مردم یمن درصدد اصلاح انقلاب اول خود میباشند
در حالی قیامهای عربی در خاورمیانه با ورود نیروهای خارجی و عناصر سکولار در درون حکومت از آرمانهای اصلی خود منحرف شد که این روزها در یمن شاهد ازسرگیری اعتراضات و درگیریها از سوی مردم انقلابی برای بازگشت دوباره آرمانهای اصیل انقلابی هستیم. قیامهای مردم مصر، تونس و لیبی با توجه به نبود رهبری و ایدئولوژی واحد، از اهداف اصلی خود منحرف شده است. امروزه هیچ خبری از دگرگونی عمیق و ساختاری در این کشورها نیست و نیروهای سابق حکومت به طرق مختلف، در سیاست و حاکمیت نفوذی دوباره یافتهاند. در یمن نیز علیرغم سقوط دیکتاتوری 21ساله علی عبدالله، هیچگونه تغییرات معنادار و پایداری در عرصه سیاست و حکمرانی اتفاق نیفتاده است.
حکومت جدید انقلابی در یمن با پشتیبانی عربستان و دولتهای غربی، سیره و سلوک حکومت گذشته را در پیش گرفته و به تبعیض و ظلم علیه مردم، بهخصوص شیعیان مقیم این کشور ادامه میدهد؛ ازاینرو، جامعه یمن همچنان در سودای دستیابی به حاکمیت قانون و حکومت برابر است. اعتراضات اخیر در یمن در این راستا قابل تحلیل و ارزیابی است که بعد از سه سال مبارزه، گروههای معترض برای تثبیت مردمسالاری و مقابله با نفوذ نیروهای خارجی در تلاشند.
امروزه جنبش انصارالله در یمن، با کسب تجربه از شکست اخوانالمسلمین با رهبری هوشمند عبدالملک حوثی، برای عملیاتی نمودن خواستههای اصیل و انقلابی مردم یمن در تلاش است. رهبری دینی عبدالملک توانسته خلأها و شکافهای قومی و قبیلهای در جامعه یمن را پر نموده و همه نیروها را در مسیری واحد و هدفمند هدایت کرده است. امروزه یمنیها بعد از تجربه شکست اخوانالمسلمین در مصر، به این باور رسیدند که بدون وجود رهبری، اولاً نیروها و جریانها متفرق گشتهاند و دوم، امکان عملیاتی نمودن استراتژیها و اهداف در بلندمدت ممکن نیست. بیتردید اگر اخوانالمسلمین قبل از سقوط مبارک از سازماندهی و رهبری متمرکزتری برخوردار بود به این سرعت امکان فروپاشی و واگرایی پیدا نمینمود؛ ازاینرو، مردم انقلابی یمن با متأثر شدن از این تحولات تحت رهبری دینی عبدالملک، برای عملیاتی نمودن خواستههای سیاسی و اقتصادی خود در تلاشند.
وجود رهبری در یمن، اولاً از واگرایی قبیلهای جلوگیری نموده و دوم، باعث تجمیع قدرت مخالفان در برابر دولت مرکزی گردیده است. بدون شک وجود رهبری دینی در میان معترضان، ترس و نگرانی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای را برانگیخته است. عربستان سعودی بهعنوان پایگاه محافظهکاری در منطقه، بهشدت نگران از قیام اخیر مردم یمن بوده و آن را تهدید جدی بر امنیت سیاسی خود میداند. خاندان آل سعود همواره شیعیان الحوثی را سرکوب نموده است. آنها بهشدت نگران قدرتیابی الحوثیها در یمن هستند. آل سعود قدرتیابی الحوثی را به دو طریق، تهدیدی بر امنیت عربستان میداند. اول اینکه آنها نگران از نفوذ جمهوری اسلامی ایران در حیاطخلوت خود میباشند؛ بهعبارتی، نگران از تسری محور تهران ـ بغداد ـ لبنان به یمن هستند.
نکته بعدی، با توجه به جمعیت عظیم شیعیان در جنوب عربستان در مرز با یمن، نگران از احیای جنبش شیعی در درون مرزهای خود میباشند؛ ازاینرو، عربستان سعودی با پشتیبانی آمریکا، ضمن مخالفت با اعتراضات اخیر، با ارائه تسلیحات نظامی و لجستیکی از نیروهای دولتی حمایت مینماید. واقعیت امروز جامعه یمن حکایت از آن دارد که مردم انقلابی یمن علیرغم تمامی مشکلات و دستاندازیهای موجود بر تأمین خواستههای مشروع سیاسی و اقتصادی خود مصر بوده و تحت هیچ شرایطی حاضر به مصالحه و سازش نیستند؛ ازاینرو، مقامات سعودی باید بدانند که دیگر سیاست مداخله و سرکوب، جوابگوی خواستههای ملتها نیست. امروزه ملت یمن بعد از پشت سر گذراندن تجربه طولانی دیکتاتوری تحت رهبری واحد، برای تأسیس حکومت قانون و مردمی در تلاشند.
نظر شما