بحران تشکیل دولت و ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی
مقدمه
ساختار سیاسی ـ حکومتی رژیم صهیونیستی قریب به یک سال است که با دولت موقت به سرپرستی نتانیاهو اداره میشود. با اعلام برگزاری انتخابات پارلمانی زودرس در آوریل ۲۰۱۹، همه نگاهها به سمت نظرسنجیها و تحلیلهای انتخاباتی معطوف شد. با مشخص شدن نتایج این انتخابات، نتانیاهو در نقش رهبر حزب پیروز، مأمور تشکیل کابینه شد؛ اما پس از ناتوانی، طی همراهی با دیگر احزاب راستگرا و مذهبی، ازطریق انحلال کنست، برگزاری انتخابات بعدی را در سپتامبر ۲۰۱۹ کلید زد. این انتخابات نیز نهتنها گرهی از کار او باز نکرد، بلکه با تقویت رقبای لیکود، همچون ائتلاف آبی ـ سفید، حزب اسرائیل بیتنا و لیست متحد عربی، وضعیت حزب لیکود و رهبرش بغرنجتر شد؛ زیرا نتانیاهو بازهم بهرغم مأمور شدن به تشکیل کابینه، ناتوان از این فرایند، کار را به رقیب خود، بنی گانتس سپرد. این اقدام که حداقل طی دهه اخیر سابقه نداشته و هیچ شخصی غیر از نتانیاهو، مأمور به تشکیل کابینه نشده بود نیز بعید است ساختار سیاسی ـ حکومتی رژیم صهیونیستی را از بنبست خارج کند. قابل ذکر است که در تاریخ 71 ساله رژیم صهیونیستی برای اولینبار است که چنین مشکلی در تشکیل کابینه بهوجود میآید. حال سؤال نگارنده این است که تا چه حد احتمال موفقیت گانتس در تشکیل کابینه وجود دارد؛ شکست وی نیز چه راهحلهای دیگری را فراروی این رژیم قرار میدهد؛ و آیا تحولات منطقهای بر بحران داخلی رژیم صهیونیستی نیز اثر میگذارد. برای پاسخ به این پرسشها، ابتدا سناریوهای انتخاباتی پیشِ رو و سپس بحرانهای فراروی این رژیم تشریح، و درنهایت، به راهکارهای خروج از بنبست آن اشاره میشود.
الف) سناریوهای انتخاباتی پیشِ رو
پس از اعلام ناتوانی نتانیاهو در تشکیل کابینه، روون ریولین، رئیسجمهور رژیم صهیونیستی، در چهارشنبه ۲۳ اکتبر (1 آبان ۹۸) بنی گانتس، رئیس ائتلاف آبی ـ سفید را مأمور تشکیل کابینه نمود. هرچند که گانتس به نخستوزیری خودش خوشبین است، بهنظر میرسد شانس کمتری از نتانیاهو داشته باشد. گانتس با دو سناریو برای تشکیل کابینه مواجه است:
سناریوی اول: تشکیل دولت وحدت ملی: این وضعیت که مورد درخواست رئیسجمهور و لیبرمن، رئیس حزب اسرائیل بیتناست بعید است که با موافقت نتانیاهو همراه شود؛ زیرا یکی دو هفته پیش از آن، نتانیاهو در همین وضعیت از گانتس برای تشکیل دولت وحدت ملی درخواست کمک و همراهی کرده بود، اما با مخالفت او مواجه شده بود. بهنظر میرسد در این شرایط نیز نتانیاهو گزینه عدم همراهی را برگزیند و سناریوی دولت وحدت ملی منتفی شود.
سناریوی دوم: دولت چپگرا: این دولت درصورتی تشکیل میشود که گانتس (با ۳۳ رأی) علاوهبر دو حزب چپگرا با یازده رأی و عربها با سیزده رأی، همچنین نظر مثبت لیبرمن با هشت رأی را داشته باشد. ازآنجاییکه مشارکت عربها در کابینه برای لیبرمن خط قرمز محسوب میشود، این گزینه نیز منتفی خواهد بود؛ درنتیجه، شکست گانتس به معنای برگزاری انتخابات سوم برای برونرفت از این بنبست است.
سناریوی سوم: انتخابات سوم: برگزاری دو انتخابات پیدرپی و ناکامی در انتخاب کابینه، تاکنون در تاریخ ۷۱ ساله رژیم صهیونیستی سابقه نداشته است. اینکه این روند به انتخابات سوم و چهارم برسد، شاید در دنیا بینظیر باشد و این البته نشان از بنبست در ساختار سیاسی حکومتی این رژیم دارد؛ رژیمی که به ادعای خودش و حامیان غربیاش تنها دموکراسی غرب آسیاست، اما اینچنین و پس از دو انتخابات، از تشکیل کابینه عاجز و ناتوان است.
ب) بحرانهای فراروی رژیم صهیونیستی
1. اعتصاب سراسری دیپلماتها: درپی اعتصاب دیپلماتها و وابستههای نظامی رژیم صهیونیستی بهدلیل نزاعی طولانی با وزارت دارایی این رژیم درباره دستمزد و مزایایی که به فرستادههای این رژیم پرداخت میشود، سفارتخانهها و کنسولگریهای رژیم صهیونیستی در سراسر جهان از چهارشنبه ۸ آبان ۹۸ تعطیل شدند. این تعطیلی طی سالهای اخیر مسبوق به سابقه بوده است و نشان از بحران در ساختار سیاسی این رژیم دارد؛ زیرا این تعطیلی و اعتصاب با هماهنگی وزارت خارجه، وزارت دفاع و هیستادروت یا فدراسیون کار اسرائیل صورت گرفته است. در ژانویه ۲۰۱۱، اعتصاب دیپلماتهای رژیم صهیونیستی به لغو سفر دیمیتری مدودف، رئیسجمهور وقت روسیه، به فلسطین اشغالی منجر شد. در نوامبر ۲۰۱۴، نمایندگان هیستادروت توافق جامعی را با مقامات وزارت دارایی برای افزایش پرداختی دیپلماتهای اسرائیلی امضا کردند و به این نزاع پایان دادند؛ اما با گذشت پنج سال از آن توافق، هنوز بهطور کامل اجرا نشده است. رژیم صهیونیستی درحالحاضر، ۶۹ سفارتخانه و 23 کنسولگری و هیئت نمایندگی ویژه دارد.
2. انتقاد کوشنر از نتانیاهو و گانتس: آمریکاییها در سال گذشته چندینبار اعلام کردند درصورت تشکیل کابینه جدید و استقرار دولت، از طرح نقشه راه پردهبرداری میکنند. ناتوانی سران رژیم صهیونیستی در تشکیل کابینه، انتقاداتی را ازسوی آمریکاییها بهویژه کوشنر، داماد ترامپ و طراح «نقشه راه» بهدنبال داشت؛ آنها خواهان تسریع در تشکیل کابینه شدند.(1)
3. تداوم تنشها با اردن و ترکیه: دولت اردن بهدلیل تبعات منفی طرح «نقشه راه» از اجرای آن هراس داشته و مخالفت خود را با آن اعلام کرده است، ضمن اینکه طی هفتههای اخیر بهدلیل دستگیری چند اسرائیلی و همچنین اختلاف بر سر اجاره دو منطقه اردنی به رژیم صهیونیستی که از زمان توافق وادی عربه در سال ۱۹۹۴ آغاز گردیده، با این رژیم دچار تنش و درگیری شده است. ترکیه نیز که زمانی متحد استراتژیک رژیم صهیونیستی محسوب میشد امروزه به یکی از سرسختترین منتقدان آن تبدیل شده است. اردوغان در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در غیاب نتانیاهو به نقشهای اشاره کرد که این رژیم بهتدریج اراضی فلسطینیها را اشغال، و آنها را بیخانمان کرده است. اردوغان از زمان حمله اسرائیلیها به کشتی ماوی مرمره در سال 2008، لبه انتقادات ضد اسرائیلی خود را تیزتر، و پس از مشاهده نتایج و دستاوردهای داخلی این سیاست، طی این سالها بر آن پافشاری کرده است.
4. کاهش اعتماد به آمریکا: اسرائیلیها که همواره طی نیم قرن گذشته تحت حمایت آمریکاییها بودهاند این ماهها اتفاقات ناخوشایندی را مشاهده کردهاند. آنان ازسویی، شاهد اخراج جان بولتون، حامی درجه یک خود، از شورای امنیت ملی آمریکا توسط ترامپ بودهاند و ازسویدیگر، عقبنشینی آمریکاییها از شمال سوریه به معنای لزوم آمادگی اسرائیلیها برای کاهش حمایتهای ایالات متحده تفسیر شد. لیمور لیفنات، از وزرای اسبق لیکودی نتانیاهو، ضمن ابراز نگرانی از اقدامات ترامپ گفت: این رژیم باید بهجای تکیه به ترامپ، به خود متکی باشد. بهزعم وی، ترامپ درقبال ایران موضعی جدی ندارد و این مسئله باعث میشود که تلآویو در وضعیت «نگرانی شدید و واقعی» بهسر ببرد. بهنظر میرسد درحالحاضر، دغدغه اصلی ترامپ خروج از مهلکه استیضاح و آمادگی برای انتخابات 2020 ریاستجمهوری است و خروج از سوریه برای جلبنظر رأیدهندگان آمریکایی صورت گرفته است.
5. ایران: نتانیاهو طی دوازده سال گذشته کوشیده است در هر مناسبتی، ایران را تهدید اول رژیم صهیونیستی معرفی کند و دراینراستا، خواستار حمایت آمریکا، اروپا، روسیه و کشورهای عربی شده است. او طی هفتههای گذشته ازسویی مدعی شده که برای مقابله با تهدیدهای ایران خواستار بودجهای بیسابقه برای بخش نظامی است و ازسویدیگر، اعلام کرده است که ایران سعی دارد از یمن برای حمله موشکی علیه رژیم صهیونیستی استفاده کند. همچنین وی در دیدار با استفان منوچین، وزیر خزانهداری آمریکا گفت: ایران میکوشد با مستقر کردن سلاحهای هدایتشونده در عراق و سوریه، آنها را به انبار سلاحهای خود در لبنان که ۱۳۰ هزار موشک در آن قرار دارد اضافه کند. مسئله دیگر درخصوص ایران، حمله موشکی ـ پهپادی اخیر به پالایشگاههای عربستان است که سبب کاهش پنجاه درصدی صادرات نفت عربستان شده و اسرائیلیها با بیان اینکه ایرانیها عامل این حملات بودهاند تلاش کردند به این سؤال پاسخ دهند که آیا اسرائیل از آمادگی لازم در عرصههای نظامی و غیرنظامی برای روبهرو شدن با چنین حملاتی ازسوی ایرانیها برخوردار است یا خیر. در پاسخ به این نگرانیها، عمیکام نورکین، فرمانده نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی گفت: تمام سامانههای دفاعی اسرائیل ازجمله حیتس، پاتریوت، فلاخن داوود، و گنبد آهنین کاملاً آماده هستند. گانتس راجع به ایران در «شورای حکام آژانس یهودیان» در قدس طی اظهاراتی گفت که روشهای دیپلماتیک را در برابر ایران ترجیح میدهد؛ اما درصورتیکه راهکارهای دیگر به شکست منجر شوند، همه گزینهها روی میز هستند. البته این موضعگیری گانتس موضع بیشتر اسرائیلیها درقبال ایران است؛ زیرا نظر ضد ایرانی و افراطی نتانیاهو مورد انتقاد و اعتراض بسیاری از سران رژیم صهیونیستی است.
ج) راهکارهای خروج از بنبست
1. انتخابات مستقیم نخستوزیری: یکی از راههای خروج از بنبست کنونی، برگزاری انتخابات مستقیم نخستوزیری و رأی اسرائیلیها به دو یا سه کاندیدای مشخص است. این روند در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۱ در رژیم صهیونیستی رخ داد و افرادی چون ایهود باراک و شارون بدینطریق نخستوزیر شدند؛ اما بهدلیل مشکلات بعدی، دوباره انتخابات پارلمانی را جایگزین کردند. براساس قوانین پایه، نخستوزیر ازطریق انتخابات پارلمانی باید تعیین شود؛ اما شرایط خاصی که اسرائیلیها درحالحاضر با آن مواجهاند ایجاب میکند که گزینه انتخابات مستقیم نیز مجدداً در دستور کار قرار گیرد.
2. افزایش تعداد نمایندگان: درحالحاضر، تعداد نمایندگان کنست ۱۲۰ نفر است. بهطور معمول حدود چهل نفر از اعضای پارلمان در دولت در مقام وزیر و معاونان او، در کنار نخستوزیر مشغول فعالیتاند. به بیان دیگر، حدود چهل نفر همزمان قانونگذار و مجری قانون هستند. جدای از اشکال ذاتی این مسئله، تشکیل جلسات و فعالیت همزمان پارلمان و کابینه تقریباً غیرممکن است. برای برونرفت از این بحران، یکی از طرحهای ارائهشده، افزایش تعداد نمایندگان به ۱۶۰ نفر است تا در آن صورت، همزمان هر دو قوه به فعالیت خود ادامه دهند و در پرتو این افزایش تعداد نمایندگان، شاید ترکیب احزاب نیز بهگونهای دیگر رقم بخورد و امکان تشکیل دولت ائتلافی تسهیل شود.
3. تشکیل نظام ریاستی ـ دوحزبی: یکی از پیشنهادهای مطرحشده، الگوگیری از نظام سیاسی ایالات متحده است. در این نظام، دو حزب قدرتمند جمهوریخواه و دموکرات قدرت را دست به دست میکنند و رئیسجمهور بهطور معمول چهار سال قدرت را دردست دارد. در رژیم صهیونیستی، پیشنهاد به این شکل بود که مجموعه احزاب راست و مذهبی در قالب یک جناح یا یک حزب (مثلاً جمهوریخواه) و احزاب چپ و میانه در قالب حزب دوم (مثلاً دموکرات) تجمیع شوند و با تغییر نظام به ریاستی، مشکل دولت ائتلافی و انتخاباتهای زودرس حل شود. البته بهنظر میرسد چنین آرایش سیاسیای بهصورت دستوری قابل اجرا نیست و حتی جامعه موزائیکی و ۷۲ ملت رژیم صهیونیستی چنین ظرفیتی ندارد.
نتیجهگیری
آیا ناتوانی سران رژیم صهیونیستی در تشکیل دولت را میتوان نشانهای از زوال رژیم صهیونیستی دانست؟ بهنظر میرسد تاحدی پاسخ مثبت باشد. از آن جهت پاسخ مثبت است که این بحران پس از ۷۱ سال پیش آمده و تاکنون چنین بحران ساختاریای وجود نداشته است. اگر سران این رژیم تاحدی منافع جمعی و کلان را مدنظر قرار دهند و از منافع حزبی و فردی فاصله بگیرند، طبیعتاً تشکیل دولت وحدت ملی و خروج از وضعیت کنونی ممکن خواهد بود. اکنون خودخواهی و حس جاهطلبی نهتنها در سطح جامعه، بلکه در میان سران و نمایندگان این رژیم نیز سبب ایجاد بحران ساختاری حکومتی شده است. با این فرض میتوان گفت که جایگزینی خودخواهی و جاهطلبی بهجای فداکاری و ازخودگذشتگی به معنای سست شدن علقهها و رگههای دیگرخواهی است که زمانی در میان اسرائیلیها وجود داشت و عامل اساسی در تأسیس و تثبیت این رژیم بود. جامعهای که سران و بزرگان آن به یکدیگر رحم نکنند در برابر دشمن و رقبای داخلی و خارجی زودتر از پای درمیآید. تحلیل شرایط کنونی جامعه رژیم صهیونیستی گویای این است که وضعیت این جامعه از بحران گذشته و به بنبست رسیده است؛ بنبستی که میتواند مقدمه زوال و فروپاشی باشد.
راهکارهای پیشنهادی
1. بعید است که گانتس از توان تشکیل کابینه برخوردار باشد؛ درنتیجه، با برگزاری انتخابات سوم، همچنان نتانیاهو یکی از گزینههای نخستوزیری خواهد بود. با توجه به اینکه نتانیاهو درصدد امنیتیسازی فضای انتخاباتی است و این کار را ازطریق اتهاماتی به ایران، همچون «حمله به اسرائیل از یمن توسط ایران» و «تداوم انتقال تسلیحات پیشرفته و نقطهزن از ایران به سوریه و لبنان» بهپیش میبرد، پس نباید به این فضاسازی که به نفع نتانیاهوست کمک کرد. گانتس گزینه موردنظر ایران نیست؛ اما هرکسی غیر از نتانیاهو شرّ کمتری برای ایران دارد.
2. اخبار و نشانهها حکایت از دست داشتن رژیم صهیونیستی در تحولات عراق و لبنان دارند. میتوان با آشکارسازی این نشانهها درصدد ایجاد همگرایی بیشتر میان ایران و جوامع عراق و لبنان برآمد و از این بحرانها به نفع ایران و علیه رژیم صهیونیستی فرصتسازی کرد.
3. بحران نبودِ دولت قانونی در رژیم صهیونیستی طی ماههای گذشته و آینده که امری بیسابقه در تاریخ این رژیم است، فرصتی برای تثبیت و تقویت ایران در عراق، سوریه و بهویژه لبنان است و میتوان از آن برای تقویت جبهه مقاومت بهره گرفت.
4. تحقیقات از پروندههای فساد نتانیاهو و همسرش به مراحل پایانی خود میرسد و نشانههای پایان حکومت نتانیاهو درحال پررنگ شدن است؛ بهنظر میرسد باید برای دوره پسانتانیاهو آماده شد؛ دورهای که ایران اولویت اول این رژیم نخواهد بود و مسائل داخلی و دیگر معضلات به اولویت آنها تبدیل خواهند شد.
منبع
1. TOI staff and AFP (29 October 2019)
Kushner urges PM, Gantz to unite to seize ‘tremendous opportunities’ in region at:
https://www.timesofisrael.com/kushner-urges-pm-gantz-to-unite-to-seize-tremendous-opportunities-in-region/
Your Comment