عملیات نظامی ترکیه در عفرین سوریه؛

مقابله با کریدور کردی و معماری جدید منطقه


هنگامی‌که ارتش ترکیه عملیات سپر فرات را در منطقه جرابلس و الباب سوریه آغاز کرد و با مستقر ساختن نیروهای مخالف سوری تحت عنوان ارتش آزاد سوریه در این منطقه، رود فرات را خط قرمز خود در عرصه زمینی سوریه تعیین کرد، اراده آنکارا برای مقابله شدید با شکل‌گیری دولت مستقل یا خودمختار کردی در شمال سوریه و در مجاورت با استان‌های کردنشین ترکیه به‌روشنی تجلی یافت وترکیه در این راه حتی از آرزوی ساقط کردن بشار اسد هم دست کشید وحاضر شد رو در روی ایالات متحده آمریکا هم‌پیمان پنجاه‌ساله خود نیز قرار گیرد. ترک‌ها با عملیات سپر فرات اعلام کردند: اجازه نخواهند داد چریک‌های کرد سوریه و نیروهای پ‌ک‌ک به غرب رود فرات نفوذ کنند.
 
ایده تشکیل کریدور کردی
هرچند تشکیل کریدور کردی توسط کردها هیچ‌وقت به‌صورت رسمی اعلام نشده است؛ ولی تحرکات منطقه‌ای آنها و حامیانشان به‌گونه‌ای است که هرگونه تردید درباره این ایده را از بین می‌برد. نیروهای عضو اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه با همکاری پ‌ک‌ک درصدد متصل کردن کانتون‌های سه‌گانه کردی در شمال سوریه (کوبانی، جزره و عفرین) و تشکیل منطقه‌ای مستقل در شمال سوریه بودند که آنها را به دریای مدیترانه متصل می‌کرد. ایالات متحده آمریکا که اصلی‌ترین حامی این پروژه محسوب می‌شود، کار را فراتر از محیط سوریه می‌بیند و هدفش متصل کردن اقلیم کردستان عراق به کانتون‌های یکپارچه‌شده کردی در سوریه است. حمایت کاخ سفید از برگزاری رفراندوم استقلال کردستان عراق نیز دقیقاً درهمین‌راستا بود که البته با توجه به واکنش منفی شدید توسط کشورهای منطقه ازجمله جمهوری ترکیه و جمهوری اسلامی ایران در ساعات پایانی باقیمانده تا برگزاری رفراندوم از مواضع خود عقب‌نشینی کرد. این کریدور دسترسی آمریکا و رژیم صهیونیستی را از سواحل مدیترانه به مرزهای غربی جمهوری اسلامی ایران  میسر می‌سازد که در آن کردها مهم‌ترین متحد منطقه‌ای آمریکا در حاکمیت خواهند بود. این کریدور تا اندازه زیادی تضمین‌کننده منافع و سیاست‌های منطقه‌ای آمریکاست و عرصه مناسبی برای حضور عوامل نظامی و امنیتی واشینگتن و تل‌آویو خواهد بود که از شرق جمهوری اسلامی ایران، از شمال ترکیه و از جنوب دولت‌های عراق و سوریه را کنترل کنند. رصد اقدامات کشورهای منطقه و درصورت لزوم ایجاد مشکلات امنیتی برای آنها می‌تواند از برنامه‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی باشد. 
 
ایجاد جغرافیای سیاسی جدید برای منطقه
به‌دنبال فروپاشی امپراتوری عثمانی که در اثر ناکارآمدی داخلی حاکمیت عثمانی، تجزیه‌طلبی ملت‌های تابعه امپراتوری مانند اعراب، یونانی‌ها، ارمنی‌ها و غیره با تحریک انگلیسی‌ها، فرانسوی‌ها و روس‌ها و نیز حملات نظامی ارتش‌های غربی و روسی روی داد، انگلستان و فرانسه به‌مثابه دو قدرت اصلی ذی‌نفع در آن زمان در ابتدا سعی داشتند با پیمان سایکس ـ پیکو علاوه‌بر سرزمین‌های عربی و بالکان، هسته مرکزی جغرافیای عثمانی که آناتولی و سواحل دریاهای سیاه، مدیترانه، مرمره و اژه بود را نیز بین خود تقسیم کنند تا از این طریق واپسین نفس‌های امپراتوری عثمانی که «مرد بیمار اروپا» لقب گرفته بود نیز به پایان برسد؛ ولی مقاومت ملی ترک‌ها به رهبری مصطفی کمال پاشا (آتاترک) این معادله را به‌هم زد و پس از شکست‌های متعدد ارتش‌های غربی، آنها درنهایت به مقاوله‌های جایگزین تن دادند که سبب حفظ سرزمین کنونی ترکیه و حاکمیت آن بر سواحل دریاهای ذکرشده و تنگه‌های استراتژیک آنها شد.
اکثر تحلیلگران ترک براین‌باورند که غربی‌ها همواره از مرزهای ترسیم‌شده منطقه ناراضی بوده‌اند؛ هرچند خودشان این مرزها را ترسیم کرده بودند؛ ولی آنچه که می‌خواستند به‌طور کامل محقق نشده بود. واقعیت این است که این مرزها در شرایط کنونی خیلی کمتر از اوایل قرن بیستم منافع غربی‌ها را تأمین می‌کند؛ زیرا تحولات منطقه‌ای سبب شده تا جمهوری اسلامی ایران با ایدئولوژی اسلامی ضدغربی حوزه نفوذ خود را در عراق، سوریه و لبنان بیش‌ازپیش گسترش دهد، روسیه ازطریق مداخله نظامی در بحران سوریه جای پای محکمی در مدیترانه پیدا کند و جمهوری ترکیه با سیاست خارجی منطقه‌محور خود درصدد بازیگری مستقل و حتی مخالف با غرب برآید. بنابراین، غربی‌ها منتظر فرصتی برای تغییر مرزهای سیاسی کنونی منطقه خاورمیانه هستند. در این تغییر که برخی اسناد پشت پرده آن به بیرون درز پیدا کرده است، کشورهای منطقه ازجمله ترکیه، ایران، عراق، سوریه، پاکستان و حتی عربستان هرکدام به چند کشور مستقل تجزیه می‌شوند. در این دوره، برخلاف اوایل قرن بیستم، ایالات متحده آمریکا در این کار پیشقدم شده و اتحادیه اروپا به‌صورت نسبی و کم‌وبیش نقش پشتیبان را به‌عهده دارد.
در چنین شرایطی، ترک‌ها که تجربه تاریخی گذشته را همواره در ذهن خود زنده نگه داشته‌اند، بیش از همه نگران این نقشه غربی هستند و البته جمهوری اسلامی ایران و دولت‌های مرکزی عراق و سوریه نیز این روند را تهدیدی اساسی تلقی می‌کنند.
 
ماهیت عملیات نظامی ترکیه در عفرین
عملیات نظامی جدید ترکیه که به‌زودی در عفرین از مناطق کردنشین و تحت کنترل افراد مسلح اتحادیه دموکراتیک سوریه و پ‌ک‌ک انجام خواهد شد، در پاسخ به اصرار آمریکا در حمایت نظامی از کردهای سوریه و پ‌ک‌ک در منطقه ازجمله اعلام‌نظر اخیر مقامات کاخ سفید مبنی‌بر تشکیل ارتش کردی به استعداد سی هزار نفر انجام می‌شود هرچند آمریکا مانند مسئله رفراندم استقلال کردستان عراق دراین‌زمینه نیز عقب‌نشینی کرد؛ ولی به‌نظر می‌رسد ترک‌ها دراین‌خصوص اعتماد خود به آمریکا را به‌طور کامل از دست داده‌اند.
در این عملیات که حملات توپخانه‌ای آن از چند روز پیش به‌صورت جسته و گریخته از داخل خاک ترکیه آغاز شده و برای آغاز عملیات اصلی (ورود به منطقه عفرین) شمارش معکوس آغاز شده است پیش‌بینی می‌شود بیست هزار نیرو متشکل از ده هزار سرباز ترک در قالب دو تیپ و ده هزار نیروی نظامی مخالفان سوری (موسوم به ارتش آزادی سوریه) آموزش دیده توسط ارتش ترکیه شرکت کنند. این عملیات برخلاف عملیات سپر فرات در محیط کوهستانی انجام خواهد شد و عملیات شناسایی آن از مدت‌ها پیش توسط واحدهای اطلاعات عملیات ترکیه به‌ویژه هواپیماهای شناسایی بدون سرنشین انجام شده است.
همچنین یکی از مهم‌ترین اتفاقات رخ‌داده در زمینه این عملیات تصمیم فدراسیون روسیه مبنی‌بر عقب‌نشینی نیروهایش از عفرین است که پس از سفر رئیس ستاد مشترک ارتش و رئیس سازمان اطلاعات ملی ترکیه (میت) به مسکو گرفته شد و به‌نظر می‌رسد روس‌ها این تصمیم را با هماهنگی ایران انجام داده باشند. ولی به‌رغم این آمریکا برای مقابله با این عملیات دست‌کم به حمایت نظامی محدود به کردهای سوریه و پ‌ک‌ک ادامه خواهد داد و اروپا نیز احتمالاً از راه سیاسی به مخالفت با ترکیه برخواهد خاست که البته به‌نظر نمی‌رسد آنکارا دراین‌خصوص از خواسته خود دست بردارد.