تصاویر ناهمخوان؛

راهکار ایران برای حفظ برجام و به حداقل رساندن تبعات خروج آمریکا از آن چیست؟


توافق‌نامه هسته‌ای با هدف بازگشت ایران به جامعه جهانی و بازتعریف نقش و جایگاهش در عرصه منطقه‌ای و جهانی به‌عنوان بازیگری مؤثر و امنیت‌ساز ازسوی جامعه جهانی با اقبال مواجه شد. انعقاد آن موجب تغییر جایگاه ایران در حوزه منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و نیز شکستن سیاست تهدیدانگاری جمهوری اسلامی در دستگاه اندیشه‌ای مردم، رسانه‌ها، لایه‌های نخبگی و دولت‌های خارجی شد و به‌واسطه آن ایران توانست خود را در جایگاهی قرار دهد که دیگر بازیگران ناگزیر به پذیرش این تغییر وزن شوند. تغییر وزن ایران به‌معنای تغییر معادلات قدرت و سطح بازی در منطقه و متعاقب آن جهان است که این امر با واکنش دیگر بازیگران مواجه شد؛ زیرا قدرتمندتر شدن ایران را به‌معنای کاهش نفوذ خود، ورود بازیگر رقیب و نیز افزایش احتمال عقب راندن آنها از حوزه منافع تعریف‌شده یا اعلامی‌شان بود. ازهمین‌رو، اعلام خروج آمریکا از برجام با واکنش‌های مثبت در منطقه و منفی در منطقه و جهان روبه‌رو شد.
ایران یک بازیگر منطقه‌ای با بازی جهانی است؛ این ادبیاتی است که ازسوی مقامات عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی و آمریکا بارها شنیده شده و به‌معنای راندن ایران از حوزه منافع اعلامی‌اش و نیز کاهش سطح بازی جهانی ایران در عرصه بین‌المللی است. حال اگر خروج آمریکا از برجام در چهارچوب این ادبیات نگریسته شود راهبرد آمریکا درقبال ایران در خاورمیانه و فضای بین‌المللی را می‌توان فهم کرد.
خروج آمریکا از برجام و عدم همراهی دیگر امضاکنندگان توافق‌نامه با او و پایمردی ایران در تعهد نسبت به آن به‌طور قطع دربردارنده مؤلفه‌های شگفتی‌ساز برای شخص رئیس‌جمهور آمریکا بود؛ زیرا در گام نخست او انتظار واکنش تند مقامات ایران و اعلام خروج آنها از برجام و دنبال کردن برنامه هسته‌ای را داشت که در ادامۀ آن بتواند با همراه کردن جامعه بین‌المللی ادعای خویش را درقبال ایران به اثبات رساند و فشارها بر ایران را با پشتوانه جهانی پیش ببرد؛ اما اصرار ایران و سایر امضاکنندگان بر وجوه حقوقی و نهادی این توافق‌نامه و غیرقانونی بودن تحریم‌های وعده داده‌شده ازسوی آمریکا علیه ایران این خروج را از مشروعیت انداخت.
ترامپ ایران را بازیگری بحران‌زا، جاه‌طلب و حامی گروه‌های تروریستی می‌داند و با توجه به تغییر نگاه کلی آمریکا به خاورمیانه که کاهش حداکثری سطح درگیری و هزینه‌کرد است، بهره‌گیری از رقابت منطقه‌ای بهترین گزینه پیشِ روی آمریکا برای فشار بر ایران است. اتحاد غربی ـ عبری ـ عربی علیه ایران در همین چهارچوب قابل فهم است. البته آمریکا هنوز همراهی صد درصدی اتحادیه اروپا را با خود ندارد. اتحادیه باور دارد جدای از صحت و سقم مدعای آمریکا برای خروج از برجام، شکست برجام هزینه‌های جبران‌ناپذیری برای خاورمیانه و جهان خواهد داشت؛ ازاین‌رو، سعی خود را در نگاه داشتن برجام و در آینده روی امکان اصلاح و مذاکرات مجدد با ایران در این رابطه مبذول داشته است.
اتحادیه اروپا به دلایل عدیده خواهان پایبندی ایران به تعهدات خود درقبال برجام است که مهم‌ترین آن ایستادگی مقابل یکجانبه‌گرایی آمریکا و ممانعت از شکل‌گیری رویه‌ای جدید در نظام بین‌الملل است که رئیس‌جمهور آمریکا فرمان دهد و جهان اجرا کند. اروپا باور به هژمون مسئولیت‌پذیر دارد؛ اما رویه‌ای که ترامپ در پیش گرفته تمام معادلات قدرت در سطح نظام بین‌الملل را تحت تأثیر قرار خواهد داد و بازیگران وابسته به میزان عنایت رؤسای‌جمهور آمریکا به آنها سطح و جایگاهشان تعریف خواهد شد. این بدبینانه‌ترین سناریوی پیشِ روی اتحادیه اروپاست و آنها برای ممانعت از آن سعی دارند با اولویت دادن به هنجارهای حاکم بر فضای بین‌الملل در موضوع برجام در کنار ایران مقابل یکجانبه‌گرایی آمریکا بایستند؛ اما نکته حائز اهمیت برای ایران آن است که بداند آیا اتحادیه اروپا به‌ویژه آلمان، فرانسه و انگلستان در مواجهه با رویارویی ایران و آمریکا توان یا اراده اتخاذ مواضع مستقل و پذیرفتن هزینه این انتخاب را دارند. ایران نیز باید محذورات و مقدورات اتحادیه اروپا را درقبال ایران و آمریکا مورد شناسایی قرار دهد و براساس آن استراتژی کلان خود را در فضای حاضر تدوین کند.
گام نخست برای محک زدن جدیت اتحادیه اروپا، روسیه و چین در همراهی با ایران را می‌‌توان در همراهی آنها با تحریم‌های امریکایی علیه ایران جست؛ همچنین بسته پیشنهادی اتحادیه اروپا برای کاهش سطح فشار تحریم‌ها بر ایران و کارا بودن بسته حمایتی، سنگ محک خوبی دراختیار ایران قرار می‌دهد؛ اما درعین‌حال ایران باید به ساختار نظام سرمایه‌داری نیز عنایت داشته باشد که در چهارچوب آن دست دولت‌ها برای اجبار شرکت‌ها برای ماندن یا رفتن به بازار کشوری دیگر چندان باز نیست. در این مسیر ایران باید با تغییراتی که در قوانین پولی، مالی و تعرفه‌ای خود می‌دهد سرمایه‌های شناور را جذب و از آنها به‌عنوان مولد برای اقتصاد خود در دوران تحریم‌ها بهره گیرد.
ایران آگاه است تفاوت نگاه اتحادیه اروپا و آمریکا در نحوه مواجهه با ایران است. از دید اتحادیه اروپا، ایران توان و ظرفیت برهم زدن نظم و نیز بالا بردن هزینه بسیاری از بازیگران منطقه‌ای و حتی اروپا را دارد و همچنین درصورت وقوع هرگونه ناآرامی در داخل ایران، نظم و شالوده امنیتی منطقه برهم خواهد خورد و اروپا همان‌طور که بحران پناهندگان در چند سال اخیر به او گوشزد کرد، یارای مقابله با بحران‌های انسانی در سطح وسیع را ندارد و ازاین‌رو تمام تلاش خود را برای مدیریت بحران‌ها در میز مذاکره می‌کند. همچنین در دنیایی که ایران به درون مرزهایش رانده شده باشد به‌طور قطع عربستان، ترکیه، رژیم صهیونیستی و بازیگران خرد جای او را خواهند گرفت که این امر به‌طور قطع منطقه را وارد فاز امنیتی جدیدی خواهد کرد که با توجه به پیچیدگی‌های موجود در بافت اجتماعی و سیاسی منطقه، حداقل در بازه زمانی ده‌ساله منطقه از دام بحران‌های دومینووار در امان نخواهد ماند؛ و این شرایط مطلوب برای دنیا نیست، چرا که با مرکز قرار گرفتن ایران، عربستان و تهدیدات آن در حاشیه قرار گرفته است اما مسئله عربستان همواره پیشِ روی جامعه بین‌المللی باقی خواهد ماند و تنها زمان سرریز بحران به تعویق افتاده است.