سیاست ایالات متحده در افغانستان؛
راهبردهای در حال تغییر، دستاوردهای حفظ شده
در حالی که راهبرد جدید ایالات متحده برای افغانستان توسط دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در 21 اوت 2017 اعلام شد، شرایط کنونی افغانستان و آینده پیش روی حکومت و مردم این کشور قبل و بعد از اعلام این راهبرد، بحث های زیادی را در رسانه ها و محافل سیاسی برانگیخته است. به اعتقاد شماری از تحلیل گران، دستکم شش عامل مخرب و مخاطره آمیز، افغانستان را تهدیدئ می-کنند که در راهبرد جدید واشنگتن باید راهکارهایی برای رویارویی با این عوامل و مهار یا کاهش اثرات منفی آن ها در نظر گرفته شده باشد. نخست، شرایط امنیتی افغانستان هم چنان پرمخاطره است. فقط نگاهی به خشونت ها و ناامنی های این کشور در طول سال 2016 و نیمه اول سال 2017 نشان می دهد که حکومت مرکزی عملاً کنترلی بر نواحی روستایی و غیرشهری ندارد.
دوم، گروه های تشکیل دهنده حکومت وحدت ملی افغانستان کماکان گرفتار دودستگی و اختلاف نظرات گسترده اند و این در حالی است که نظام فاسد رانتی و حمایت دولتمردان افغان از شبکه های فساد، تا اطلاع ثانوی امکان اصلاح نظام اداری و اقتصادی این کشور را فراهم نمی کند. سوم، رشد اقتصادی افغانستان با خروج نیروهای ائتلاف بین المللی در سال 2014 با کاهش قابل ملاحظه ای روبرو شده و این در حالی است که دولت کابل هم چنان به شدت به کمک های خارجی وابسته است. چهارم، تفاوت زیاد دیدگاه های حکومت های افغانستان و پاکستان بر سر مسائل امنیتی و هم چنین افزایش رقابت کشورهای منطقه برای تسلط بیشتر بر افغانستان موجب شده تا روابط دو کشور آسیب جدی ببیند.
پنجم، اقدام آمریکا در تعیین حدود 23 میلیارد دلار بودجه سالانه برای افغانستان از دید کارشناسان، برای واشنگتن اطمینان بخش و کافی نیست. یکی از دلایل مطرح برای این امر آن است که باور این افراد، شاخه افغانی القاعده اکنون مسنجم تر و متحدتر از قبل فعالیت می کند. ششم، افغانستان در حال حاضر از یک سو گرفتار یک حکومت ضعیف و از سوی دیگر با شورش و خشونت لجام-گسیخته روبروست. تداوم همزمانی این دو معضل می تواند به فروپاشی فاجعه بار حکومت کابل منجر شود که پیامد آن، آغاز دوباره هرج و مرج یا بازگشت و احیاناً سلطه دوباره گروه های تروریستی و پیکارجو به رأس قدرت در افغانستان است.
با توجه به شرایط کنونی، راه های پیش روی آمریکایی ها چیست؟ به باور شماری از تحلیل گران، ایالات متحده نخست باید همزمان با تلاش برای پایان دادن به جنگ افغانستان راهبردی ارائه دهد که دستاوردهایش را در این کشور حفظ نماید. هر چند این دستاوردها بیش از آن که مثبت باشند، منفی و به زیان اکثر مردم افغانستان بوده اند. نگاهی به راهبرد جدید واشنگتن برای آن کشور نشان می دهد که دولت ترامپ درست برعکس این پیشنهاد عمل کرده است. بدین معنا که وعده شدت بخشیدن به جنگ با پیکارجویان طالبان، القاعده و داعش را داده، بدون آن که به دستاوردهای نیمه تمام آمریکا در افغانستان مانند تلاش برای ملت و دولت سازی و ترمیم و بازسازی بعضی زیرساخت های در این کشور توجه کند و برای حفظ کامل آن برنامه ای ارائه دهد.
دیگر این که آمریکا باید با هدف حل و فصل منازعه قدیمی هند و پاکستان، ایجاد دولتی بی طرف در کابل و تحت فشار گذاردن پاکستان برای پذیرفتن خواست های واشنگتن، از ابتکارات منطقه ای و مشارکت کشورهای منطقه در امور افغانستان حمایت نماید؛ زیرا به باور کارشناسان، اقدامات خودسرانه آمریکا احتمال موفقیت این کشور در این گونه زمینه ها را به حداقل می رساند. در این مورد نیز راهبرد جدید آمریکا خلاف توصیه فوق عمل کرده است و بجز هند، سایر قدرت های ذی نفوذ در افغانستان و منطقه مثل روسیه، چین و ج.ا.ایران اصولاً در این راهبرد نادیده گرفته شده اند. این در حالی است که نخبگان سیاسی افغان و در نگاهی کلی تر، عموم مردم افغانستان که برآورد می شود حدود 63 درصد آنان از روند صلح در کشورشان حمایت می کنند، از این که در شرایط کنونی قدرت های منطقه مانند ایران، روسیه و چین به منظور شکستن تابوی طالبان قدرتمند در ذهن افغان ها ماه هاست که اجماع نکرده اند، تأسف می خورند.
همین مسئله در مورد برخورد آمریکا با پاکستان نیز صدق می کند. در واقع با وجود توصیه ناظران به دولت ترامپ مبنی بر در اولویت قرار دادن سازوکار سیاسی برای مذاکره با طالبان و پیش بردن روند گفت و گو با شورای رهبری طالبان (شورای کویته) و به موازات آن، واداشتن ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان (ISI) به برداشتن محدودیت های سران طالبان برای مذاکره با دولت کابل و آمریکایی ها و نیز تقویت دولت و نیروهای امنیتی افغان با هدف کسب یک موفقیت یزرگ در افغانستان، ترامپ نماینده ویژه جدید ایالات متحده در امور افغانستان و پاکستان را تعیین نکرد و مذاکره با طالبان را نیز از دستورکار راهبرد جدید خودش برای افغانستان حذف نمود. در مقابل، فشار و تهدید پاکستان را به منظور وادار کردن این کشور به دست کشیدن از حمایت پیکارجویان طالبان و القاعده با قدرت در راهبرد جدید آمریکا لحاظ کرده است. این اقدام اکنون احتمال شکست کامل روند صلح افغانستان را بیش از پیش افزایش داده است.
در این میان یک امر قطعی به نظر می رسد. تا زمانی که واشنگتن برای انتقال امن زمینی و هوایی تدارکات نظامی و غیرنظامی به نیروهای خود در افغانستان که شمار آن ها اکنون به بیش از 12000 نفر رسیده است، به حمایت پاکستان نیازمند باشد و گزینه های جایگزین مثل مسیر ایران که از نظر کارشناسان مناسب تر از مسیر پاکستان است، نادیده بگیرد، نمی تواند نسبت به تغییر رفتار و رویکرد راولپندی در زمینه کارشکنی در روند صلح افغانستان و از سوی دیگر حمایت و تقویت پیکارجویان در افغانستان امیدوار باشد.
Your Comment