اخوان‌المسلمین و سیر تحولات سیاسی آینده مصر


اخوان‌المسلمین و سیر تحولات سیاسی آینده مصر

 
یکشنبه 28 اسفند 1390
 
 

بی‌شک اخوان‌المسلمین را می‌توان یکی از تأثیرگذارترین بازیگران عرصه سیاسی مصر دانست. این گروه که در سال 1928 تأسیس گردیده، آرمان خود را براساس تأسیس یک حکومت اسلامی بنا نمود، بدین معنا که «شریعت» محور و مبنای هرگونه قانون‌گذاری باشد و نهادهای حکومتی نیز در این چارچوب عمل نمایند. اخوان امروزه نیز پس از وقوع انقلاب 25 ژانویه 2011 و نقش‌آفرینی گسترده خود در فرآیند انقلاب به‌ویژه در رقابت‌های پارلمانی همچنان سیاست خود را پیشبرد حرکتی جهانی و اسلامی می‌داند که در راه رسیدن به آرمان‌های اسلامی تلاش می‌کند.


اما باید گفت اخوان در خصوص آینده روند سیاسی خود در مصر هم در داخل این کشور و هم در روابط با سایر کشورها به‌ویژه ایالات‌متحده با مسائل گوناگونی دست به گریبان است. در بحث از مسائل داخلی باید اختلاف‌نظر میان چهره‌های جدید این جنبش با نسل گذشته اشاره کرد. در حالی‌که نسل گذشته این جنبش خواهان حفظ نقش اجتماعی اخوان و فعالیت محتاطانه در عرصه سیاسی هستند، نسل جدید به دنبال حضور جدی‌تر در حوزه سیاست هستند. مسئله دیگر اخوان شکل‌گیری گروه‌های جدید اسلام‌گرایی چون «النهضة» در مصر است که خواهان حاکمیت احکام شرعی در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی هستند، ضمن این که در اخوان نیز عضویت ندارند. از دیگر مسائل پیش‌روی آنها عدم مرزبندی شفاف این گروه با گروه‌های چپ ـ سکولار و ملی‌گرا و همچنین فاصله اختلافات قومی، مذهبی میان مسلمانان و مسیحیان قبطی است و این موضوع که علاقه آنها به افزایش حقوق اقلیت‌ها در عمل به چه صورت خواهد بود، از دغدغه‌های فکری آنها است. مسئله دیگر برای اخوانی‌ها نحوه کنار آمدن با شورای عالی مسلح در این کشور است که هم‌اکنون کنترل اوضاع را در دست دارند. اخوانی‌ها با این شورا روابط نزدیکی دارند و نمی‌توانند آنها را نادیده بگیرند اما از سوی دیگر معترضین میدان التحریر خواستار کناره‌گیری هرچه سریع‌تر آنها از عرصه سیاسی هستند.


اما در عرصه بین‌المللی بحران دیپلماتیک جدی در روابط مصر و ایالات‌متحده در حال وقوع است. پس از نقش‌آفرینی اخوان‌المسلمین در مصر، جامعه بین‌المللی با یک پرسش اساسی مواجه گردید که آیا اخوان تبدیل به یک طالبان جدید در مصر خواهد شد یا مانند یک حزب معتدل مذهبی عمل خواهد کرد؟ آیا ادامه‌دهنده سیاست‌های رژیم مبارک در قبال تعهدات بین‌المللی مصر خواهد بود یا اینکه بر اساس ارزش‌های خود، بر خلاف آن تعهدات عمل خواهد کرد؟


آنچه روشن است اخوان‌المسلمین بعد از مبارک به یک بازیگر قوی در عرصه سیاسی مصر تبدیل شده و به‌زودی بر این کشور مسلط خواهد شد. با وجود این که این احتمال که اخوان‌المسلمین مانند القاعده عمل کند یا مبادرت به جنگ با اسرائیل نماید اغراق‌آمیز است، ولی استقرار دولت اخوان‌المسلمین می‌تواند در طیف وسیعی از موضوعات برای آمریکا ناخوشایند باشد.


اخوان یک گروه کاملاً سازمان‌یافته است و از این طریق می‌تواند بر سایر رقبای خود غلبه کند. معمولاً در بخش‌هایی از خاورمیانه که در آن انتخابات آزاد برگزار می‌شود ترکیب مردمی بودن در کنار سازمان‌یافته بودن می‌تواند در خدمت احزاب اسلام‌گرا باشد. اخوان‌المسلمین از جمله منتقدین سرسخت عملیات‌های نظامی آمریکا در منطقه و خواستار کاهش همکاری‌های نزدیک نظامی ایالات‌متحده با مصر است. اگرچه اقدامات شدیدی مانند بستن کانال سوئز به روی حمل و نقل دریایی آمریکا از سوی آنها بعید به نظر می‌رسد، اما در صورت بروز بحران در روابط دو کشور، مصر دسترسی نیروهای آمریکایی به منطقه را محدود خواهد کرد. از دیگر مباحث مطروحه میان دو کشور، ارائه کمک‌های نظامی سالانه آمریکا به مصر است. به‌طور کلی روابط ایالات‌متحده با مقام متحدانش در سراسر جهان بر اساس موافقتنامه‌های نظامی تنظیم می‌گردد؛ همچنان که همکاری‌های نظامی، هسته اصلی روابط آمریکا و بیشتر کشورها از بعد از جنگ جهانی اول بوده است. روابط نظامی آمریکا با مصر نیز از زمان امضای پیمان کمپ‌دیوید در سال 1978 که تلاشی برای حفظ صلح منطقه به نفع اسرائیل بود، آغاز گردید. در دهه 1990 نیز ایالات‌متحده کمک‌های اقتصادی به مصر را کاهش داد اما حمایت‌های مالی نظامی همچنان بدون تغییر ادامه یافت. این همکاری با گسترش نقش نظامی آمریکا در خاورمیانه در طول جنگ اول و دوم خلیج فارس و سپس اشغال عراق بیشتر شد. از سوی دیگر هماهنگی نظامی مصر با ناتو نیز افزایش یافت چرا که همکاری با ناتو پیش‌شرط تداوم همکاری آمریکا بود، در نتیجه این همکاری‌ها، احتمال مقابله با اسرائیل نیز متوقف شد. اما پس از انقلاب 25 ژانویه، تداوم همکاری نظامی آمریکا با مصر به یک سؤال بزرگ تبدیل شده است. از زمان وقوع انقلاب مصر این امر بر همگان روشن گردید که آمریکا بر حفظ روابط قدرت خود با مصر تأکید دارد. از زمان انتقال قدرت به شورای عالی نیروهای مسلح، فرماندهان ارشد نظامی آمریکا به‌طور مداوم از قاهره بازدید به عمل آورده‌اند و علاقه خود را به برقراری ارتباط با حکومت جدید مصر نشان داده و خواستار تعمیق روابط خود با اخوان بوده‌اند و حمایت خود را از حزب آزادی و عدالت در جریان انتخابات پارلمانی این کشور اعلام داشته‌‌اند، انتخاباتی که سرانجام منجر به کسب اکثریت کرسی‌های مجلس توسط اخوان‌المسلمین گردید. این امر با توجه به قابل پیش‌بینی بودن موفقیت اخوان طبیعی به نظر می‌رسد. از سوی دیگر ظهور گروه‌های مدنی نیز در این دوره گذار به‌طور فزاینده‌ای گسترش یافته و آمریکا با توجه به شعار ترویج ارزش‌های دموکراسی‌خواهی در مصر، از طریق این گروه‌ها سعی در اعمال نفوذ در تحولات آینده مصر داشته است. همچنین با توجه به اعلان واگذاری قدرت به غیرنظامیان از سوی شورای عالی نیروهای مسلح در ژوئن سال جاری، آمریکاییان برقراری و حفظ روابط نظامی با مصر را جهت تضمین حضور خود کافی نمی‌دانند و لذا با سرمایه‌گذاری بر روی برخی از افراد وابسته به سازمان‌های غیردولتی و در ظاهر برای جلب اطمینان از تداوم روند دموکراسی در مصر وارد عمل شدند. به نظر می‌رسد این اقدامات آمریکا بیشتر برای مدیریت تحولات بعدی مصر و انتقال آن به مجاری مورد علاقه آنها می‌باشد.


در بحث سیاست‌های مبارزه با تروریسم آمریکا، مصر زمان مبارک برای آمریکا یک شریک حیاتی تلقی می‌گردید. این مسئله بدلیل نزدیکی رژیم مبارک با عناصر جهادی بود. اما سیاست اخوان همواره بر اساس سرکوب گروه‌های وابسته به القاعده در مصر بوده است. رهبران القاعده اخوان‌المسلمین را به دلیل کنار نهادن اصل جهاد و دخالت در روند سیاسی حاکم بر مصر سرزنش می‌کنند. به نظر می‌رسد موفقیت اخوان در به قدرت رسیدن، موجب بی‌اعتباری خط‌مشی القاعده گردیده چرا که آنها بر این عقیده‌اند که جهاد تنها راه رسیدن به موفقیت است در حالی که اخوان از جهاد اجتناب ورزیده و در طول سالیان گذشته همواره سعی کرده‌ از طریق رقابت‌های سیاسی وارد عرصه قدرت شود.


در هر حال به نظر می‌رسد اخوان از اهداف آمریکا در منطقه حمایت نخواهد کرد، همچنان که آنها صراحتاً پیمان صلح با اسرائیل را زیر سؤال می‌برند و برخی از رهبران آنها به‌وضوح اظهارات ضدیهودی دارند. با این حال ایالات‌متحده و جامعه بین‌الملل به پایبندی اخوان به تعهدات سابق مصر امیدوارند. این امیدواری در شرایطی رخ می‌دهد که اخوان تلویحاً از برخی از مخالفین اسرائیل از جمله حماس نیز حمایت نموده است.


در مجموع و در یک جمع‌بندی می‌توان گفت شرایط سیاسی مصر بسیار نامشخص است و نمی‌توان به جرأت گفت که یک گروه قدرتمند مانند اخوان‌المسلمین در چند سال آینده آیا همچنان با قدرت در صحنه سیاسی حضور خواهد داشت یا این‌که تنها یک نقش حاشیه‌ای برعهده خواهد گرفت؛ اما بی‌شک در عرصه بین‌المللی ایالات‌متحده با توجه به اعلان سیاست‌های اغلب خصمانه این گروه نسبت به خود وقوع بحران‌هایی را در روابط خود با مصر پیش‌بینی می‌کند.