تعدیل نگاه ایران و عربستان در روند گفتگوهای سیاسی سوریه


تعدیل نگاه ایران و عربستان در روند گفتگوهای سیاسی سوریه
 
 
شنبه 7 آذر 1394
 
 
 
نزدیک به پنج سال از آغاز بحران در سوریه می‌گذرد و همچنان این کشور شاهد درگیری‌های سنگین و یارکشی‌های سیاسی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است که بر عمق و گستره بحران در خاورمیانه افزوده است. از همان روزهای شروع تحولات در سوریه که با دومینوی سقوط بهار عربی عجین شد، شاهد تقابل جدی‌تر تهران و ریاض در دمشق هستیم که تاکنون و به انحای مختلف به روندهای سیاسی سوریه، فرایندهای درحال تغییر و بحران‌زا در منطقه و روابط دوجانبه ایران و عربستان شکل داده و آن را وارد فاز رقابت و اختلاف نموده است.
در چنین فضایی، شکل‌گیری دو دور مذاکرات سیاسی در هتل امپریال وین اتریش و حضور نزدیک به بیست کشور و سازمان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای می‌تواند جلوه‌های این رقابت را وارد روندهای جدیدی کند که بر نحوه گذار سوریه از وضعیت ممکن اثرگذار باشد و یا بر تشدید اوضاع میدانی تأثیرات مخربی را برجای بگذارد.
ایران که برای دومین بار در این سطح و در این دور از مذاکرات شرکت می‌کند، با تعدیل برخی بندهای بیانیه پایانی اولین و تاحدی دومین نشست توانست نظر خود را بر میز راه‌حل تحمیل کند و نشان دهد که یکی از مهم‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین بازیگران منطقه‌ای در بحران سوریه است. جدال صورت‌گرفته بین وزرای خارجه ایران و عربستان سعودی در میز گفتگوهای کاخ امپریال نشان از آن دارد که نحوه تقابل این دو بازیگر، به وضعیتِ تعیین‌کننده‌تر و تحمیل خواسته‌های خود و کنار زدن رقیب از گردونه رقابت رسیده است.
اگرچه نباید نقش آمریکا و روسیه را در تعیین وضعیت موجود نادیده گرفت، به‌نظر می‌رسد که نوعی اراده سیاسی هرچند ضعیف و شکننده ازسوی دو کشور برای گذار از وضعیت آنارشیک موجود به‌چشم می‌خورد که در یک سناریو می‌تواند بر رقابت ایران و عربستان در سوریه هم اثرگذار باشد و دو کشور را با تعدیل دیدگاه‌هایشان مواجه سازد.
نگاهی به بیانیه نُه ماده‌ای که پس از مذاکرات هشت‌ساعته روز جمعه 8 آبان 1394 (30 اکتبر 2015) و همچنین بیانیه وین 2 در 23 آبان 1394 (14 نوامبر 2015) در هتل امپریال صادر شد، نشان می‌دهد که نوعی اراده سیاسی مبتنی‌بر اجماع نسبی هرچند شکننده میان طرفین بحران درخصوص خروج از وضعیت کنونی وجود دارد که می‌تواند مبنای نسبتاً خوبی برای مذاکرات مفصل بعدی و رسیدن به راهکارهایی با پشتوانه اجماعی قوی‌تر باشد که بتواند همزمان و هم‌راستا با تحولات میدانی، ابتکارعمل را از تروریست‌ها در سوریه بگیرد.
اگرچه نباید حجم اختلاف‌نظرها را در این نشست نادیده گرفت و به‌سادگی از کنار آن گذشت، در وضعیت کنونی، رسیدن به راهکار سیاسی مورد اجماع، همچون کورسویی در اتاقی تاریک است که هر لحظه احتمال خاموش شدن آن می‌رود. بنابراین، اکتفا کردن صرف به این راهکار نمی‌تواند بر تحولات میدانی که واقعیت بنیادین و تعیین‌کننده کنونی در سوریه است، مؤثر واقع شود. این دستور کار سیاسی و فراهم کردن زمینه‌های انتخابات در سوریه باید به موازات ضربات جدی بر شبه‌نظامیان در صحنه میدانی باشد. اولویت دادن یکی بر دیگری می‌تواند وضعیت شکننده موجود را به سمت فرایندهای واگرا هدایت کند و مجدداً بر آتش بحران بدمد.
در این میان، فارغ از عوامل و دلایلی که ایران و عربستان برای حمایت از وضعیت موجود یا مخالفت با آن در سوریه دارند که به مؤلفه‌های ژئوپلیتیک و ژئوکالچر برمی‌گردد، این رقابت را می‌توان به ترسیم مرزهای سیاسی جدید، ظهور بازیگران جدید، و نظم منطقه‌ای موجودی که بر ماهیت دسته‌بندی ائتلاف‌ها و روندهای کنونی تأثیر می‌گذارد مرتبط دانست که خروجی آن به برتری میدانی یکی از این دو بازیگر منجر خواهد شد. درواقع، سوریه پایگاه بسیار مهمی در خاورمیانه است که نحوه گذار مسالمت‌آمیز یا خشونت‌آمیز در آن می‌تواند بر ترسیم رقابت‌ها و ائتلاف‌بندی‌های منطقه‌ای در آینده تأثیرگذار باشد.
در تحلیل رویکرد ایران و عربستان، اختلافات میان دو کشور را می‌توان به دو عامل اصلی ارتباط داد:
1. بشار اسد
یکی از عوامل اصلی‌ای که سطح و میزان اختلافات ایران و عربستان را مشخص می‌کند، موضوع بقا یا حذف بشار اسد و نظام سیاسی اوست. اگرچه این موضوع به‌ویژه در دو سال اخیر به شکل جدی و فوری در دستور کار سعودی‌ها قرار گرفته است، برای ایران از همان آغازین روزهای بحران تا مقطع کنونی حفظ اسد و نظام سیاسی او، در روندهای تصاعد بحران از اهمیت تاکتیکی و استراتژیک برخوردار بوده است. هرچند در مقطعی، معاون عربی ـ آفریقایی وزارت خارجه ایران، حفظ بشار اسد را خط قرمز ایران ندانسته بود، در دو ماه اخیر بارها این خط قرمز ازسوی ایران تعیین شده است. سعودی‌ها معتقدند که اسد درطول سال‌ها به‌عنوان متحد ایران، نقش راهبردی در محور مقاومت ایفا کرده و درواقع، تونلی برای کمک‌های ایران به حزب‌الله لبنان بوده است؛ ازاین‌رو، عنصر شخص در روند رقابت‌های تهران و ریاض در سوریه یک عامل تعیین‌کننده محسوب می‌شود. بنابراین، حفظ و بقا یا حذف و ساقط کردن این ساختار و نهادهای دولتی که در بند 2 بیانیه وین به آن اشاره شده، در هرگونه روند انتقالی و برگزاری انتخابات عنصری مهم به‌شمار می‌رود.
2. تروریسم
عنصر دوم و تعیین‌کننده در اختلافات سیاسی ایران و عربستان به موضوع گروه‌های تروریستی و شبه‌نظامیان میانه‌رو برمی‌گردد. از دید تهران، حمایت‌های مالی و تسلیحاتی عربستان و برخی دولت‌های منطقه از داعش، جبهه النصره، احرارالشام و دیگر گروه‌های پراکنده در سوریه باعث شده است تا وضعیت کنونی راه را بر هرگونه راهکار سیاسی ببندد. بنابراین، قطع این حمایت‌ها و تن دادن به راهکار سیاسی باید به اولویت اصلی در این روند تبدیل شود. در بند 6 از بیانیه نُه ماده‌ای گفته شده که باید داعش و سایر گروه‌های تروریستی، شامل گروه‌های قرارگرفته در فهرست شورای امنیت سازمان ملل و علاوه‌برآن، گروه‌های مورد توافق شرکت‌کنندگان را شکست داد. درواقع، رسیدن به این بند از روز اول در دستور کار ایران قرار داشته و بارها مقامات ایران هشدارهای لازم را درخصوص رشد و تکثیر این گروه‌ها در سوریه، عراق و منطقه داده بودند؛ اما این مسئله برای عربستان به‌عنوان ابزاری در خدمت راهبرد تضعیف اسد و ساختارهایی که برخلاف منافع سعودی‌ها بود در دستور کار قرار گرفت.

جمع‌بندی
اگرچه در موفقیت گفتگوهای سیاسی وین تردیدهای فراوانی وجود دارد که بخشی از آن به‌دلیل وجود منافع متعارض قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در این فرایند است، نگارنده معتقد است که انشعاب‌های فرامنطقه‌ای بحران سوریه ازجمله در مرزهای روسیه و همچنین مرزهای اتحادیه اروپا باعث شده تا سرانجام آمریکا و روسیه برمبنای یک مدل توافقی هرچند حداقلی و نسبی بتوانند به یک راه‌حل درخصوص وضعیت کنونی روسیه دست پیدا کنند. از این زاویه، شاهد تعدیل دیدگاه‌های ایران و عربستان سعودی و پیوستن به این روند خواهیم بود؛ موضوعی که به‌نظر نمی‌رسد درجهت خواسته‌های اصلی و حداکثری تهران و ریاض از بحران سوریه باشد.