دیپلماسی آمریکا در قرن 21
هنری کیسینجر، برای هر محقق و پژوهشگر عرصه مطالعات بینالمللی نامی شناخته شده است. وزیر خارجهی اسبق آمریکا و نویسندهی کتابهای بیشمار در عرصهی مطالعات سیاست خارجی آمریکا و مسائل منطقهای و بینالمللی، در آخرین نوشتهی خود، ضمن بررسی روندهای سیاست خارجی آمریکا، منافع این کشور را در دورههای مختلف ارزیابی کرده و در نهایت، چالشها و تهدیدات پیش روی آن را برشمرده است.
کیسینجر در کتاب خود، در قالب چهار فصل منطقهی و سه فصل موضوعی، کلیهی مسائل خرد و کلان مرتبط با سیاست و روابط خارجی آمریکا را مدنظر قرار داده است. وی در فصل اول؛ با عنوان: «آمریکا در اوج» ضمن بررسی نگرشها و دیدگاههای کارگزاران سیاست خارجی، راهبردهای کلان آمریکا در سیاست خارجی و نظام بینالملل را مورد توجه قرار داده است.
فصل دوم؛ به منطقهی اروپا و آمریکا در سیاست خارجی آمریکا اختصاص یافته است. کیسینجر، در این فصل ضمن بررسی عوامل همگرایی دو سوی اقیانوس اطلس در دوران جنگ سرد، به عوامل همگرایی و واگرایی در دوران جدید میان آن دو توجه نموده و نسبت به ظهور گرایشهای واگرایانه در بخش اروپایی هشدار داده است و در نهایت، ضمن رد سیاست کنارهگیری از اروپا یا استیلا بر آن، سیاست همکاری برای انجام تعهدات جهانی را پیشنهاد نموده است.
کیسینجر، در فصل سوم کتاب به منطقه نیمکره غربی پرداخته و در آن بیشتر، مسائل کشورهای آمریکای لاتین را مورد توجه قرار داده است. در این میان؛ کشورهای کلمبیا، برزیل و مکزیک بیشتر مورد واکاوی قرار گرفته است. نویسنده، در این فصل به چالشهای آمریکا در نیمکره غربی؛ بهویژه مواد مخدر و حکومتهای مخالف با آمریکا پرداخته است.
در فصل چهارم؛ مسائل آسیا و بهویژه برخی کشورها؛ مانند: ژاپن، دو کره و چین مورد توجه و امعان نظر بیشتری قرار گرفته است. کیسینجر ضمن برشمردن چالشهای آمریکا در شبهجزیرهی کره و طرح دیدگاههای مختلف در مورد روابط آمریکا و چین، پیشنهادات خود را درباره سیاستهای آینده آمریکا در زمینهی کشورهای مزبور مطرح و ضمن طرفداری سرسختانه از روابط معقول با چین، نسبت به دیدگاههای افراطی علیه چین انتقاد کرده است. نویسنده، در خصوص شبه جزیرهی کره به سیاستهای مماشاتگونهی کلینتون نسبت به کره شمالی انتقاد نموده است.
فصل پنجم؛ به خاورمیانه و آفریقا اختصاص یافته است که در این میان، مسئلهی صلح خاورمیانه و نیز عراق بیشترین توجه نویسنده را معطوف خود کرده است. کیسینجر، نسبت به صلح خاورمیانه؛ ضمن غیرعملی دانستن توافقات گذشته، راهحلهای خود را بهطور مبسوط ارائه کرده است و درباره عراق، ضمن بررسی گزینههای مختلف، از گزینهی برکناری صدام حمایت کرده است. نویسنده، در مورد ایران ضمن برشمردن مجموعهای از اتهامات علیه جمهوری اسلامی ایران، به اندک بودن اختلافات دو کشور تأکید نموده و معتقد است که ایران و آمریکا دارای اختلافات اندکی هستند.
در فصل ششم؛ جهانی شدن و مسائل مرتبط با آن بهویژه نظام مالی جهان، بحرانهای مالی و اقتصادی کشورهای مختلف و روند جهانی شدن؛ و منافع و چالشهای آمریکا مورد توجه قرار گرفته است.
در فصل هفتم؛ با عنوان «صلح و عدالت» سه مکتب فکری که شالوده و اساس سیاست خارجی آمریکا را شکل دادهاند، از لحاظ تاریخی و نظری مورد بررسی قرار گرفتهاند.
کیسینجر، در کتاب خود مسائل را بر اساس گرایشهای فکریاش که مبتنی بر «منافع محوری» در سیاست خارجی است؛ دستهبندی و بررسی کرده است. وی، در این کتاب ضمن مطالعهی سیاست خارجی آمریکا؛ با جهتگیریهای مختلف، سیاست خارجی دولتهای این کشور را در دورههای مختلف نیز مورد ارزیابی قرار داده است و در این میان، بیشترین انتقاد را نسبت به سیاست خارجی دولت کلینتون داشته و از سیاست خارجی دولتهای جمهوریخواه طرفداری بیشتری نموده است.
کتاب «دیپلماسی آمریکا در قرن 21» که مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی تهران آن را ترجمه و تنظیم کرده است؛ از جمله منابعی است که به تفصیل و از زوایای مختلف، سیاست خارجی آمریکا و در کنار آن، مسائل و چالشهای مهم مناطق و کشورهای گوناگون را مورد بررسی قرار داده است. علاقهمندان و محققان مطالعات بینالملل و مسائل آمریکا با مطالعهی این کتاب میتوانند اطلاعات مناسبی درباره روند سیاست خارجی آمریکا از گذشته تا به حال، منافع و چالشهای آن، دورنمای سیاست خارجی آمریکا در مورد مناطق و موضوعات مختلف و چالشهای مناطق و کشورهای مختلف به دست آورند. امید است؛ تجدید چاپ این کتاب به همراه سایر عناوین منتشره از سوی مؤسسه تهران در خصوص مسائل آمریکا؛ بتواند مورد استفاده علاقهمندان و کارشناسان این حوزه قرار گیرد.
جامع و مانع وجود ندارد. بذل عنایت خوانندگان گرامی از طریق ارائه نقدها و نظریات حتماً در رفع نقائص، افزایش غنا و تکمیل شدن محتوای این اثر مؤثر خواهد بود.
نظر شما