اقدامات ایران درقبال خروج آمریکا از برجام
بالاخره آمریکا بعد از اما و اگرهای فراوان چند روز مانده به اتمام مهلت قانونی از برجام خارج شد. رئیسجمهور آمریکا که از زمان به قدرت رسیدنش منتقد برجام بود و آن را بدترین توافق ممکن میدانست، طی ماههای گذشته تمام عزم خود را بهکار گرفت تا بهنحوی ایران را به خروج از برجام ترغیب کند؛ اما با شکست در این امر پروژه عقیمسازی برجام در دستور کار قرار گرفت تا ایران نتواند از درخت برجام میوهای بچیند.
درصورت مثبتانگاری فزاینده، خروج قطعی آمریکا بهعنوان کشوری که اجازه نمیداد برجام برای ایران انتفاعی داشته باشد اقدام چندان ناخوشایندی نیست؛ هرچند احتمالاً ایران بار دیگر با تحریمهای نفتی روبهرو میشود؛ اما از تکانههای ناشی از عدم قطعیت مدیریتشده در اقتصاد ایران جلوگیری میشود؛ نابسامانیای که در بازار ارز و طلا شاهد بودیم.
در غیاب جو روانی مخرب مذکور هماکنون تکلیف در فضای داخلی و بینالمللی برای تصمیمگیری روشن است. اولین اولویت در این شرایط برقراری آرامش در فضای داخلی و گفتگوی شفاف با مردم جهت مقابله با موج جدید عملیات روانی و اقتصادی آمریکاست.
واقعگرایانه آن است که توجه داشته باشیم با خروج آمریکا، احتمال اینکه سایر طرفها بتوانند انتظارات اقتصادی ایران را برآورده کنند بسیار کم است؛ هرچند اروپا و جامعه جهانی خواستار پایبندی ایران و ادامه توافق هستند اما بعید است اروپا بخواهد و بتواند تضمینهای لازم جهت اجرای برجام را متقبل شود.
اما برای ایران اهمیت دارد که ما به سالهایی که پرونده هستهای در شورای امنیت مطرح بود برنگردیم؛ زیرا در این شرایط تبعات تحریمها چندین برابر و اجماع جهانی مدنظر آمریکا علیه ایران دوباره شکل میگیرد.
برای دستیابی به چنین هدفی البته امیدواریهایی وجود دارد. مهمترین امیدواری آن است که شرایط ایران در منطقه و جامعه جهانی متفاوت از گذشته است. بارها آژانس از همکاری داوطلبانه ایران تقدیر کرده و پایبندی تهران را به برجام تأیید کرده است. در بعد منطقهای ایران دست بالایی در تحولات منطقه دارد که این خود اهرم فشار خوبی برای چانهزنی دراختیار ایران قرار داده است.
لذا لازم است با آرامش و اعتمادبهنفس به منطق رفتار آمریکا توجه شود. رفتار ترامپ درقبال پرونده هستهای ایران ازطریق نظریه بازیها و بازی جوانک ترسو قابل تحلیل است. برمبنای این بازی، دو کشور که درحال آزمودن میزان جسارت هم هستند بمانند دو جوانی هستند که با دو ماشین بهسوی یکدیگر درحال حرکتاند، هریک از آنها که در لحظه آخر از مقابل طرف مقابل منحرف شود بازنده بازی و باید شروط برنده را بپذیرد.
با این فرض که ترامپ از ابتدای رسیدن به قدرت و حتی پیش از آن برای محک جسارت ایران به این بازی وارد شده بود، باید ما نیز بسیاری از اقدامات فعلی را در زمان مناسب خود انجام میدادیم. موضعگیریهای شجاعانه و اقدامات بهنگام در واکنش به توئیتهای ترامپ میتوانست ارزیابی ترامپ را تحت تأثیر قرار دهد.
البته اگرچه زمان اندکی از دست رفته؛ ولی باید توجه داشت ترامپ تمایل ندارد با خروج خود از برجام ابتکار عمل را درخصوص ایران از دست دهد بلکه این اقدام ترامپ نیز در چهارچوب بازی مذکور قابل تحلیل است. کاخ سفید با این اقدام و اعلام پیش از موعد تمایل دارد عزم جدی خود را به تهران نشان دهد و ایران را به سمت مذاکره بیچونوچرا بر سر اولویتهای اصلی خود سوق دهد.
غیرقابل مناقشه نشان دادن اولویت تغییر رفتار ایران برای آمریکا در حوزه سیاستهای منطقهای و موشکی هدف اصلی خروج آمریکا و پذیرش تبعات منفی عدم پایبندی به یک توافق بینالمللی است؛ لذا برجام برای آمریکا حکم یک ابزار و یک پل را برای رسیدن به سایر مطامعش دارد. این درحالی است که برای اروپا برجام یک موضوع منحصربهفرد است که ازطریق موفقیت در آن میتوان الگویی برای دیگر مسائل با تهران تعریف کرد.
این تفاوت دیدگاه ظرفیت چانهزنی با اروپا را برای ایران افزایش میدهد. البته در تعامل با اروپا باید احتیاط بیشتری داشت و از ظرافتهای دیپلماتیک بیشتری هم بهره برد. اروپا و آمریکا دارای همپوشانی منافع راهبردی در حوزههای مختلف هستند و احتمال تقسیم کار آنها در موضوع ادامه حیات برجام با آمریکا و سوق دادن ایران به سمت توافق در مسائل اولویتدار آمریکا وجود دارد.
اما چنین اختلافی میان سایر اعضای 1+5 با آمریکا نیز وجود دارد. درمورد روسیه این اختلاف ابعاد گستردهتری دارد. روسها بعد از تحولات سوریه و همکاری موفقیتآمیز با ایران، تهران را دروازه ورود به خاورمیانه میدانند و از این جهت برعکس سنوات گذشته که روسها در مجامع بینالمللی چندان قابل اعتماد نبودند، هماینک میتوان با ضریب اعتماد بیشتری به همکاری آنها امید داشت.
چین نیز اختلافات عمده با آمریکا در حوزههای تجارت بینالمللی دارد و از این جهت با منطق اقتصادی بیشتری به برجام نگاه میکند. این کشور درعینحالیکه موافق حیات برجام است؛ اما محاسبه هزینه و فایده سیاسی و اقتصادی برای آن اهمیت بسیار دارد؛ لذا باید درقبال ایجاد سیاست آمریکا در ایجاد هزینه برای طرفهای موافق برجام سعی کرد فواید اقتصادی و سیاسی اغواگر برای پکن تعریف کرد.
با بهرهگیری از این ظرفیتها میتوان یارکشی مطلوبی برای ادامه بازی داشته باشیم؛ مشروط بر آنکه برعکس سنوات و ماههای گذشته تمام ظرفیتهای داخلی در خدمت هدف واحد دستیابی به منافع ملی قرار گیرد. از دستگاههای مختلف سیاسی و امنیتی تا رسانهها و جناحهای مختلف صدای واحد به گوش برسد. شنیدن صدای ناهمگون و ناموزون با منافع ملی از هر تریبونی مطلوب واشینگتن و باعث ناکامی در کارزار حساس اخیر میشود.
اما برای نشان دادن عزم و جسارت خود به ترامپی که دیوانهوار سوار بر ماشین بیخردی است، میتوان با ملاحظات ذکرشده در کنار مسئولیت وزارت خارجه در برجام همانند گذشته نقش بیشتری برای شورای عالی امنیت ملی در شرایط جدید تعریف کرد.
Your Comment