جایگاه متزلزل پاکستان در سیاست خارجی ترامپ
جایگاه متزلزل پاکستان در سیاست خارجی ترامپ
شنبه 18 دی 1395

مناسبات پاکستان و آمریکا طی دوران هشت ساله ریاستجمهوری «باراک اوباما»، با فراز و نشیب زیادی روبهرو بود. بخشی از این تلاطم را میتوان به سیاستهای ارتش و نهادهای امنیتی پاکستان درقبال افغانستان و حمایتهای همهجانبه مالی، آموزشی و لجستیکی آنان از پیکارجویان طالبان و «شبکه حقانی»، برای اجرای عملیات و گسترش ناامنی در خاک افغانستان ارتباط داد که جان چند هزار نیروهای آمریکایی و «ناتو» را نیز گرفت؛ اما با کاهش تدریجی حضور نظامی آمریکا و همپیمانان آن در افغانستان پس از پایان سال 2014 و بلندتر شدن زمزمه حمایت از گفتگو و مصالحه با طالبان افغان در کاخ سفید و وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون)، فشار بر اسلامآباد برای تن دادن به صلح موردنظر واشینگتن طی دستِکم یک سال اخیر افزایش یافته است. ازسویدیگر، تلاش کنگره آمریکا برای اعمال تحریمهای اقتصادی و تسلیحاتی بر ضدپاکستان به بهانه مشارکت این کشور در تقویت بعضی گروههای پیکارجو، مانند: شبکه حقانی و حتی طالبان افغان که فرماندهان آن عمدتاً از فهرست سیاه دولت اوباما خارج شدهاند نیز بهوضوح مناسبات دو کشور را تحتتأثیر قرار داده است. نمایندگان کنگره که اخیراً مانع از تخصیص کمکهای مالی تازه به پاکستان شدند، مدعیاند که این گروهها، امنیت ملی و منافع واشینگتن را نهتنها در غرب و جنوب آسیا، بلکه در سراسر جهان به خطر انداختهاند و عملکرد مقامات سیاسی و نظامی پاکستان در رویارویی با این پیکارجویان همچنان مانند سالهای گذشته ناامیدکننده است.
اکنون با انتخاب «دونالد ترامپ» به ریاستجمهوری آمریکا، فصل جدیدی در مناسبات دولت «محمد نوازشریف»، نخستوزیر پاکستان با آمریکاییها آغاز شده است. پرسشی که این مقاله میکوشد بدان پاسخ دهد، آن است که انتخاب ترامپ تا چه حد بر مناسبات نهچندان دوستانه این دو کشور متحد در غرب آسیا و شبه قاره هند اثرگذار خواهد بود، و این مناسبات را بهبود میبخشد؟
نگاهی به موضعگیریها و اظهارات رئیسجمهور منتخب آمریکا درمورد پاکستان در چند سال گذشته و بهویژه درطول کارزار انتخاباتی جنجالی وی نشاندهنده مسیر دشوارِ پیشروی نواز شریف در ترمیم مناسباتش با واشینگتن است. ترامپ در 17 ژانویه 2012 در صفحه توئیتر خود نوشت که «بهصراحت میگویم پاکستان دوست آمریکا نیست و در ازاء میلیاردها دلاری که به آن کشور پرداخت شده، چیزی جز خیانت و بیاحترامی، نصیب ما نشده است.» وی در همین توئیت، خواهان برخورد شدید با پاکستانیها شد.
رئیسجمهور منتخب آمریکا در جریان مبارزات انتخاباتی سال جاری نیز ضمن آنکه وعده داد درصورت برگزیده شدن وی بهعنوان رئیسجمهور، هند بهترین دوست ایالات متحده خواهد بود، در جمع گروهی از ملیگرایان هندو در ایالت نیوجرسی خطاب به پاکستان با لحنی تهدیدآمیز گفت: «داشتن رابطه برای ما مهم است؛ اما نه بههر قیمتی». بخشی از اینگونه موضعگیریهای تند و صریح ترامپ نسبت به پاکستان را بهخصوص وقتی بحث هند درمیان باشد، میتوان به مناسبات تجاری شخصی وی با دهلینو نسبت داد. مقامات پاکستانی بههمیندلیل، نگران چرخش سریعتر از حد انتظار آمریکا در دوران ریاستجمهوری ترامپ بهسمت هند و گرمتر شدن مناسبات واشینگتن ـ دهلینو هستند. البته نگرانی فزاینده پاکستان چندان بیجا نیست. ترامپ با برگزیدن «نیکی هِیلی»، فرماندار کارولینای جنوبی بهعنوان نماینده آمریکا در سازمان ملل، و «سیما وِرما»، بهعنوان ریاست نهاد موسوم به «مراکز درمانی و خدمات پزشکی» این کشور، همچنین با ارائه فهرستی از سرمایهگذاریهای دولت جدید آمریکا در هند که چندین پروژه آن، جذاب توصیف شدهاند، نشان داده است که در گسترش مناسبات اقتصادی و تجاری با طرف هندی مصمم است و نفوذ لابی هندیتبارها در دولت ترامپ احتمالاً مناسبات سیاسی طرفین را بیش از دوران ریاستجمهوری اوباما گسترش خواهد داد. امری که از دید اسلامآباد بهاینمعناست که احتمال حمایت واشینگتن در دوران ریاستجمهوری ترامپ از هند در برابر پاکستان در شرایطی که تنش فزایندهای میان این دو همسایه دارای سلاح اتمی بهوجود آمده، بیش از سایر گزینههاست.
اما بخش دیگری از موضعگیریهای ترامپ درقبال پاکستان که بهطور کلی سبب رنجشخاطر این کشور شده است، به جنگ افغانستان و پیامدهای منطقهای آن ارتباط دارد. رئیسجمهور منتخب آمریکا درطول سالهای گذشته و تا پیش از اعلام ورودش به کارزار انتخابات ریاستجمهوری این کشور، برخلاف باور رایج در حزب جمهوریخواه آمریکا، برایناعتقاد بود که نیروهای آمریکایی ازسوی افغانهایی کشته میشوند که واشینگتن آنها را آموزش میدهد و به گفته وی، میلیاردها دلار را در افغانستان ضایع میکند. ترامپ در مقابل بهصراحت پاکستان را منشأ تروریسم و افراطگرایی میدانست و معتقد بود که آمریکا باید نیروهای خود را از افغانستان خارج کند و بیشتر بر پاکستان بهعنوان مأمن افراطگرایی طالبانی متمرکز کند و اینکه، «پنتاگون» در برخورد با طالبان باید بیشتر از حملات هوایی استفاده کند تا نیروی زمینی.
بااینحال، درطول کارزار انتخاباتیاش، ترامپ ناگهان تغییر موضع داد و مانند سایر نامزدهای جمهوریخواه بارها از سیاست دولت اوباما در زمینه کاهش شمار نیروهای رزمی آمریکا در افغانستان در چهارچوب «عملیات آزادی پایدار» بهشدت انتقاد کرد. وی ضمن آنکه مدعی شد شرایط افغانها بهحدی وخیم است که به محض خروج آمریکاییها، افغانستان از هم میپاشد، خواهان ماندن شمار زیادی از نیروی نظامی آمریکا در آن کشور، نه با هدف پیگیری پروژه ناتمام دولت اوباما در زمینه دولتسازی در افغانستان، بلکه بهمنظور مبارزه با تهدیدات امنیتی قریبالوقوع، مانند تقویت پیکارجویان عضو «القاعده» و «داعش» در افغانستان و پاکستان و بهویژه کنترل تسلیحات اتمی پاکستان برای جلوگیری از دسترسی گروههای تروریستی به این تسلیحات شد.
دراینمیان، تماس تلفنی دونالد ترامپ با نواز شریف در ابتدای ماه دسامبر و اظهارات اغراقآمیز و توصیفات عجیب رئیسجمهور منتخب آمریکا درخصوص مردم پاکستان و شخصیت نخستوزیر این کشور، برای مدتکوتاهی این تصور را در اذهان شماری از دولتمردان پاکستانی که درمجموع از انتخاب ترامپ راضی بهنظر نمیرسند، ایجاد کرد که شاید مواضع تند وی درمورد نقش پاکستان در سطوح منطقهای و جهانی تلطیف شده است. ظاهراً با همین ذهنیت بود که نواز شریف بلافاصله هیئتی را به ریاست «طارق فاطمی»، دستیار ویژه نخستوزیر پاکستان در امور خارجی به آمریکا فرستاد تا با تیم مشاوران ترامپ و احتمالاً با برخی اعضای کابینه آینده ایالات متحده در زمینه مناسبات دو کشور پس از آغاز ریاستجمهوری وی گفتگو کند. بااینوجود، این هیئت بیش از ده روز را در نیویورک در انتظار دیدار با مشاوران ترامپ سپری کرد؛ اما درنهایت دستِخالی به پاکستان بازگشت. فاطمی و همراهانش تنها موفق شدند با بعضی مقامات دولت اوباما و قانونگذاران آمریکایی درمورد مسائلی همچون همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم و چگونگی برقراری ثبات در منطقه گفتگوهایی داشته باشند.
تیم مشاوران ترامپ مدعی است که سطح هیئت اعزامی پاکستان مطابق پروتکل فیمابینِ دو کشور در حد برگزاری دیدارهای رسمی نبوده و حداکثر باید به شکل غیررسمی گفتگوهایی انجام میگرفت؛ اما با وجود تلاش سفارت پاکستان در واشینگتن امکان همین دیدارهای غیررسمی میان «فاطمی» با مشاوران ترامپ نیز فراهم نشد. این درحالی است که مقامات بسیاری از کشورها حتی توانستهاند با شخص ترامپ دیدار داشته باشند. گزارشها، دلیل ظاهری همکاری نکردن تیم رئیسجمهور جدید آمریکا با هیئت اعزامی پاکستانی را انتشار فایل تماس تلفنی اخیر ترامپ و نواز شریف توسط دفتر نخستوزیر پاکستان ذکر کردهاند و طارق فاطمی نیز مدعی است که بهرغم برخوردهای اخیر با وی در آمریکا، کشورش به تلاشهای خود برای ترمیم مناسباتش با آمریکاییها ادامه خواهد داد؛ اما واقعیت آن است که مناسبات اسلامآباد ـ واشینگتن بهحدی متزلزل و اختلافات دو متحد قدیمی بهقدری علنی شده که بهنظر میرسد در آینده، شاید افزایش سطح تنشها و وخامت بیشتر مناسبات طرفین را شاهد باشیم.
اکنون با انتخاب «دونالد ترامپ» به ریاستجمهوری آمریکا، فصل جدیدی در مناسبات دولت «محمد نوازشریف»، نخستوزیر پاکستان با آمریکاییها آغاز شده است. پرسشی که این مقاله میکوشد بدان پاسخ دهد، آن است که انتخاب ترامپ تا چه حد بر مناسبات نهچندان دوستانه این دو کشور متحد در غرب آسیا و شبه قاره هند اثرگذار خواهد بود، و این مناسبات را بهبود میبخشد؟
نگاهی به موضعگیریها و اظهارات رئیسجمهور منتخب آمریکا درمورد پاکستان در چند سال گذشته و بهویژه درطول کارزار انتخاباتی جنجالی وی نشاندهنده مسیر دشوارِ پیشروی نواز شریف در ترمیم مناسباتش با واشینگتن است. ترامپ در 17 ژانویه 2012 در صفحه توئیتر خود نوشت که «بهصراحت میگویم پاکستان دوست آمریکا نیست و در ازاء میلیاردها دلاری که به آن کشور پرداخت شده، چیزی جز خیانت و بیاحترامی، نصیب ما نشده است.» وی در همین توئیت، خواهان برخورد شدید با پاکستانیها شد.
رئیسجمهور منتخب آمریکا در جریان مبارزات انتخاباتی سال جاری نیز ضمن آنکه وعده داد درصورت برگزیده شدن وی بهعنوان رئیسجمهور، هند بهترین دوست ایالات متحده خواهد بود، در جمع گروهی از ملیگرایان هندو در ایالت نیوجرسی خطاب به پاکستان با لحنی تهدیدآمیز گفت: «داشتن رابطه برای ما مهم است؛ اما نه بههر قیمتی». بخشی از اینگونه موضعگیریهای تند و صریح ترامپ نسبت به پاکستان را بهخصوص وقتی بحث هند درمیان باشد، میتوان به مناسبات تجاری شخصی وی با دهلینو نسبت داد. مقامات پاکستانی بههمیندلیل، نگران چرخش سریعتر از حد انتظار آمریکا در دوران ریاستجمهوری ترامپ بهسمت هند و گرمتر شدن مناسبات واشینگتن ـ دهلینو هستند. البته نگرانی فزاینده پاکستان چندان بیجا نیست. ترامپ با برگزیدن «نیکی هِیلی»، فرماندار کارولینای جنوبی بهعنوان نماینده آمریکا در سازمان ملل، و «سیما وِرما»، بهعنوان ریاست نهاد موسوم به «مراکز درمانی و خدمات پزشکی» این کشور، همچنین با ارائه فهرستی از سرمایهگذاریهای دولت جدید آمریکا در هند که چندین پروژه آن، جذاب توصیف شدهاند، نشان داده است که در گسترش مناسبات اقتصادی و تجاری با طرف هندی مصمم است و نفوذ لابی هندیتبارها در دولت ترامپ احتمالاً مناسبات سیاسی طرفین را بیش از دوران ریاستجمهوری اوباما گسترش خواهد داد. امری که از دید اسلامآباد بهاینمعناست که احتمال حمایت واشینگتن در دوران ریاستجمهوری ترامپ از هند در برابر پاکستان در شرایطی که تنش فزایندهای میان این دو همسایه دارای سلاح اتمی بهوجود آمده، بیش از سایر گزینههاست.
اما بخش دیگری از موضعگیریهای ترامپ درقبال پاکستان که بهطور کلی سبب رنجشخاطر این کشور شده است، به جنگ افغانستان و پیامدهای منطقهای آن ارتباط دارد. رئیسجمهور منتخب آمریکا درطول سالهای گذشته و تا پیش از اعلام ورودش به کارزار انتخابات ریاستجمهوری این کشور، برخلاف باور رایج در حزب جمهوریخواه آمریکا، برایناعتقاد بود که نیروهای آمریکایی ازسوی افغانهایی کشته میشوند که واشینگتن آنها را آموزش میدهد و به گفته وی، میلیاردها دلار را در افغانستان ضایع میکند. ترامپ در مقابل بهصراحت پاکستان را منشأ تروریسم و افراطگرایی میدانست و معتقد بود که آمریکا باید نیروهای خود را از افغانستان خارج کند و بیشتر بر پاکستان بهعنوان مأمن افراطگرایی طالبانی متمرکز کند و اینکه، «پنتاگون» در برخورد با طالبان باید بیشتر از حملات هوایی استفاده کند تا نیروی زمینی.
بااینحال، درطول کارزار انتخاباتیاش، ترامپ ناگهان تغییر موضع داد و مانند سایر نامزدهای جمهوریخواه بارها از سیاست دولت اوباما در زمینه کاهش شمار نیروهای رزمی آمریکا در افغانستان در چهارچوب «عملیات آزادی پایدار» بهشدت انتقاد کرد. وی ضمن آنکه مدعی شد شرایط افغانها بهحدی وخیم است که به محض خروج آمریکاییها، افغانستان از هم میپاشد، خواهان ماندن شمار زیادی از نیروی نظامی آمریکا در آن کشور، نه با هدف پیگیری پروژه ناتمام دولت اوباما در زمینه دولتسازی در افغانستان، بلکه بهمنظور مبارزه با تهدیدات امنیتی قریبالوقوع، مانند تقویت پیکارجویان عضو «القاعده» و «داعش» در افغانستان و پاکستان و بهویژه کنترل تسلیحات اتمی پاکستان برای جلوگیری از دسترسی گروههای تروریستی به این تسلیحات شد.
دراینمیان، تماس تلفنی دونالد ترامپ با نواز شریف در ابتدای ماه دسامبر و اظهارات اغراقآمیز و توصیفات عجیب رئیسجمهور منتخب آمریکا درخصوص مردم پاکستان و شخصیت نخستوزیر این کشور، برای مدتکوتاهی این تصور را در اذهان شماری از دولتمردان پاکستانی که درمجموع از انتخاب ترامپ راضی بهنظر نمیرسند، ایجاد کرد که شاید مواضع تند وی درمورد نقش پاکستان در سطوح منطقهای و جهانی تلطیف شده است. ظاهراً با همین ذهنیت بود که نواز شریف بلافاصله هیئتی را به ریاست «طارق فاطمی»، دستیار ویژه نخستوزیر پاکستان در امور خارجی به آمریکا فرستاد تا با تیم مشاوران ترامپ و احتمالاً با برخی اعضای کابینه آینده ایالات متحده در زمینه مناسبات دو کشور پس از آغاز ریاستجمهوری وی گفتگو کند. بااینوجود، این هیئت بیش از ده روز را در نیویورک در انتظار دیدار با مشاوران ترامپ سپری کرد؛ اما درنهایت دستِخالی به پاکستان بازگشت. فاطمی و همراهانش تنها موفق شدند با بعضی مقامات دولت اوباما و قانونگذاران آمریکایی درمورد مسائلی همچون همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم و چگونگی برقراری ثبات در منطقه گفتگوهایی داشته باشند.
تیم مشاوران ترامپ مدعی است که سطح هیئت اعزامی پاکستان مطابق پروتکل فیمابینِ دو کشور در حد برگزاری دیدارهای رسمی نبوده و حداکثر باید به شکل غیررسمی گفتگوهایی انجام میگرفت؛ اما با وجود تلاش سفارت پاکستان در واشینگتن امکان همین دیدارهای غیررسمی میان «فاطمی» با مشاوران ترامپ نیز فراهم نشد. این درحالی است که مقامات بسیاری از کشورها حتی توانستهاند با شخص ترامپ دیدار داشته باشند. گزارشها، دلیل ظاهری همکاری نکردن تیم رئیسجمهور جدید آمریکا با هیئت اعزامی پاکستانی را انتشار فایل تماس تلفنی اخیر ترامپ و نواز شریف توسط دفتر نخستوزیر پاکستان ذکر کردهاند و طارق فاطمی نیز مدعی است که بهرغم برخوردهای اخیر با وی در آمریکا، کشورش به تلاشهای خود برای ترمیم مناسباتش با آمریکاییها ادامه خواهد داد؛ اما واقعیت آن است که مناسبات اسلامآباد ـ واشینگتن بهحدی متزلزل و اختلافات دو متحد قدیمی بهقدری علنی شده که بهنظر میرسد در آینده، شاید افزایش سطح تنشها و وخامت بیشتر مناسبات طرفین را شاهد باشیم.
نظر شما