عادیسازی روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی؛ استمرار فراز و نشیب در مناسبات دو طرف و نقش جدید ترکیه در مسئله فلسطین
عادیسازی روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی؛ استمرار فراز و نشیب در مناسبات دو طرف و نقش جدید ترکیه در مسئله فلسطین
سهشبنه 8 تیر 1395
روابط ترکیه با رژیم صهیونیستی که از سال 1950 رسماً آغاز شده، تاکنون با فراز و نشیبهای متعددی همراه بوده است. از مهمترین رویدادهای رخ داده در دهه اول؛ کاهش سطح مناسبات دیپلماتیک دو کشور در سال 1956، بهخاطر جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی موسوم به جنگ کانال سوئز میتوان اشاره کرد که بعدها روابط فیمابین دوباره رونق گرفت ولی در سال 1980 و بهدنبال تصرف بخش شرقی شهر قدس توسط نیروهای رژیم صهیونیستی و اعلام قدس بهعنوان پایتخت دولت صهیونیستی، ترکیه دوباره سطح مناسبات دیپلماتیک خود با رژیم صهیونیستی را کاهش داد. مناسبات دو کشور تا سال 1990 به همین شکل ادامه داشت تا اینکه در پی توافق مادرید بین طرف فلسطینی و دولت رژیم صهیونیستی، دولت راستگرای آنکارا نیز به بهانه سیاست سازنده دولت رژیم صهیونیستی در مسئله فلسطین اقدام به ارتقاء سطح مناسبات دیپلماتیک خود با این دولت نمود. این روابط به مدت دو دهه ادامه داشت که بخشی از این دوره (از سال 2002) به بعد مربوط به دولت اسلامگرای محافظهکار حزب عدالت و توسعه بود. دولت رجب طیب اردوغان بعد از روی کار آمدن سعی کرد ضمن حفظ روابط پیشین با رژیم صهیونیستی، با گروههای فلسطینی از جمله تشکیلات خودگران فلسطین و گروه حماس نیز ارتباط برقرار کند. اردوغان همچنین در تلاش برای ایفای نوعی نقش میانجیگری بین رژیم صهیونیستی و حماس برآمد تا به محاصره و تهاجم رژیم صهیونیستی به جنگ غزه پایان دهد ولی رفتار فریبکارانه دولت رژیم صهیونیستی سبب شد تا وی ضمن مجادله لفظی شدید با شیمون پرز رئیسجمهور رژیم صهیونیستی در اجلاس اقتصادی داووس به سال 2009 رویه ضد صهیونیستی در پی بگیرد و در ادامه حمله نیروهای رژیم صهیونیستی به کاروان کمک به غزه و کشته شدن شهروندان ترکیه در سال 2010، باعث شد مناسبات دیپلماتیک بین دو کشور قطع شود و تنش بین دو طرف به بالاترین حد خود در دوره بیش از 60 سال برسد. رویدادهای سالهای 2009 و 2010 سبب شد تا دولت حزب عدالت و توسعه ترکیه در داخل و در بین جهان اسلام بهمثابه یک دولت ضد صهیونیستی شناخته شود و همین امر هم سبب تقویت پایگاه اجتماعی حزب در داخل و گرایش مثبت مردم منطقه به این حزب شد. این درحالی است که در این مدت برخی مناسبات مثل همکاریهای نظامی و اقتصادی بین دو کشور هیچوقت قطع نشد.
حزب عدالت و توسعه به اندازه کافی از تنش با رژیم صهیونیستی بهمثابه یک برگ برنده در داخل و خارج بهره برده و در شرایط کنونی که ترکیه با همسایگان دیگرش (سوریه، عراق، روسیه، مصر، ایران و ارمنستان) مناسبات مطلوبی ندارد، شاید عادیسازی مناسبات با رژیم صهیونیستی از فشار نخبگان بر دولت بکاهد. در اینجا نباید از این واقعیت غافل شد که عامل اصلی تنش بین ترکیه و رژیم صهیونیستی بیشتر رفتارهای تلآویو بوده است، در همان زمان و در اوج تنش بین دو طرف، اردوغان در پاسخ به دیدگاه گروههای سیاسی مخالف که خواستار قطع کامل رابطه با رژیم صهیونیستی بودند، گفته بود: «کشورداری مثل مغازهداری نیست که بهراحتی با یک کشور قطع رابطه کرد!»
عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی برای دولت ترکیه افزون بر اهداف سیاسی با اهداف اقتصادی و امنیتی ـ نظامی نیز همراه است. بهدنبال بحران با روسیه و احتمال قطع یا کاهش گاز وارداتی از این کشور، برنامههای اسرائیل برای استخراج گاز از سواحل بخش یونانینشین جزیره قبرس نیز مدنظر سیاستمداران آنکارا بوده و از این طریق ترکیه ضمن جایگزینی گاز مدیترانه بهجای بخشی از گاز وارداتی از روسیه و ایران و متنوعسازی منابع تأمین انرژی، از تعاملات اقتصادی اطراف جزیره قبرس که محل تنش با یونان است نیز کنار نمیماند. از نظر امنیتی ـ نظامی نیز بحران بین ترکیه و رژیم صهیونیستی در سالهای گذشته سبب شده است تا صهیونیستها و سازمان موساد تلاش زیادی برای تقویت گروههای کُردی در شمال عراق بر ضد ترکیه نمودهاند و اکنون با عادیسازی مناسبات، دولت ترکیه از همکاریهای موساد میتواند برای ضربه زدن به تشکیلات نظامی پ.ک.ک در خارج از کشور استفاده نماید. همچنین استفاده از تکنولوژی و تجهیزات نظامی پیشرفته رژیم صهیونیستی برای ترکیه که در درون چنبرۀ آتش جنگ سوریه و عراق قرار گرفته، میتواند کارساز باشد.
هرچند بخش عمده شرایط آنکارا برای عادیسازی مناسبات (مانند عذرخواهی رسمی رژیم صهیونیستی، پرداخت غرامت به قربانیان کشتی مرمره آبی و رفع نسبی و کنترل شده محاصرۀ غزه) محقق شده است ولی شرط اسرائیل مبنی بر تعطیلی دفتر گروه حماس در ترکیه با مخالفت شدید دولت ترکیه روبهرو شده است. از اینرو فاکتور گروه حماس اگر سبب عدم تحقق عادیسازی مناسبات هم نشود حداقل باعث خواهد شد تا مناسبات دو کشور بهآسانی به دوران طلایی همپیمانی استراتژیک دهه 1990 باز نگردد. هرچند که تغییر روحیه ضد صهیونیستی دولت ترکیه کاهش اقبال عمومی در داخل کشور و در جهان اسلام به حزب حاکم ترکیه را در پی خواهد داشت ولی با توجه به عدم قطع ارتباط ترکیه با تشکیلات خودگردان فلسطین و گروه حماس، در صورت بهبود مناسبات ترکیه ـ رژیم صهیونیستی؛ نقشی را که قبل از این مصر در میانه فلسطینیها و رژیم صهیونیستی بهعهده داشت، ترکیه ایفا خواهد کرد و این به معنی افزایش وزن سیاسی ترکیه در بین دولتهای عربی و جهان غرب خواهد شد.
حزب عدالت و توسعه به اندازه کافی از تنش با رژیم صهیونیستی بهمثابه یک برگ برنده در داخل و خارج بهره برده و در شرایط کنونی که ترکیه با همسایگان دیگرش (سوریه، عراق، روسیه، مصر، ایران و ارمنستان) مناسبات مطلوبی ندارد، شاید عادیسازی مناسبات با رژیم صهیونیستی از فشار نخبگان بر دولت بکاهد. در اینجا نباید از این واقعیت غافل شد که عامل اصلی تنش بین ترکیه و رژیم صهیونیستی بیشتر رفتارهای تلآویو بوده است، در همان زمان و در اوج تنش بین دو طرف، اردوغان در پاسخ به دیدگاه گروههای سیاسی مخالف که خواستار قطع کامل رابطه با رژیم صهیونیستی بودند، گفته بود: «کشورداری مثل مغازهداری نیست که بهراحتی با یک کشور قطع رابطه کرد!»
عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی برای دولت ترکیه افزون بر اهداف سیاسی با اهداف اقتصادی و امنیتی ـ نظامی نیز همراه است. بهدنبال بحران با روسیه و احتمال قطع یا کاهش گاز وارداتی از این کشور، برنامههای اسرائیل برای استخراج گاز از سواحل بخش یونانینشین جزیره قبرس نیز مدنظر سیاستمداران آنکارا بوده و از این طریق ترکیه ضمن جایگزینی گاز مدیترانه بهجای بخشی از گاز وارداتی از روسیه و ایران و متنوعسازی منابع تأمین انرژی، از تعاملات اقتصادی اطراف جزیره قبرس که محل تنش با یونان است نیز کنار نمیماند. از نظر امنیتی ـ نظامی نیز بحران بین ترکیه و رژیم صهیونیستی در سالهای گذشته سبب شده است تا صهیونیستها و سازمان موساد تلاش زیادی برای تقویت گروههای کُردی در شمال عراق بر ضد ترکیه نمودهاند و اکنون با عادیسازی مناسبات، دولت ترکیه از همکاریهای موساد میتواند برای ضربه زدن به تشکیلات نظامی پ.ک.ک در خارج از کشور استفاده نماید. همچنین استفاده از تکنولوژی و تجهیزات نظامی پیشرفته رژیم صهیونیستی برای ترکیه که در درون چنبرۀ آتش جنگ سوریه و عراق قرار گرفته، میتواند کارساز باشد.
هرچند بخش عمده شرایط آنکارا برای عادیسازی مناسبات (مانند عذرخواهی رسمی رژیم صهیونیستی، پرداخت غرامت به قربانیان کشتی مرمره آبی و رفع نسبی و کنترل شده محاصرۀ غزه) محقق شده است ولی شرط اسرائیل مبنی بر تعطیلی دفتر گروه حماس در ترکیه با مخالفت شدید دولت ترکیه روبهرو شده است. از اینرو فاکتور گروه حماس اگر سبب عدم تحقق عادیسازی مناسبات هم نشود حداقل باعث خواهد شد تا مناسبات دو کشور بهآسانی به دوران طلایی همپیمانی استراتژیک دهه 1990 باز نگردد. هرچند که تغییر روحیه ضد صهیونیستی دولت ترکیه کاهش اقبال عمومی در داخل کشور و در جهان اسلام به حزب حاکم ترکیه را در پی خواهد داشت ولی با توجه به عدم قطع ارتباط ترکیه با تشکیلات خودگردان فلسطین و گروه حماس، در صورت بهبود مناسبات ترکیه ـ رژیم صهیونیستی؛ نقشی را که قبل از این مصر در میانه فلسطینیها و رژیم صهیونیستی بهعهده داشت، ترکیه ایفا خواهد کرد و این به معنی افزایش وزن سیاسی ترکیه در بین دولتهای عربی و جهان غرب خواهد شد.
نظر شما