داستان بنلادن و داستان آمریکا
کشته شدن "اسامه بن لادن" 54 ساله و سرکرده گروهک تروریستی القاعده در کنارگوش پایتخت نشینان پاکستان، با بهت و شگفتی از سوی ناظران تحولات منطقه همراه بوده و برداشتها و دیدگاههای متفاوتی نیز در این خصوص مطرح شده است. اما با این وجود، ناظران مسایل منطقه تاکید دارند که کشته شدن "بن لادن" تغییری در سیاست های آمریکا در منطقه به ویژه در ارتباط با پاکستان ایجاد نخواهد کرد و رهبران القاعده نیز بعد از"اسامه" دنبال تغییرات اساسی در خط و مشی و سیاست گذاری ها نخواهند بود. در این بین، حذف "بن لادن" بدون نشان دادن جسد وی ،سووالات زیادی برای ناظران و تحلیلگران مسایل منطقه به ویژه امور مبارزه با تروریسم ایجاد کرده و گمانهزنیهای بسیاری پیرامون مرگ بنلادن، شیوه مرگ، احتمال سناریوسازی آمریکا، نقش واقعی سازمان اطلاعاتی پاکستان و همچنین آینده القاعده و به تبع آن آینده حضور آمریکا در منطقه توسط کارشناسان طرح میشود. در راستای همین گمانهزنیها، در این مقاله بصورت محوری، سه فرض مورد توجه قرار گرفته و شواهد آن ارائه شده است:
الف ) معامله بین دولت پاکستان و آمریکا در خصوص طرح به دام انداختن بن لادن قطعی است.
رفت و آمدهای اخیر مقامات آمریکایی به اسلام آباد نشان میدهد هماهنگی و همکاری بین امریکا و دولت پاکستان از قبل وجود داشته است. درحال حاضر دولت پاکستان میخواهد جایگاه خود را نزد مردم پاکستان حفظ کند به همین علت اعلام کرده است در اجرای این عملیات نقشی نداشته است. تاریخ نشان داده که دولتهای حاکم بر پاکستان اعم از دیکتاتوری یا دمکراتیک بودن آنها همواره در این اندیشه بوده اند که تا حد امکان به آمریکا امتیاز بدهند تا این کشور را راضی کنند.
شواهد:
1. اظهار خرسندی مقامهای پاکستانی از کشته شدن بن لادن
2. اعلام آمریکا مبنی بر ادامه کمکهای مالی به پاکستان
3. اعلام آمریکا مبنی بر اینکه واشنگتن در منطقه به پاکستان نیازمند است.
4. برخی معتقدند پاکستان نیز در این معامله سهم بسیاری بدست آورد. از این نگاه، پاکستانیها در قبال تضمین کمکهای مالی آمریکا به اسلام آباد و همچنین به رسمیت شناختن نقش پررنگ پاکستان در افغانستان، بن لادن پیر و به دور از رهبری فعال القاعده را به اوباما هدیه کردند.
ب) تاثیر کشته شدن بن لادن در سیاستهای منطقهای آمریکا
1.برنامههای ضرد تروریستی آمریکا در منطقه دچار تغییر نخواهد شد. خروج از افغانستان پیشتر طراحی شده و آنها بر اساس برنامه ریزی بخش عمدهای از نظامیان خود را از این کشور خارج میکنند.
2.آمریکاییها از این برگ بیشتر در جهت مسایل داخلی خود بهره گیری میکنند و طراحیهای منطقهای خود را که هم اکنون با تغییر رییس سازمان سیا، وزارت دفاع و همچنین فرماندهی نظامیان آمریکایی در افغانستان شروع شده را به پیش خواهند برد. در واقع پیش از کشته شدن بن لادن آمریکاییها به دنبال تغییر رویه از حضور سخنت افزاری به حضور نرم افزاری (اطلاعاتی ) بودند که قرار است این اتفاق در آینده رخ دهد.( اشاره به برنامههای آمریکا در افغانسان و عراق )
3. به نظر میرسد کشته شدن بن لادن به تسریع در طرحهای اوباما در منطقه منجر شود وگرنه قرار نیست تغییری ماهوی در سیاستهای کلان این کشور ایجاد کند. جالب است که بعد از کشته شدن بن لادن تاکید کرد که از این ببعد جهان امن خواهد شد! در حقیقت امن شدن جهان به معنای واگذاری نقشها به سایر بازیگران و بازی دادن به سایر مراجع قدرت جهانی است (مانند آنچه که در لیبی مشاهده میکنیم!).
بسیاری از کارشناسان معتقدند در منطقه نیز قرار است با هدیه پاکستانیها به آمریکا، نقش آنها در افغانستان پر رنگ تر شود و واشنگتن نیز به عنوان ناظر اطلاعاتی ایفای نقش کند.
4. تنشهای اطلاعاتی پاکستان و آمریکا بعد از این معامله بتدریج به سمت بهبودی حرکت خواهد کرد و کمکهای مالی آمریکا نیز بهتر از گذشته به دولت و ارتش پاکستان تقدیم خواهد شد.
با این وجود، تبلیغ تشدید شکاف بین سازمانهای سیا و آی.اس.آی فریب استراتژیک است.
5. تقویت روابط آمریکا با پاکستان
روابط این دو کشور بتدریج به سمت بهبودی حرکت خواهد کرد و اوج آن سفر آتی اوباما به اسلام آباد خواهد بود. "مارک تونر" سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نیز روز بعد از کشته شدن بن لادن بر تداوم کمکها به پاکستان تاکید کرد. تونر تصریح کرد:شمار بسیاری از قربانیان حملات القاعده و بن لادن در واقع از مسلمانان بوده اند و به ویژه پاکستان از حملات این شبکه تروریستی خسارات شدیدی را متحمل شده است.
ج) وضعیت آتی القاعده
1. سازمان القاعده دارای چارچوب سازمانی خاصی است و کشته شدن بن لادن هیچگونه تغییری در مسیر حرکتی این سازمان ایجاد نخواهد کرد.
القاعده از سال 2003 به ایجاد تشکیلات بومی و منطقهای مبادرت کرد و بسیاری از سیاستهای جاری خود را به روسای منطقه واگذار کرد. این سیاست با هدف کاهش آسیب پذیری سازمان انجام شده است.
2. بن لادن از سال 2007 بطور عملی در مدیریت سازمان به عنصری غیر فعال تبدیل شده بود. بنابراین کشته شدن وی نمیتواند تغییری در سیاستهای آتی این سازمان ایجاد کند.
همچنین بن لادن، در این اواخر نفوذ خود را بر روی شاخه عربی القاعده از دست داده بود. ضمن آنکه اختیارات و صلاحیت شاخه القاعده در مرز افغانستان-پاکستان نیز در دست ایمن الظواهری مرد شماره دوی القاعده است.
آمریکاییها نیز به دلیل ضعف وی و خروج تدریجی وی از چرخه رهبری القاعده، به کشتن وی مبادرت کردند. آنها اطمینان دارند که خطری متوجه منافع آنها نخواهد بود برای همین اوباما از جهانی امن تر سخن میگوید. آمریکا اطمینان دارد که میتواند شبکه القاعده را تحت کنترل داشته باشد و تنها به کشتن نماد تروریسم نیاز داشت.
3. سکوت محتاطانه اعضای برجسته القاعده ( مانند ایمن الظواهری) میتواند فرضیه کم اهمیت بودن حذف فیزیکی بن لادن را نیز طرح نماید.
4.جنبش طالبان افغانستان قدرت اصلی در افغانستان و پاکستان است و بر بخش زیادی از اراضی افغانستان قبل از بن لادن و القاعده سلطه داشته است. بن لادن هیچ ارتباطی با طالبان افغانستان و در تاسیس این جنبش نقشی نداشته است. بنابراین میتوان به این احتمال نیز توجه داشت طالبان افغانستان در منطقه حضور دارد و به مقاومت خود در برابر آمریکاییها ادامه میدهد.
Your Comment