ماهنامه امنیت بین الملل 64
منصور براتی
یاسر نورعلیوند
زهره خانمحمدی
مهدی شاپوری
علیرضا ثمودی
مصطفی کوشکی
سمیه مروتی
احمد بروایه
پیمان حسنی
علی نوریپور
ماهنامه ماهنامه امنیت بین الملل روابط بینالملل
یاسر نورعلیوند
زهره خانمحمدی
مهدی شاپوری
علیرضا ثمودی
مصطفی کوشکی
سمیه مروتی
احمد بروایه
پیمان حسنی
علی نوریپور
ماهنامه ماهنامه امنیت بین الملل روابط بینالملل
دستاوردها و هزینه های جنگ غزه برای رژیم صهیونیستی _ منصور براتی
سیاست اروپا در قبال رژیم صهیونیستی پس از طوفانالاقصی _ یاسر نورعلیوند
رویکرد روسیه به تنشهای ایران و رژیم صهیونیستی از اکتبر 2023 تا اکتبر 2024 _ زهره خانمحمدی
ظرفیتها و محدودیتهای همکاری روسیه و محور مقاومت پس از جنگ اوکراین _ مهدی شاپوری
رویکرد چین در قبال منازعه میان ایران و رژیم صهیونیستی _ علیرضا ثمودی
تأملی در راهبرد جداسازی و کاربست آن در سیاست خارجی چین _ مصطفی کوشکی
تغییر الگوی تهدید در پاکستان _ سمیه مروتی
نگاهی به سیاست خارجی الجزایر در دوره عبدالمجید تبون _ احمد بروایه
بررسی انفجار پیجرها در لبنان از منظر حقوق بینالملل _ پیمان حسنی
مروری بر مهمترین مفاد «کنفرانس تهدید» در آمریکا _ علی نوریپور
دستاوردها و هزینه های جنگ غزه برای رژیم صهیونیستی _ منصور براتی
- در یک سال اخیر، جنگ طیف گستردهای از پیامدهای منفی و مثبت را برای رژیم صهیونیستی و مجموعه محور مقاومت بههمراه داشته است. تخریب گسترده زیرساختهای نوار غزه، کشتار وسیع اهالی این باریکه، تضعیف سازمان رزم گروههای مقاومت فلسطینی، اشغال مناطق گستردهای از نوار غزه و ترور بسیاری از رهبران گروههای مقاومت ازجمله دستاوردهای رژیم صهیونیستی در این مدت بوده است. ازسویدیگر، شکست هیمنه سنگین امنیتی و نظامی این رژیم در 7 اکتبر، احیای مجدد آرمان فلسطین در جهان، گشایش پروندهای حقوقی در نهادهای بینالمللی علیه رژیم صهیونیستی و کند شدن روند تطبیع ازجمله مهمترین هزینههایی است که رژیم صهیونیستی در نتیجه طوفانالاقصی و جنگ اخیر به آن دچار شده است.
- طبق گزارشهای سازمان ملل، بیش از 42 میلیون تُن آوار در این باریکه در نتیجه تخریب خانهها، مساجد، مدارس و مغازهها انباشته شده است. سازمان ملل در آوریل 2024 برآورد کرده است صرفاً برداشتن این آوار دستکم 14 سال به طول خواهد انجامید و پاکسازی کامل این باریکه 2/1 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. ویرانی گسترده در نوار غزه از این جهت برای رژیم صهیونیستی یک دستاورد به حساب میآید که گروههای مقاومت را برای سالها به بازسازی وادار خواهد کرد که این امر ممکن است ظرفیت اقدامات آفندی آنها را علیه رژیم کاهش دهد.
- آنیترین پیامد عملیات طوفانالاقصی در 7 اکتبر 2023، از بین رفتن این انگاره بود که رژیم صهیونیستی خللناپذیر است و اشراف اطلاعاتی بینظیری بر مناطق و حوزههای امنیتی اطراف خود دارد. ازیکسو ناتوانی دستگاههای عریض و طویل امنیتی و نظامی این رژیم در پیشبینی عملیات حماس و ازسویدیگر، ناتوانی آنها در خنثیسازی این عملیات در ساعات اولیه، هیمنه رژیم صهیونیستی را دچار ضربهای شدید کرد.
- با درنظر گرفتن مجموع دستاوردها و هزینههای رژیم صهیونیستی در جریان جنگ اخیر، نتیجهگیری دقیقتر، منصفانهتر و البته نزدیکتر به واقعیت درباره جنگ غزه این است که تاکنون هیچکدام از دو طرف به پیروزی و کسب برتری بر دیگری نائل نیامده و هنوز موفق به محقق ساختن اهداف خود نشدهاند.
سیاست اروپا در قبال رژیم صهیونیستی پس از طوفانالاقصی _ یاسر نورعلیوند
- این نوشتار به بررسی سیاستهای اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی در قبال رژیم صهیونیستی پس از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه میپردازد و پیامدهای آن را برای جمهوری اسلامی ایران تحلیل میکند.
- کشورهای اروپایی رویکردهای متفاوتی در قبال رژیم صهیونیستی و جنگ غزه داشتهاند که متأثر از عوامل تاریخی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفته است. این رویکردها به چهار دسته تقسیم میشوند: کشورهای حامی رژیم صهیونیستی مانند آلمان، بریتانیا و جمهوری چک که از این رژیم حمایت کرده و کمکهای نظامی را به آن ارائه کردهاند؛ کشورهای منتقد رژیم صهیونیستی ازجمله اسپانیا، ایرلند و نروژ که با تأکید بر نقض حقوق بشر توسط این رژیم، خواستار تحریمهای تسلیحاتی آن و بهرسمیت شناختن دولت فلسطینی شدهاند؛ کشورهای بیطرف مانند ایتالیا و بلژیک که بر دیپلماسی و حل مسالمتآمیز بحران تأکید دارند؛ رویکرد اتحادیه اروپا که به دلیل منافع متناقض اعضا، فاقد انسجام و قاطعیت است.
- تحلیل این رویکردها نشان میدهد که تغییرات احتمالی در سیاستهای اروپا در قبال رژیم صهیونیستی متأثر از عواملی مانند تحولات ژئوپلیتیکی، منافع اقتصادی، فشارهای داخلی و حقوق بشر خواهد بود.
- ایران بهعنوان حامی محور مقاومت، با توجه به رویکردهای چندگانه اروپایی در قبال رژیم صهیونیستی و جنگ غزه، باید رویکردی متوازن و چندلایه را در قبال اروپا اتخاذ کند. ازجمله راهبردهای پیشنهادی برای ایران میتوان به بهرهبرداری از دیپلماسی عمومی و حقوق بشری، تقویت روابط اقتصادی با اروپا و مشارکت فعال در سازمانهای بینالمللی برای فشار بر رژیم صهیونیستی اشاره کرد.
- این نوشتار بهطورکلی نتیجه میگیرد که سیاستهای اروپا در قبال رژیم صهیونیستی و جنگی که این رژیم علیه غزه و جنوب لبنان به راه انداخته بهدلیل منافع متنوع و گاه متناقض کشورهای عضو، فاقد انسجام و قاطعیت است و ایران میتواند با بهرهگیری از اختلافات داخلی اروپا و تأکید بر مسائل حقوق بشری، از این وضعیت در راستای منافع راهبردی خود نهایت بهره را ببرد.
رویکرد روسیه به تنشهای ایران و رژیم صهیونیستی از اکتبر 2023 تا اکتبر 2024 _ زهره خانمحمدی
- «طوفانالأقصی» یک عملیات نظامی و امنیتی راهبردی بود که به دنبال آن، رژیم صهیونیستی علاوهبر شکست در دکترین امنیتی، دیوارهای بازدارنده فیزیکی و روانی خود را فروریخته دید.
- رژیم صهیونیستی «سیاست تهاجمی نابخردانه» را در پیش گرفته تا بتواند پرستیژ خود را در عرصه داخلی و نیز بینالمللی احیا کند.
- تضعیف محور مقاومت، ایجاد نظم جدید و بهرهبرداری کریدوری را میتوان ازجمله اهداف رژیم صهیونیستی در راستای گسترش دامنه حملات تلقی کرد که دلالتهای گسترده و چندلایهای در سطح منطقه و فرامنطقه دارد.
- سیاست ایران در قبال رویکرد تهاجمی نابخردانه این رژیم، ابتدا تلافیجویانه بود؛ سپس، به ایجاد تهدید گسترده ارتقا یافت. این سیاست جدید مبتنیبر حمایت گسترده از محور مقاومت، تقویت بازدارندگی و در عین حال عدم تمایل به جنگ است.
- سیاست روسیه در قبال تنشهای یک سال اخیر رژیم صهیونیستی و محور مقاومت به سه رویکرد «تنبیه ـ تشویق»، «صبر و تماشا» و «انفعال مثبت» تقسیم میشود که ذیل هریک از آنها، اهداف و منافع خاصی را پیگیری میکند. آنچه در این خصوص مهم تلقی میشود این است که استمرار یا تغییر سیاست اخیر روسیه (انفعال مثبت) در بستر شرایط منطقه قابل تحلیل است اما میتواند روسیه را به سمت صلح با اوکراین سوق دهد.
ظرفیتها و محدودیتهای همکاری روسیه و محور مقاومت پس از جنگ اوکراین _ مهدی شاپوری
- مواضع تجدیدنظرطلبانه روسیه در نظم بینالمللی بعد از جنگ اوکراین تشدید شده است. در اینراستا، همکاری این کشور با بازیگران ناراضی و کنشگران مخالف نظم موجود همچون محور مقاومت، دور از ذهن نیست. سابقه همکاری جدی روسیه با بازیگران محور مقاومت به مرکزیت و محوریت جمهوری اسلامی ایران، به جنگ سوریه برمیگردد؛ جاییکه هماهنگی و همکاریهای نظامی و اطلاعاتی میان آنها مانع برافتادن حکومت سوریه شد.
- روسیه از گسترش کانونهای تنش و درگیری علیه منافع غرب در سراسر جهان استقبال و در صورتیکه امکانپذیر باشد، حمایت میکند. از اینمنظر، حمایت مسکو از جریانها و کنشگرانی که انگیزه و اراده مقابله با غرب را دارند، امری غیرعادی نیست. به دلیل نقش برجسته غرب آسیا در بازار انرژی جهان بهویژه نفت، تنشها و درگیریها در این منطقه به افزایش یا حداقل جلوگیری از کاهش قیمت نفت منجر میشود که برای اقتصاد رانتی روسیه بهویژه در شرایط جنگی کنونی که این کشور در آن قرار دارد، اهمیت بسیاری دارد.
- باوجوداین، در روابط روسیه با محور مقاومت موانع و محدودیتهای قابل توجهی نیز وجود دارد. تمرکز عمیق روسیه بر جنگ اوکراین، سیاست تعامل چندبُرداری روسیه در غرب آسیا، رویکرد عملگرایانه روسیه برابر نگاه ایدئولوژیکی محور مقاومت، فقدان تقابل و ضدیت در روابط دوجانبه روسیه با رژیم صهیونیستی و موافقت روسیه با راهحل دو دولتی برای مسئله فلسطین ازجمله مهمترین موانع و محدودیتها در این موضوع محسوب میشوند.
رویکرد چین در قبال منازعه میان ایران و رژیم صهیونیستی _ علیرضا ثمودی
- با افزایش تنشها در غرب آسیا بهویژه با تشدید جنگ میان حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی، منطقه در آستانه یک منازعه تمامعیار قرار دارد. در این میان، چین تلاشهای خود را برای ایفای نقش یک کنشگر صلحآفرین در منطقه افزایش داده و از این طریق به دنبال معرفی خود بهعنوان یک قدرت بزرگ و خواهان صلح و ثبات در منطقه است. بااینحال، برای کنشگری چین، محدودیتهایی وجود دارد.
- امنیت انرژی، سرمایهگذاریهای اقتصادی و گسترش نفوذ سیاسی، سه منفعت درهمتنیدهای محسوب میشود که در سالهای گذشته، موجب نقشآفرینی هرچه بیشتر چین در منطقه شده است.
- پکن تلاش کرده است در چهارچوب مبانی و اصول ابتکار امنیت جهانی و حفظ منافع اقتصادی خود، رویکردی موازنهگرایانه را در پیش بگیرد.
- جنگ غزه برای غرب، یک چالش راهبردی دیگر همانند جنگ اوکراین است و بهطور جدی، اعتبار غرب را بهعنوان حامی نظم لیبرالی تضعیف میکند.
- از نظر چین، هر میزان که واشنگتن در عرصههای راهبردی در بیرون از شرق آسیا حضور داشته باشد، پکن فرصت و زمان بیشتری برای تسلط بر منطقه هندوپاسیفیک خواهد داشت.
- پکن با بازنمایی خود بهعنوان یک بازیگر بیطرف، ارتباطات اقتصادی و دیپلماتیک را با تهران و نیز تلآویو حفظ میکند و درعینحال، درصدد برقراری توازن میان نفوذ و منافع منطقهای خود است.
- در مورد افزایش تنشها میان تهران و تلآویو، دولت چین تلاش معناداری برای جلوگیری از تصاعد تنش انجام نداده است.
تأملی در راهبرد جداسازی و کاربست آن در سیاست خارجی چین _ مصطفی کوشکی
- «راهبرد جداسازی» به معنای تلاش یک کشور برای جلوگیری از تشکیل یک اتحاد تهدیدکننده، تضعیف یا تجزیه آن است. اجرای چنین راهبردی در کشاکش رقابتها و جنگها بسیار مرسوم بوده و موفقیت یا عدم موفقیت آن توانسته است حتی سرنوشت منازعات را تغییر دهد.
- کاربست این راهبرد، نیازمند بهرهبرداری از تنشهای موجود یا ایجاد شکافهای جدید از طریق تعاملات دیپلماتیک، روابط اقتصادی و همکاریهای نظامی انتخابی است. برای اجرای این راهبرد، دو رویکرد پاداشمحور و مجازاتمحور وجود دارد.
- منطق و چرایی بسیاری از کنشهای چین در محیط پیرامونی و فراپیرامونی خود را میتوان با استفاده از مفهوم راهبرد جداسازی تحلیل کرد. برای فهم اهمیت این راهبرد در سیاست خارجی چین، باید به دو امر توجه داشت: نخست اینکه، آمریکا برای مهار چین، ائتلافهای متنوعی را در حوزههای امنیتی ـ نظامی، سیاسی یا اقتصادی شکل داده است. دوم اینکه، چین توانایی و اراده ائتلافسازی یا بلوکبندی را به سبک آمریکایی ندارد و تمرکز خود را بر جلوگیری از شکلگیری ائتلافهای تهدیدآمیز و تضعیف ائتلافهای رقیب قرار داده است.
- روشهای چین برای جداسازی متناسب با هریک از مناطق، متفاوت است؛ اما بهطورکلی رویکردی پاداشمحور را دنبال میکند. قدرت اقتصادی چین این توانایی را برای آن ایجاد کرده که با ارائه پاداشهای اقتصادی بهصورت «برد ـ برد» و ایجاد پیوندهای زیرساختی، انگیزه بازیگران مختلف را برای پیوستن به ائتلافهای ضدچینی کاهش دهد.
- چین در محیط پیرامونی خود به دنبال این است تا با روشهای مختلف مبتنیبر پاداشدهی و گاه نیز مبتنیبر مجازت، از بلوکبندی کشورهای مختلف علیه خود ممانعت به عمل آورد یا انگیزه بلوکهای ایجاد شده به رهبری آمریکا برای کنش تهاجمی علیه خود را تضعیف کند.
- در قبال اروپا، چین از اجرای راهبرد جداسازی، دو هدف را دنبال میکند: جلوگیری از شکلگیری یک موضع واحد در اروپا برابر پکن و جلوگیری از تعمیق روابط اروپا با آمریکا یا فاصله گرفتن اروپا از آمریکا.
- بهمرور با افزایش تمرکز آمریکا بر مهار چین و شدت گرفتن رقابت قدرتهای بزرگ، نشانههایی از تغییر راهبرد چین در غرب آسیا از هجینگ به جداسازی دیده میشود. درواقع، چین در پی این است با بهرهبرداری از شکافها میان غرب آسیا با آمریکا و همچنین، با ارائه پاداشها و ایجاد پیوندهای اقتصادی با این منطقه، نفوذ آمریکا را در آن کاهش دهد.
تغییر الگوی تهدید در پاکستان _ سمیه مروتی
- رصد تحولات داخلی پاکستان گواه تغییر الگوی اقدام گروههای تندرو و جداییطلب است که از آن جمله میتوان به همراستایی عملیات گروههایی چون تحریک طالبان، داعش و تحفظ با اهداف ارتش آزادیبخش بلوچستان اشاره کرد. نزدیکی حوزه اقدام این گروهها در کنار الهام گرفتن از الگوی «اتحاد رمز پیروزی» طالبان در نشستن بر سریر قدرت در کابل، سبب همراستایی اقدام و همچنین سطوحی از همکاری میان آنها شده است؛ این گروهها دریافتهاند در کنار یکدیگر توان مضاعفی برای آسیب زدن به دولت دارند.
- در ماههای اخیر، بحران سیاسی بهواسطه اجتماعات خیابانی طرفداران عمرانخان و بحران امنیتی بهواسطه حملات گروههای شبهنظامی به کاروان مهندسان چینی، توجهات را به نگاه اسلامآباد در مورد پیامدهای استمرار بحران روی همکاریهای راهبردی با چین و همچنین پیوند میان بحرانهای امنیتی، سیاسی و اجتماعی در این کشور جلب کرده است.
- پاکستان در میانه بحران اقتصادی و تلاش برای جلب سرمایهگذار خارجی، همّ خود را بر برگزاری شایسته و کسب دستاوردهای حداکثری از میزبانی اجلاس شانگهای معطوف داشته است؛ درمقابل، گروههای تروریستی نیز فرصت را غنیمت شمرده و فشار را بر اسلامآباد افزودهاند.
- در ماههای اخیر، تیپ مجید ارتش آزادیبخش بلوچستان عملیاتهای انتحاری متعددی علیه اتباع چینی و همچنین در بزرگراهها، راهآهن، پلها و معادن به انجام رسانده است و این مهم سبب توجه به چگونگی ادامه همکاری چین با پاکستان ذیل پروژه سیپک شده است. هدف گروههای شبهنظامی افزایش هزینههای امنیتی، تقویت تردید طرف چینی از ادامه همکاری، انتفاع از بخشی از سود حاصل از پروژه در آینده، شکست تصویر اقتدار امنیتی و نظامی پاکستان و ارائه تصویری از آشوب در سراسر پهنه سرزمینی پاکستان است.
نگاهی به سیاست خارجی الجزایر در دوره عبدالمجید تبون _ احمد بروایه
- الجزایر پس از استقلال از فرانسه و متأثر از مبارزات ضد استعماری مردم این کشور، سیاست خارجی خود را بر سه اصل استقلال ملی، عدم مداخله در امور داخلی کشورها و حق تعیین سرنوشت ملل زیر استعمار استوار کرد که این اصول هنوز هم نقش بسیار مهمی در سیاست خارجی این کشور ایفا میکنند.
- مشکلات داخلی در دهه 1980، جنگ داخلی در دهه 1990 و تغییر فضای بینالمللی بهدلیل پایان جنگ سرد سبب شدند که سیاست خارجی الجزایر از دهه 1980 وارد فاز رکود و انزواگرایی شود. با وجود تلاشهای عبدالعزیز بوتفلیقه برای بهبود این وضعیت در دهه اول زمامداریاش، این رکود در سیاست خارجی الجزایر تا سال 2019 استمرار یافت.
- با انتخاب عبدالمجید تبون به سمت ریاستجمهوری الجزایر در سال 2019، این کشور وارد دوره جدیدی از سیاست خارجی شد. مشخصههای اصلی سیاست خارجی الجزایر در این دوران را میتوان افزایش نقش ارتش در سیاست خارجی این کشور و ایجاد نوعی ائتلاف میان ارتش و ریاستجمهوری با دست برتر ارتش، چندجانبهگرایی در سیاست خارجی و بهبود روابط با دولتهای غیرغربی بهویژه چین با هدف کسب مزایای اقتصادی، امنیتی و فناورانه و تجدیدنظر در اصل عدم مداخله و انعطافپذیر کردن آن دانست.
- بهنظر میرسد الجزایر با وجود حمایت از آرمان فلسطین در محافل بینالمللی و تلاش برای نقشآفرینی سیاسی در این عرصه، تمایل دارد در عین کسب پرستیز، فاصله خود را با مسائل مرتبط با غرب آسیا حفظ کند و رویکرد متعادلی نسبت به این مسئله داشته باشد. ازاینرو، تلاش الجزایر برای افزایش نقش منطقهای خود، به معنی تمایل به ورود همهجانبه به قضایای مرتبط با مسئله فلسطین و محور مقاومت نیست.
- جمهوری اسلامی ایران و الجزایر از سال 1999 تاکنون روابطی حسنه با یکدیگر داشتهاند. دو کشور اشتراکات سیاسی زیادی در حوزههایی مانند پایبندی به اصل استقلال ملی، اصل عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها، حمایت از مسئله فلسطین، مبارزه با تروریسم و همکاری میان کشورهای جهان سوم دارند. بهنظر میرسد پس از تغییرات سیاسی رخ داده در الجزایر در سال 2019، این کشور در راستای ارتقای جایگاه بینالمللی، دسترسی به فرصتهای تجاری و فناورانه جدید و موازنهسازی برابر مغرب و رژیم صهیونیستی، نگاه مثبتی در مورد گسترش روابط با ایران داشته باشد.
بررسی انفجار پیجرها در لبنان از منظر حقوق بینالملل _ پیمان حسنی
- یکی از برجستهترین قواعد حقوق جنگ که در موضوع انفجار پیجرها قابل اعمال است، ممنوعیت قطعی استفاده از برخی تلههای انفجاری بر اساس بند 2 ماده 7 پروتکل اصلاحی دوم است. ضمن اینکه رژیم صهیونیستی، لبنان و ایالات متحده عضو این کنوانسیون هستند.
- از نظر حقوقی هر آنچه را که باعث خسارت فیزیکی و صدمات انسانی میشود، میتوان «سلاح» نامید. اگرچه استفاده از پیجرها توسط نیروهای حزبالله یک کاربرد ایمن تلقی میشود، اما با نگاهی نتیجهمحور به تعریف سلاح میتوان این ادعا را مطرح کرد که انفجار باتریهای این پیجرها که باعث به بار آمدن خسارتهای فیزیکی و تلفات انسانی شده است، مصداق سلاح را دارد.
- هنگامی که سلاح یا ابزار یا حتی یک فناوری (بدون آنکه ذاتاً آسیبزا باشد) میتواند سبب وارد آوردن صدمه جانی یا خسارت مادی شود، میتوان ادعا کرد توسل به زور نظامی یا اقدام مسلحانه رخ داده است. در نتیجه مشمول بند2 ماده 4 منشور قرار گرفته و توسل به زور محسوب میشود. برای اطلاق این حکم به قضیه انفجار پیجرها، مقررات حقوق بینالملل عرفی و معاهداتی مانند پروتکل اول الحاقی، معاهدات خلع سلاح، قواعد مربوط به عدم مداخله و... قابل اعمال در فضای سایبری نیز هست.
- با توجه به امارهها و قرینهها، شواهد، منبع حملات و نیات حملهکنندگان، انتساب این حملات به رژیم صهیونیستی مشخص است. ماده 4 «طرح مسئولیت بینالمللی دولتها در قبال اعمال متخلفانه بینالمللی»، رفتار هر ارگان کشوری را به موجب حقوق بینالملل، بهعنوان عمل آن کشور میداند. بنابراین، به لحاظ حقوق بینالملل، این رژیم دارای مسئولیت بینالمللی به سبب ارتکاب یک فعل متخلفانه است.
مروری بر مهمترین مفاد «کنفرانس تهدید» در آمریکا _ علی نوریپور
- یکی از کنفرانسهایی که در سالهای اخیر بهصورت سالانه با حضور مقامات ارشد اطلاعاتی ـ امنیتی آمریکا برگزار میشود، «کنفرانس تهدید» است که هماهنگی آن توسط مدیران تارنمای «سایفر بریف» تارنمای نزدیک به نهادهای اطلاعاتی آمریکا انجام میشود.
- کنفرانس تهدید سال 2024 در روزهای 5 الی 8 اکتبر برگزار شد. موضوعات مورد بحث در این کنفرانس شامل مناقشه چین و تایوان، جنگ اوکراین، تحولات غرب آسیا، فناوری کوانتوم، هوش مصنوعی، فناوریهای نوظهور و جاسوسی بود و مدیران اطلاعاتی حاضر در کنفرانس به بحث در مورد موضوعات مرتبط با نهاد تحت مدیریت خود پرداختند.
- برت هولمگرن، سرپرست مرکز ملی ضدتروریسم آمریکا در این کنفرانس گفته است که غرب آسیا و آفریقا در حال روبهروشدن با تهدیدی دوباره ازسوی داعش، القاعده و گروههای مرتبط با ایران است. سال گذشته در سوریه درحالیکه توجه دولتها به غزه معطوف شده بود، داعش شروع به بازسازی خود کرد. بهادعای هولمگرن، نهادهای اطلاعاتی آمریکا از نزدیک وضعیت لبنان را رصد میکنند و در جستجوی نشانهای از تصمیم حزبالله برای افزایش تنش و برنامهریزی علیه منافع آمریکا در داخل و خارج لبنان هستند.
- تیموتی هیو، رئیس آژانس امنیت ملی و فرمانده سایبری آمریکا به طبقهبندیزدایی راهبردی و هدفمند از اطلاعات محرمانه اشاره و بر تداوم جمعآوری اطلاعات از برنامهها و نیات چین تأکید کرده است. برایناساس، آمریکا اطلاعات خود را با ذینفعان و شرکای عملیاتی آمریکا به اشتراک میگذارد. بهباور وی، افشای اقدامات دشمنان آمریکا و اطلاعات محرمانه در این خصوص، دولتهای دیگر را به اقدام علیه فعالیتهای سایبری مخرب ترغیب میکند. آزادی جریان اطلاعات به دولت آمریکا اجازه نوآوری و شراکت سریع با دولتها در رقابت با چین را فراهم میکند.
- ویلیام برنز، رئیس آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا، در برابر پرسشی در مورد استقرار رئیسجمهور جدید در ایران و اینکه آیا تغییری در لحن و نیات ایران در مورد استفاده از نیروهای جبهه مقاومت مشاهده میکند، پاسخ میدهد که تصمیمگیرنده نهایی در نظام ایران، رهبر عالی است و سیآیای هیچگونه تغییر لحن ملموسی را شناسایی نکرده است. رئیس سیآیای ادامه داد که رئیسجمهور جدید ایران درگیر مسائل اقتصادی است و میتواند خطراتی را که ایران در صورت گسترش درگیریها با آن مواجه میشود، درک کند.
نظر شما