نگاهی به روند روابط نفتی ایران و هند


 
مقدمه

ایران با دارا بودن بیش از 1/11 درصد، برابر با 132 میلیارد بشکه از ذخایر نفت جهان و همچنین منابع گازی به میزان 8/970 تریلیون مترمکعب، یکی از بزرگ‌ترین بازیگران بازار جهانی انرژی محسوب می‌شود.(1)

ایران گرچه یک قدرت نفتی است، اما وابستگی به درآمد ناشی از فروش نفت که تقریباً 80 درصد از صادرات و 5/42 درصد از درآمد دولت را تشکیل می‌دهد، موجب شده است تا اقتصاد آن به یک اقتصاد وابسته به درآمد نفت تبدیل شود.(2) این در شرایطی است که ایران در سال‌های اخیر با توجه به عدم بازسازی صنایع نفت، عدم توسعه صنایع پتروشیمی و افزایش میزان انرژی مصرفی داخلی، با کاهش تولید نفت و در مقابل، افزایش واردت محصولات نفتی مواجه شده است.

ایران برای رفع مشکلات به‌وجودآمده نیازمند سرمایه خارجی برای توسعه و نوسازی صنایع نفتی خویش می‌باشد. بنا بر آمار ارائه‌شده، حداقل 145 میلیارد دلار باید در صنایع نفتی ایران در طول ده سال سرمایه‌گذاری شود تا بتوان انتظار افزایش تولید داشت.(3)

اما این نیاز به سرمایه خارجی، همزمان شده است با افزایش تحریم‌های نفتی از سوی ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران، و محدودیت شرکای اروپایی و شرکت‌های سرمایه‌گذار غربی که در نهایت به کاهش همکاری‌های نفتی میان ایران و کشورهای اروپایی منجر شده است. همچنین این موضوع سبب نیاز ایران به داشتن دوستان و شرکای نفتی قابل اطمینان در بازارهای جهانی انرژی شده است که با توجه به افزایش تقاضای سوخت از سوی کشورهای آسیایی، ایجاد و حفظ رابطه با کشورهایی مانند هند و چین برای جمهوری اسلامی اهمیت پیدا کرده است.

اهداف اقتصادی و سیاسی ایران در همکاری‌های نفتی با هند

با فرض لزوم همکاری ایران با کشورهای آسیایی، سیاست نفتی ایران در ارتباط با هند را باید در دو بعد همکاری‌های دوجانبه و ائتلاف‌های چندجانبه مورد توجه و بررسی قرار داد. ایران در خصوص برقراری روابط دوجانبه موفق شده است صادرات نفت به هند را به بالاترین سطح ممکن برساند؛ چنانچه براساس گزارش وزارت امور خارجه هند، صادرات نفت بر روابط تجاری و دوجانبه دو کشور مسلط بوده است.(4)
بر این اساس، افزایش صادرات نفت ایران به هند در نهایت در سال 2009 موجب شد ایران به سومین صادرکننده نفت به هند تبدیل شود. براساس آمارهای ارائه‌شده، ایران در سال 2009 روزانه حدود 360/426 بشکه در روز به هند نفت صادر می‌کرد.(5)

در کنار افزایش صادرات نفت به هند، ایران تلاش کرد همکاری‌های چندجانبه‌ای را در حوزه انرژی با هند به انجام رساند. پروژه خط لوله گاز ایران ـ پاکستان ـ هند و تلاش برای همکاری با هند در پروژه‌های نفتی جهت اتصال هند به منابع انرژی کشورهای آسیای مرکزی، ازجمله این موارد بوده است.

اما تلاش ایران برای همکاری‌های چندجانبه بدون نتیجه باقی ماند. خط لوله گاز به دلیل اختلافات هند و پاکستان و پس از آن نظر مخالف ایالات متحده متوقف شد. در همین حال، به‌رغم آنکه ایران بهترین و پرمنفعت‌ترین و در عین حال کوتاه‌ترین مسیر برای اتصال هند به آسیای مرکزی است، تلاش ایران بار دیگر با نفوذ ایالات متحده به نتیجه‌ای نرسید.

به هر حال، ایران با ایجاد روابط دوجانبه و چندجانبه با هند تلاش می‌کرد تا با به‌وجود آوردن نیاز در هند به نفت ایران، این کشور را از همکاری با ایالات متحده دور نگه دارد و بتواند از نزدیکی و اعمال نظر ایالات متحده برای کاهش روابط هند و ایران بکاهد؛ اما تلاش ایران در شرایطی انجام می‌گرفت که وابستگی هند به غرب به‌شدت افزایش پیدا کرده بود.

توسعه اقتصادی و سیاست خارجی هند

اصلاحات اقتصادی در هند که از سال 1991 آغاز گردید، موجب افزایش همکاری‌های اقتصادی این کشور با دولت‌های اروپایی شد؛ چراکه توسعه و انجام اصلاحات اقتصادی نیاز به سرمایه خارجی داشت و بدین علت، دولت هند با انجام اصلاحاتی در قوانین اقتصادی، راه ورود سرمایه‌گذار خارجی به این کشور را هموار کرد. در نتیجة این وضعیت میزان سرمایه‌گذاری خارجی در هند به‌شدت افزایش پیدا کرد؛ به گونه‌ای که بنا بر آمار، سرمایه‌گذاری خارجی در هند از میزان 129 میلیون دلار در سال 1992 به 5/46 میلیارد دلار در سال 2008 رسید.(6)

به‌دنبال رشد و توسعه اقتصادی، میزان مصرف انرژی در این کشور نیز به‌شدت افزایش پیدا کرد و این در شرایطی بود که تولید نفت در داخل کشور و یا سایر سوخت‌های فسیلی پاسخگوی تقاضای آن نبود. بنا بر آمار، میزان نیاز هند به انرژی از حدود یک میلیون و 190 هزار بشکه در روز در سال 1991 به حدود دو میلیون و 658 هزار بشکه در روز در سال 2006 افزایش پیدا کرد.(7)

در این راستا، دولت هند سیاست ایجاد شرایط برای فعالیت شرکت‌های نفتی داخلی، سرمایه‌گذاری داخلی برای تولید بیشتر نفت و منابع سوختی را تدوین کرد.(8) به‌رغم سیاست‌های اعمال‌شده، نیاز هند به بازار جهانی نفت رو به فزونی گذاش؛. به گونه‌ای که هند در سال 2009 به میزان 80 درصد از سوخت مورد نیاز خویش را وارد می‌کرد.(9) افزایش تقاضای انرژی هند رو به فزونی است و بنا بر اظهارات مانماهان سینگ، نخست‌وزیر هند، تقاضای هند در طول ده سال آینده به میزان 40 درصد افزایش پیدا خواهد کرد؛ در حالی که تولید داخلی آن فقط 12 درصد افزایش خواهد داشت.(10)

با توجه به اهمیت انرژی، امنیت انرژی به یک هدف و سیاست راهبردی در سیاست خارجی هند تبدیل شده است. سیاست خارجی هند برای تأمین منابع انرژی این کشور به‌سوی همکاری با کشورهای حوزه خلیج فارس و تولیدکننده نفت سوق پیدا کرده است. بر همین اساس، این کشور از همکاری با ایران استقبال کرد.

از سوی دیگر، هند با برقراری و گسترش روابط با کشورهای اروپایی و آسیایی توانست در جذب سرمایه خارجی موفق باشد و این موضوع همچنین این کشور را به بازاری برای کشورهای اروپایی تبدیل کرد که در نتیجة آن هند هم‌اکنون رتبه دوازدهمین اقتصاد جهان را در ارتباط با ارزش مبادلات تجاری و چهارمین را در خصوص توان قدرت خرید، در اختیار دارد.(11)

وابستگی هند به غرب در روابط با ایران

افزایش همکاری‌های اقتصادی در نهایت موجب برقراری روابط سیاسی میان هند با کشورهایی مانند ایالات متحده، فرانسه، انگلیس، آلمان، روسیه و چین شد. اگرچه این روابط براساس هدف هند که همانا تبدیل شدن به یک قدرت جهانی است سودمند می‌باشد، اما به همان میزان وابستگی هند را به کشورهای مذکور افزایش داده و استقلال دولت هند در سیاست خارجی این کشور را به‌شدت کاهش داده است.

علت اصلی ضعف و آسیب‌پذیری هند در این ارتباط را باید در میزان قدرت این کشور در مقایسه با سایر دولت‌های قدرتمند جهان ارزیابی کرد. اگرچه هند دارای رشد اقتصادی بین 7 تا 9 درصد در سال‌های اخیر بوده است، اما در خصوص سایر عوامل قدرت همچون نظامی و همچنین در کاهش فقر، در سطح پایین‌تری نسبت به کشورهای دیگر قرار گرفته، به عبارتی هند هنوز با تبدیل شدن به یک قدرت جهانی فاصله بسیار دارد.(12) این ضعف سبب شده است هند به جهت تبدیل شدن به یک قدرت برتر، تا میزان زیادی متکی به کشورهای خارجی همچون ایالات متحده و اروپا شود. نتیجه این وابستگی شدید دنباله‌رَوی هند از ایالات متحده، در خصوص روابط با ایران است.
ایالات متحده و متحدان اروپایی آن، ایران را از طرق مختلف سیاسی، دیپلماتیک، ارتباطات اقتصادی، و بین‌المللی تحت فشار قرار داده‌اند. بر همین اساس، پذیرش محدودیت از سوی هند در ارتباط با ایران نیز به‌عنوان محک و محل تصمیم‌گیری کشورهای غربی برای ایجاد و توسعه روابط با این کشور تعیین شده است. به عبارتی، هند به‌عنوان شریک تجاری ایران باید بین ایران و منافع خویش در روابط با غرب تصمیم می‌گرفت.

مواضع هند در ارتباط با پروژه خط لوله گاز ایران ـ پاکستان ـ هند نشان داد که در نهایت این کشور به‌رغم نیاز به انرژی، اولویت را به روابط با غرب داد و حاضر به اجرای پروژه، حتی با پیشنهاد قابل توجه کاهش بهای گاز صادراتی از سوی ایران نشد. هند به‌طور مکرر در حوزه سیاسی علیه ایران عمل کرد و در پرونده هسته‌ای به‌ضرر ایران رأی داد و سعی کرد از اعمال هرگونه سیاستی که منجر به نارضایتی متحدان غربی‌اش می‌شود پرهیز کند. در نهایت، این سیاست موجب کاهش روابط سیاسی ایران و هند و عدم توسعه روابط اقتصادی میان دو کشور شده است.

بهره‌گیری از وضع موجود

سیاستمدران هندی تمامی تلاش خویش را به کار برده‌اند که در معامله با غرب بهره کافی را ببرند و بتوانند اصل اساسی در سیاست خارجی این کشور را که تأمین منابع انرژی وارداتی است، اجرا کنند. در این ارتباط، هند موفق به همکاری با ایالات متحده و برخی از کشورهای اروپایی در حوزه انرژی هسته‌ای شد. همچنین جایگزینی عربستان سعودی به‌عنوان شریک نفتی هند که با سفر ملک عبدالله در سال 2006 به هند انجام گرفت، حمایت ایالات متحده را نیز به‌همراه داشت. هند همچنین هم‌اکنون به‌دنبال گسترش روابط با عراق به‌عنوان شریک نفتی در منطقه است.

در کنار سیاست جایگزینی شرکای نفتی، هند همچنان به واردات نفت به ایران ادامه داده و سعی کرده است از موقعیت فعلی ایران بهره ببرد و تا آنجا که ممکن است از تنگنایی که ایران در آن وجود دارد استفاده کند. این وضعیت را می‌توان به‌عنوان مثال در بهانه‌هایی که اخیراً هند در خصوص پرداخت بهای نفت اعمال می‌کند، مشاهده کرد.

سیاست به‌کار برده شده از سوی هند، بدان جهت است که دهلی نو اطمینان دارد تهران به‌رغم مطمئن بودن از عذرهای آن در دیرکرد پرداخت بهای نفت، همچون وجود تحریم‌ها، اقدام به قطع صادرات نفت به هند نمی‌کند و حاضر به قطع روابط تجاری با هند نیست؛ چراکه ایران تلاش می‌کند این بازار بزرگ نفت را به رقبا واگذار نکند.

باید توجه داشت که در شرایط کنونی ایران با توجه به تحریم‌ها و انزوای بین‌المللی، گزینه‌های کمی را برای انتخاب دارد و تحت این شرایط است که هند حتی به سیاست پرداخت بهای نفت به روپیه و یا حتی معامله کالا به جای دلار و یا روپیه روی آورده است. ایران بدون شک تحت فشار بین‌المللی قرار دارد و در این شرایط سایر کشورها بیشترین بهره را خواهند برد و طبیعی است که هند نیز سعی دارد از این وضعیت بهره ببرد.

ارزیابی و پیشنهاد

در حال حاضر، نظام کنونی شکل‌گرفته مبتنی بر وابستگی متقابل میان دولت‌ها به‌همراه برتری نظامی و اقتصادی ایالات متحده، در تمامی معادلات سیاسی و اقتصادی بین‌المللی حاکم است و بالطبع بازار جهانی نفت نیز از آن متأثر می‌باشد. همچنان که گفته شد وجود همین شرایط سبب شد سیاست ایران در چرخش به شرق به‌دلیل عدم توافق با کشورهای غربی و اروپایی و تلاش برای پیدا کردن شرکای نفتی و سیاسی در شرق بی‌نتیجه بماند؛ چراکه تسلط ایالات متحده و متحدان غربی آن بر بازار انرژی جهانی نیز وجود دارد.

غرب بر این امر واقف است که نفت و درآمد ناشی از فروش نفت باعث خواهد شد ایران به‌رغم تحریم‌ها بتواند مشکلات خویش را به گونه‌ای حل‌وفصل کند. بنابراین، تحریم‌ها بیش از هر ناحیه، بخش نفت را هدف قرار داده‌اند.
مسئله دیگر این است که تکنولوژی برتر در خصوص صنایع نفتی در اختیار شرکت‌های نفتی بزرگ جهان به‌ویژه ایالات متحده است. بنابراین، بر فرض موفقیت ایران در ارتباط با هند (فارغ از بحث خرید نفت)، ایران به نتیجه مورد هدف خویش نمی‌رسید؛ چراکه توانایی شرکت‌های نفتی نوپای هندی در سطحی نیست که بتوانند به ایران در خصوص توسعه صنایع نفتی و به‌ویژه استخراج گاز کمک کنند.

بنابراین، تفکر نگاه به شرق و اینکه شرق می‌تواند جایگزین غرب شود، تفکری ایده‌آل‌گرا بوده، و بیش از آنکه از استقلال کشورهای شرق ناشی شود، از میزان تعامل آنان با غرب متأثر خواهد شد. غرب نه‌تنها چنین امکانی را به کشورهای شرقی در خصوص تسلط به انرژی خلیج فارس نمی‌دهد، بلکه می‌داند وابستگی شرق به غرب نیز رو به افزایش است.

به‌نظر می‌رسد در حال حاضر بهترین سیاست برای جمهوری اسلامی ایران، حفظ استقلال با ایجاد توازن در روابط با شرق و غرب، اما با توجه به این واقعیت است که در عرصه انرژی، بی‌توجهی به غرب عملی و واقع‌گرا نخواهد بود.

 
پی‌نوشت‌ها
 
1. BP Statistical Review of World Energy 2005,
<http://www.bp.com/liveassets/bp_internet/globalbp/globalbp_uk_english/reports_and_publications/
statistical_energy_review_2008/
STAGING/local_assets/2010_downloads/statistical_review_of_world_energy_full_report_2010.pdf
> ( 15 May 2010)
2. ECO; Trade and development Bank, Iran Country Partnership Strategy, (2009-2010): 3-9,
<http://www.etdb.org/StrategiesAndResearch/Countries/CSPReports/ReportsLibrary/IRAN.pdf> (14 October 2010)
3. NIOC, 24 November 2008.
4. Kronstadt, K. Alan and Katzman Kenneth, “India-Iran Relations and U.S. Interests”,
 Congressional Research Service, (2006): 5,
<http://www.usembassy.it/pdf/other/RS22486.pdf> (15 August 2010)
5. Reuters 28 August 2009. FACTBOX: Iran’s Major Oil Customers. Energy Partners,
<http://www.reuters.com/article/idUSTRE57H1UJ20090818> (20 July 2010)
6. Maps of India, Globalization and Liberalization, 2010,
<http://business.mapsofindia.com/globalization/liberalization.html> (21 September 21)
7. IndexMundi, India Crude Oil Consumption by Year, 2006,
<http://www.indexmundi.com/energy.aspx?country=in&product=oil&graph=consumption> (15 September 2010)
8. Christian, Wagner, “Welcome to Interdependence, Energy, Security and Foreign Policy,”
German Institute for International and Security Affairs, (2006): 4,
<http://www.swp-berlin.org/common/get_doc> (15 September 2010)
9. Domain-b, 1 November 2010, PM warns of Hydrocarbons demand-supply mismatch news,
<http://www.domain-b.com/industry/oil_gas/20101101_manmohan_singh .html> (12 September 2010)
10. Ibid.
11. Rediff Business, The world’s largest economies, 2009,
<http://business.rediff.com/slide-show/2009/nov/27/slide-show-1-the-worlds-largest-economies.htm> (12 September 2010)
12. Chinmaya R.Gharekhan, foreword to Challenge and Strategy: Rethinking India’s Foreign Policy,
by Rajiv Sikiri (London, Sage Publication, 2009), xvii.