پیامدهای منطقهای استقلال کردستان عراق
پیامدهای منطقهای استقلال کردستان عراق
بیثباتی و ناامنی در خاورمیانه ریشه دوانده است. توزیع ناعادلانه قدرت در منطقه ازیکسو و جهتگیری متفاوت قدرتهای بیرونی ازسویدیگر، منطقه را غرق در بحرانهای سیاسی و امنیتی کرده است. حالا فرقی نمیکند زمانی گروههای تروریستیای مثل داعش، القاعده و النصره پرچمدار بیثباتی هستند و در موقعیتی دیگر، گروهها و اقوام هویت جوی خود منطقه منشأ تنش هستند. از این منظر، این پرسش پیش میآید که تمایل کردهای عراق برای جدایی کامل از این کشور چه پیامدهایی بر نظم و امنیت خاورمیانه خواهد گذاشت.
در پاسخ باید اشاره کرد که حرکت اخیر کردها فراتر از اصولی همچون حق تعیین سرنوشت ملت قابل تحلیل است و به سهم خود اقدامی تهدیدزا برای ژئوپلیتیک و نظم امنیتی خاورمیانه محسوب میشود. کردها در شرایطی پرچم استقلالطلبی را علم کردهاند که هنوز جامعه و دولت عراق از زخم داعش التیام نیافته و آثار و حضور این گروه تروریستی در مناطق غربینشین عراق دیده میشود. ازسویدیگر، نخبگان کُرد فراموش کردهاند که تهدید داعش در درجه اول ناشی از دستهبندی، اختلاف و واگراییهای قومی و فرقهای در عراق است.
بیگمان در چنین شرایطی، مطرح شدن دوباره استقلال کردها، خود بستری برای تقویت و نفوذ جریانهای افراطی در بین سنیهای ناراضی عراق است. راز مخالفت همهجانبه قدرتهای منطقهای و جهانی در همین نکته است. دولت مرکزی عراق با تأکید بر وحدت ملی، جدایی کردها را سرآغاز تنشهای قومی و فرقهای میداند. عراق با سه گونۀ جمعیتی شیعیان، سنیها و کردها مواجه است. بیگمان درصورت رسمی شدن تشکیل دولت مستقل کردستان، سنیهای عراق نیز خواستهای مشابه آنها خواهند داشت. این امر میتواند جامعه چندپاره عراق را وارد چرخهای از درگیریها و خشونتهای قومی با دولت مرکزی کند.
نگرانیهای ایران و ترکیه
طبیعی است که افزایش خشونتها در عراق و چندپارگی این کشور، کل منطقه خاورمیانه را متأثر خواهد ساخت. ایران و ترکیه با توجه به قرابت جغرافیایی و داشتن جامعه بزرگی از کردها بیشترین تأثیر را از این موضوع خواهند پذیرفت؛ ازهمینرو، بیجهت نیست که تهران و آنکارا بیشترین مخالفت را با مسئله استقلال کردستان ابراز کردهاند. بنا به گزارشها، حدود سیزده میلیون کرد در دوسوی مرزهای ایران و عراق زندگی میکنند. ایران تنها کشوری است که درطول قرن اخیر از روابط نسبتاً گرم و مسالمتآمیزی با کردهای عراق برخوردار بوده و همواره از کردها در برابر تجاوزات ضدبشری رژیم بعثی صدام حسین حمایت کرده است.
گفتنی است که در تابستان 1988 رژیم بعثی عراق طی حملهای شیمیایی 182 هزار شهروند غیرنظامی کُرد را بهطرز وحشیانهای به قتل رساند. این حمله درحالی صورت گرفت که دولتهای محافظهکار عربی منطقه و قدرتهای بزرگ غربی همچون انگلیس آمریکا و فرانسه با ارائه مدرنترین فناوریهای نظامی خود در وقوع این جنایتهای غیرانسانی سهیم بودند؛ درمقابل، ایران با آغوش باز هزار آواره کرد را در داخل جغرافیایش پناه داد. بهدنبال حمله عراق به کویت، کردهای عراق بار دیگر نگران وضعیت خود شدند. دراینبین، در شرایطی که ترکیه مرزهای خود را به روی آوارگان کرد بسته بود، ایران برای دومینبار پذیرای کردهای فراری از جنگ شد. این اتفاق بار دیگر در اوت 2014 و با آغاز حملات ویرانگر داعشیها به مناطق کردنشین عراق رخ داد و این بار نیز تهران برای بار سوم در نقش مدافع کردها در برابر تهدید داعش عمل کرد.
حال، در شرایطی که ایران همواره مدافع کردهای عراق در برابر تهدیدات داخلی و خارجی بوده و روابط قابل قبولی با آنها داشته است،(1) اقدام اخیر آنها در عراق و سوریه درجهت استقلال و خودمختاری از چند جهت برای منافع و امنیت ملی ایران تهدیدزاست: نخست اینکه، کردها برای دسترسی به ساحل مدیترانه تلاش میکنند. این امر با سیاست ایران مبنیبر حفظ خط شیعی در منطقه درتناقض است. هماکنون کردهای سوریه در بخش شمالی این کشور بهدنبال خودمختاری و داشتن حاکمیتی مستقل از دمشق هستند. واحدهای خلق مردمی همزمان درحال مبارزه با داعش و نیروهای دولت اسد هستند. مسئله بعدی برای ایران این است که تمایلات ملیگرایی در بلندمدت با توجه به وجود جمعیت بزرگ کردها در ایران میتواند پتانسیل تحرکات داخلی در میان جمعیت کردنشین سنی شود. ایران همچنین نگران رخنه تلآویو به اربیل و ایجاد پایگاهی نظامی در این منطقه است. تنها حامی کردها در جهان، مقامات صهیونیستی هستند. بنیامین نتانیاهو در سخنانی در مطالعات امنیتی ملی در تلآویو، کردها را شایستۀ داشتن دولتی مستقل دانست. سخنان تحریکآمیز نخستوزیر رژیم صهیونیستی نشان از تلاش این رژیم برای بههم ریختن آرایش سیاسی در بینالنهرین دارد.(2)
بهطور کلی، هرچقدر دولتها در خاورمیانه ضعیفتر باشند و نیروهای گریز از مرکز فعال شوند، به همان نسبت منافع و امنیت رژیم صهیونیستی راحتتر تأمین خواهد شد. عراق از دیرباز بهعنوان رهبر جهان عرب مخالف رژیم صهیونیستی در منطقه بوده است. اندیشههای بعثی در دوران صدام که یکی از وجوه مهم آن ناسیونالیسم عربی بود، همواره مخالفت با اشغالگریهای متعدد رژیم صهیونیستی را در صدر اصول و اهدافش قرار داده بود. با آنکه نظام بعثی در عراق پایان یافته است، رگههای این تفکر کماکان در فضای سیاسی عراق تداوم دارد. در این شرایط، استقلال کردهای عراق میتواند ضمن کاهش اعتبار و وزن دولت شیعی عراق در منطقه، زمینه را برای حضور بیشتر رژیم صهیونیستی در داخل جغرافیای عراق فراهم سازد.
جمهوری اسلامی ایران با عطف به این امر و نگرانی از پیامدهای ناگوار استقلال کردستان بهصراحت ضمن اعلام مخالفت با این مسئله، بر ضرورت حفظ وحدت ملی عراق تأکید دارد. درهمینراستا، با برگزاری رزمایش نظامی در غرب کشور و تحریم هوایی اقلیم، این پیام را به سران ارشد کُرد فرستاد که تهران حاضر به شناسایی همهپرسی استقلال در اقلیم نیست و کردها باید با احترام به قانون اساسی سال 2005 در چهارچوب سیاسی عراق به حیات سیاسیشان ادامه دهند. تحریم هوایی ایران با مسئله استقلال کردستان درحالی شدت گرفته که اقلیم کردستان یکی از مهمترین شرکای تجاری ایران است که سالیانه بیش از چهار میلیارد دلار ارزش تجاری دارد. این امر نشانگر اولویت مسائل امنیتی و ژئوپلیتیکی بر تجاری و اقتصادی است.
جالب اینجاست که ترکیه نیز همچون ایران، با وجودِ داشتنِ تجارت هشت میلیاردی با اقلیم و حضور گسترده شرکتهای تجاریاش در اقلیم، بهشدت با مسئله استقلال مخالفت کرده است. براساس گزارشها، حدود نیمی از شرکتهای خارجی ثبتشده در اقلیم ترک هستند و این کشور انتقالدهنده منابع فسیلی کردهای عراق است. هماکنون دومین خط لوله اقلیم به ترکیه در کنار خط لوله کرکوک ـ جیحان درحال احداث است.(3) رهبران ترکیه با وجود سود سرشار اقتصادیشان، برای تحریم اقلیم و محاصره سیاسی و اقتصادی این منطقه میکوشند؛ ازاینرو، آنکارا نیز مثل تهران حاضر به مماشات بر سر منافع اقتصادی با تهدیدات امنیتی ناشی از مسئله استقلال کردستان نیست. موج مخالفتها صرفاً محصور در میان قدرتهای منطقهای نیست.
دولت جدید آمریکا نیز درتلاش است کردهای عراق را بر سر رسیدن به راهحلی صلحآمیز با دولت مرکزی عراق ترغیب کند. هماکنون اولویت اصلی آمریکا در منطقه کنترل تهدید داعش است؛ امری که درصورت افزایش اختلاف میان اربیل و بغداد دستنیافتنی است.(4) در واکنش به این مخالفتها، مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان، از اطمینانخاطر قدرتهای منطقهای به مسئله استقلال سخن گفت و اعلام کرد که کردستان عراق درصدد است همچون ستون مهمی از امنیت و ثبات منطقه ایفای نقش کند و ازهمینرو، تهران و آنکارا باید بهجای تهدید دانستن اربیل، آن را شریکی مطمئن بدانند.
نتیجهگیری
بیتردید اظهارات دوستانه رئیس اقلیم کردستان در میدان عمل چندان راهگشای حل مشکلات این اقلیم نخواهد بود. اختلافات فراگیر داخلی میان جریانهای کرد و چالش با دولت مرکزی، نویدبخش بیثباتی در جامعه بحرانزده عراق است؛ ازهمینرو، باید گفت که برگزاری رفراندوم استقلال بیش از آنکه آمادگی کردها برای تشکیل دولت باشد حاکی از نبودِ اقتدار مرکزی در بغداد و بینظمیهای سیاسی در جامعه عراق است و دراینبین، اقلیم بدون حمایت جامعه بینالمللی و قدرتهای منطقهای بهجای تبدیل شدن به دولتی باثبات به میدانی برای رقابتجوییهای منطقهای تبدیل میشود و این منطقه را در کنار دیگر کشورهای شکستخورده قرار میدهد و بدینترتیب، به آمار دولتهای شکستخورده در خاورمیانه افزوده میشود.
پینوشتها
1. http://www.politico.com/magazine/story/2017/08/31/trump-middle-east-iraqi-kurdistan-215561
2. http://www.newsweek.com/next-middle-east-war-kurdish-referendum-hope-fear-new-conflict-iraq-669903
3. https://www.theguardian.com/world/2013/nov/21/iran-influence-iraqi-kurdistan
4. http://www.independent.co.uk/news/world/middle-east/kurdish-referendum-iran-close-iraq-border-kurdistand-independence-vote-polls-ballot-a7965481.html
Your Comment