هویت و سیاست هستهای در جمهوری اسلامی ایران
چاپ نخست: دی ماه 13۹۰ |
شابک: ۶ ـ ۱۶۵ ـ ۵۲۶ ـ ۹۶۴ ـ ۹۷۸ |
قیمت: ۷۲۰۰ تومان
|
هویت و سیاست هستهای در جمهوری اسلامی ایران
مؤلف: دکتر الهام رسولی ثانیآبادی
انتشارات موسسه ابرار معاصر تهران، کتاب تخصصی
کد بازیابی در کتابخانه دیجیتالی دید: DB50E87
انتشارات موسسه ابرار معاصر تهران، کتاب تخصصی
کد بازیابی در کتابخانه دیجیتالی دید: DB50E87
یکی از مهمترین بخشهای سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی ایران، سیاست هستهای کشور است که در واقع نوع این سیاست را کنشی معین میکند که دولت جمهوری اسلامی ایران از خود بهعنوان برونداد در قبال دروندادها و تقاضای محیطی جامعه بینالملل بروز میدهد. بنابراین، شناخت این سیاست و عوامل تکوینی و علّی بهوجودآورنده آن یکی از مهمترین مسائلی است که هر تجزیه و تحلیلگر سیاست خارجی و نظریهپرداز روابط بینالملل و علوم سیاسی بایستی به آن بپردازد.
از سوی دیگر، با مروری بر ادبیات و آثار موجود درباره برنامه هستهای دولت جمهوری اسلامی ایران، چه آثار منتشرشده در سطح داخل و چه آثار انتشاریافته توسط تحلیلگران خارجی و عمدتاً غربی، میتوان اینگونه بیان کرد که در کنار آثار تاریخمحور، پیامدمحور، حقوقمحور و راهحلمحور فقط بخشی از این آثار مبنای تحلیل خود را بر روی خاستگاه و یا انگیزه دولت جمهوری اسلامی ایران از فعالیتهای هستهای قرار دادهاند. خود این آثار نیز عمدتاً به دو بخش مهم تحلیلهای اقتصادمحور ملهم از نظریات لیبرالیستی و تحلیلهای امنیتمحور ملهم از نظریات واقعگرایانه و نوواقعگرایانه روابط بینالملل تقسیم میشوند و عمدتاً بدون توجه به ساختارهای معنایی و انگارهای و با در نظر گرفتن دولت جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کنشگر عقلانی صرف، برای این دولت منافع مادی از پیش تعیینشدهای را تعریف کرده و سیاست هستهای کشور را نیز در همین راستا تبیین مینمایند. این در حالی است که بهنظر میرسد در تبیین سیاست هستهای جمهوری اسلامی ایران در قبال جامعه بینالملل بایستی در کنار این دو رویکرد به رویکرد سومی هم توجه کرد؛ رویکردی که برخلاف دو رویکرد اول در شکلدهی به سیاست هستهای دولت ایران جنبه علی نداشته و کاملاً تکوینی و قوامدهنده به این سیاست است. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش آن است که با اتخاذ دیدگاهی معناگرا و متمرکز بر هویتی که این کشور برای خود تعریف کرده است، به بحث در مورد اصلیترین دلیل سیاست مقاومتجویانه و سازشناپذیر جمهوری اسلامی ایران در زمینه هستهای علیرغم وجود فشارهای بینالمللی بپردازد.
بهلحاظ سازماندهی این کتاب شامل پنج فصل است که فصل اول به بررسی سیاست جمهوری اسلامی ایران در حوزه هستهای اختصاص دارد، فصل دوم به بررسی فرضیه رقیب این پژوهش یعنی «ایجاد بازدارندگی منطقهای و سازشناپذیری در سیاست هستهای جمهوری اسلامی ایران» میپردازد. فصل سوم شامل چهارچوب نظری فرضیه اصلی یعنی «هویت نظام جمهوری اسلامی ایران و سازشناپذیری در سیاست هستهای» است و دیدگاه نظریه سازهانگارانه روابط بینالملل را به تجزیه و تحلیل سیاست خارجی دولتها در نظام بینالملل مورد واکاوی قرار میدهد. فصل چهارم شامل بررسی مبانی هویتی نظام جمهوری اسلامی ایران در سطح داخلی است و فصل پنجم نیز که فصل پایانی کتاب را به خود اختصاص میدهد، بهطور خاص به چگونگی شکلگیری سیاست هستهای جمهوری اسلامی ایران از منظر هویت این نظام و مبانی معنایی قوامدهنده به آن میپردازد.
امید است که انتشار این اثر بتواند بخشی از خلأ ادبیات موجود در باب سیاست هستهای دولت جمهوری اسلامی ایران را برطرف نموده، به غنای این ادبیات بیش از پیش کمک کرده و همچنین بتواند درک سیاستگذاران و تجزیه و تحلیلگران سیاست خارجی چه در سطح داخلی و چه در سطح بینالمللی را از چرایی و چگونگی این سیاست بیش از پیش افزایش دهد.
از سوی دیگر، با مروری بر ادبیات و آثار موجود درباره برنامه هستهای دولت جمهوری اسلامی ایران، چه آثار منتشرشده در سطح داخل و چه آثار انتشاریافته توسط تحلیلگران خارجی و عمدتاً غربی، میتوان اینگونه بیان کرد که در کنار آثار تاریخمحور، پیامدمحور، حقوقمحور و راهحلمحور فقط بخشی از این آثار مبنای تحلیل خود را بر روی خاستگاه و یا انگیزه دولت جمهوری اسلامی ایران از فعالیتهای هستهای قرار دادهاند. خود این آثار نیز عمدتاً به دو بخش مهم تحلیلهای اقتصادمحور ملهم از نظریات لیبرالیستی و تحلیلهای امنیتمحور ملهم از نظریات واقعگرایانه و نوواقعگرایانه روابط بینالملل تقسیم میشوند و عمدتاً بدون توجه به ساختارهای معنایی و انگارهای و با در نظر گرفتن دولت جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کنشگر عقلانی صرف، برای این دولت منافع مادی از پیش تعیینشدهای را تعریف کرده و سیاست هستهای کشور را نیز در همین راستا تبیین مینمایند. این در حالی است که بهنظر میرسد در تبیین سیاست هستهای جمهوری اسلامی ایران در قبال جامعه بینالملل بایستی در کنار این دو رویکرد به رویکرد سومی هم توجه کرد؛ رویکردی که برخلاف دو رویکرد اول در شکلدهی به سیاست هستهای دولت ایران جنبه علی نداشته و کاملاً تکوینی و قوامدهنده به این سیاست است. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش آن است که با اتخاذ دیدگاهی معناگرا و متمرکز بر هویتی که این کشور برای خود تعریف کرده است، به بحث در مورد اصلیترین دلیل سیاست مقاومتجویانه و سازشناپذیر جمهوری اسلامی ایران در زمینه هستهای علیرغم وجود فشارهای بینالمللی بپردازد.
بهلحاظ سازماندهی این کتاب شامل پنج فصل است که فصل اول به بررسی سیاست جمهوری اسلامی ایران در حوزه هستهای اختصاص دارد، فصل دوم به بررسی فرضیه رقیب این پژوهش یعنی «ایجاد بازدارندگی منطقهای و سازشناپذیری در سیاست هستهای جمهوری اسلامی ایران» میپردازد. فصل سوم شامل چهارچوب نظری فرضیه اصلی یعنی «هویت نظام جمهوری اسلامی ایران و سازشناپذیری در سیاست هستهای» است و دیدگاه نظریه سازهانگارانه روابط بینالملل را به تجزیه و تحلیل سیاست خارجی دولتها در نظام بینالملل مورد واکاوی قرار میدهد. فصل چهارم شامل بررسی مبانی هویتی نظام جمهوری اسلامی ایران در سطح داخلی است و فصل پنجم نیز که فصل پایانی کتاب را به خود اختصاص میدهد، بهطور خاص به چگونگی شکلگیری سیاست هستهای جمهوری اسلامی ایران از منظر هویت این نظام و مبانی معنایی قوامدهنده به آن میپردازد.
امید است که انتشار این اثر بتواند بخشی از خلأ ادبیات موجود در باب سیاست هستهای دولت جمهوری اسلامی ایران را برطرف نموده، به غنای این ادبیات بیش از پیش کمک کرده و همچنین بتواند درک سیاستگذاران و تجزیه و تحلیلگران سیاست خارجی چه در سطح داخلی و چه در سطح بینالمللی را از چرایی و چگونگی این سیاست بیش از پیش افزایش دهد.
نظر شما