اعتراضات به اسرائیل و مصر در استانبول و تحلیلی بر اسلام سیاسی ترکیه


اعتراضات به اسرائیل و مصر در استانبول و تحلیلی بر اسلام سیاسی ترکیه

 
سه شنبه 14 آبان 1392
 
 
 
در روزهای دهم و یازدهم اکتبر 2013 دو تظاهرات در ترکیه روی داد که هر دوی آنها ازلحاظ تحلیل گفتمان در ‌راستای مباحث ایدئوپلیتیک قابل بررسی‌اند. تظاهرات اول به‌سبب عذرخواهی نکردن صریح اسرائیل از ترکیه درباره کشته شدن شهروندان ترک در کشتی حامل کمک‌های انسان‌دوستانه به فلسطین، و تظاهرات دوم به‌علت آثار عملکرد حکومت فعلی مصر رخ داد. گفتنی است که مقاله حاضر به‌دنبال چرایی و ریشه‌یابی این تظاهرات‌ها در استانبول نیست، بلکه تلاش دارد با استفاده از این دو موضوع، اسلام سیاسی حاکم بر حزب عدالت و توسعه را بررسی کند. این‌گونه اعتراضات در ترکیه را باید در ریشه‌های سیاست‌های اعلانی حزب حاکم جستجو کرد، نه در ساختار سیاسی حاکم بر آنها. در‌واقع، این تحرکات در ترکیه را باید در ماهیت نخبگان فکری سران حزب عدالت و توسعه جستجو کرد؛ مضاف بر اینکه آنها به‌خاطر ماهیت اسلام سیاسی، هم از تحولات منطقه تأثیر می‌گیرند و هم بر این تحولات اثر می‌‌گذارند. البته این نخبگان تلاش می‌کنند تا با استفاده از فرایند تأثیر و تأثر، میزان ناخالصی این پویش را کاهش دهند؛ در‌نتیجه، باز‌خورد داده‌های منطقه را بر روی نهاده مورد تصفیة فکری قرار دهند و چه‌بسا در این راه از دیپلماسی و عملیات پنهان استفاده کنند؛ زیرا متغیرهای اسلام سیاسی در ترکیه از چند طریق ممکن است سیاست‌ها، تصمیمات و رفتار سیاست خارجی آنکارا را شکل دهند: هریک از این متغیرها براساس تعریف و برداشت خاص خود از منافع ملی ترکیه، به‌منظور به‌حداکثر رساندن نفوذ و دخالت خود در فرایند اسلام سیاسی آنکارا، با سایر ایدئولوژی‌های حاکم بر منطقه رقابتی دائمی دارند. ایده جدید زمان و مکان جنبش‌های مردمی در خاورمیانه، این امکان را به ترکیه می‌دهد تا به‌واسطه دیپلماسی عمومی، مفاهیم جدیدی را در اسلام سیاسی خود ایجاد کند. از دیدگاهی دیگر‌، حتی فرهنگ لغات اسلام سیاسی این کشور، مرجع مهمی برای تعریف و اجرای سیاست خارجی آن است و بیان می‌دارد که این‌گونه اعتراضات، بحران مشروعیت را برای عملیاتی کردن دیدگاه‌های سران حزب در استراتژی کلی کشور کم‌هزینه می‌نماید. یکی از مشکلات اردوغان و یارانش درخصوص وجود مشروعیت امروزی در دستگاه دیپلماسی، فقدان اجماع عمومی در‌مورد اولویت‌ها و روش‌های اسلام سیاسی مد‌نظر حزب حاکم است، به‌نحوی‌که مورد قبول اکثریت جامعه ترکیه قرار بگیرد.
بنابراین، اعتراضات اخیر ترکیه را می‌توان در دو بخش تقسیم‌بندی کرد: الف) دیپلماسی عمومی و ب) تغییر شکل اسلام سیاسی در ترکیه. دیپلماسی عمومی به‌عنوان ابزار ارتباطی استراتژیک، دربر‌گیرنده فهم، آگاهی و تدبیر و تاثیر برعموم. فعالیت‌های دیپلماسی عمومی ترکیه در دو بخش عمده اجرا می‌شوند: دولت به مردم ومردم به مردم. در تظاهرات اخیر، دیپلماسی عمومی ازطریق استفاده از ابزارهای رسمی و کانال‌های عمومی به تبیین سیاست‌ها و فعالیت‌های دولت در‌ زمینه اسلام سیاسی کمک می‌کند؛ زیرا ارتباطات و تعاملات دو‌جانبه را شامل می‌شود؛ بنابراین، تظاهرات در‌ تاریخ ترکیه به‌وضوح این نکته را یادآوری می‌کند (شنیدن به‌اندازه صحبت کردن، فهم به‌اندازه تبیین، و ارتباط به‌اندازه اطلاع‌رسانی). پس، از این جهت دیپلماسی عمومی وارد بحث گردید که معترضان به اسرائیل و حکومت مصر از طرفداران حزب حاکم عدالت و توسعه بوده‌اند و در دیپلماسی عمومی، دستگاه‌ها، نهادها و اداره‌های دولتی و غیر‌دولتی نقش اساسی در فهم ارتباطی موضوعات دارند.
به‌همین‌سبب باید گفت که مسیر تغییر و تحولات اسلام سیاسی در ترکیه متأثر از فهم و درک رهبران حزب از ساختارهای قانونی داخلی و بین‌المللی موجود است. هنوز هم نگارنده معتقد است که از منظر اردوغان، هیچ جایگاهی برای کمالیسم وجود ندارد؛ او سعی می‌کند از ساختارهای بین‌المللی برای پیشبرد استدلال‌های خود استفاده کند و برای تغییر ایدئولوژی و هویت داخلی کشور، فضای سیاسی موجود را تحت فشار قرار دهد و به سمت‌وسوی مشخص بکشاند. بنابراین، اسلام سیاسی حاکم بر آنکارا را باید در قالب محافظه‌کاران اسلامی دموکراتیک قرار داد. این هویت سیاسی که ازقبل (‌توسط یالچین آک ‌دوغان) به‌صورت کتابچه منتشر شده و در‌ اختیار افکار عمومی قرار گرفته بود، طی سمپوزیومی در استانبول به ‌بحث عمومی گذاشته شد. دموکراسی محافظه‌کار همچون همة هویت‌های سیاسی دارای پارامترهایی بود و در رأس برنامه سران حزب، سیاست سازش، متناسب با روح دموکراسی بر‌اساس رأی اکثریت وجود داشت که حول محور «دولت مؤثر» می‌چرخید. ترسیم چشم‌انداز دو عنصر مهم محافظه‌کاری و دموکراسی که معادل ارزش‌های لیبرال محسوب می‌شوند، محور اصلی بافت اسلام سیاسی ترکیه را تشکیل می‌دهد.
این‌گونه اقدامات برای جلوگیری از تشدید نگرانی‌ها برای محافل کمالیسم بود؛ پس اهمیت شروع فعالیت‌های حزب عدالت و توسعه با تحرکات محافظه‌کارانه در این بود که توانست راه را برای تحولات سال‌های آتی باز کند و زمینه خوبی را برای اقدامات بعدی فراهم آورد. اردوغان بدون تناقض از اتحادیه اروپا به‌عنوان منبعی در استدلال‌هایش استفاده می‌کند. سؤال اینجاست که چرا مسلمانان دموکرات عدالت و توسعه با تغییر موضع، از مخالفت با عضویت در اتحادیه اروپا تا تلاش در ‌راستای هموار‌سازی شرایط از عضویت در اتحادیه حمایت می‌کنند. در پاسخ، نگارنده چنین استدلال می‌کند که این حزب، اتحادیه اروپا را درمقایسه با ترکیه، مکانی امن و محیط سیاسی قابل اعتمادی می‌داند؛ زیرا آنها اعتقاد دارند که اسلام سیاسی مد‌نظرشان بدون حمایت از عضویت در اروپا نمی‌تواند حرکت داخلی نظام سیاسی ترکیه را شتاب بخشد. به‌ باور آنها، وسعت اسلام سیاسی در ترکیه نتیجة طبیعی جریان تجدد‌گرایی است که به فراخور زمان، به تشخیص موازین و معیارهای اقتصادی و سیاسی آنکارا و بهبود استانداردهای واکنش رهبران چانکایا به تحرکات بیرونی در منطقه کمک بسیاری می‌کند. با‌وجوداین، اسلامگرایان ترکیه دریافته‌اند که چگونه مسلمانان بی‌آنکه سیاست خصمانه‌ای درقبال جنبش اسلامی منطقه و ایدئولوژی‌های متنوع در ساخت سیاسی ترکیه و غرب داشته باشند، باقی بمانند. بدین‌ترتیب، تظاهرات اخیر در استانبول را باید در حد‌فاصل دیپلماسی عمومی ترکیه و تغییر شکل اسلام سیاسی موجود در آنکارا جستجو کرد؛ در این شرایط، پویایی این دو متغیر به گروه‌ها، مردم و سازمان‌های غیرملی اجازه می‌دهد از حقوق و خواسته‌های خود سخن بگویند. در‌واقع، متغیرهای فوق به مردم اختیاراتی داده است که به‌واسطه ارتباط و تماس با فعالیت‌های دولت و پذیرش سازوکار (دخالت دموکراتیک) ازطریق ابزارهایی مانند اعترض به حکومت مصر بعد از نماز جماعت جمعه، به‌طور قانونی مدعی آزادی جهانی، هویتی و شخصی گردند. این تحرکات به‌واسطه نظم نوین حزب عدالت و توسعه که به‌صورت قطره‌چکانی توانست خود را نهادینه سازد ایجاد شده است؛ اما نباید فراموش کرد که شکل‌گیری اسلام سیاسی در ترکیه فرایند تکامل بسیار طولانی‌ای را از سال 1970 آغاز نمود و این پویش تا به‌امروز دچار استحاله‌های فراوانی گردیده است، به‌نحوی‌که سران حزب عدالت و توسعه مدعی‌اند اسلام سیاسی این کشور موضوعی دموکراتیک و جهانی است و به حفظ رژیم ملی آن کمک می‌کند. تمایلات در عصر جهانی شدن چیزی نیست که بتوان آنها را در سطح ملی تعدیل و کنترل نمود. ترک‌ها نیز با تغییر شکل دادن گفتمان اسلام سیاسی و اتصال آن به حوزه‌های بین‌المللی، ادعاهای خود را به زبان جهانی مطرح می‌سازند تا با موضوعیت دادن آن به مواضع بین‌المللی، خود را از طبقه‌بندی اقلیت ایدئولوژیک ملی ساخت سیاسی ترکیه رها سازند و فراتر بروند. ازطرفی، نظریه‌پردازان اسلام سیاسی اردوغان به‌خوبی می‌دانند که ارتباط با ابعاد اقتصادی جهانی شدن نسبتاً راحت است و ابعاد سیاسی و فرهنگی این پدیده، به‌عنوان مجموعه چالش‌های مشروعیت و منشأ آشوب اجتماعی شناخته می‌شوند. بدین‌ترتیب، آنها می‌دانند چالش‌هایی که جهانی شدن در زمینه سلطه ملی و حاکمیت سیاسی داخلی ایجاد می‌کند می‌تواند منجر‌به تضعیف سنت دولت‌سالاری گردد و این یعنی اینکه اردوغان می‌تواند مهم‌ترین رقیب ایدئولوژیک خود یعنی کمالیست‌ها را با چالش‌های اساسی مواجهه سازد؛ به‌همین‌سبب، اسلام سیاسی مد‌نظر حزب حاکم عدالت و توسعه، خود را به‌واسطه اعتراضات و تظاهرات در‌معرض فضای باز سیاسی قرار می‌دهد و از عاملان داخلی اعتراضات که ازسوی سازمان‌های بین‌المللی حمایت می‌شوند، به‌عنوان کارت‌های ارائه‌نشده در استراتژی سیاست خارجی منطقه‌ای و فرا‌منطقه‌ای استفاده می‌کند تا از این طریق به سه هدف اصلی خود برسد: الف) کوتاه کردن دست ایدئولوژی‌های رقیب داخلی و منطقه‌ای از صحنه تصمیم‌گیری‌های سیاسی و بین‌المللی با متعهد کردن ترکیه به قوانین فرا‌ملی، ب) ارتباط با محافل روشنفکری اروپا و ایجاد فضای گفتمانی جدید به‌واسطه الگوی اسلام سیاسی میان ترکیه و اتحادیه اروپا، و ج) بازی با کارت اتحادیه اروپا برای حفظ مشروعیت و منبع کسب هویت جدید حزب و سپس فاصله گرفتن از اتحادیه و تبدیل شدن به بازیگر مهم جهانی.
در‌انتها، با توجه به آثار عملکرد حزب عدالت و توسعه؛ هدف و آرزوی دیرینه ترک‌ها برای عضویت در اتحادیه اروپا؛ و تلاش‌های مضاعف اردوغان، به نظر نویسنده، آنها با انتخاب احمد داوود اوغلو و تغییر شکل ماهیت اسلام سیاسی در ترکیه و استراتژی‌های متعدد خارجی، استراتژی ارائه‌نشده‌ای دارند که به‌صورت رسمی آن را اجرا نکرده‌اند. در‌صورتی‌که عضویت در اتحادیه اروپا هزینه‌های اضافی به دستگاه دیپلماسی آنکارا وارد سازد، آنها به سمت بازی در داخل ساختار تک‌قطبی - چندقطبی نظام بین‌المللی حرکت خواهند کرد؛ زیرا الف) تیپولوژی سیاسی اردوغان به‌نحوی است که کاسه گدایی جلوی اتحادیه اروپا به دست نخواهد گرفت، ب) تحرکات و رقابت‌های منطقه‌ای و فرا‌منطقه‌ای ترکیه نشان می‌دهد که آنها آلترناتیو لازم را از هم‌اکنون به‌صورت پیدا و پنهان در دیپلماسی‌های خود اجرا می‌کنند تا درصورت عدم عضویت در اتحادیه اروپا حاصل جمع برد- برد را داشته باشند تا به بازیگر مهم بین‌المللی تبدیل شوند، ج) سران عدالت و توسعه بیش از اتحادیه اروپا از فضای ایجاد‌شده بعد از آغاز مذاکرات الحاق ترکیه به اروپا استفاده لازم را برده‌اند. نگارنده بارها در مقالات قبلی نیز که در‌خصوص اعتراضات میدان تاکسیم نوشته، تأکید داشته است که دولت اردوغان به این‌گونه اعتراضات و تظاهرات نیازمند است؛ زیرا می‌داند چگونه آن را به‌نقطه‌عطفی در سیاست‌های خود تبدیل کند.