ایران ـ عربستان تفاهم یا تقابل بر سر داعش؟


ایران ـ عربستان تفاهم یا تقابل بر سر داعش؟
 
 
شنبه 5 مهر 1393
 
 
 

ایران و عربستان به‌عنوان بازیگران اصلی در منطقه خاورمیانه به‌ویژه اثرگذار در تحولات حوزه خلیج فارس به‌دلیل رقابت منطقه‌ای و اهداف متضاد تعیین‌شده و نیز دخالت قدرت‌های خارجی درطول دهه‌های گذشته همواره از روابطی پرتنش برخوردار بودند. زمانی از ایران و عربستان در سیستم سیاست دوستونی خارجی آمریکا به‌عنوان دو ستون اصلی یاد می‌شد که برای بازدارندگی درقبال شوروی سابق و نفوذ کمونیسم در خاورمیانه و حفظ منافع راهبردی غرب به‌کار گرفته می‌شدند.
در فردای وقوع انقلاب اسلامی ایران و تغییرات داخلی و محیطی، دو قدرت و متحد سابق درمقابل هم صف‌آرایی نمودند و دو کشور با موقعیت ژئواستراتژیک به‌دلیل تمرکز بر دو محور اهل سنت و شیعیان دارای تضادهای فکری و مذهبی هم در دنیای اسلام بودند. با وقوع بهار عربی و خیزش عظیم ملت‌ها علیه رژیم‌های دیکتاتوری سابق ازجمله در تونس، مصر، و لیبی به‌نظر می‌رسید که در حوزه‌های استراتژیک توازن قدرت سنتی میان تهران ـ ریاض برهم خورده و ایران با حفظ توانمندی‌های نظامی و پشتوانه فکری و فرهنگی به قدرت برتر منطقه تبدیل شده است.
این مسئله درمورد تحولات عراق کاملاً مشهود بود؛ زیرا افول قدرت سنی‌ها به‌عنوان اقلیت منتفذ با کنار رفتن صدام حسین و روی کار آمدن شیعیان طرفدار ایران و قدرت‌یابی جریانات شیعی در لبنان و حتی حوثی‌های یمنی ازیک‌سو و ابقای متحد نزدیک ایران در سوریه بشار اسد به‌رغم دخالت عربستان و تجهیز معارضین سوری مهر تأییدی بر افزایش نفوذ ایران و شکست سیاست‌های منطقه‌ای ریاض قلمداد می‌شد.
ریاض در رقابت تنگاتنگ استراتژیک با تهران تمام مقدورات داخلی و ارتباطات خارجی خویش را برای احیای موازنه قوای منطقه‌ای و مخالفت با کانون‌های انقلابی منطقه و حفظ رهبری جهان عرب به‌کار بست. تلاش‌های همسو با نظامیان مصری برای سرکوب اخوانی‌ها و نیز ارسال اسلحه به تروریست‌های سوری و عراقی برای ناامن کردن منطقه ازجمله این تلاش‌ها بود. به‌نظر می‌رسد پس از سرنگونی محمد مرسی، رهبر اسلام‌گرایان مصری و گسیل عظیم نیروهای تروریستی تحت عنوان داعش در عراق و سوریه این توازن مجدد برقرار شده است. در ورای این تحولات ریاض برای مصون ماندن از تحولات داخلی بحرین مجبور به مداخله نظامی گردید و به‌رغم برخی نرمش‌های قدرت خارجی برای حل‌وفصل بحران پیچیده سوریه همچنان سیاست تهاجمی خویش را علیه متحد نزدیک ایران حفظ کرد.
بی‌تردید، به‌رغم تکذیب سران عربستان سعودی نقش این کشور در شکل گروه خشونت‌طلب داعش و ادامه جنگ خونین در سوریه و عراق و گسترش تروریسم در منطقه غیرقابل انکار بوده است. عضویت بیش از هزاران نفر از شهروندان سعودی در داعش و حضور در رسته‌های فرماندهی این گروه تروریستی نشان از تلاش‌های سازمان‌یافته برای تغییر جغرافیایی منطقه دارد.
همچنین مطرح شدن پرونده هسته‌ای ایران نزد محافل بین‌المللی فرصت مغتنمی برای امتیازگیری و برد تبلیغاتی ازسوی عربستان محسوب می‌گردید. باوجوداین، شروع گفتگوهای جدی میان ایران و گروه 1+5 و به‌وجود آمدن امکان حل‌وفصل مسائل اختلاف‌زا ازطریق مسالمت‌آمیز بر تنگناهای استراتژیک ریاض افزود. ازسوی‌دیگر عدم توانمندی نظامی مخالفین سوری در سرنگونی بشار اسد و ورود عنصر اثرگذاری به نام حزب‌الله لبنان برای مبارزه با تکفیری‌های مورد حمایت عربستان بار دیگر ثابت کرد که این کشور توان تضعیف موقعیت ایران را ندارد؛ زیرا حزب‌الله لبنان پس از پیروزی در نبرد تاریخی با اسرائیل با دست پر به عصر سیاسی لبنان و حتی منطقه برگشته بود و نیروهای دولتی سوری هم پس از بازسازی توانمندی‌های نظامی و اطلاعاتی خویش ضربات مهلکی بر تروریست‌ها و عناصر ضددولتی وارد ساخته‌اند. در چنین شرایطی تنها در جبهه عراق بود که گروه تروریستی داعش با همدستی بعثی‌ها و مقامات خودفروخته محلی توانسته بودند با هجوم برق‌آسای مناطق بزرگی را از شرق عراق به تصرف خود درآورند.  رهبر این گروه با اعلام خلافت با برداشتن مرزهای طبیعی چندین کشور همجوار با سوریه و عراق عملاً منطقه را با بحران حادتری مواجه ساخت. اوج جنایت و اَعمال ضدبشری گروه تروریستی داعش علیه شیعیان و سنی‌های میانه‌رو با بی‌تفاوتی عربستان و ادامه حمایت پنهانی آن همراه شد.
ولی به خطر افتادن منافع غرب در اقلیم کردستان پس از تصرف شهر نفت‌خیز موصول و آوارگی تعداد بسیاری از ایزدی‌های مسیحی، آمریکا را به واکنش انفعالی واداشت. حملات هوایی به استحکامات و مراکز مهم تحت تصرف داعش و تمرکز شخص اوباما برای ایجاد ائتلاف گزینشی برای مقابله با تروریسم در مکه بار دیگر عربستان را در شرایط دشوارتری قرار داد.
از دیگر سو علنی شدن تهدید داعش برای نزدیکی به مرزهای عربستان و شروع عملیات خرابکارانه در این کشور بر وحشت آل سعود افزود. در چنین شرایطی مقامات سعودی ضمن اعلان مشارکت در ائتلاف جهانی علیه تروریسم به محوریت آمریکا سعی دارند که خود را از بحران خودساخته در عراق و سوریه رها سازند. البته به‌نظر می‌رسد که این تلاش‌های فریبکارانه در راستای حفظ موقعیت منطقه‌ای ریاض درحال انجام است و این نبرد واقعی علیه تروریسم محسوب نمی‌گردد. این چگونه قابل درک است که در برخورد با گروه‌های تکفیری در سوریه و عراق با تروریسم بد و خوب روبه‌رو باشیم؛ درحالی‌که به‌نظر اکثر کارشناسان منشأ تروریسم در منطقه به سیاست‌ها و الگوهای رفتاری قدرت غربی و عربستان و قطر برمی‌گردد و بدون اراده دسته‌جمعی و حضور اثرگذار کشورهایی چون ایران برای ریشه‌کنی ترور و تروریسم امکان شکل‌گیری ائتلاف بین‌المللی وجود ندارد.
در چنین شرایط دشواری به‌رغم ایستادگی قدرت‌های غربی و متحدان نزدیکی چون عربستان و ترکیه درقبال پذیرش قدرت روزافزون ایران در حل‌وفصل مسائل منطقه‌ای، برخی از علائم نشان از تغییر رفتار ولو به شکل محدود را می‌دهد؛ به‌طوری‌که آغاز مجدد گفتگوهای ایران و آمریکا برای کاستن از فاصله‌ها و رسیدن به توافق نهایی و امضای سند نهایی برای حل‌وفصل مسائل هسته‌ای و نیز مذاکرات ایران و عربستان برای کاستن از تنش‌های موجود بر سر عراق و سوریه به شکل هرچند غیررسمی نشان از یخ شدن روابط بین دو رقیب منطقه‌ای دارد.
درهرصورت ایران و عربستان به‌ناچار باید در شرایط کنونی خاورمیانه براساس تز منافع مشترک و پرهیز از هرگونه از سیاست آرمان‌گرایانه گام‌های عملی بردارند. در این میان حل‌وفصل بحران هسته‌ای ایران و نیز تضعیف موقعیت تروریست‌ها در عراق و سوریه به عملی شدن ایده نزدیکی دو کشور همسایه و مهم در دنیای اسلام کمک خواهد نمود. به‌نظر می‌رسد در موقعیت فعلی هر دو کشور به‌رغم داشتن رویکردهای متفاوت و گاهاً متضاد به مسائل منطقه‌ای از اوج‌گیری بحران و افزایش لجام‌گسیخته بی‌ثباتی هراس دارند.
اولین علائم مثبت در رویکرد جدید مقامات سعودی نسبت به تحولات عراق را باید پس از کناره‌گیری نوری المالکی و تبریک به دولت شیعی حیدر عبادی جستجو کرد؛ زیرا دولت عبادی قصد استفاده از ظرفیت  گروه‌های سنی در کابینه خود را دارد و همچنین احتمال تبادل سفیر و ارتقای روابط بین ریاض و بغداد وجود دارد. در محور سوریه عربستان برای حذف نشدن از بازی قدرت در منطقه از سیاست تهاجمی به سیاست مصالحه و مذاکره سیاسی روی آورده است؛ زیرا پراکندگی در جبهه معارضین سوری همزمان با تقویت نیروهای وفادار به بشار اسد قدرت مانور را از این کشور سلب نموده است.
آنچه مسلم است غرب و برخی از کشورهای عربی نمی‌توانند قدرت روزافزون ایران را در منطقه نادیده بگیرند و به‌رغم تبلیغات رسانه‌ای منفی بر جدا بودن خط‌مشی آنها با ایران در مبارزه با تروریسم نمی‌توانند بدون همراهی ایران کاری از پیش ببرند.
دولت کنونی ایران نیز در سیاست خارجی با مشی اعتدال و تفاهم با همسایگان خویش از ایجاد یک مدل بومی امنیتی برای مدیریت بر منطقه بحران‌زده خاورمیانه بهره می‌گیرد. در این میان ایران برای بهبود روابط با عربستان نیز اولویت قائل است. گرچه دور شدن از روابط تنش‌زا و اختلافات استراتژیک و مذهبی در پروسه زمانی کوتاه امکان‌پذیر نیست و کاستن از اختلافات به عزم اراده جدی دو کشور نیاز دارد. گرچه ظهور پدیده شومی به نام تروریسم در غالب گروه‌های تروریستی النصره و جیش اسلام و نیز داعش بر جدایی بیشتر و تضاد تهران ـ ریاض دامن زد؛ ولی تضعیف گروه‌های تروریستی و سرکوب آن در سوریه و عراق و حتی لبنان می‌تواند در نزدیکی دو کشور و ایجاد ثبات منطقه‌ای نقش بسزایی داشته باشد.