کتاب آفریقا 2
ویژه مطالعات امنیتی، اقتصادی، سیاسی با تاکید بر رقابتهای منطقهای و بینالمللی
در تاریخ روابط بینالملل همواره مناطق راهبردی و غنی از منابع طبیعی شناساییشده محل توجه و رقابت قدرتهای بزرگ بودهاند. به لحاظ مطالعاتی نیز روابط بینالملل به عنوان یک رشته آمریکایی همواره مناسبات بینالمللی را از منظر قدرتمندترین کشورهای جهان مورد بررسی قرار داده است. قدرتهای بزرگ، اقدامات استعماری، رویکردهای توسعه و حکمرانی و همچنین رقابتهای منطقهای و بینالمللی همواره بر مدار سرزمینها و مناطق غیرآفریقایی شکل گرفته است. به عبارتی دیگر، آفریقا اگرچه محل تاختوتاز استعمارهای قرن نوزدهم و بیستم بوده، اما آنچنان که باید، در مدار کنشگری و توجه پژوهشگران روابط بینالملل قرار نداشته است. حتی آنجا که به مطالعه روابط شمال-جنوب پرداخته شده نیز به طور خاص، این روابط در قاب رقابت ابرقدرتها دیده شده است. به عبارتی دیگر آفریقا اگرچه مساله اعمال و گسترش نفوذ و سیطره استعماری بوده، اما در قیاس با مناطقی چون اروپا، غرب آسیا و اوراسیا به لحاظ مکانمندی در مرکز اصلی رقابت قدرتهای بزرگ قرار نداشته است.
در تعبیری پسااستعماری و عاریه گرفته شده از فرانتس فانون و ادوارد سعید، آفریقا آینهای بوده که غرب برای ایجاد یک تصویر افسانهای از خود از آن بهره برداری کرده است. از این منظر قارهای غیرغربی اگر مورد توجه و بررسی هم قرار بگیرد در راستای طرح تفاوت تمدنی و روشن کردن بهتر تصویر غرب است؛ تصویری که تمام موفقیتها و استعدادهای فرهنگی ملی و تمدنی این قاره را تحت الشعاع قرار داده است.
حتی امروز یکی از مهمترین موضوعات شکلدهنده به ذهنیت وبرداشت جهان غرب از آفریقا، مسائل و مردمان سرازیر شده از این قاره به سوی غرب است، اینکه مهاجرت و پناهجویی در ابعادی گسترده بر مناسبات اتحادیه اروپایی با آفریقا سایه افکنده و تمام برنامههای جهانی و نهادی برای این قاره بیشتر از آنکه در راستای حل مسائل باشد، در راستای تجمیع اراده برای مهار بحران در منطقه بحران، قبل از سرازیر شدن آن است. سرمایهگذاریهای بینالمللی در قالب کمک به ساخت شهرکهای صنعتی تا هزینههای مرتبط با نیروها و گاردهای دریایی محافظت از سرازیر شدن مهاجران و پناهجویان همه و همه در جهت ایجاد یک سد برای کند کردن سرریز مشکلات اساسی به سمت غرب است.
غربی که در بالا تعریف شده، امروز مرجع تولید ادبیات و نظریههای روابط بینالملل است و به واسطه آن این قابلیت وجود دارد که موضوعی را از دایره توجه خارج کند یا محل توجه قرار دهد. به موجب این قابلیت، اگرچه مناسبات خارجی و بینالمللی کشورهای آفریقایی را میتوان با بهرهگیری از مفاهیمی مانند موازنه قوا، آنارشی، حاکمیت و دولت تا حدی تحلیل و تبیین کرد اما به لحاظ ماهیت مطالعاتی در قالبهای مطالعات منطقهای، تاثیر بر تغییر ماهیت نظم و نظام بینالملل و غیره در مرکز توجه این رشته قرار ندارد. تاکید بر «تا حدی» در جمله فوق به دلیل تردید اساسی در توانایی اعمال مناسبات دولت محور و حاکمیت محور روابط بینالملل در این مطنقه است. تنها استثنای این موضوع زیرشاخه مطالعات پسااستعماری است که به تازهگی در حوزه روابط بینالملل جان گرفته و در آن تجربه قرنها استعمار و استثمار در قالب یک حوزه مطالعاتی حاشیهای به امکان سنجی فلسفه پسااستعماری و طرح مفاهیمی برای درک و فهم بهتر گذشته و حال این مناطق مورد توجه قرار گرفته است.
در حال حاضر، طبق اکثر شاخصهای اقتصادی و حکمرانی، کشورهای آفریقایی تا حدی با معیارهای کشورهای فقیر با حکمرانی ضعیف و شکننده قابل توصیف هستند؛ واقعیتی که سببساز تبدیل این منطقه به منطقهای شده است که اثرپذیر از سیاست بینالملل باشد تا آنکه محل تأثیر بر سیاست بینالملل. نگاه از بالا به پایین به اهمیت این کشورها در تغییر و تحولات بینالمللی، گاه صحنه نهادها و سازمانهای بینالمللی را نیز تحت تأثیر قرار داده است. مسالهای که به شکل مستقیم بر شادکامی و ایجاد شرایط لازم برای شکوفایی استعدادهای مردم این قاره تاثیرگذار بوده است.
آفریقا در معنای جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادی، همان طور که برای جهان و حوزه روابط بینالملل، حوزهای نویافته و کم کاوشی است، به نظر میرسد برای سیاستگذاران و پژوهشگران ایران نیز مبهم است. مبهم است زیرا به هر دلیلی راهبردی برای تعامل با این منطقه در اولویتها و اهداف سیاست خارجی ایران وجود ندارد. مبهم است زیرا هر گونه تعیین اولویت و اهداف در این حوزه جغرافیایی و تمدنی نیازمند یک اقتصاد و ایده قوی برای فراهم کردن بسترهای لازم جهت تعامل گسترده و بهرهبرداری از ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی آن است و به نظر میرسد تاکنون چنین اقدامی در دستور کار قرار نگرفته است.
در این کتاب، که مجموعه مقالاتی با تمرکز بر ابعاد اقتصادی، امنیتی و سیاسی کشورهای آفریقا است، تلاش شده است موضوعاتی مورد بررسی قرار بگیرد که از رهگذر آن بتوان نگاهی آسیبشناسانه و دقیق از وضعیت فعلی سیاسی، اقتصادی و امنیتی آن قاره ارائه کرد. برای این کار چارهای جز پرداختن به وضعیت فعلی رقابت قدرتهای بزرگ و منطقهای برای تاثیرگذاری وبهرهبرداری از این قاره نبود. پراکندگی موضوعات حاضر در مقالههای این مجموعه هم ناظر بر همین نگاه مروری و سریع بر آخرین وضعیت آفریقا به لحاظ رقابتهای بینالمللی، منطقهای و درونمنطقهای در کنار توجه ویژه به بازیگر خاص آن، یعنی مصر و همچنین نگاه دقیقتر به وضعیت ایران در قالب متغیرهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی است.
مصر در منگنه بحرانها؛ چالشهای داخلی و ناامنی خارجی/ سیدعبدالامیر نبوی
تبیین رقابت اقتصادی قدرتهای بزرگ در آفریقا با تأکید بر پیامدهای ژئوپلیتیکی آن (مطالعه موردی رقابت چین، فرانسه، روسیه و آمریکا)/ سیروس احمدی نوحدانی
ماهیت رقابت بازیگران منطقهای و فرامنطقهای (ترکیه، روسیه و مصر) در تحولات لیبی در چشمانداز 2020-2021/ حسین ابراهیمنیا
ماهیت بازیگری رژیم صهیونیستی در آفریقا؛ تبیین چالشها و ارائه توصیههایی برای ایران/ علی عباسی
چالشهای فراروی جنبشهای شیعی در آفریقا؛ وضعیت کنونی و سناریوهای پیشِ رو/ مجید رسولی
چالشها و الزامات ایران در فضای رقابتی حاکم بر خلیج عدن، تنگه بابالمندب و دریای سرخ/میثم میرزائیتبار
تبیین ماهیت رقابتهای درونمنطقهای در آفریقا 2010-2020/ مهدی بهمنی، احمد بخشی
چالشهای پیشِ روی سرمایهگذاری و بهرهبرداری اقتصادی ایران از آفریقا با تأکید بر راهبرد آیندهنگری توسعه/ یاسر کنعانی، ریحانه صالحآبادی
Your Comment