ضرورت توجه به درس¬های برجام در مذاکرات احیای برجام
توافق هستهای که در تیرماه 1394 بین ایران از یک سو و پنج عضو دائم شورای امنیت به همراه آلمان امضا شد، دارای دستاوردهای مثبتی برای کشور بود. خارج کردن کشور از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل و بهتبع آن رفع شدن سایه جنگ، لغو تحریمهای بینالمللی علیه ایران و نیز خارج شدن کشور از انزوای بینالمللی در پرتو به رسمیت شناخته شدن برنامه هستهای ایران از جمله مهمترین دستاوردهای توافق هستهای برای طرف ایرانی بود. علیرغم این واقعیت مهم باید به این نکته نیز توجه داشت که همواره بهموازات اجرای توافقنامهها و معاهدات بینالمللی، نقاط ضعف و قوت آنها آشکار میشود و به این خاطر است که اعضای آن توافقنامه یا معاهده، در مذاکرات بعدی تلاش میکنند نقاط قوت را پررنگ و نقاط ضعف آن را اصلاح کنند. این ادعا در باره برجام نیز صادق است. دستاوردهای برجام نزد هیچ عقل سلیمی قابلانکار نیست اما با نگاهی منطقی و علمی باید به این واقعیت نیز اشاره داشت که بعد از گذشت 6 سال از اجرای برجام، روشن شده که این توافق مهم برای جمهوری اسلامی ایران دارای برخی ایرادات است که اجازه تأمین منافع تهران بهصورت مطلوب را نمیدهد. لذا هماکنون که مذاکرات احیای برجام در جریان است باید در جهت رفع آن ایرادات تلاش کرد. لازم به ذکر است که طرف مقابل یعنی ایالات متحده نیز با همین نگاه دنبال اصلاح برجام و رفع ایرادات مدنظر آمریکا است.
اول اینکه تجربه دوره ترامپ نشان داد که خروج ایالات متحده از توافق هستهای در هر لحظهای از زمان که تصمیم بگیرد، کار سختی نیست و بهآسانی از آن خارج میشود. در واقع برخلاف تصورات دوران مذاکرات برجام که طرف غربی فکر میکرد ایران پایبند برجام نخواهد ماند، این ایالات متحده بود که با یک امضا از توافق هستهای خارج شد. این ایراد برجام این درس را به مقامات تصمیمگیر ایرانی باید بدهد که رئیسجمهور فعلی و یا رئیسجمهور آینده آمریکا نیز بهآسانی قادر است در صورت احیای برجام، بار دیگر از آن خارج شود.
دوم اینکه تجربه ترامپ نشان داد که برخلاف ارزیابیها تحریمهای یکجانبه آمریکا نیز بهتنهایی میتواند بهاندازه تحریمهای بینالمللی علیه ایران مخرب و اثرگذار باشد. اگر اوباما تلاش کرد از طریق اقناع و گفتگو بسیاری از کشورها را برای تحریم ایران با خود همراه سازد، دولت ترامپ صرفاً با این تهدید که نقض تحریمهای آمریکا توسط هر کشوری تحریم آمریکا علیه آن کشور را به دنبال دارد، دیگر دولتها را مجاب کرد که از تحریمهای این کشور علیه تهران تبعیت کنند. در واقع تجربه ترامپ حتی این درس را به دولت جو بایدن داده که آمریکا میتواند در زمانی کم تحریمهای زیادی علیه کشوری مانند ایران وضع کند. پس درس دومی که باید از اجرای برجام گرفت این است که نباید تصور کرد تحریمهای یکجانبه آمریکا به تنهای اثرگذار نیست.
سوم اینکه تجربه خروج آمریکا از برجام نشان داد که دیگر اعضای برجام قادر نبودند در غیاب آمریکا، بهرهمندی ایران از مزایای اقتصادی برجام را تضمین کنند. با اینکه دیگر اعضای باقیمانده برجام بهویژه کشورهای مانند آلمان و چین از قطبهای اصلی اقتصاد جهان هستند اما در غیاب آمریکا قادر به اجرای نبودند و حتی به تبعیت از تحریمهای آمریکا پرداختند. در واقع، هرچند دیگر اعضای برجام از حیث سیاسی به حفظ برجام کمک کردند و اختلاف خود با آمریکا را نشان دادند اما واقعیت این است که موضع سیاسی و شکاف آنها با آمریکا هیچ آورده اقتصادی برای ایران نداشت.
بدون شک ایالات متحده نیز از وضعیت برجام در 6 سال گذشته و در راستای منافع ملی این کشور درسهای گرفته که سعی دارد باتوجهبه آن درسها، به اصلاح ایراداتی در برجام بپردازد که از نگاه محافل سیاسی – فکری این کشور نقاط ضعف برجام هستند. جمهوری اسلامی ایران نیز باید در مذاکرات حال و آتی خود در جهت اصلاح ضعفهای یاد شده و درس گرفتن از گذشته برجام اقدام کند تا بدین ترتیب تأمین منافع جمهوری اسلامی ایران به شکلی بهتر از گذشته میسر شود.
Your Comment