پیروزی ترامپ بهنفع ایران است:
شکست نهایی سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکایی روبه افول
اگرچه با خروج آمریکا از برجام، روح این توافق بینالمللی نادیده گرفته شد و سیاست فشار حداکثری ترامپ، چالشهای بیشماری را برای ایران رقم زد، بااینحال، انتخاب مجدد او میتواند در بستر تعینات ژئوپلیتیکی بهنفع ایران باشد. سیاست اول آمریکای ترامپ و سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکاییها که در دوره ترامپ ادامه خواهد داشت، منجر به شکست قطعی سیاست فشار حداکثری علیه ایران خواهد شد. با افزایش اختلاف بین آمریکا و متحدانش، فشارهای آمریکا حداقلِ اثربخشی را خواهند داشت. دراینشرایط، ایران درصورت تقویت نگاه به شرق خود خواهد توانست با قدرت بیشتری سیاستهای منطقهای خود را دنبال کند.
ایران بهعنوان موضوعی مهم در سیاست خارجی آمریکا، در دستورِ کارهای پیشنهادی دو نامزد ریاستجمهوری ظاهر شده است و بهنظر میرسد درحالیکه ترامپ تلاش دارد با ادعاهایی گاهوبیگاه، برنامه خود را درقبال ایران زنده نگاه دارد، بایدن درصدد طرح توافق جدید یا افزودن مفادی به توافق کنونی برجام است. واکاوی فحوای ادعاهای ترامپ نشان میدهد سخنان او درمورد مذاکره با ایران فقط ژست انتخاباتی است و درعمل، هیچ تغییری در جایگاه قلدرمآبانه او در راستای حل چالشی که در این توافق مهم بینالمللی بهوجود آورده است دیده نمیشود. درطرفمقابل، بایدن برای فروش بیشتر رأی درصدد ارائه رویکردی متفاوت درقبال ایران به مخاطبانش بوده است که درعمل تفاوتی با رویکرد اوبامای اول ندارد.
درصورت پیروزی ترامپ، مسئله ایران کماکان بهشیوه کنونی پیگیری خواهد شد. آمریکا در این دوره چه مایل باشد یا خیر، نمیتواند ادعا کند تمامی گزینهها را روی میز دارد. دو علت مهم این است که ترامپ در چهار سال قبل، از درگیریهای نظامی جدی اجتناب کرد که پیشران آن مطالبات داخلی بوده است و در این دوره نیز برای حفظ وجهه خود و میراثی که برجای خواهد گذاشت، از تحمیل درگیری به این کشور اجتناب خواهد کرد. علت دومِ نبودن گزینه نظامی روی میز، پیشبینیهایی درباره قدرت آتی آمریکا است که باتوجهبه بروز مشکلات ناشی از کرونا بهویژه در بحث اقتصاد مطرح هستند. با بروز مشکلات اقتصادی، شاهد کاهش بودجه دفاعی و بهتبع کاهش نفوذ ژئوپلیتیکی این کشور در سطح بینالمللی خواهیم بود. درنتیجه، گزینه تهدید نظامی علیه ایران پوچ خواهد شد.
با کاهش حاشیه مانور قدرت سخت آمریکا در جهان، این کشور باید در فکر استفاده از قدرت نرم و قدرت ساختاری برای پیشبرد اهداف و ساخت همگرایی علیه ایران یا تعقیب هر هدف دیگری باشد. درحالیکه تجربه ترامپ در دور نخست نشان داد او فاقد مهارت سیاسی و دیپلماسی است و نمیتواند در دیدگاه دیگر کشورها همگرایی ایجاد کند. درحالحاضر، کشورهای اروپایی اعلام کردهاند درصورت پیروزی ترامپ، حتی همپیمانی خود را با آمریکا کاملاً نادیده خواهند گرفت. ناخشنودی مرکل از رویارویی مستقیم با ترامپ و رد دعوت برای حضور در نشست گروه هفت، یکی از رویدادهایی بود که به باور بسیاری از کارشناسان، نشاندهنده پایان صبر و تحمل چهرههای اروپایی برای اصلاح رویکرد ضدسیاسی و ضددپیلماتیک ترامپ در عرصه بینالمللی است.
کشورهای اروپایی، درطرفمقابل، پیروزی بایدن را فرصتی نو میدانند که بهمعنای احیای همپیمانی آمریکا و اروپا در قاعده نظم لیبرال بینالمللی است. برجام در دروان بایدن میتواند ازخلال اختیارات ریاستجمهوری، بار دیگر آمریکا را به میز 1+5 بازگرداند. باوجوداین، پیشبینی میشود بایدن و شرکای اروپایی مایل باشند باتوجهبه تحولاتی که از سال 2018 حول برجام بهوقوع پیوسته است، با پشتیبانی کنگرهای احتمالاً با اکثریت جمهوریخواه در آمریکا، تلاش کنند بار دیگر ایران را بر سر میز مذاکره کشانده و موضوعات جدیدی را به توافق بینالمللی برجام اضافه کنند. این موضوعات، درمورد مسائل منطقهای و موشکی ایران خواهد بود. بیشک در این شرایط با دو واکنش ایران مواجه خواهند شد که یکی، رد کلیه مذاکرات برای ایجاد تغییر در برجام یا دیگری، پذیرش بخشی از موضوعات برای مذاکره و درنتیجه، آغاز روند مذاکراتی طولانی و چالشی برای رسیدن به توافقی جدید خواهد بود. در هردوحالت، ایران همچنان در بلاتکلیفی باقی میماند، مسائل اقتصادی حل نخواهند شد و راستیآزمایی اظهارات و وعدههای آمریکا و اروپا بسیار دشوار یا غیرممکن خواهند بود. پیشبینی میشود تهران دراینشرایط نیز همچنان به هنجارها و قواعد بینالمللی پایبند بماند که دراینصورت، ظرفیت چانهزنی این کشور بهشدت کاهش خواهد یافت و تصور نمیشود مذاکرات بتوانند کمکی برای بهبود وضع اقتصادی در ایران باشند.
پیروزی ترامپ نهفقط ادامه سیاستی را درپی خواهد داشت که در سالهای گذشته حدود و ثغور آن روشن شده است، بلکه به تغییرات اثرگذار بر نظم بینالمللی نیز شتاب خواهد بخشید. رویکرد ترامپ در سطح بینالمللی، او را بهشدت تنها کرده است. سیاست یکجانبهگرایانه ترامپ، یعنی «اول آمریکا» موجب شده است ازنظر راهبردی، آمریکا همپیمانان خود را در سطح بینالملل در تمامی مناطق جهان از دست بدهد و این همپیمانیها از سطح راهبردی به سطوحی مثل همپیمانی سیستماتیک تنزل یابند. این مسئله درقبال کشورهایی مانند عربستان در غرب آسیا، آلمان و فرانسه در اروپا و کرهجنوبی در آسیای جنوب شرق صادق است. ضمن اینکه ایجاد همپیمانیهای منفی مانند همپیمانی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی بهضرر پرستیژ آمریکا است و موجب افزایش نزدیکی این همپیمانان به دیگر قدرتها شده است. برای مثال، اروپا بیشتر به ژاپن و عربستان بیشتر به چین نزدیک شدهاند.
در سطح ژئوپلیتیکی، هژمونی آمریکایی در سرازیری افول نیازمند رهبری است که بتواند کلیه نیروها را در سمت مقابل هدایت کند، اما ترامپ به سقوط این هژمونی شتاب بخشیده است. اقدامات او اژدهای خفته چینی را بیدار کرده و بهمبارزه طلبیده است. همپیمانان این کشور تمایلی به حمایت از دیدگاههای یکجانبهگرایانه ترامپ در شرایط گذار نظم بینالمللی ندارند، زیرا این سیاستها، آنها را در رقابت چین و آمریکا تنها گذاشته و درنهایت، هدف روشنی را تعقیب نمیکنند. دروضعیتیکه ترامپ نظم بینالمللی را برهم میزند و با ایجاد جنگ و رقابت بین قدرتهای بزرگ، موجب برهم خوردن موازنه قدرتها در سطح بینالمللی میشود، همپیمانانش کمترین میزان همراهی را با سیاستهای او که منجر به بلاتکلیفی میشود خواهند داشت.
بهاینترتیب، شاهد شکستی قطعی در سیاست فشار حداکثری علیه ایران خواهیم بود. سیاست اول آمریکای ترامپ که بخشی از سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکایی است با پیروزی او در انتخابات ادامه خواهد یافت. در نبود حمایت بینالمللی از ترامپ، برنامههای او شکست خواهند خورد و کشورهای مختلف با رویکردی ملی با ایران برخورد خواهند کرد که این امر خود به جایگاه برابر ایران و کشور مقابل در مذاکرات کمک خواهد کرد. علاوهبراین، با افزایش اختلاف بین آمریکا و متحدانش، فشارهای آمریکایی حداقلِ اثربخشی را خواهند داشت و ایران درصورت تقویت نگاه به شرق، خواهد توانست با قدرت بیشتری سیاستهای منطقهای خود را دنبال کند. با درنظر گرفتن پیروی ایران از هنجارهای بینالمللی و تلاش برای پیگیری اختلافات با آمریکا در چهارچوب قوانین بینالمللی و پایبندی به برجام، حاشیه مانور بیشتری برای فشار آوردن به کشورهای اروپایی جهت درج منافع خود در تغییرات آتی در سیاستهای این کشورها درقبال موضوعات هستهای، منطقهای و موشکی خود خواهد داشت و از حمایت چین و روسیه نیز در جدال آمریکا با این کشورها بهرهمند خواهد شد. لذا پیروزی ترامپ میتواند درکل بهنفع ایران باشد.
Your Comment