نگاه ایرانی به انتخابات ریاست‌جمهوری مصر


نگاه ایرانی به انتخابات ریاست‌جمهوری مصر

 
یکشنبه 7 خرداد 1391
 
 

اولویت سیاست جمهوری اسلامی ایران در روابط خارجی، بر پایة همکاری با کشورهای اسلامی و غیرمتعهد و جهان سومی استوار است. در این بین کشور مصر به‌عنوان یک بازیگر ژئوپلیتیک‌محور در خاورمیانه، در جهان اسلام و نیز سطح بین‌المللی از جایگاه برجسته‌ای برخوردار است.

با توجه به جایگاه دو کشور ایران و مصر ازحیث تمدنی، سیاسی، مدیریت منطقه‌ای و معادلات بین‌المللی ازیک‌سو و تسلط طرفین بر دو آبراه مهم و حیاتی جهان یعنی کانال سوئز و تنگة هرمز، دوری یا نزدیکی دو کشور از همدیگر عنصر حیاتی برای حفظ تعادل و امنیت منطقه محسوب می‌شود.


البته روابط دو کشور از گذشته تاکنون با تغییر مؤلفه‌های عمده، اغلب دستخوش تحولات و نوساناتی بوده است به‌طوری‌که به‌دلیل اختلاف بر سر مسائل منطقه‌ای روند به اصطلاح صلح خاورمیانه و نقش مصر در تسریع آن و نیز روابط استراتژیک میان مصر و اسرائیل و به‌تبع آن آمریکا و جانبداری عملی ایران از جبهة مقاومت (سوریه، حماس، و حزب‌الله لبنان) در مقابل جبهة سازش (عربستان سعودی، و اردن) در دورة مبارک این روابط همواره تنش‌زا بوده است. مصر در دورة مبارک به‌رغم حسن‌نیت ایران برای گشایش در روابط و ایجاد اعتماد دوسویه عملاً به‌عنوان محور کلیدی در جبهة کشورهای محافظه‌کار عرب از هر اقدام ممکن برای تضعیف موقعیت ایران و ضربه زدن به منافع آن کوتاهی نکرد بنابراین فروپاشی رژیم مبارک و قدرت‌یابی اخوان‌المسلمین پس از انتخابات پارلمانی مجلس (2012) به‌عنوان ریشه‌دارترین جنبش با صبغه‌ای دینی ـ اجتماعی مورد استقبال ایران قرار گرفت و ایران از همان آغاز انقلاب ژانویه 2011 از مطالبات مدنی و اجتماعی مردم مصر و نیز عدم دخالت عناصر خارجی برای اثرگذاری در امور داخلی این کشور حمایت کرد. به‌تبع مصر پس از مبارک دیگر ذخیرة استراتژیک غرب و اسرائیل در منطقه محسوب نمی‌شود و مصر در دورة انتقالی به‌رغم حاکمیت نهاد نظامی و برخی از وابستگان رژیم مبارک تلاش کرده که در سیاست خارجی با فاصله گرفتن از سیاست‌های قبلی ازجمله در قالب اتحاد استراتژیک با تل‌آویو و مرکز ثقل منافع غرب، ضمن ایجاد تعادل در روابط خارجی با برقراری روابط حسنه با حماس و فتح از آغاز طرح آشتی ملی فلسطینیان و تشکیل دولت واحد فلسطینی حمایت نماید و همچنین با باز کردن گذرگاه استراتژیک رفح حسن نیت خود را نشان دهد. این درحالی است که تنش در روابط قاهره ـ تل‌آویو پس از کشته شدن تعدادی از سربازان مصری در صحرای سینا و اعتراض گسترده مردم به سیاست‌های اسرائیل در منطقه که با اشغال سفارت آن در قاهره و نیز انفجار در مسیر خط لوله انتقالی گاز ارسالی به سرزمین‌های اشغالی، به اوج خود رسید. ازسوی‌دیگر ایران به‌رغم تلاطمات سیاسی و حضور نظامیان در رأس هرم قدرت گام‌هایی برای نزدیکی و برقراری روابط رسمی میان دو کشور برداشت هرچند این تلاش‌ها به‌دلیل جنجال‌آفرینی رسانه‌ای برخی از کشورهای عربی در مسائل منطقه ازجمله اختلاف ایران و امارات بر سر سه جزیرة استراتژیک ایرانی و اعطای برخی امتیازات اقتصادی و سیاسی عربستان و قطر به قاهره به سرانجام مشخصی نرسید. باوجوداین رهبران اخوان‌المسلمین درطول این مدت ضمن تأکید بر لزوم برقراری رسمی روابط با ایران از اسرائیل به‌عنوان معضل امنیتی برای منطقه و جهان اسلام نام می‌برند و روابط تهران ـ قاهره را به نفع برقراری امنیت و ثبات در خاورمیانه ارزیابی می‌کنند. در این میان نحوة آرایش گروه‌های سیاسی و تلاش‌های جریان‌های مختلف برای حضور ثمربخش در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری و نوع نگاه کاندیداها به مسائل منطقه و چگونگی تنظیم روابط خارجی از اهم برنامه‌های تبلیغاتی و انتخاباتی بوده است؛ به‌طوری‌که پس از مناظرة تلویزیونی عبدالمعنم ابوالفتوح و عمرو موسی به‌عنوان دو نمایندة جریان اسلام‌گرا و ملی‌گرا و اختصاص بخشی از صحبت‌ها به چگونگی تنظیم روابط با کشورهای منطقه به‌ویژه ایران و اسرائیل، نوع نگاه نمایندگان این دو جریان و احتمالات و سناریوهای آینده درمورد روابط با ایران را مشخص‌تر می‌سازد. در این میان اشاره عبدالفتوح بر باطل بودن کمپ دیوید و معرفی اسرائیل به‌عنوان دشمن مردم مصر بسیار مهم به‌شمار می‌رود؛ چراکه مانع اصلی ازسرگیری روابط ایران ـ مصر درطول سه دهة گذشته پیمان کمپ دیوید و روابط نزدیک قاهره ـ تل‌آویو در دورة مبارک بوده است و طبیعی است دوری مصر از اسرائیل به‌عنوان دشمن شمارة یک ایران در منطقه بسترساز روابط و مناسبات دوستانة دو کشور مسلمان خواهد بود. در آن مناظره، عمرو موسی نیز گرچه تلاش نمود با ادبیات دیپلماتیک از پاسخگویی به سؤالات منطقی رقیب درمورد روابط با اسرائیل و قرارداد کمپ دیوید طفره رود و با اتهام‌زنی به ابوالفتوح به‌دلیل وابستگی به جریان اخوان و طرفداری سلفی‌ها از آن وی را منتسب به جریان رادیکالیسم اسلامی نماید ولی با توجه به دغدغة اصلی مردم مصر بر لزوم تجدیدنظر قطعی در پیمان‌نامه‌های قبلی با اسرائیل و آمریکا موسی نیز پذیرفت که باید در نوع قرارداد با اسرائیل تجدیدنظر کرد گرچه به تعهدات بین‌المللی گذشته پایبند بود، لذا درصورت پیروزی عمرو موسی نیز به‌عنوان یک چهرة ملی و میانه‌رو که ازسوی احزاب لیبرال چون حزب الوفد الجدید، جریان صوفی و بخش عمده‌ای از اقلیت قبطی و نظامی حمایت می‌شود، مصر دیگر ذخیرة استراتژیک اسرائیل در منطقه نخواهد بود. لازم به‌ذکر است عمرو موسی نیز به لزوم برقراری روابط با ایران تأکید کرده و جایگاه ایران را در منطقه در ابعاد مختلف سیاسی ـ فرهنگی بی‌همتا دانسته است. همچنین زمانی‌که وی (2001) دبیرکل اتحادیه عرب بود، بارها الزام اسرائیل به پذیرش پیمان NPT و ایجاد سلاح هسته‌ای آن را یادآور شده و دلیل اشاعة این سلاح‌ها را در منطقة خاورمیانه وجود زرادخانه اتمی و دیگر سلاح‌های کشتارجمعی اسرائیل دانسته است. از این منظر اگر به برنامه‌های انتخاباتی نامزدهای مطرح ریاست‌جمهوری مصر نگاه کنیم می‌توان گفت: با آرامش اوضاع داخلی مصر، فضای مساعدی برای بازسازی و تجدید روابط با ایران فراهم خواهد شد.
 

آنچه مشخص است در مرحلة نخست مطلوب ایران، انتخاب و گزینش عبدالمعنم ابوالفتوح یا محمد مرسی (نامزد اصلی حزب عدالت ـ آزادی) وابسته به جریان اسلام‌گراست و با توجه به نظرسنجی‌ها و قراین موجود حتی پیروزی احتمالی عمرو موسی به‌عنوان نمایندة جریان ملی برای ایران محدودیت نیست بلکه این انتخاب هم درصورت مدیریت لازم و ارادة طرفین (ایران ـ مصر) می‌تواند برای هر دو کشور فرصت باشد البته در شرایط فعلی و نیز با بررسی توانمندی‌های سیاسی ـ اجتماعی و حامیان کاندیداهای انتخاباتی مصر و لزوم کسب رأی بالای پنجاه درصد احتمال کشیدن این انتخابات به دور دوم دور از ذهن نیست و درصورت راهیابی عمرو موسی و عبدالمعنم ابوالفتوح این فرصت برای نظامیان حاکم بر مصر و نیز جریانات لیبرال پیش خواهد آمد که با بسیج نیرو و به‌کارگیری توان مالی و ابزار رسانه‌ای پیروزی عمرو موسی را در دور دوم انتخابات قطعی‌تر سازند.

ازاین‌رو ایران نیز باید خود را برای پذیرش هر دو سناریوی مثبت (عبدالمعنم ابوالفتوح یا محمد مرسی) و سناریو منفی (پیروزی قطعی عمرو موسی) آماده سازد و در این مسیر از جبهه‌گیری علنی علیه یکی از نامزدها در مقابل کاندیدای دیگر در سطح رسمی و دیپلماتیک به جد خودداری کند؛ چراکه این موضع‌گیری‌های منفی درصورت عدم تحقق خواسته‌ها و سناریوها می‌تواند بر آیندة روابط هم اثرگذار باشد.