تحلیل ساخت سیاسی ـ فضایی منطقه اتحادیه‌اروپا


چکیده

«هم‌گرایی» منطقه‌ای از مسائل مهم در حوزه ژئوپلیتیک و روابط بین‌الملل محسوب می‌شود. منطقه اتحادیه‌اروپا به‌عنوان بخشی از حوزه ژئواستراتژیک بحری، الگویی موفق از همگرایی منطقه‌ای بوده و توانسته به دومین قطب بزرگ اقتصادی و سیاسی جهان پس از آمریکا تبدیل شود؛ این منطقه پس از چین و هند با بیش از 500 میلیون نفر جمعیت، سومین کانون جمعیتی جهان است. اتحادیه‌اروپا یک‌چهارم تولید ناخالص جهانی و یک‌سوم تجارت جهانی را در اختیار دارد و سابقه استعماری و نفوذ برخی کشورهای بخش هسته این منطقه در سایر مناطق و عضویت دائم‌شان در شورای امنیت سازمان ملل متحد و نیز نقش محوری در بسیاری از سازمان‌های دیگر بین‌المللی، جایگاهی مهم و موثر به اتحادیه‌اروپا در نظام بین‌الملل داده است. اتحادیه‌اروپا تخصصی‌ترین و همگراترین منطقه ژئوپلیتیک جهان است و پایین‌ترین درجه آنتروپی را دارد. اتحادیه در چارچوب رویکرد «چندجانبه‌گرایی» به دنبال ایفای نقش موثرتر از گذشته در مسائل بین‌المللی است. موفق‌ترین حوزه همگرایی اروپا در بخش اقتصادی و ضعیف‌ترین حوزه، بخش امنیتی و سیاست‌خارجی بوده است. این موضوع ناشی از وابستگی امنیت اروپا به آمریکا و سازمان ناتو بوده و البته نقش مداخله‌گر روسیه و نیز مشکلات داخلی منطقه اتحادیه‌اروپا همچون چالش‌های بخش هسته و پیرامون، بحران‌های اقتصادی و سیاسی-اجتماعی، موضوع مهاجرت و...نیز مزید بر علت شده‌اند. اتحادیه‌اروپا ظرفیت‌ها و توانمندی‌هایی دارد که متناسب با منافع راهبردی است، ولی توانایی اقدام ژئوپلیتیکی به طور کامل و جدای از آمریکا و دولت‌های عضو خود ندارد. ضعف اصلی اتحادیه‌اروپا در حوزه نظامی و امنیتی است. اتحادیه‌اروپا یک غول اقتصادی و یک کوتوله سیاسی است که فاقد شاخصه‌های یک قدرت بزرگ و تمام‌عیار می‌باشد. این مطلب که در آینده‌ای قابل پیش‌بینی یک اروپای به خود متکی در نتیجه اقدامات خود اروپایی‌ها به ظهور برسد غیرمحتمل است. اگر چه اتحادیه‌اروپا توانسته هویت بین‌المللی قدرتمندی را در قلمرو تجارت و اقتصاد به دست آورد، اما این اتحادیه برای دستیابی به یک هویت سیاسی فراملی، ساخت طولانی‌تری را باید بپیماید. هنوز این اتحادیه دست‌کم در افقی میان‌مدت فاقد سازوکارهای یک قدرت ژئوپولیتیک است.