرانیهای امنیتی دیگر بازیگران در ارتباط با حضور چین در حوزه زیرساختی رژیم صهیونیستی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
[1]. سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Capital) که از آن با عنوانهای «سرمایهگذاری جسورانه» یا «سرمایهگذاری کارآفرینی» نیز نام میبرند، عبارت است از تأمین سرمایه لازم برای شرکتها و کسبوکارهای نوپا (استارتآپ) و کارآفرین که مستعد جهش و رشد ارزش و البته ریسک فراوانی است. شرکتهای سرمایهگذار خطرپذیر، گروهی از سرمایهگذاران هستند که بر روی شرکتهای کوچک با پتانسیل رشد بالا سرمایهگذاری میکنند. این شرکتها پول قرض نمیدهند بلکه در این شرکتها سرمایهگذاری میکنند. این شرکتها در مراحل ابتدایی رشد و تکامل اقتصادی خود، مورد توجه سرمایهگذارانی هستند که با ارزیابی موشکافانه خود، شکاف سرمایه و کمبود نقدینگی شرکتهای کارآفرین را جبران میکنند و در گروه سهامداران آنها قرار میگیرند. سرمایهگذار خطرپذیر با مدیریت فعالانه و برنامهریزی در توسعه مدلهای راهبردی، در کسبوکار هدف و ارزش افزوده و افزایش قیمت سهام این شرکتها نقش مهمی ایفا میکند. رونق و توسعه فعالیتهای سرمایهگذاری خطرپذیر موتور محرکه و محور اصلی رشد محصولات جدید و نوآوری در عرصه فناوری است.
[2]. ایالات متحده نگرانی جدی امنیتی خود را از حضور یازده شرکت چینی که ارتباط مستقیم با دولت و بخشهای نظامی این کشور دارند را در پروژه های زیرساختی و فناوری رژیم صهیونیستی اعلام کرده است.
Your Comment