ایران، انتخابات فرانسه و آینده پر ابهام اتحادیه اروپایی


ایران، انتخابات فرانسه و آینده پر ابهام اتحادیه اروپایی



یکشنبه 7 خرداد 1396




وضعیت اتحادیه اروپایی در شرایطی غیرعادی قرار دارد. رشد روزافزون ملی‌گرایی و پوپولیسم، مقاومت گفتمانی در مقابل جهانی شدن، خطر تروریسم بین‌المللی، مسئله پناهندگی و مهاجرت، بحران‌های اقتصادی و ... باعث شده تا تقریبا نتوان تحلیلی خوشبینانه از آینده اتحادیه اروپایی ارائه داد. پیروزی مکرون در انتخابات فرانسه به عنوان یکی از کشورهای مهم اتحادیه اروپایی دلیلی برای نادیده گرفتن رویکردهای ضد مهاجرتی، ضد جهانی شدن و افزایش روزافزون رویکرد چپ‌های رادیکال که حدود 40 درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند‏ نیست.

اما سؤال اینجاست که انتخابات فرانسه چه چشم‌اندازی را در مقابل اتحادیه اروپایی قرار می‌دهد؟ در ادامه اینکه در این چشم‌انداز آینده رابطه ایران و اتحادیه اروپایی به چه شکل خواهد بود؟ در پاسخ به این سؤال می‌توان گفت که با توجه به سیاست‌ها و شعارهای انتخاباتی مکرون، به‌نظر می‌رسد وی با کسب جایگاه ریاست جمهوری فرانسه تلاش دارد ضمن تقویت نگاه بین‌المللی و دید مثبت به هویت جمعی اتحادیه اروپایی‏، از کشورهای اروپایی دعوت کند تا با پیوستن به مناسباتی فراگیر در قالب همکاری و همگرایی اقتصادی و سیاسی بیشتر، جایگاه مدیریتی این اتحادیه را در جامعه بین‌الملل تقویت کند.


این انتخابات می‌تواند آینده فرانسه، اتحادیه اروپایی‏، ناتو، روابط فراآتلانتیکی و همچنین چشم‌انداز سیاست و هویت جامعه بین‌المللی را تحت تاثیر قرار دهد. دراین‌میان پنج موضوع اصلی را برای طرح این ادعا می‌توان مورد بررسی قرار داد.
 
1. اتخاذ سیاست مناسب درقبال رد جایگاه ناتو توسط آمریکا
انکار جایگاه ناتو و رأی به منسوخ شدن آن ازسوی ترامپ یکی از نگرانی‌های عمده اتحادیه اروپایی با محوریت فرانسه خواهد بود. اتحادیه‌ای که از ابتدا هویت امنیتی گره خورده‌ای با آمریکا داشته و الان خود را در حالت تنهایی استراتژیک می‌بیند. تردید در اهمیت و جایگاه ناتو چالش‌های امنیتی کوتاه‌مدت و بلندمدتی برای اتحادیه دارد که تنها راه رفع کردن آنها همکاری نزدیک کشورهای محوری اتحادیه مانند لهستان، آلمان و فرانسه در زمینه‌های دفاعی ـ امنیتی است. 

2. چالش‌های اقتصادی و تردیدها در اتحادیه اروپایی

بعد از بحران‌های اقتصادی سال 2008 هنوز بخش‌های زیادی از اتحادیه با بحران‌های اقتصادی روبرو هستند. دراین‌میان، سیاست‌های حمایتی آلمان از اتحادیه اروپایی دراین‌زمینه با تردیدهای زیادی روبه‌رو شده است. فرانسه نیز با اقتصاد خسته و کند خود نمی‌تواند به تنهایی مدیریت موفقی از راهبرد این اتحادیه برای حفظ یورو داشته باشد. این دورنما زمانی تاریک‌تر می‌شود که مخالفت ترامپ با طرح توافقامه تجارت آزاد آمریکا و اتحادیه اروپا (TTIP) را به آن اضافه کنیم. امکان فعال شدن محور اقتصادی چین ـ اتحادیه اروپایی یکی از اهرم‌هایی است که می‌توان ترامپ را به بازبینی سیاست‌هایش درقبال این توافق‌نامه وادار کند؛ زیرا برهم ریختن معادلات اقتصادی جهان درحالی که چین نقش رهبری اقتصاد دنیا را بر عهده بگیرد، تهدید مشترکی است که آمریکا نمی‌تواند به آسانی از کنار آن بگذرد.

3. آینده رابطه محور فرانسه آلمان با توجه به خروج بریتانیا

محور آلمان ـ فرانسه ـ انگلیس بعد از دهه 50 میلادی (1958) با همکاری نزدیک در عرصه‌های مختلف جهت‌گیری‌های اصلی اتحادیه را مشخص کرده است. دراین‌میان خروج بریتانیا ازیک‌سو و بی‌میلی آلمان به بر عهده گرفتن مسولیت بیشتر در اتحادیه اروپا آینده جهت‌گیری‌های این اتحادیه را دچار ابهام کرده است. آنچه می‌تواند نقطه امید حفظ این محور باشد، افزایش مبادلات چهارده‌میلیارد یورویی فعلی تجاری اقتصادی دو کشور است. افزایش این مبادلات می‌تواند پیوند تنگاتنگ قبلی را حفظ کند.  نکته دیگر این محور جهت‌گیری اقتصادی ـ سیاسی انگلستان بعد از خروج کامل از اتحادیه اروپایی است که می‌تواند شکل اصلی این محور را نمایان کند.

4. اتخاذ رویکرد رسمی در موازنه آمریکا- روسیه‎؛ اکراین و تحریم‌های روسیه

جایگاه بحران اکراین و تهدید روسیه در مناظرات انتخاباتی فرانسه بسیار پررنگ بود. اگرچه موضع لوپن نزدیکی به روسیه و تعامل با این کشور بود؛ اما در مقابل رویکرد مکرون گفت‌وگوی نزدیک با روسیه برای حل مسئله اکراین بوده است. دراین‌میان بی‌اعتنایی ترامپ به همکاری در مدیریت چالش‌های روسیه در اروپای شرقی‎، رابطه روسیه ـ اتحادیه اروپایی را از حالت موازنه خارج خواهد کرد. این نامتوازنی به شکلی خواهد بود که اتحادیه را برای کاستن از تهدیدهای روسیه، به امتیازدهی به‌خصوص درزمینه کاستن از تحریم‌ها وادار می‌کند. توانایی مکرون در متقاعد ساختن آمریکا برای احیای نقش فعال در استراتژی‌های دفاعی می‌تواند روزنه کوچکی برای آینده اتحادیه اروپایی باشد.

5. جایگاه اتحادیه اروپایی در جامعه بین‌المللی با تمرکز بر مدیریت بحران‌های بین‌المللی
غرب آسیا و بحران‌های مداوم به‌خصوص سوریه، عراق، لیبی تأثیر مستقیمی بر وضعیت امنیتی اتحادیه اروپایی دارد. مدیریت این بحران‌ها در کنار حفظ برجام به‌عنوان مهم‌ترین دستاورد بین‌المللی، نیازمند افزایش تلاش این اتحادیه  برای همسو کردن بازیگران بین‌المللی است. ازسوی‌دیگر موضوع رشد چین و تعاملات آینده این اتحادیه اروپایی با چین و همچنین منازعه آمریکا و کره شمالی از دیگر موضوعاتی است که می‌تواند ابهاماتی را روبروی نقش مدیریتی اتحادیه اروپایی قرار دهد. پیروزی مکرون با سیاست کمک به روسیه برای گرفتن تصمیات بهتر در مورد بحران اکراین همراه با جنبه تشویقی کم کردن تحریم‌ها می‌تواند جایگاه مدیریتی این اتحادیه را تقویت کند.

ایران و آینده اتحادیه اروپایی

آینده رابطه ایران با اتحادیه اروپایی را می‌توان در راهبردهای منطقه‌ای و بین‌المللی به‌طور خلاصه این‌گونه اشاره کرد:

ـ ایران می‌تواند در زمینه‌هایی مانند امنیت مرزها (ایران یکی از بزرگ‌ترین میزبانان مهاجرین و پناهجویان است)، قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، ضد تروریسم، مسائل زیست محیطی، جلوگیری از اشاعه تسلیحات با توجه به وجود کشورهای ورشکسته در منطقه و بیان کلی‌تر جلوگیری از سرایت بحران، همکاری استراتژیک برای اتحادیه اروپایی باشد.


ـ در این چشم‌انداز وضعیت مطلوب برای ایران این است که اتحادیه اروپایی با نگاه اروپا و اتحادیه محوری مکرون هرچه بیشتر تقویت شود تا در کنار آلمان نقش اصلی را برای موازنه کردن بد عهدی‌ها و فشارهای آمریکا ایفا کند. وضعیت مطلوب برای اتحادیه اروپایی، اما تثبیت توافق برجام با ایران و نزدیکی هرچه بیشتر به این کشور به‌عنوان آلترناتیو انرژی در بلند‌مدت است. 


ـ دسترس اقیانوسی ایران می‌تواند مزیت‌های اقتصادی زیادی برای اتحادیه داشته باشد و اروپا را به‌لحاظ دسترسی به آسیای جنوب شرقی‏ و جنوب آسیا، صاحب جایگاه استراتژیک کند. ازطرفی‌دیگر ادغام ایران با اقتصاد و مناسبات ثبات بخش اتحادیه اروپایی می‌تواند جایگاه این کشور را در نظام بین‌الملل ارتقاء دهد.


نکته پایانی اینکه ایران باید ضمن تقویت موضع هویت جمعی ـ سیاسی اتحادیه اروپایی، تلاش کند موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک خود را در منطقه غرب آسیا برای اروپاییان بازنمایی کند. ایران با تقویت گفتمان اروپایی در عرصه روابط خارجی و اقتصادی می‌تواند رهبری اتحادیه اروپایی (فرانسه ـ آلمان) را تقویت و از آن به‌عنوان نیروی سوم در مقابل آمریکا استفاده کند.