سفر زرداری به هند زیر سایه تردید
سفر زرداری به هند زیر سایه تردید
چهارشنبه 23 فروردین 1391
آصف علی زرداری، رئیسجمهور پاکستان، یکشنبه گذشته (8 آوریل 2012) برای نخستین بار از سال 2005 در یک دیدار خصوصی و بنا به اعلام قبلی به منظور زیارت مرقد خواجه معینالدین چشتی، در ۳۵۰ کیلومتری جنوب غرب دهلی، به هند سفر کرد. دیدار رهبران دو کشور در این سفر در هر یک از این کشورها به اشکال گوناگونی تفسیر شده است، ولی الگوی مشخصی در آن قابل مشاهده است و آن این است که عناصر محافظهکار در هر دو کشور در مورد ضرورت و نتیجه چنین جلسهای آنهم در این سطح تردید دارند.
آخرین دیدار زرداری از این مکان در سال 2005 صورت گرفت که همسرش، بینظیر بوتو نیز وی را همراهی کرد.
وی در سفر اخیر پس از صرف نهار با مان موهان سینگ، نخستوزیر هند، به یکی از مراکز زیارتی مسلمانان در راجستان عزیمت کرد. این سفر بنا به نظر برخی تحلیلگران، بازتاب بهبود روابط میان دو کشور است، اما آنها همچنین معتقدند که این سفر و در پی آن دیدار با نخستوزیر هند نمیتواند پیشرفت قابل ملاحظهای در موضوعات حساس در پی داشته باشد.
هند و پاکستان از زمان استقلال از حاکمیت بریتانیا در سال 1947 تا کنون در سه جنگ روبهروی هم صفآرایی کردهاند، در سال 2001 نیز تا آستانه جنگی دیگر پیش رفتند و مجدداً تنش میان آنها طی حملات تروریستی سال 2008 در بمبئی که بر اثر آن 196 نفر کشته شدند، به اوج خود رسید.
برای مقامات هندی زرداری فقط یک مقام تشریفاتی دولت پاکستان نیست، بلکه وی بازیگری عمده در عرصه سیاسی پاکستان قلمداد میشود. زرداری که پس از ترور همسرش، بینظیر بوتو در سال 2007 به این مقام رسید، تا کنون توانسته از ساختار قدرت تحت سلطه ارتش پاکستان جان سالم به در برد و در مسند قدرت باقی بماند. در واقع پس از اینکه حکومت ژنرال پرویز مشرف در سال 2008 بنا به خواست مردم پاکستان مجبور به استعفا شد، با وجود شکافهای فزاینده داخلی و آسیبپذیری بیش از پیش پاکستان در مقابل تحولات و ناآرامیهای گروههای مختلف قومی، حزب مردم به رهبری زرداری و گیلانی قادر به تثبیت یک دولت غیرنظامی در پاکستان گردید که ممکن است در ادامه، دوره تصدی خود را بدون یک کودتای نظامی یا اقدامات مشابه دیگر به پایان برساند.
در این دوره، ترکیب زرداری و گیلانی موفق شدند حوادث پس از قتل بن لادن و در پی آن شرم و تحقیر ملی خودشان را مدیریت کنند و همچنان ارتش پاکستان را در درون مرزهای خود قدرتمند نگه دارند. همزمان این دولت غیرنظامی موفق شد روابط دوجانبه خود را تا حدودی با هند بهبود بخشد. بهطور خلاصه میتوان گفت که با رهبری زرداری به تدریج اعتبار قوه مجریه در اسلامآباد ترمیم شد؛ حتی اگر قدرت واقعی همچنان در دستان ارتشیان پاکستان و در راولپندی نهفته باشد. دیدار وی از یک مرقد صوفی در هند با توجه به جهتگیریهای جمعیت وهابی این کشور با آن گفتمان انعطافناپذیر در خصوص اسلام، نقطه عطف دیگری از این سفر میباشد.
زرداری علیرغم اتهامات و حملات مکرر به وی، همواره از بهبود روابط با هند حمایت کرده و توصیههای رادیکالی خود را در خصوص جبهه هستهای پاکستان به دلیل آنکه باعث برانگیختن ارتش پاکستان نشود، به محض آغاز به کار تعدیل نموده است. در ماههای اخیر نیز علیرغم گسترش جریان ضد هندی در پاکستان، دولت گیلانی موفق شد چند موافقتنامه تجاری را با دولت هند منعقد نماید؛ لذا بدیهی است روابط دوجانبه در برخی زمینهها هر چند به شکل آهسته و تدریجی، پیشرفت نماید.
نکته قابل تأمل در سفر زرداری به هند در این است که این سفر درست در زمان کوتاهی پس از اعلان جایزه ده میلیون دلاری آمریکا برای دستگیری و استرداد حافظ محمد سعید صورت گرفت. حافظ محمد سعید بهعنوان مظنون اصلی حملات تروریستی سال 2008 هند، بنیانگذار لشکر طیبه پاکستان است که رهبری گروه دیگری به نام جماعت دعوت را نیز برعهده دارد. وی از مخالفان سرسخت حضور نظامی ناتو در پاکستان است؛ اما پس از اعلان دست داشتن وی در این حادثه تروریستی رهبران پاکستان حاضر به استرداد وی نشده و منابع اطلاعاتی دولت هند را ناکافی خواندند.
از سوی دیگر، با توجه به اینکه زرداری پیش از این سفر همچنان بر موضع پاکستان در قبال کشمیر تأکید نموده بود، قابل پیشبینی بود که نخستوزیر هند نیز در رابطه با حملات بمبئی همچنان بر موضع این کشور تأکید نماید.
مقامات هندی معتقدند که نوارهای ویدئویی متعددی از سخنرانیهای ضد هندی محمد سعید بهدست آوردهاند. بر این اساس، مقامات آمریکایی نیز بر این باورند که اسناد و مدارک موجود حاکی از دخیل بودن وی در این اقدام تروریستی است و انکار پاکستان شایعه تحریک وی از طریق دولت این کشور برای انجام این اقدام را قوت میبخشد؛ اگرچه محمد سعید منکر دست داشتن در این حادثه بوده و در پی اعلان جایزه ده میلیون دلاری آمریکا برای دستگیری وی در کانال تلویزیونی الجزیره ظاهر شد و گفت این اقدام آمریکا ناشی از ناامیدی این کشور از ادامه حضور نیروهای ناتو در پاکستان و حمله به هواپیماهای بدون سرنشین این کشور بوده است. وی گفت آمریکاییها در رابطه با حملات تروریستی بمبئی اطلاعات چندانی ندارند و منابع تصمیمگیری آنها اطلاعات ارائهشده توسط دولت هند است. وی افزود، چنین پاداشی معمولاً برای دستگیری کسانی که در غارها و کوهها پنهان شدهاند پرداخت میشود نه به من.
با این حال و با توجه به حساسیت موضوعات امنیتی از قبیل موضوعات فوق و مسئله کشمیر، بعید بهنظر میرسد که مقامات دو کشور صراحتاً راجع به این موارد به بحث و گفتگو بنشینند؛ اما احتمالاً در سایر مناطق و سایر موضوعات دو کشور میتوانند در راستای منافع بزرگتر گزینههای مطلوبتری اتخاذ نمایند؛ همچنان که نخستوزیر هند در استقبال از سفر زرداری اظهار امیدواری کرد که این سفر موجب تغییر ذهنیت دولتمردان پاکستانی حداقل در سطوح سیاسی و نه نظامی نسبت به هند شود.
در یک نگاه کلی باید گفت پاکستان به تغییر نگرش خود به سمت هند و همچنین تغییر تفسیر خود از اسلام به منظور آرام ساختن بسیاری از نیروهای اجتماعی و مذهبی خود نیاز واقعی دارد. بهنظر میرسد در این مقطع گسترش تجارت تنها موضوعی است که رهبران دو کشور میتوانند از طریق آن به عادیسازی روابط خود بپردازند.
نظر شما