الزامات ارتقاء همکاری میان چین و آمریکا در حوزه کنترل تسلیحات
دولت چین، در تازهترین موضع رسمی خود طرح آمریکا برای انجام مذاکرات سهجانبه با این کشور و روسیه برای کنترل تسلیحاتی، را رد نموده است و رقابت استراتژیک بین چین و ایالاتمتحده بهاحتمالزیاد برای آینده قابل پیشبینی همچنان ادامه خواهد داشت. در این میان کنترل تسلیحات ضمن کاستن از هزینه دفاعی دو کشور پتانسیل مهار و مدیریت رقابت استراتژیک میان دو کشور را خواهد داشت. مطمئناً، کنترل تسلیحات تمام رقابتهای نظامی یا خطرات مرتبط با رویارویی ایدئولوژیک چین و آمریکا را از بین نخواهد برد. اما راهی مفید برای کاهش خطرناکترین جنبههای رویارویی میان دو کشور است.
تاکنون چین پیوستن به مذاکره سهجانبه کنترل تسلیحات با ایالاتمتحده و روسیه را رد کرده اما سایر گزینههای کنترل تسلیحات را باز نگهداشته است. با توجه به سوءظن پکن در قبال دولت ترامپ بعید به نظر میرسد تا این موضع چین در کوتاهمدت تغییر کند اما منافع مشترک، هر دو کشور را ملزم میکند که به بررسی روشهای بالقوه تعامل ادامه دهند.
با توجه به واقعیات سیاسی، همکاری دو کشور در این حوزه باید با قدمهای کوچک و اقدامات اعتمادساز همراه گردد. بهعنوان پیششرط اساسی موفقیت، دو کشور باید به درک مشترکی در مورد دستاوردهای همکاری در حوزه کنترل تسلیحات برسند. تنش اصلی بین چین و ایالاتمتحده به دلیل رقابت شدید نظامی متعارف آنها در اقیانوس آرام غربی و اطراف آن است. کنترل تسلیحات قادر نخواهد بود از این جنبه از رقابت جلوگیری کند. بااینحال، هر دو کشور باید به دنبال کاهش خطرات بروز جنگ بوده و در صورت بروز درگیری، از تشدید آن به استفاده از تسلیحات هستهای جلوگیری کنند. در این میان دو کشور همچنین در جلوگیری از مسابقه تسلیحات هستهای منافع مشترک دارند.
گزارش پیشرو چکیده گزارشی راهکارهای علمیاتی ارتقای همکاری میان چین و آمریکا در حوزه کنترل تسلیحات موسسه کارنگی است که در سه بخش مدیریت تواناییها، کاهش خطر گسترش منازعه و هموارسازی مسیر رسمی کنترل تسلیحات تنظیم شده است.
مدیریت تواناییها
دولت ترامپ در یک توافق سهجانبه که روسیه را نیز درگیر میکند، به دنبال محدود کردن نیروهای هستهای چین است. پکن این روش را کاملاً رد کرده است. چالش اساسی در این زمینه عدم تقارن بزرگ میان توانایی دو کشور است. در حال حاضر ایالاتمتحده دارای زرادخانه هستهای با حدود 3800 کلاهک فعال است، درحالیکه بنا به برآوردها، چین در سال 2019 کمتر از 300 کلاهک عملیاتی داشته است. در این میان برابری بین چین و ایالاتمتحده – امری که پکن خواهان آن است - برای واشنگتن غیرقابلقبول است. این عدم تقارن همچنین باعث میشود گزینههای عددی دیگر مانند کاهشهای متناسب تسلیحاتی بین دو کشور یا تعهد چینیها برای مهار یا مسدود کردن زرادخانه هستهای خود، در ازای کاهش هستهای ایالاتمتحده بعید به نظر برسد. پکن نگران است که دفاع موشکی ایالاتمتحده بطور بالقوه بتواند تعداد اندکی از سلاحهای هستهای چین را که ممکن است بعد از حملات پیشگیرانه هستهای و غیرهستهای ایالاتمتحده به این کشور قابلاستفاده باشند، رهگیری کند. درنتیجه، بعید است هر توافقی که فقط روی سلاحهای هستهای باشد، رضایت چین را جلب کند. بر این اساس نیاز به رویکردهای ابتکاری احساس میشود. در اینجا گزارش کارنگی سه پیشنهاد را طرح میکند:
1- قرار دادن قابلیتهای استراتژیک تهاجمی و دفاعی در چارچوب یکپارچه: تمایل ایالاتمتحده برای بحث در مورد دفاع موشکی نشانهای جدی از صداقت آن در رسیدگی به نگرانیهای چین و پیگیری همکاری سودمند است. بهعنوان اولین قدم، آمریکا باید از چین دعوت کند تا در یک مطالعه مشترک در مورد امکان فنی اینکه پدافند موشکی ایالاتمتحده میتواند موشکهای قارهپیمای کره شمالی و نه چینی را رهگیری کند، شرکت نمایند. این عمل بهعنوان یک اقدام اعتمادساز میتواند به دو کشور کمک کند اقدامات عملی را برای کاهش نگرانیهای چین شناسایی نمایند. واشنگتن همچنین باید مطالعاتی را در مورد اینکه چگونه فنآوریهای جدید دفاع موشکی درحالتوسعه خود کمتر تهدیدکننده چین باشد، انجام دهد. در مقابل چین باید شفافیت هستهای بیشتری در مورد اندازه کلی زرادخانه هستهای فعلی و برنامههای نوسازی آینده خود، بروز دهد.
2- ادغام تلاشها برای کنترل تسلیحات هستهای و تسلیحات ماوراء جو: نگرانیهای چین در مورد برتری نظامی آمریکا در فضا با نگرانی این کشور درباره توان بازدارندگی هستهای آن گرهخورده است. چین میترسد پیشرفت فضایی آمریکا به کشف و ردیابی سلاحهای هستهای چین و از این طریق موفقیت ضربه اول کمک کند. همچنین اثربخشی دفاع موشکی ایالاتمتحده توسط حسگرهای مستقر در فضا تقویت گردد. در این میان آمریکا باید شفافیت بیشتری در مورد برنامههای فضایی خود که بیشترین نگرانی را برای چیندارند، فراهم کند. در مقابل، چین باید در مورد توسعه تواناییهای هستهای خود محتاطتر باشد.
3- پرداختن همزمان به سیستمهای تسلیحاتی (چه هستهای و چه غیرهستهای) استراتژیک و عملیاتی (theater): این رویکرد بهمنظور کاهش همزمان نگرانیهای چین در مورد توانایی حمله اول ایالاتمتحده و نگرانی آمریکا در مورد توان نظامی منطقهای چین است. بهطور خاص، دو کشور باید امکان دستیابی به یک توافقنامه کنترل تسلیحاتی را که محدودیت واحدی را برای پرتاب موشکهای با برد بیش از 500 کیلومتر (310 مایل)، پرتاب موشکهای بالستیک زیردریایی و بمبافکنهای سنگین، بدون در نظر گرفتن اینکه آیا این سیستمها به کلاهکهای هستهای یا غیرهستهای مجهز شدهاند، فراهم کند.
کاهش خطر گسترش منازعه
ازآنجاکه دو کشور علاقهای به بروز جنگ هستهای نداشتهاند لذا همکاری و اقدام مشترک زیادی برای کاهش خطر استفاده از سلاح هستهای نداشتهاند. در این میان دو کشور نیاز به درک و مدیریت تأثیر فنآوریهای جدید بر احتمال گسترش منازعه دارند. در این میان هردو کشور باید:
- بررسی مشترک موضوع درهم تنیدگی فنآوریهای نظامی متعارف و هستهای: با توجه به افزایش نیروهای هستهای و عملیاتی غیرهستهای، توان فرماندهی و کنترل و همچنین ادغام گسترده سیستمهای هستهای و متعارف، خط بین حوزه هستهای و غیرهستهای مبهمتر از قبل گشته است. این امر موجب افزایش خطر سوءتفاهم در بحرانها شده است. برای مثال سیستمهای موشکی دومنظوره که توان حمل کلاهکهای هستهای و غیرهستهای رادارند میتوانند خطر گسترش منازعه در طی یک جنگ متعارف را افزایش دهند چراکه کشور هدف ممکن است در تشخیص اینکه حمله هستهای یا متعارف است اشتباه نمایند. در مقابل اگر سیستم موشکی دومنظوره کشوری با کلاهکهای هستهای مسلح شده باشد و از سوی کشور دیگر با کلاهک متعارف موردحمله قرار گیرد سیاستگذاران با مشکل انتخاب میان استفاده تلافی جویانه با کلاهک متعارف یا هستهای مواجه خواهند شد. بر این اساس یک مطالعه مشترک میان کارشناسان دو کشور درباره دامنه و شدت خطرات در این زمینه مفید خواهد بود.
- گفتگو در مورد هزینهها و مزایای پاسخ متقابل به حمله (LUA) [1]: وضعیت پاسخ متقابل به حمله شامل نگهداشتن نیروهای هستهای در حالت آمادهباش در سطح بالا است به طوریکه بتوان موشکهای دفاعی را قبل از منفجرشدن کلاهکهای موشکهای دشمن، پرتاب کرد. در حال حاضر با توجه به در دسترس بودن تکنولوژی استراتژیک هشدار سریع برای چین، برخی تحلیلگران این کشور پاسخ متقابل به حمله را (LUA) ازنظر نظامی و سیاسی برای این کشور مفید میدانند. در این میان بخاطر پیشرفتهای تکنولوژیک مثل موشکهای دومنظوره دقیق دوربرد و موشکهای مافوق صوت تکیهبر پاسخ متقابل به حمله خطرناک است. موشکهای دوکاربرده خطر اشتباه کشور مورد هدف در تشخیص ماهیت و نوع حمله دشمن را در برداشته و موشکهای مافوق صوت نیز با گذر از سیستم هشدار زودهنگام از زمان پاسخ کشور هدف میکاهد. درنتیجه آمریکا باید سیاستش در مورد حفظ این توانمندی را تغییر و چین نیز باید از بهکارگیری چنین گزینهای اجتناب کند.
هموارسازی مسیر رسمی کنترل تسلیحات
اگرچه در آمریکا همکاری در کنترل تسلیحات با چین موردتوجه بوده است اما در چین شک و تردید در این زمینه همراه بوده است. این شک و تردید تا حدی ناشی از کمبود تجربه در مذاکره و اجرای توافقنامههای کنترل تسلیحات و درنتیجه دستکم گرفتن پتانسیل چنین همکاریهایی است. این کمبود تجربه چالش اساسیتری نسبت به هرگونه نگرانی امنیتی خاص برای شروع همکاری کنترل تسلیحاتی میان دو کشور است. براین اساس:
1- آمریکا باید یک برنامه تعامل اختصاصی با چین در مورد تأیید کارآمدی کنترل تسلیحات را آغاز کند: بسیاری از کارشناسان چینی دو نگرانی عمیق درباره کارآمدی مذاکرات کنترل تسلیحات دارند. اول اینکه به خاطر برتری تکنولوژیک آمریکا قادر به کشف یا ممانعت از فریبخوردگی از سوی آنها هستند یا خیر و دوم اینکه اقدامات در این حوزه فرصت جاسوسی را فراهم خواهد نمود یا خیر. در این میان آمریکا میتواند مقامات و متخصصان چینی را برای مشاهده بازرسیهای تمرینی مثل فرآیند آموزشی بازرسان معاهده استارت جدید دعوت نماید. چنین تجربهای میتواند از دو نگرانی فوق بکاهد. علاوه بر این، واشنگتن باید یک برنامه توجیهی جامع برای متخصصان چینی در مورد همکاری خود در مورد راستی آزمایی با روسیه ایجاد کند. چنین برنامهای باید بهطور جزئی، نحوه طراحی و اجرای رژیمهای تأیید توافقنامه کنترل تسلیحات ایالاتمتحده و روسیه و نحوه حل اختلافات واشنگتن و مسکو و رفع نگرانیها را برای متخصصان چین تشریح کند. در مقابل چین نیز باید از چنین تعاملاتی استقبال نماید.
2- آمریکا باید بهطور یکجانبه، یا همراه با روسیه، چین را در جریان اقدامات اعتماد ساز میان خود و روسیه قرار دهد: نمونههایی از این اقدامات اعتمادساز شامل اطلاعرسانی در مورد موشکها و مبادله دادهها در مورد آزمایشهای موشکی تحت معاهده استارت جدید است. فهم دقیق از مزایای امنیتی شفافیت و چگونگی تأثیر این همکاریها در حل موانع به کارشناسان چینی کمک میکند تا پتانسیل و کارآمدی چنین اقدامات اعتمادساز را در متن همکاری خود با آمریکا بهتر درک نمایند.
نتیجه آنکه شروع همکاری دو کشور در حوزه کنترل تسلیحاتی به فضای سیاسی مناسب نیاز دارد. ازنظر سیاسی برای رهبران چینی قابلقبول نیست که تحتفشار آمریکا بر سر میز مذاکرات کنترل تسلیحات وارد شوند. در نتیجه تا زمانی که جو سیاسی مناسبی حاکم نشود پیشرفتی در این زمینه حاصل نخواهد شد. حتی پس از آرام شدن جو سیاسی، آمریکا باید نشان دهد که واقعاً علاقهمند به همکاری سودمند متقابل است، چراکه پکن نسبت به انگیزههای دولت ترامپ در درخواست از چین برای کنترل تسلیحات کاملاً تردید دارد.
[1] launch under attack (LUA)
Your Comment