انشقاق در محور مخالفان اسد
انشقاق در محور مخالفان اسد
چهارشنبه 14 مهر 1395
جنگ در سوریه درحالی به ششمین سال خود نزدیک میشود که دامنه و شدت درگیریها بهشکل بیسابقهای گسترش یافته است. اگر تا دیروز گره اصلی بحران در سوریه، درگیریهای خونین گروههای داخلی بود، امروزه مداخلهگریهای مستقیم قدرتهای خارجی، سوریه را به میدان زورآزمایی قدرتها تبدیل کرده است. ازهمینرو، معادلهای چندوجهی بر بحران این کشور سایه افکنده است؛ بهطوریکه برقراری هرگونه توافق داخلی مشروط به جلبنظر و حمایت قدرتهای خارجی است. دراینمیان، کثرت بازیگران خارجی و تفاوت دیدگاهها و منافع هریک از آنها امکان رسیدن به صلح پایدار را به مأموریتی غیرممکن بدل ساخته است. ترکیه ازیکسو با ترس از احیای ناسیونالیسم کردی، توپخانههای خود را در مناطق مرزی فعال کرده است، ازسویدیگر روسیه کماکان به عملیات هوایی علیه نیروهای مخالف در حلب و دیگر مناطق ادامه میدهد. این روزها حلب بهعنوان کانون درگیریها در سوریه یکی از تاریکترین دوران تاریخ خود را سپری میکند. این شهر آیینه تمامنمای بحران سوریه است که در آن همه گروههای ستیزهجو مشغول نبرد علیه همدیگر هستند. تشدید نبرد در حلب فاجعه انسانی بزرگی را پدید آورده است. بنا به گزارش سازمان ملل، بیش از دو میلیون تن از ساکنان شهر از دسترسی به آب آشامیدنی سالم محروم ماندهاند. حدود یک میلیون غیرنظامی نیز در مناطق درگیر گیر افتادهاند. در نگاه تکفیریهای داعش و النصره ازدست دادن کامل حلب، سوپاپ اطمینان مناسبی را برای دولت مرکزی جهت تداوم نبرد فراهم میسازد. ازهمینرو، با تمام قوا درحال انجام عملیات علیه ارتش سوریه هستند. همزمان با تشدید نبرد در حلب، بازیگران خارجی نیز دست به تحرک جدی جهت تقویت مواضع گروههای خود زدهاند. جالبترین این تحرکات ازسوی عربستان است که برخی گزارشها از چراغ سبز این کشور به کردها حکایت دارد. رهبران آل سعود پس از ناامیدی از همپیمانان داخلیشان این بار به سراغ کردها آمدهاند تا شاید از مجرا و کانال آنها بتوانند اهداف فرقهگرایانه خود را در سوریه پیش ببرند. سیگنال مثبت عربستان به کردها درحالی ارسال میشود که ترکیه از همپیمانان عربستان در بحران سوریه از اختلاف عدیده سیاسی و استراتژیک با گروههای کردی رنج میبرد. ازهمینرو، بار دیگر وارد جنگی اعلامنشده با کردها در شمال سوریه شده است. بنا به گزارش منابع کردی ارتش ترکیه با اعزام واحدهای توپخانه به حمایت از نیروهای ارتش آزاد و جیشالفتح در شهر جرابلس پرداختهاند. این شهر تقریباً تحت کنترل نیروهای تحت فرمان ترکیه قرار گرفته است. بدینترتیب دو متحد مخالف اسد دچار تعارض منافع در بحران سوریه شدهاند که بیگمان منجربه پیچیدگی بیشتر بحران و افزایش خشونتها خواهد شد. بهنظر میرسد بحران سوریه برای سعودیها جنبه حیثیتی و پرستیژی پیدا کرده است. پنج سال مخالفت و ارعاب تاکنون نتیجهای جز تشدید بحران آوارگی و سرازیر شدن میلیونها پناهجوی سوری به کشورهای همجوار و قاره سبز نداشته است. ازسویدیگر، در اثر سیاستهای حمایتی کشورهای عربی از گروههای مخالف، سوریه به آبستنی از فعالیت گروههای تروریستی تبدیل شده است. این گروهها با وجود اینکه ازسوی عربستان تغذیه فکری و مالی شدهاند، تحت فرمان کامل آنها نیز نیستند و بعضاً در نقطه مقابل خواستههای آنها عمل میکنند. پیدایی چنین شرایطی برای عربستان بههیچوجه قابل پذیرش نیست و بههمینخاطر از هر ابزاری برای گلآلود کردن بیشتر بحران سوریه بهره میبرند. سیاستهای فرقهگرایانه عربستان درحالی پیگیری میشود که امروز به اذعان اندیشکدههای معتبر غربی، معمای اصلی بحران سوریه، رشد خزنده گروههای متنوع تکفیری است که طی پنج سال اخیر با حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم قدرتهای عربی منطقه رشدونمو یافته است. ازهمینرو، امروز این گفتمان بهتدریج در میان کشورهای غربی درحال شکل گرفتن است که عبور از بحران سوریه تنها درصورت همکاری با اسد و مشارکت وی در دوران پساانقلابی است. ازهمینرو، آمریکاییها دیگر مثل گذشته اعتنای چندانی به متحدان منطقهایشان همچون عربستان ندارند. سعودیها امروزه برگه و کارت رو نشدهای در بحران سوریه ندارند. صحنهگردانان اصلی امروزه بحران سوریه، در کنار دولت اسد، نیروهای ائتلاف دموکراتیک و داعش هستند. گروههای النصره، جیشالاسلام و احرارالشام دیگر کارت مصرفشان گذشته است و در میدان عمل محدودیتهای عملیاتیشان برملا شده و توان تغییر شرایط را ندارند. دراینمیان، ارتش سوریه و کردها تنها نیروهایی هستند که توان و عزم مبارزه با داعش را دارند. بیگمان در این معادله، سعودیها جایگاه خاصی در بحران سوریه ندارند. گروههای تحت حمایت آنها تاکنون کارنامه قابل قبولی از خود ارائه ندادند. این گروهها ضمن اینکه هیچگونه جایگاه ثابت و قابل اعتنایی در میان مردم سوریه ندارند، از موضع و ایدئولوژی واحدی نیز تبعیت نمیجویند. اختلافات داخلی و وابستگی گروههایی مثل جیشالفتح به شبکه تروریستها امکان اتخاذ موضع واحدی را ازسوی این گروهها سلب کرده است. چنین وضعیتی آمریکاییها را ناچار به نزدیکی به روسیه کرده است. از دید آمریکاییها، روسیه با توجه به نفوذ تاریخیاش در سوریه، از پتانسیل بالایی در برقراری آتشبس سراسری در سوریه برخوردار است. امروزه، نیروهای اسد کنترل بیش از سی درصد مناطق استراتژیک و مهم سوریه را دراختیار دارند. ارتش سوریه کماکان قدرت هوایی سابق خود را حفظ کرده است. ازاینرو، میتوان با تقویت این نیروها به مقابله با داعش و دیگر گروههای تروریستی رفت.
نظر شما