روایتهای استراتژیک
قدرت ارتباطات و تصویرسازی در نظام بینالملل
ما با تفکر درمورد گذارهای قدرت آغاز کردیم. همة گذارهای مدرن از یک نظم جهانی به دیگری، متضمن منازعه بینالمللی جدی بودهاند. ما صحبت از روایتهای استراتژیک را در سال 2007 آغاز کردیم. گزارشهای خبری در آن زمان از تغییر موازنه قدرت از غرب به شرق، از ایالات متحده و اتحادیه اروپا به بریکس و «بقیه» میگفتند. نظریه روابط بینالملل میگفت انتظار جنگ بنیادی در سطح نظام داشته باشیم که فاتحان درمورد ماهیت مرحله بعدی نظم جهانی تصمیم بگیرند. پرسیدیم آیا هیچیک از قدرتهای بزرگ میتواند روایتی درباره آن نظم آینده ایجاد کند که همه بتوانند خریدارش باشند؛ آیا یک روایت گیرا میتواند جنگ جهانی سوم را غیرضروری کند.
این، زمانی بود که رهبران، ولو بهصورت ابتدایی، تلاش زیادی را صرف مشروعیتبخشی به ایدههای بزرگ در روابط بینالملل ازطریق روایتها میکردند. جنگ با ترور، قالبی از قهرمانان و اشرار، ماشه یازده سپتامبر، نبرد برای قلوب و اذهان و برآوردهای پیروزی را تنها پس از یک مبارزه نسلی ارائه کرد. روایت جنگ با ترور برای توجیه بازنظمدهی کلی سیاست داخلی و بینالمللی مورد استفاده قرار گرفت. سپس، نظام مالی جهانی فروپاشید. سیاستمداران و رسانهها باز زنجیرهای از رویدادها را به عموم مردم جهان ارائه کردند که حول آن میتوانستند مقصر را مشخص، و پایانی خوش را پیشبینی کنند؛ اما زنجیرهای از رویدادها که ایثار، ریاضت و ـ در این مورد ـ عدم تغییر کلی سیاست را میطلبید. ازطریق این روایتهای امنیت و اقتصاد، رهبران سیاسی کوشیدند تجربه تحمل این سالها را شکل دهند. آنها از روایتها بهصورت استراتژیک برای خلق برداشتهای همگانی از گذشته، حال و آینده استفاده کردند تا برای پاسخهای سیاستگذارانه خاص و بسیار قابل ستیز مشروعیت بیابند.
این روایتهای استراتژیک بهندرت موفق شدند. باید همواره فرض را بر این گذاشت که ارتباطات شکست میخورد و مردم بهسختی قانع میشوند؛ اما اکولوژی رسانهای بهسرعت درحال تغییر، کنترل روایتها و حتی شناخت کیستی مخاطبان را برای رهبران هرچه دشوارتر کرد. روابط بینالملل به ارتباطات وابسته است و ارتباطات کمکم در جهات مختلف کار میکرد. موضوع کتاب پیشِ رو این است که چگونه رهبران میکوشند از روایتها بهصورت استراتژیک در این بستر چالشبرانگیز استفاده کنند؛ بستری که نویدبخش سرعت، بُرد و درگیری بیشتر در ارتباطات بینالمللی است؛ اما درواقع، همزمان اضطرابها، آسیبپذیریها و ریسکهای جدیدی را خلق میکند. باوجوداین، رهبران سیاسی گزینهای جز تلاش برای خلق اجماع حول روایت خود ندارند. با توجه به سابقۀ خشونتآمیز گذارهای قدرت گذشته، فکر میکنیم قطعاً گزینهای جز تلاش ندارند.
نظر شما