ناتو درپی جای پای محکمتر در خلیجفارس
همزمان با اوجگیری ناآرامیها در کشورهای عربی و تلاشهای گسترده دولتهای منطقهای برای مهار و کنترل موج خیزشهای مردمی، پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در ماه آوریل گذشته پنج فروند ناو جنگی را به خلیجفارس اعزام کرد. سرفرماندهی دریایی ناتو اعلام کرد که این ناوها در چارچوب مأموریتی موسوم به «دریاهای دوستانه» که هدف آن تقویت پیوندهای نظامی میان ناتو و کشورهای عربی خلیجفارس که روابط آنها با ایران دچار تنش است، به این منطقه گسیل شدهاند. اگرچه این ناو گروه شامل شناورهایی با پرچمهای آلمان، اسپانیا، یونان و ایتالیا، پس از انجام تمرینهای مشترک با نیروی دریایی امارات متحده عربی در اوایل ماه مه آبهای منطقه را ترک کرد، اما بسیاری از تحلیلگران، حضور آن را ارسال پیامی برای تهران در بحبوحه تنش با همسایگان عرب جنوبیاش قلمداد کردند. ناتو اخیراً دو عملیات دریایی جداگانه دیگر را در منطقه اجرا کرده است. یکی از آنها با نام «مجاهدت فعالانه» با اهداف ضدتروریستی در دریای مدیترانه و دیگری با نام «سپر اقیانوس» و برای مقابله با دزدان دریایی در ناحیه شاخ آفریقا به اجرا درآمدند.
حضور نظامی پیمان ناتو یا اعضای شاخص آن در آبهای خلیجفارس و کشورهای عربی حاشیه جنوبی آن موضوعی تازه بهشمار نمیآید. پیش از این، ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده با در حدود ۴۰ فروند ناوهای گوناگون جنگی و قایقهای گارد ساحلی و کشتیهای تدارکاتی دارای پایگاهی عمده در منامه بحرین بوده و درحال انجام مأموریت در خاورمیانه و خلیجفارس است. ناو گروهی متفاوت نیز که به قایقهای گشتی مسلح مجهز بوده در بندر جبل علی در امارات متحده عربی مستقر است. ایالات متحده همچنین دارای یک پایگاه هوایی بزرگ در منطقه «العدید» در قطر و چند پایگاه متعلق به تفنگداران دریایی و نیروی زمینی در کویت است. فرانسه نیز بهعنوان عضوی مهم از پیمان آتلانتیک شمالی، در ماه مه ۲۰۰۹، نخستین پایگاه نظامی دائمی خود موسوم به «پایگاه صلح» را در منطقه خلیجفارس و در بندر «زاید» واقع در نزدیکی ابوظبی گشود. این مجتمع شامل یک پایگاه دریایی ویژه پشتیبانی لجستیکی از شناورهای جنگی فرانسوی در خلیجفارس و اقیانوس هند، یک پایگاه هوایی در منطقه «الدفرا» برای استقرار جنگندههای میراژ و رافال و نیز یک پایگاه آموزشی نیروی زمینی فرانسه برای تمرین جنگهای صحرایی میشود. از چندی پیش نیز پنج فروند ناو مینروب ناتو در بحرین و کویت و در چارچوب ابتکار همکاری استانبول (ICI) مستقر شده بودند. هدف از استقرار این کشتیها، تأمین امنیت آبهای خلیجفارس و خطوط کشتیرانی درمقابل مینهای دریایی اعلام شده بود. افکندن مینهای دریایی در آبهای خلیجفارس موجب روبهرو شدن کشتیهای نظامی و غیرنظامی با یک تهدید مهم در جریان جنگ ایران و عراق (۸۸ ـ ۱۹۸۰) شد. گذشته از چند مورد برخورد کشتیهای نفتکش با مین، یکی از معروفترین شکارهای مینهای دریایی ایران در آن هنگام، ناو آمریکایی «ساموئل بی رابرتس» بود که بر اثر انفجار مین شدیداً آسیب دید و شماری از خدمه آن مجروح شدند. مینگذاری مجدد آبهای خلیجفارس و تنگه هرمز ازسوی ایران در هرگونه درگیری احتمالی بهعنوان کابوسی برای کشورهای عربی صادرکننده نفت در خلیجفارس، آمریکا و سایر کشورهای غربی محسوب میشود.
سیر تحولات و رویدادهای سالیان اخیر در خاورمیانه و منطقه خلیجفارس دولتهای عرب خلیجفارس را بر آن داشت تا برای تأمین هرچه بیشتر امنیت خود، از اتکای همیشگی به ایالات متحده کاسته و نقش عمدهای را نیز به کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) واگذارند. دولتمردان این کشورها اغلب برای توضیح استدلال خود از این ضربالمثل عربی استفاده میکنند: «در زندگی پرخطر صحرایی، یک فرد عاقل همواره با کاروان سفر میکند، درحالیکه فقط احمقها هستند که تنها مسافرت میکنند».
ازسویدیگر، ناتو نیز امروزه با مشکلات و تهدیدات پیچیدهای روبهرو است که حل آنها نیازمند همکاری گسترده بینالمللی و تلاش گروهی است. بدین سبب، ناتو همواره درپی گسترش دادن خود و ایجاد شبکههای زیرمجموعهای در امور امنیتی است. شراکت و همکاری اعضای ناتو در منطقه «یوروـ آتلانتیک» به سه منطقه جغرافیایی تقسیم گردید:
۱. شورای مشارکت یورو ـ آتلانتیک (EAPC) برای همکاری در راه صلح.
۲. گفتگوی مدیترانه (MeD) و ابتکار همکاری استانبول (ICI) به هدف تقویت گفتگوهای سیاسی برای تقویت ثبات منطقهای در کنار مبارزه با تروریسم.
۳. کشورهای تماس شامل استرالیا، زلاندنو، ژاپن.
«گفتگوی مدیترانه» ناتو در سال ۱۹۹۴ با همکاری هفت کشور الجزایر، مصر، اسرائیل، اردن، مراکش، موریتانی و تونس تشکیل شد و هدف از پایهگذاری آن تحکیم و تقویت امنیت و ثبات منطقهای بود. با برگزاری نشستی در استانبول در سال ۲۰۰۴ ناتو و اعضای گروه «گفتگوی مدیترانه» توافق کردند تا حیطة همکاری خود را به کشورهای خاورمیانه نیز گسترش دهند و بدینترتیب «ابتکار همکاری استانبول» با مشارکت کویت، بحرین، قطر و امارات متحده عربی پا به عرصه وجود گذاشت. ناتو با تشکیل ICI تلاش کرد تا حضور سیاسی و نظامی خود را در شکل اجرای برنامههای همکاری با اعضای ICI در قالب همکاریهای دفاعی و ضدموشکی، مبارزه با تروریسم، مقابله با گسترش تسلیحات کشتارجمعی، همکاری اطلاعاتی، گشتزنیهای دریایی، تقویت حفاظت از مرزها و برنامهریزیهای مدیریت بحران برای دفاع غیرنظامی در شرایط اضطراری افزایش دهد.
آندرس فوگ راسموسن، دبیرکل پیمان ناتو، در سخنانی که طی بازدید خود از منامه بحرین در هفتم مارس ۲۰۱۰ بیان داشته بود، ضمن طبیعی خواندن شراکت ناتو با کشورهای عربی خلیجفارس، در توضیح دلیل مهم بودن این مشارکت گفت: «ناتو و کشورهای عضو ICI با چالشهای امنیتی و تهدیدات مشترکی مانند کشورهای ناکام و شکستخورده، تروریسم، گسترش تسلیحات کشتار جمعی، دزدی دریایی و امنیت انرژی روبهرو هستند. تمامی این موضوعات امنیتی تنها به دست یک کشور قابل حلوفصل نیستند، آنها نیازمند رویکردی چندجانبه و مشارکتی امنیتی شامل گروه ICI هستند. از اینرو است، که امنیت بحرین و تمامی کشورهای عضو ICI ازجمله منافع استراتژیک ناتو محسوب میشود». راسموسن همچنین افزود: «ما بهطور جدی نگران بلندپروازیهای هستهای ایران و بیثباتی خطرناکی که این امر میتواند در منطقه ایجاد کند هستیم».
چنین به نظر میرسد که در صحنه آشفته اوضاع سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا، ناتو که ازسویی در لیبی در تلاش است تا با ایراد ضربات هوایی پایههای حکومت قذافی را سست کرده و موجب سقوط وی شود، همچنین قصد دارد تا با محکم کردن جای پای خود در منطقه خلیجفارس و تحکیم و تعمیق پیوندهای سیاسی و دفاعی خود با کشورهای عربی خلیجفارس از امنیت انرژی و جریان نفت و گاز منطقه با بازارهای جهانی و بهویژه اروپایی محافظت کند. ناتو ارتباطی مستقیم میان امنیت انرژی و امنیت کشتیرانی در آبهای منطقه قائل است. درحال حاضر، ناتو با دقت و شاید هم با نگرانی به تنگه هرمز که روزانه پانزده کشتی نفتکش حامل حدود ۱۷ میلیون بشکه نفت خام یعنی تقریباً ۴۰ درصد صادرات دریایی نفت خام جهان و ۹۰ درصد صادرات نفت منطقه از آن عبور میکند، نگاه میکند.
نظر شما