کتاب آبی (۵): ارزیابی قدرت نرم قطر



چاپ نخست: آبان 1۳۹۰

شابک:۶ ـ ۲۰۶ ـ ۵۲۶ ـ ۹۶۴ ـ ۹۷۸

قیمت: ۶۰۰۰ تومان

خرید

 
 کتاب آبی (۵): ارزیابی قدرت نرم قطر
 

مؤلف: حسین اصغری ثانی
انتشارات موسسه ابرار معاصر تهران، کتاب آبی
کد بازیابی در کتابخانه دیجیتالی دید: E6FC30D
 
 
قدرت نرم، اصطلاحی است که اولین بار پروفسور مولانا در کتاب «اطلاعات و ارتباطات جهانی: مرزهای نو در روابط بین‌الملل» در سال 1968 میلادی، آن را به‌عنوان قدرتی ناملموس تعریف و منابع سازنده آن را دین، ارزش‌ها و باورها، ایدئولوژی و دانش معرفی نمود. بعدها جوزف نای از دانشگاه هاروارد، در سال ۱۹۹۰، در کتاب «تغییر ماهیت قدرت آمریکایی»، قدرت نرم را مطرح کرد و در سال ۲۰۰۴، در کتاب «قدرت نرم: راه موفقیت در سیاست‌های جهانی» آن را بسط داد. آنچه زمینه توجه به قدرت نرم را به‌وجود آورد ازیک‌سو، کمبود منابع سازنده «قدرت سخت» و سنگین شدن هزینه کاربرد آن، به‌خصوص قدرت نظامی، در سایه پیچیدگی سیاست بین‌الملل و افکار عمومی جهانی و ازسوی‌دیگر روش‌های نسبتاً آسان‌تر تولید قدرت نرم و کاربرد بدون چالش آن می‌باشد. به‌همین‌سبب، اکثر کشورهای جهان، از کوچک و بزرگ، جایگاه‌ ویژه‌ای برای قدرت نرم قائل شدند. دراین‌میان، جاذبه قدرت نرم برای کشورهای کوچک پُر‌رنگ‌تر شد؛ چراکه معمولاً آنها به دلایل ژئوپلیتیکی، آسیب‌پذیر و درعین‌حال از منابع کمتری برای ساخت قدرت سخت برخوردارند.
تلاش این کشور کوچک برای ارتقاء منزلت ملی خود در نظام بین‌الملل با تکیه بر قدرت نرم و همسایگی این کشور با ایران و نقش‌های جدید این کشور در تحولات عربی سبب شد نگارنده سعی نماید برای اولین بار در ایران به بررسی «قدرت نرم» قطر بپردازد. نگارنده برای اولین بار در ادبیات سیاسی ایران، از یک چهارچوب نظری نسبتاً جدید استفاده نموده و برندسازی در قالب دیپلماسی نیچه را محور بخش نظری قرار داده است. همچنین نخستین بار است که یک چهارچوب نظری برای مطالعه سیاست خارجی کشورهای کوچک ارائه می‌گردد. علاوه‌بر‌این، پژوهش حاضر اولین منبع فارسی درمورد سیاست خارجی قطر در ایران می‌باشد. همچنین تاکنون کتاب‌ها و مقالات علمی زیادی درمورد قدرت نرم منتشر شده است. باوجوداین، نمی‌توان پژوهشی را یافت که عوامل نرم‌افزاری را در ساختار قدرت ملی یک کشور کوچک مورد مطالعه قرار داده باشد. حتی درمورد کشورهای بزرگ نیز به‌ندرت می‌توان دید. لذا نگارنده اذعان می‌کند که پژوهش حاضر بدون کاستی نیست و این اول راه است.
تمام سعی نگارنده بر این است که در این پژوهش نشان دهد ماهیت قدرت در دنیای امروز تغییر کرده است. قدرت نرم از چنان جایگاه ویژه‌ای برخودار شده است که نه‌تنها نمی‌توان از آن صرف‌نظر کرد، بلکه باید برای ساختن آن برنامه‌ریزی دقیقی داشت. تأکید بر قدرت نرم به‌معنای دوری از قدرت سخت و یا بی‌اثر‌ دانستن آن نیست، بلکه برجسته کردن این حقیقت است که در قرن بیست‌و‌یکم، کاربرد قدرت نرم بیشتر و آسان‌تر از قدرت سخت است و کمتر با سد افکار عمومی مواجه می‌شود.
نگارنده با مطالعه قدرت نرم کشور کوچک قطر، درپی برجسته‌سازی و یا دفاع از سیاست‌های داخلی و خارجی قطر نبوده و نیست و تمام سعی خود را نموده تا این پژوهش بی‌طرف باشد. آنچه برای نگارنده مهم است خلق این پرسش در ذهن خواننده است که چرا کشور کوچک و جدید‌التأسیس قطر با منابع بسیار محدود و با تکیه بر منابع اقتصادی، به‌خصوص کسب درآمد از منابع مشترک گازی با ایران، می‌تواند تصویری نیکو و چند برابر از خود را نشان دهد، اما بسیاری از کشورهای بزرگ با منابع سرشار نرم‌افزارانه، نتوانسته‌اند جایگاهی درخور و شأن تاریخ، تمدن و فرهنگ خود داشته باشند؟