عربستان، چالشهای منطقهای و محیط در حال تغییر
عربستان، چالشهای منطقهای و محیط در حال تغییر
شنبه 2 اسفند 1393
عربستان سعودی به عنوان یکی از کنشگران مهم منطقهای که توانایی بازی در گستره عربی و اسلامی را دارد، در تحولات خاورمیانه پس از بهار عربی در سال 2011 با چالشهای پیرامونی و منطقهای روبرو شد که تداوم روند تغییرات آن، در حال شکلدهی به محیط جدیدی است که میتواند ظرفیتهای بازی این واحد سیاسی را در افق پیشرو تعدیل کرده و موازنه منطقهای را به نفع دیگر رقبای منطقهای آن، بخصوص ایران تغییر دهد.
اندیشکده آمریکایی «استراتفور» در مقالهای پیشبینی کرده است که با توجه به افزایش تعداد چالشهای خارجی و نحوه شکلگیری اقتصاد سیاسی داخلی پادشاهی، ده سال آینده برای آل سعود دشوار خواهد بود.(1) داعش، یمن، توافق هستهای ایران، بحرین، عراق و سوریه سر برآورده از دل بحران، از مهمترین موضوعات بالقوه چالشی است که تصمیمگیرندگان آل سعود در سطح منطقهای با آن مواجه هستند.
جولان داعش به عنوان یک گروه شبهنظامی بنیادگرای رادیکال در سوریه و عراق و در مجاورت مرزهای 900 کیلومتری عراق با عربستان بالقوه میتواند منبع تهدیدات امنیتی برای سعودیها باشد. این تهدید امنیتی زمانی دوچندان میشود که گرایشات فکری و در واقع شالوده فکری این جریان و قرائتی که ارائه میکنند با جریان وهابیت در درون مرزهای عربستان اشتراکاتی دارد. تهدید به تصرف مکه و اعلام خلافت اسلامی مسئلهای نیست که برای سعودیها که خود را خادمالحرمین شریفین میدانند، قابل قبول باشد. بخصوص که گروههای معارض بنیادگرا در داخل عربستان و با وجود سرکوبهای فراوان، از هستههای فکری قوی برخوردار هستند که در صورت فرصت و شرایط خلاء قدرت میتواند منبع تهدید برای ریاض باشند.
توافق هستهای ایران و 1+5، دیگر چالش پیشروی سعودیهاست. برای عربستان مسئله صرفا در افزایش توانمندیهای فنی و تکنولوژیکی ایران خلاصه نمیشود، بلکه اقناع قدرتهای بزرگ به پذیرش حقوق هستهای و تغییری که در موازنه منطقهای ایجاد میکند، مهمترین نگرانی سعودیهاست که بر دیگر مولفههای قدرت ایران در خلیج فارس و خاورمیانه میافزاید.
سعودیها در کرانه شرقی شبهجزیره، با بحرین با اکثریت شیعه مواجه هستند، که مداخله نیروهای عربستان برای حفظ ساختار قدرت در منامه به عنوان سرکوب جنبش مردمی این کشور در افکار عمومی شناخته میشود و مسئله حضور این کشور در بحرین نیز چالش دیگری است که در این رهگذر برای آل سعود مطرح است.
یمن دیگر چالش منطقهای در جنوب عربستان محسوب میشود. کشوری ضعیف و فقیر که با خطر فعالیت القاعده مواجه است. در دو ماه گذشته نیز جنبش انصارالله در فضای تحولات میدانی رشد کرده است و از یک گروه معترض و ضد وضع موجود منطقهای به منسجمترین نیروی ملی این کشور بدل شده است. تهدیدات القاعده، صعود انصارالله در عرصه سیاسی و تضعیف متحدین عربستان از اصلیترین چالشهایی است که سعودیها در یمن با آن مواجه هستند. سلمان شیخ مدیر موسسه مرکز بروکنیگز در دوحه قطر در مصاحبهای با دیلیتلگراف گفته بود که از نظر عربستان سعودی، این پیشروی انصارالله در یمن، احساس محاصره شدن توسط ایران را تقویت کرده است.(2)
وضعیت در عراق هم برای سعودیها چندان ایدهآل نیست، علاوه بر متغیر داعش، مسئله روندهای سیاسی عراق و گشایش سفارت ریاض در بغداد و بازگشت عربستان به عرصه داخلی عراق موضوع مهمی برای نگاه جدید عربستان به شمار میرود. علاوه بر این، بهبود سامان سیاسی در عراق، افزایش توانمندیهای نفتی و داعیههای آینده عراق در جهان عرب، همه از مسائلی است که در روندهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت برای سعودیها بالقوه میتواند منبع چالش باشد.
آینده سیاسی سوریه مسئله قابل توجه دیگری برای عربستانیهاست. ناکام ماندن تلاشها برای سقوط اسد باعث شده تا در صورت بازگشت آرامش به سوریه، مسئله آینده سیاسی این کشور و نحوه شکلبندی روابط از جمله چالشهایی باشد که ترمیم آن تحت تاثیر سالها فشار برای براندازی قرار خواهد گرفت و ذهنیت سوریها این مسئله را در نظر خواهد داشت.
اگر به این موضوعات منطقهای مهم، فهرست دیگری همچون، عرصه سیاسی در لبنان و انتخاب رئیسجمهور، کمکهای اقتصادی به مصر و حفظ نفوذ در ساختار سیاسی این کشور، چالش گفتمانی اخوانالمسلمین، بلندپروازیهای قطر و چالشهای عربستان در بسط نفوذ خود بر شورای همکاری خلیج فارس و همچنین سطح ارتباطات با آمریکا، نفت و کاهش درآمدهای ارزی را نیز اضافه کنیم، منابع چالشزا برای عربستان، گستره وسیعی را دربر میگیرد که چینش آنها در کنار یکدیگر، میتواند تهدیدی برای گستره نفوذ این کشور باشد.
در چنین محیط پرآشوب و متلاطمی، به نظر میرسد که سعودیها، تمرکز خود را بر موضوعات مهم و در واقع اولویتبندی شدهتر قرار دهند. همچنین شاهد تمرکز تصمیمگیری نیز خواهیم بود. بهویژه با شکلگیری شورای تازه تاسیس امنیتی و سیاسی به رهبری محمد بن نایف، که وزرای خارجه، دفاع، سازمان امنیت و اطلاعرسانی را زیر نظر خود دارد.
بنابراین توجه به حلقه اول پیرامونی در راس هرگونه تصمیم قرار خواهد گرفت. تمرکز بر یمن، اصلیترین کانون توجه عربستان در این میان خواهد بود. چرا که تغییر معادلات میدانی در حیات خلوت عربستان موضوعی نیست که قابل اغماض باشد. در مرحله بعد تمرکز بر مهار ایران قابلیت عملیاتی شدن پیدا خواهد کرد. بهنظر میرسد که در چنین وضعیتی و بهدلیل ناگزیر بودن سعودیها از انتخابهای صریح، گفتوگو برای متعادلسازی در اولویت بیشتری از تقابل قرار خواهد گرفت. شکلبندی به اتحاد جدید در سطح منطقه، مصالحه با اخوانالمسلمین و کاستن از شدت تهدیدات، تقویت بیش از پیش روابط با مصر و ترکیه و کاهش سطح اختلافات با قطر در فرآیندهای شورای همکاری خلیج فارس از دیگر سیاستهای اتخاذی عربستان در این روند خواهد بود.
پینوشتها:
Your Comment