تحرکات اخیر در روند صلح افغانستان
و پیامدهای آن برای ج.ا.ایران
مقدمه
جمهوری اسلامی ایران پس از آنکه در نخستین ماههای سرنگونی رژیم طالبان، نقش مؤثری در رویکار آوردن دولت موقت حامد کرزای، رئیسجمهور وقت افغانستان، ایفا کرد، بیشتر به حمایت سیاسی و کمک اقتصادی به دولتهای سهگانه کرزای بسنده نمود و در مقوله خطیر مذاکرات صلح بین دولت کابل و گروه طالبان، نقش تهران بیشتر به حمایت لفظی از آن و شرکت در بعضی کنفرانسهای صلح در دهه اخیر محدود بود. این سیاست در دوران ریاستجمهوری اشرف غنی نیز ادامه یافته است. بااینحال، همواره آمریکا و دیگر رقبای متخاصم ایران در افغانستان که نقش اصلی را در رویکار آوردن و تقویت رژیم طالبان در دهه 1990 برعهده داشتند، ایران را به حمایت سیاسی، نظامی، مالی و آموزش نیروهای طالبان متهم میکنند.
سفر تاریخی دریادار علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، به افغانستان و دیدارهای وی با مقامات کابل و بعضی اعضای ارشد طالبان در دسامبر 2018، و تأیید سفر پنج عضو دفتر سیاسی طالبان در قطر به تهران و دیدارشان با آقای عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه، ازسوی سخنگوی این وزارتخانه و دیدار آقای عراقچی از کابل کمی پس از سفر هیئت طالبان به ایران با دو دستور کار اعلامشده مبارزه با داعش در افغانستان و تأمین امنیت مرزهای شرقی ایران با مناطق تحت کنترل طالبان، نشان داد که بهدنبال آغاز دور تازه تلاشهای آمریکا و همپیمانان منطقهایاش برای به سرانجام رساندن نسخه آمریکایی صلح افغانستان ازطریق گفتوگوی مستقیم زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه ترامپ در امور صلح افغانستان، تهران سعی دارد ضمن مطرح کردن خودش بهعنوان یک بازیگر مؤثر و مهم، آثار منفی تکاپوهای سیاسی و امنیتی آمریکا و دیگران را بر منافع و امنیت ملی ایران به حداقل برساند.
نکته مهم آن است که اگر ایران که اکنون به دستاوردهای سفرها و مذاکرات دبیر شورای عالی امنیت ملی و معاون سیاسی وزیر خارجه و بعضی رایزنیهای پشتپرده نهادهای ذیربط با طالبان افغان در پاکستان و برخی دیگر از کشورها و نیروهای کنشگر رقیب دلخوش کند و خود را برنده بداند، به دست خود به رهبران شورای کویته اجازه داده است که با کارت ایران از واشینگتن و همپیمانان منطقهایاش امتیاز بگیرد، بدون آنکه درنهایت سود و دستاورد بزرگ و ماندگاری نصیب تهران گردد.
واکنشها به تحرکات اخیر ایران درقبال افغانستان
آغاز مذاکرات مستقیم با گروه طالبان و بهخصوص علنی شدن آن ازسوی دبیر شورای عالی امنیت ملی و وزارت امور خارجه ایران، واکنشهای مختلفی در منطقه و فرامنطقه بههمراه داشت. دراینمیان، نکته مهم آن است که تاکنون اکثر واکنشها و موضعگیریها به شکل لفظی نبوده و سایر کشورهای ذینفع سعی کردهاند با اقداماتی عملی، پاسخ ورود جدی تهران به مقوله مذاکرات صلح افغانستان را بدهند.
ـ آمریکا
ایالات متحده در طول شانزده ماهی که از اعلام راهبرد جدید ترامپ برای افغانستان و آسیای جنوبی گذشته است، همچنان با همکاری شرکای خود در ناتو سعی داشته با اعمال فشار نظامی، طالبان را به پذیرش سازِکارهای سیاسی و مذاکره مستقیم با واشینگتن وادارد. اواسط سال 2018 بهنظر میرسید که بهتدریج این سیاست هویج و چماق جواب داده است. در ژوئن 2018، دور جدید تلاشهای آمریکاییها برای رقم زدن آینده موردنظرشان برای افغانستان به شکل غیرمستقیم علنی شد. اعلام ناگهانی آتشبس یکجانبه ازطرف اشرف غنی به بهانه عید فطر و سپس تمدید آن، پذیرش محدود آتشبس از طرف شورای کویته (شورای رهبری طالبان افغان در پاکستان)؛ ورود بیسابقه صدها عضو طالبان به کابل و دیگر شهرهای بزرگ افغانستان با پرچم این گروه و اغلب مسلحانه به نشانه همبستگی با مردم این کشور و استقبال بینظیر مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی از آنها؛ باقی ماندن بسیاری از اعضای طالبان در پایتخت و برخی دیگر از شهرهای افغانستان، حتی پس از نقض آتشبس از طرف این گروه و آغاز درگیریهای شدید با نیروهای دولتی و «ناتو» در ابتدای تابستان گذشته، همه نشاندهنده ارتباطات مستمر و هماهنگی بین مقامات سیاسی و نظامی آمریکا با دولت اشرف غنی، طالبان و البته پاکستان بود.
دراینمیان، از اوت 2018، سفرهای پیاپی آلیس ولز، معاون وزیر امور خارجه آمریکا، به افغانستان و پاکستان با هدف گفتوگوی مستقیم با طالبان و رایزنی با مقامات آن دو کشور در زمینه صلح افغانستان، سپس انتصاب زلمی خلیلزاد، دیپلمات کارکشته افغانتبار آمریکایی، به مقام نماینده ویژه آمریکا در امور صلح افغانستان ازطرف ترامپ در ماه سپتامبر و بازتاب علنی و البته کنترلشده مفاد مذاکرات مستقیم خلیلزاد در پاکستان، قطر و امارات متحده عربی با نمایندگان دفتر سیاسی طالبان در دوحه قطر و با بعضی از اعضای ارشد شورای کویته نشان داد که واشینگتن ضمن حفظ سیاست فشار نظامی بر طالبان قصد دارد با علنی کردن مذاکرات مستقیم طالبان و آمریکا ازیکسو اراده خود را برای اجرای نسخه آمریکایی صلح افغانستان به رخ رقبای منطقهای (بهخصوص ایران و روسیه) بکشد و ازسویدیگر، گویی رقبا را برای ورود به بازیای که خلیلزاد مجری آن است تحریک نماید.
واشینگتن درمورد آغاز مذاکرات علنی بین تهران و طالبان کماکان سکوت کرده است. بااینحال، از فحوای کلام رسانههای آمریکایی و برخی موضعگیریها و اقدامات خلیلزاد و دیگر مسئولان آمریکا برمیآید که آنان ضمن نگرانی از گرایش طالبان به همکاری نزدیک با ایران در افغانستان، با وجود ارائه مشوقهای جذاب به طالبان تلاش دارند در این مسیر اخلال کنند و همزمان، با متهم کردن جمهوری اسلامی ایران به تلاش برای برهم زدن روند آمریکایی صلح افغانستان ازطریق منصرف کردن طالبان از شرکت در نشست جده عربستان، روابط ایران و افغانستان و ذهنیت مردم و کارشناسان منطقه را درخصوص تحرکات ایران در روند جاری صلح افغانستان تخریب کنند؛ تلاشی که تاکنون چندان موفق نبوده است.
ـ پاکستان
منابع پاکستانی از مذاکرات مستقیم ایران و طالبان بهظاهر استقبال کردهاند و حتی تأکید دارند که همچنان با تهران درمورد برقراری صلح در افغانستان گفتوگو و همکاری خواهند داشت؛ اما رسانههای مهم و تحلیلگران پاکستانی با مذاکرات مستقیم ایران و طالبان برخورد سردی داشتهاند و با توجه به روابط نزدیک جمهوری اسلامی ایران و هند و دعوت تهران از دهلینو برای مذاکره با طالبان با میانجیگری ایران، فضای بدبینانه نسبت به تحرکات اخیر ایران در روند صلح افغانستان در رسانهها و بین تحلیلگران پاکستانی میتواند شدت نیز بگیرد؛ باوجوداین، تاکنون رسماً مقامات سیاسی و نظامی پاکستانی واکنشی به مذاکره احتمالی هند با نمایندگان طالبان با میانجیگری ایران نشان ندادهاند. درعینحال، عملکرد دو ماه اخیر ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان نشان میدهد این دو نهاد قدرتمند سناریوی اعمال فشار بر طالبان با هدف واداشتن این گروه به تن دادن به خواستههای واشینگتن را پیگیری میکنند که عملاً در تقابل با روند موردنظر ایران است.
در شرایطی که ملاعبدالغنی برادر، از رهبران ارشد پیشین طالبان، در دوران رهبری ملامحمد عمر پس از سالها بازداشت خانگی در کراچی توسط «آیاسآی» در دسامبر 2018 آزاد شد و به قرار گزارشها به قطر رفت تا به دفتر سیاسی طالبان در دوحه برای پیشبرد مذاکرات با آمریکا کمک کند، ناگهان خبر دستگیری حافظ محبالله، وزیر حج و امور دینی رژیم طالبان، در ژانویه 2019 در پیشاور پاکستان و درست پیش از سفر خلیلزاد به اسلامآباد انتشار یافت. به گفته منابع ارشد طالبان، این اقدام با هدف وادار کردن رهبران این گروه به مذاکره مستقیم با نماینده ویژه آمریکا و موافقت آنها با گفتوگوی بیواسطه با دولت اشرف غنی انجام شده است؛ درحالیکه به ادعای همین منابع، نشست اخیر هیبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان افغان، و دیگر سران این گروه با مقامات پاکستانی که به هویت آنان اشاره نشده به مشاجره کشیده شده و پس از آن بود که شماری از اعضای طالبان، از جمله محبالله بازداشت شدند که پیام هشداردهنده رهبر طالبان خطاب به مقامات پاکستان را درپی داشت. درعینحال، بهنظر میرسد علت دیگر برخوردهای قهرآمیز اخیر مقامات امنیتی پاکستان با شورای کویته، مجازات این شورا بهسبب مذاکره مستقیم با جمهوری اسلامی ایران باشد.
ـ عربستان سعودی و امارات متحده عربی
این دو کشور در نقش رقبای متخاصم ایران در غرب آسیا، در افغانستان نیز درصدد تحکیم موقعیت خویش هستند و بههمیندلیل، از راهبرد و نسخه آمریکایی صلح افغانستان حمایت و برای تحقق سریع آن با خلیلزاد همکاری کامل داشتهاند. اماراتیها که در سالهای گذشته در دبی میزبانیِ بعضی از مذاکرات محرمانه آمریکا و دولت کابل با طالبان را برعهده داشتند، در دسامبر 2018 نیز در ابوظبی میزبان نشست نمایندگان دفتر سیاسی طالبان در قطر و نماینده ویژه آمریکا در امور صلح افغانستان بودند.
سعودیها نیز تلاش زیادی به خرج دادند تا نشست چهارجانبهای با حضور آمریکا، پاکستان، دولت افغانستان و طالبان برگزار کنند که به ناگاه چند روز قبل از برگزاری آن، این گروه اعلام کرد که فقط در دوحه با خلیلزاد مذاکره خواهد داشت؛ نشستی که البته برگزار نشد، اما ضربهای به حیثیت سیاسی و تلاشهای ریاض برای نقشآفرینیِ فعال و اثرگذار در روند صلح افغانستان بود. عربستان بهخوبی آگاه است که انفعالش در مقوله مذاکرات صلح افغانستان به معنای افتادن ابتکار عمل به دست دوحه و تهران و بهدنبال آن، شکست خوردن بخشی دیگر از سیاستهای سلطهطلبانه آلسعود در منطقه خواهد بود. دراینمیان، سعودی و امارات متحده تاکنون در زمینه گفتوگوهای مستقیم طالبان و ایران واکنشی رسمی نشان ندادهاند و همچنان سعی دارند در خفا با کمک به خلیلزاد، طالبان را به دست برداشتن از این مذاکرات و همراهی کردن با آمریکا وادارند.
ـ روسیه
روسها هنوز درمورد تحرکات اخیر ایران در روند صلح افغانستان اظهارنظر رسمی نداشتهاند؛ اما حضور یک مقام از طرف وزارت امور خارجه ایران در نشست مسکو در اوایل نوامبر 2018 نشان داد که دیدگاههای تهران و مسکو با وجود رقابت در افغانستان، درخصوص لزوم تقویت موضع طالبان افغان با هدف مقابله با تهدید داعش در افغانستان و منطقه بههم نزدیک است. بااینحال، بهنظر نمیرسد که لزوماً ایران و روسیه در زمینه روند صلح آمریکایی در افغانستان به رهبری خلیلزاد اتفاقنظر کامل داشته و با آن مخالف باشند. درواقع، پس از سفر این مقام آمریکایی به مسکو و درخواست او از روسها برای کمک به روند صلح افغانستان در دیدار با لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در دسامبر 2018، کرملین درمورد روند مذاکرات آمریکا و طالبان سکوت معناداری پیشه کرده است که میتواند به معنای رضایت نسبی از برخی دستاوردهای احتمالی آن باشد و هماهنگی ضمنی روسها با دولت ترامپ نیز تفسیر گردد.
ـ هند
میتوان گفت که تاکنون صریحترین واکنش درمورد تحرکات اخیر ایران در مقوله صلح افغانستان از جانب هند ابراز شده است. ژنرال بیپیم راوات[1]، فرمانده ارتش هند، در کنفرانس بینالمللی سالیانه موسوم به «رایسینا» در دهلینو با اشاره به مذاکرات علنی ایران، روسیه، آمریکا، پاکستان و امارات متحده با طالبان، خواهان گفتوگوی بیقیدوشرط با این گروه شد. دولت نارندرا مودی[2]، نخستوزیر هند، نیز با آنکه هنوز بیانیه و موضع رسمی خودش را درقبال مذاکرات علنی تهران و طالبان اعلام نکرده، تکاپوهای دیپلماتیک وزارت امور خارجه هند، ازجمله فراهم آوردن زمینه سفر حمدالله محب، مشاور امنیت ملی رئیسجمهور افغانستان؛ حامد کرزای، رئیسجمهوری پیشین این کشور؛ و خلیلزاد به دهلینو نشان میدهد که هند دیگر نمیخواهد یک بازیگر فرعی در تحولات جاری و آینده افغانستان باشد. هند با این تدابیر هم نظر آمریکاییها را در زمینه سیاستگذاری برای افغانستان به خود جلب میکند، هم به پاکستان میفهماند که بهمنظور پیاده کردن سیاستهای خودش در افغانستان باید به هند امتیاز بدهد، و هم به طالبان چراغ سبز نشان میدهد که اگر خواستار کاهش فشارهای مقامات امنیتی پاکستان هستند میتوانند روی دهلینو حساب کنند.
دراینمیان، مذاکرات فشرده آقای ظریف، وزیر امور خارجه ایران، با مقامات هندی در سفر اخیرش به این کشور در زمینه مذاکرات ایران و طالبان و دعوت وی از هند برای آغاز گفتوگوهای مستقیم با طالبان با میانجیگری ایران، همچنین دعوت کرزای از هندیها برای ورود به روند مذاکرات صلح افغانستان با هدف خارج کردن آن از انحصار آمریکا و پاکستان، امیدها را برای ایجاد نوعی موازنه به سود سایر کشورهای ذینفع در افغانستان پررنگ کرده است.
ـ دولت افغانستان
دولت اشرف غنی همواره خواهان مذاکره مستقیم با طالبان و بهرسمیت شناخته شدن نقش خودش در روندهای صلح افغانستان بوده است. این دو درخواست را سران طالبان نپذیرفتهاند و البته دولتهای آمریکا، پاکستان، عربستان، امارات و قطر نیز با وجود تأکید ظاهری بر لزوم مذاکرات افغانی ـ افغانی، همواره از انجام آن به بهانههای مختلف جلوگیری کردهاند؛ امری که بعضاً به تنش بین کابل و این کشورها منجر شده است.
بااینحال، موضع دولت افغانستان در تحریم عملی مذاکرات صلح چندجانبه مسکو (نوامبر 2018) و درقبال گفتوگوهای علنی جمهوری اسلامی ایران و طالبان تندتر بوده است. در اوایل ژانویه 2019، شاه حسین مرتضوی، معاون سخنگوی ریاستجمهوری، و رحیمی، معاون سیاسی وزارت خارجه افغانستان، تهران را از به گفته آنها «دخالت در امور داخلی این کشور» برحذر داشتند. این ادعاها با واکنش رسانههای داخل ایران و برخی از مردم در شبکههای اجتماعی مواجه شد و رسانههای مخالف نظام نیز روی آن مانورهایی دادند؛ اما مقامات جمهوری اسلامی ایران موضع رسمی علنی در برابر اظهارات مقامات ارشد افغان نگرفتهاند که در نوع خود قابل تأمل است.
جمعبندی و توصیههای راهبردی
در بررسی و ارزیابی دور تازه نقشآفرینی ایران در روند صلح افغانستان و واکنشها به آن باید گفت که تهران وارد بازیای پیچیده و آزمونی مهم برای کل نظام شده است؛ درصورتیکه موفق شود طرحها و سناریوهای آمریکا و همپیمانان منطقهایاش را نقش بر آب کند که بسیار دشوارتر از آنچیزی است که بهنظر میرسد، دستاوردی بزرگ نصیب جمهوری اسلامی ایران خواهد شد؛ اما اگر واشینگتن و همدستان آن بتوانند نسخه موردنظر خود را به افغانها ازطریق مصالحه و نقش دادن به طالبان در ساختار سیاسی و حکومتی افغانستان بدون خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان تحمیل کنند، درآنصورت، ایران نیازمند بازنگری اساسی در کلیت سیاست خود درقبال افغانستان و منطقه خواهد بود.
براساس آنچه گفته شد، هشدارها و راهکارهایی با هدف بهبود وضعیت حضور و فعالیت ایران در افغانستان بدین شرح ارائه میشود:
· روند جاری مذاکرات صلح افغانستان پیچیدهتر از آن است که بتوان صرفاً با برقراری تماس با گروه طالبان و گفتوگوی مستقیم با آنها امیدوار بود که منافع و امنیت جمهوری اسلامی ایران تأمین خواهد شد. نیروها و عوامل سیاسی متعددی در داخل افغانستان و در سطوح منطقهای و بینالمللی وجود دارند که بدون درنظر داشتن، جلب همکاری برخی و مقابله با بعضی دیگر، بیشک آشتی و صلح موردنظر تهران بهدست نخواهد آمد.
· باید مراقب بود که در زمین و پازل پیچیده رقبا بهخصوص آمریکاییها بازی نکنیم و ناخواسته مجری طرحهای بلندمدت واشینگتن و همپیمانانش در افغانستان نباشیم؛ بدینمنظور توجه به چند نکته ضروری است: نخست، همزمان با پیشبرد مرحلهبهمرحله اهداف ایران در روند صلح افغانستان، ازجمله مذاکره مستقیم با طالبان، تحرکات و برنامههای آمریکا و همپیمانانش ازجمله پاکستان، عربستان سعودی، امارات متحده و حتی خودِ طالبان افغان با دقت رصد و تحلیل شوند؛ دوم، روابط تهران با دولت مرکزی افغانستان طوری مدیریت گردد که زمینه برای سوءاستفاده رقبای متخاصم حتیالمقدور فراهم نشود. دراینخصوص، حتماً باید روند گفتوگوهای ایران و طالبان همچنان با اطلاع دولت کابل ادامه یابد و تلاش شود با تأکید بر لزوم انجام مذاکرات افغانی ـ افغانی، اعتماد دولتمردان افغان به حسننیت جمهوری اسلامی ایران جلب گردد؛ و سوم، ایران، دیگر کشورها را نیز به مذاکره مستقیم با طالبان با اطلاع دولت افغانستان تشویق نماید.
· اعتماد و همکاری غیرمستقیم یا مستقیم با مخالفان راهبرد جدید آمریکا درقبال صلح افغانستان، شامل روسیه، چین، ترکیه و قطر و حتی مخالفتهای دولت هند با طرح خروج احتمالی آمریکا از افغانستان و همزمان ابراز تمایل شدید دهلینو برای مذاکره مستقیم با طالبان، درمجموع نباید سیاستگذاران و تحلیلگران ایرانی را به همسویی آن کشورها با منافع جمهوری اسلامی ایران در افغانستان امیدوار کند. درواقع، تجربه چهار دهه جنگ در افغانستان و جنگهای سوریه و یمن بهترین گواه بر سینوسی بودن تصمیمگیریها و کنشهای سیاسی و امنیتی کشورهایی مثل روسیه، چین، ترکیه، قطر و هند درقبال تحولات منطقهای و جهانی است.
اگر فرض کنیم که طالبان در ماههای اخیر، بهویژه پس از آغاز مذاکرات مستقیم ایران با این گروه و بر اثر تعامل چندساله با روسیه و چین مصمم شده است که دیگر زیر بار فشار مستمر و امرونهیهای اربابانه مقامات نظامی و اطلاعاتی پاکستان نرود و تهدیدهای آمریکا و سعودی را درمورد پیامدهای ناگوار سرپیچی از دستورات این دو کشور و پاکستان نادیده بگیرد، آنوقت میتوان گفت که ضروری است تهران با هدف خارج کردن مذاکرات صلح افغانستان از مسیر موردنظر ائتلاف آمریکا ـ پاکستان ـ سعودی ـ امارات، با همکاری یا بدون همکاری روسیه و دیگر مخالفان ائتلاف فوق، ازطریق ارائه مشوقهای سیاسی، مالی و غیره، نظر رهبران طالبان را به گفتوگوی مستقیم یا غیرمستقیم با دولت فعلی یا بعدی کابل جلب نماید.
Your Comment