ایران و مناسبات انرژی با ترکیه

در آستانه سفر آتی رئیسجمهور به ترکیه، مروری بر مناسبات ایران با همسایه ترک خود حول محور انرژی، از اهمیت خاصی برخوردار است. سابقه روابط ایران و ترکیه در طول تاریخ کمابیش دوستانه بوده است. دو طرف به جایگاه و قدرت یکدیگر پی برده و علیرغم تلاشهای منطقهای، تلاش میکنند از فرصتهای همکاری بهرهمند شوند.
ایران و ترکیه بهعنوان دو قدرت برتر منطقه، از امکانات وسیع اقتصادی برخوردارند، اگرچه منافع، مصالح و اولویتهای دو دولت در سطح ملی ـ منطقهای و بینالمللی متفاوت است، اما منافع کلان دو کشور در توسعه همکاریهای اقتصادی است. اقتصاد درحال رشد ترکیه به بازارهای ایران نیازمند است و منافع کلان آن ایجاب میکند رابطهاش را با ایران نزدیکتر کرده و مبادلات تجاری و اقتصادی خود را با این کشور توسعه دهد.
ایران در حدود یکپنجم منابع گاز مورد نیاز ترکیه را تأمین میکند و با توجه به استراتژی آنکارا در کاهش وابستگی به منابع انحصاری گاز روسیه، ایران مهمترین گزینه برای تأمین نیازهای فزاینده ترکیه به انرژی محسوب میشود. بدینترتیب، اتخاذ تصمیمات بهینه در سطوح سیاسی، امنیتی و اقتصادی برای تنظیم روابط همکاریجویانه و نزدیک در حوزه انرژی نفت و گاز میان این دو کشور ضرورتی انکارناپذیر است.
هرچند درحالحاضر جهان ازنظر امنیتی چندان همگرا نشده، اما در سطح منطقهای دولتها آن اندازه به یکدیگر نزدیکند که نمیتوان امنیت آنها را جدای از یکدیگر درنظر گرفت. در سطح منطقهای امنیت جهانی و ملی بر یکدیگر تأثیر میگذارند و بسیاری از حوادث هم در آن رخ میدهد. تصویر کلی در محل تقاطع این دو سطح شکل میگیرد، یعنی قدرتهای جهان در سطح سیستمی یکدیگر را تحت تأثیر قرار میدهند و مجموعه وابستگیهای متقابل امنیتی نزدیک به هم در سطح منطقهای شکل میگیرد. ازنظر امنیتی، عبور خط لوله صادرات نفت و گاز کشورهای حوزه قفقاز از ایران، براساس اصل وابستگی متقابل، امنیت این کشورها را به امنیت ملی ایران پیوند خواهد زد و همسایگان ما ناچار خواهند شد در رفتارهای سیاسی خود ملاحظات امنیتی ایران را درنظر بگیرند. بهطور کلی، عبور لولههای نفت و گاز از ایران دو دستاورد بسیار مهم را بههمراه خواهد داشت:
1. افزایش ارزش ژئوپلیتیک ایران در قرن بیستویکم، با تسلط بر منابع نفتی دریای مازندران و خلیج فارس و تأثیرگذاری بر عرضهکنندگان و مصرفکنندگان نفت؛
2. ایجاد همگرایی منطقهای، اعتمادسازی، کاهش تهدیدهای امنیتی و وابستگی متقابل از راه لولههای نفت و گاز.
سند چشمانداز که مبنای سیاستگذاریهای ایران در عرصه بینالمللی نیز میباشد، نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران درنظر دارد تا سال 1404 (2025) جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقهای را کسب نماید و در این راستا، تعامل سازنده و مؤثر در روابط خارجی را محور سیاست خارجی خود قرار دهد. تحقق اهداف تعیینشده در سند چشمانداز مستلزم آن است که ایران نقش تعاملی و مشارکت فعال را در عرصه امنیت انرژی در سطوح دوجانبه، منطقهای و فرامنطقهای بر روابط خارجی خود حاکم نماید.
ترکیه میکوشد خطوط لوله نفت و گاز منطقه، از جمهوریهای آسیای میانه و آذربایجان به بازارهای غرب از این مسیر عبور کنند و با این عمل با یک تیر چند نشان میزند: اول اینکه گاز مورد نیاز مصرف داخل را تأمین میکند؛ دوم، قسمتی از هزینههای مصروف در بخش انرژی را ازطریق بهای ترانزیت خط لوله جبران میکند، و سوم اینکه اهمیت استراتژیک ترکیه را در منطقه افزایش میدهد.
هرچند آنکارا درنظر دارد تا سال ٢٠٢٣ حداقل ٣٠ درصد میزان تقاضای انرژی خود را بهوسیله منابع تجدیدپذیر تولید کند و برای رسیدن به این هدف، به ١٣٠ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد، ولی انرژیهای فسیلی همچنان نقش عمدهای ایفا میکنند. وزارت انرژی و منابع طبیعی ترکیه اخیراً اعلام کرد تقاضای نفت ترکیه تا سال 2020 بهطور میانگین به دو میلیون تن در سال افزایش خواهد یافت. تقاضای گاز ترکیه نیز تا سال 2017 بهطور میانگین یک میلیارد مترمکعب در سال افزایش خواهد داشت و از سال 2018 تا 2020 تقاضای گاز این کشور به دو میلیارد مترمکعب در سال افزایش مییابد.
چشمانداز استراتژیک ترکیه که استراتژی کلان این کشور را ترسیم میکند، در بحث انرژی اشاره میکند به اینکه امنیت عرضه انرژی نگرانی بسیار مهمی برای ترکیه بهشمار میرود. برایناساس، الزامات عرضه کافی و مقرونبهصرفه انرژی، افزایش سطوح سرمایهگذاری است، این سطوح عبارتند از: 1. تشویق سرمایهگذاری بیشتر بخش خصوصی در ظرفیت تولید اضافی، 2. سرمایهگذاریهای بخش عمومی برای تقویت و گسترش ظرفیت انتقال، و 3. سرمایهگذاریهای بخش عمومی در تولید جهت تأمین کمبودها میان سطوح مورد نیاز سرمایهگذاریها و سرمایهگذاری مورد انتظار از بخش خصوصی. همچنین با توجه به تأمین تقاضای درحال رشد انرژی در ترکیه به روشی کارا و پایدار، دولت باید استراتژی ملی انرژی خود را بهروز کند.
توافقات ایران و ترکیه در زمینه نفت و گاز بهطور کلی تحت تأثیر عزم دو کشور برای گسترش روابط خود در سالهای اخیر قرار گرفته است.
جمهوری اسلامی برای حرکت از مرحله صادرات خام انرژی بهسوی سرمایهگذاری، باید در بخشهای بالادستی نفت و گاز با استفاده از ساخت پالایشگاه، خطوط لوله، و فناوریهای برتر در رقابت با رقبای منطقهای در جهت جذب هرچه بیشتر کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز در تعامل انرژی با ایران تلاش کند. با توجه به برنامه گسترده توسعه ظرفیت تولید در کشورهای آفریقایی، خاورمیانه و حوزه خزر، این کشورها میتوانند بهعنوان بزرگترین تأمینکنندگان گاز طبیعی اروپا مطرح شوند. جمهوری اسلامی ایران بهدنبال آن است تا با اتکا به در اختیار داشتن دومین ذخایر گاز دنیا به بازیگری مطرح در بازارهای گاز طبیعی جهان تبدیل شود. ایران باید بتواند با آیندهنگری و سیاستی منطقی، ترتیبی اتخاذ نماید تا بتواند حداکثر ممکن مشارکت را در پروژههای بالادستی و انتقال گاز کشورهای حاشیه خزر بازی نموده و بتواند شرایطی را ایجاد نماید تا کشورهای منطقه بهویژه کشورهای شرق خزر، ایران را بهعنوان مسیر ترانزیت خود انتخاب نمایند و راهکارهایی برای همکاری با روسیه در زمینه انتقال گاز بیابد.
نظر شما