توافق هسته‌ای ایران و تشدید اختلافات آمریکا و اسرائیل


توافق هسته‌ای ایران و تشدید اختلافات آمریکا و اسرائیل

 
سه شنبه 19 آذر 1392
 
 

بعد از چند دور مذاکرات فشرده و نفس‌گیر، ایران و کشورهای 1+5 توانستند به توافق‌نامه موقت در‌خصوص برنامه هسته‌ای ایران دست پیدا کنند. هرچند طرفین مذاکره در‌خصوص توافق حاصل شده ابراز خرسندی نمودند اما حصول این توافق چند مخالفت جدی را در‌پی داشت. مهمترین این مخالفت‌ها از سوی نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل ابراز شد.
وی دستیابی به این توافق را «اشتباه تاریخی» خوانده و آن را یک پیروزی برای ایران در برابر غرب قلمداد نمود. این دیدگاه، سرآغاز تشدید اختلافاتی شده است که به گفته ناظران، یکی از مهمترین بحران‌ها در روابط آمریکا- اسرائیل به‌شمار می‌رود. البته باید این اختلاف و بحران شکل گرفته را به روابط دولت اوباما و اسرائیل محدود نمود. چرا که اسرائیل دارای قدرت و نفوذ زیادی در درون هیأت حاکمه آمریکایی است.
اسرائیل و تکرار تاریخ
مخالفت نخست وزیر اسرائیل با سیاست‌های آمریکا در منطقه برای اولین‌بار نیست که رخ می‌دهد. اما شدت و دامنه این مخالفت آنقدر گسترده است که تنها حادثه و سناریو مشابه آن را رویداد سال 1981 می‌دانند که به رویداد «ریگان یا بگین» معروف شد.
در‌این‌سال آمریکا با عربستان سعودی قرارداد فروش سیستم‌های راداری هشدار و کنترل سریع آواکس منعقد کرده بود. مناخیم بگین نخست وزیر اسرائیل با این قرارداد به‌شدت مخالف بود و آن را تهدیدی علیه امنیت ملی خود قلمداد می‌کرد.
دوئل ریگان و بگین تداوم داشت تا اینکه ریگان به پیروزی رسید و این تجهیزات را به عربستان فروخت. اینک بر‌اساس این رویداد، ناظران از تکرار تاریخ سخن گفته و از دوئل «اوباما- بی‌بی» سخن می‌گویند. نکته جالب این دو ماجرا آن است که عربستان در سناریو اولی، تهدید امنیت ملی اسرائیل قلمداد شده اما در سناریو دوم، ریاض متحد دوفاکتو اسرائیل علیه ایران قلمداد می‌شود.
مذاکرات ژنو و تشدید بحران در روابط دولت اوباما و اسرائیل
واقعیت آن است که توافق هسته‌ای با ایران، سرآغاز تنش در روابط بین آمریکا و اسرائیل نبوده بلکه تنشِ از پیش موجود را تشدید نموده است. این تنش از زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شروع شده بود. اسرائیل مخالف روی کار آمدن فردی از حزب دموکرات در آمریکا بود چرا که با جمهوری‌خواهان بهتر می‌توانند روابط خود را مدیریت کنند. به همین دلیل هم اوباما تلاش زیادی به خرج داد تا یهودیان را قانع سازد که به ایده و آرمان یهودیان و اسرائیل متعهد است و این تعهد خدشه‌بردار هم نیست.
این اختلافات در برهه‌های مختلف زمانی خود را نشان می‌داد. اما مذاکرات هسته‌ای ایران بعد از روی کار آمدن دولت جدید در ایران، تمایل واشنگتن به دیپلماسی و دوری گزیدن از راهکار نظامی باعث شد که روابط دو‌طرف دچار مشکلاتی گردد.
برای کارشکنی در راه مذاکرات، نتانیاهو با اعضاء و رهبران فدراسیون یهودیان آمریکای شمالی ملاقات نموده و از آنها خواست که در مقابل تلاش‌های اوباما برای رسیدن به توافق دیپلماتیک با ایران بایستند. نتانیاهو به این اقدام بسنده نکرده و با اعضای کنگره آمریکا، روسای جمهور چین، فرانسه و روسیه مذاکره نموده و با رسانه‌های انگلیسی و آلمانی نیز مصاحبه نمود و برای شکست مذاکرات از هیچ تلاشی فروگذار نکرد.
علاوه بر نتانیاهو، بنت، وزیر اقتصاد اسرائیل نیز تلاش بسیار زیادی انجام داد تا تلاش‌های اوباما به شکست بیانجامد. رسانه‌ها اعلام داشتند که وی به صورت چهره به چهره با اعضای کنگره آمریکا ملاقات نموده و آنها را به مقابله با تلاش‌های دیپلماتیک اوباما و اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران ترغیب نموده است.
دامنه این تحرکات دیپلماتیک آنقدر گسترده بود که روزنامه وال‌استریت ژورنال در‌خصوص تلاش‌های اسرائیل برای به شکست کشاندن مذاکرات هسته‌ای نوشت که این اقدامات دخالت در امور داخلی آمریکا هستند. نشریه فارین پالیسی هم در‌این‌ارتباط نوشت که وزیر اقتصاد اسرائیل و سفیر آن در واشنگتن همراه با رئیس ایپک در کپیتال هیل در تلاش هستند تا اعتبار دولت اوباما را به چالش بکشند.
البته باید توجه داشت که نفوذ و قدرت گروه‌ها و نهادهای یهودی در آمریکا آنقدر زیاد است که مقامات اسرائیلی از ریسک به‌ خطر افتادن روابط میان دو متحد استراتژیک واهمه‌ای نداشته باشند. این مخالفت‌ها آنقدر تشدید شد که جان کری ناچار شد قبل و بعد از مذاکرات، با نتانیاهو دیدار و مذاکره داشته باشد. اوباما هم ناگزیر از مذاکره با نتانیاهو در‌این‌خصوص شد. حتی چند روز پس از امضاء توافق‌نامه ژنو، روزنامه واشنگتن پست در تاریخ 30 نوامبر گزارش داد که اوباما از نتانیاهو خواسته است از مخالفت علنی با این توافق‌نامه پرهیز نماید و برای رفع اختلاف در‌اینباره و برای به توافق رسیدن در‌خصوص چگونگی مذاکره با ایران برای دستیابی به توافق نهایی، گروهی از کارشناسان اسرائیلی به واشنگتن سفر کنند و با کارشناسان آمریکایی مذاکره نمایند و به راه‌حلی در‌این‌خصوص دست پیدا کنند.
نتانیاهو و مخالفانش
مقامات اسرائیلی به همراه مقامات عربستانی از معدود رهبرانی هستند که از توافق ژنو ناراضی هستند و علیه آن موضع گرفته‌اند. اما جالب اینجاست که در بین مقامات اسرائیلی نیز اختلاف وجود دارد. به عنوان مثال، رئیس جمهور و رئیس پیشین اطلاعات اسرائیل نسبت به این توافق تاحدودی خوشبین هستند. حتی ایهود اولمرت نخست وزیر سابق اسرائیل نیز سیاست‌های نتانیاهو را در‌این‌زمینه رد نموده است. واقعیت آن است که انزوای حداکثری ایران در منطقه، گزینه مطلوب نتانیاهو است. اما به اذعان کارشناسان امر، تلاش برای قربانی نشان دادن اسرائیل، برنده دانستن ایران و محکوم کردن توافق قدرت‌های بزرگ با ایران، به انزوای خود اسرائیل در این مسأله انجامیده و حتی رسانه‌های اسرائیلی نیز به شدت از نتانیاهو انتقاد کرده‌اند.
نتانیاهو در تلاش است با استفاده از راهکارهای مختلف، افکار عمومی و نخبگان، مخصوصاً مردم و نخبگان آمریکا را با خود همراه سازد. مرور دیدگاه او در این زمینه می‌تواند بسیار روشنگر  باشد. نتانیاهو در سال 2001، درحالیکه تصور می‌کرد سخنانش ضبط نمی‌شود، چنین گفته بود:
«آمریکا را خوب می‌شناسم. می‌توان به راحتی مسیر آن را تغییر داد. . هشتاد درصد مردم آمریکا از ما حمایت می‌کنند.»
تلاش برای دستکاری افکار نخبگان و مردم آمریکا می‌تواند برای نتانیاهو مفید باشد. اما آمار ارائه شده حاصل از نظر‌سنجی‌های اخیر برای او ناامید کننده است.چرا که بر‌اساس آمارهای گزارش شده، اغلب مردم آمریکا طرفدار دیپلماسی هستند. جالب‌تر آنکه جوانان آمریکایی، بیشتر از دیگر اقشار جامعه با سیاست‌های اسرائیل در‌قبال ایران مخالف هستند.
بروس استاکس اخیراً در نشریه فارینپالیسی نوشته است که 64 مردم آمریکا معتقدند غربی‌ها باید از تحریم‌های خود علیه ایران بکاهند. همچنین بر اساس نظرسنجی که اخیراً توسط واشنگتن پست و شبکه ای بی سی انجام شده است، 72 درصد دموکرات‌ها و 57 درصد جمهوری‌خواهان از توافق هسته‌ای با ایران حمایت می‌کنند.

دلایل بحران در روابط آمریکا و اسرائیل
با توجه به شرایط پیش آمده منطقه‌ای باید توجه داشت که توافق هسته¬ای ایران و قدرت‌‌های بزرگ، تنها بخشی از دلایلی است که بحران در روابط تل‌آویو و واشنگتن را بوجود آورده‌اند. از جمله این دلایل می‌توان به این موارد اشاره داشت:
- سیاست خاورمیانه‌ای اوباما
جرج بوش تمرکز سیاست خارجی خود را خاورمیانه قرار داده بود و در این منطقه نیز اسرائیل متحد استراتژیک آن بوده و منافع اسرائیل به خوبی تأمین می‌شد؛ اما اوباما تمرکز خود را به آسیای جنوب شرقی تغییر داده و همین امر هم نگرانی اسرائیل را به‌دنبال داشته است.
- سیاست واشنگتن در‌قبال سوریه
اسرائیل به همراه عربستان و چند ریزکشور منطقه، خواهان اقدام نظامی علیه دولت بشار اسد بودند؛ اما اولویت دادن به دیپلماسی در قبال سوریه، این کشورها را در موضع ضعف قرار داده و نگرانی آنها در‌خصوص تداوم نفوذ ایران در منطقه را تشدید کرده است.

- ترس از تثبیت هژمونی ایران در منطقه
نتانیاهو به خوبی آگاه است که انتقادات زیادی در آمریکا نسبت به تعهدات حداکثری واشنگتن نسبت به متحدانش در جریان است و دولت اوباما برای کاستن از این تعهدات تحت فشار است. از طرف دیگر، آمریکا برای حل بحران‌های منطقه‌ای به ایران نیاز دارد. بنابراین تل آویو نگران آن است که تداوم این روند باعث بهبود در روابط تهران- واشنگتن شده و هژمونی ایران در منطقه پذیرفته و تثبیت شود.
- مشکلات داخلی
اسرائیل در سال‌های اخیر با انبوهی از مشکلات داخلی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی روبروست. بنابراین برجسته ساختن یک موضوع خارجی میتواند تمرکز منتقدان به این مسائل را به موضوع دیگری جلب نماید.
- انتقادات آمریکا در زمینه سیاست اسرائیل در قبال صلح
مقامات آمریکا مکرراً در زمینه شهرک سازی از اسرائیل انتقاد نموده و خواستار توقف آن شده‌اند. همچنین از مقامات اسرائیلی خواسته‌اند برای رسیدن به صلح به وظایف خود عمل کرده و خویشتن‌داری بیشتری از خود نشان دهند. این انتقادات باعث شده است دولت نتانیاهو رویه تهاجمی در قبال دولت اوباما گرفته و آن را تحت فشار قرار دهد.
نتیجه آنکه، توافق ژنو، بحران از قبل موجود در روابط تل‌آویو- واشنگتن را آشکارتر، گسترده‌تر و عمیق‌تر نمود. این بحران نشان داد که مردم و نخبگان آمریکا دیگر تحت تأثیر سیاست ایران‌ هراسی اسرائیل و گروه‌های یهودی نیستند. حتی این احتمال نیز شکل گرفته است که آمریکا در قبال تعهدات خود در برابر اسرائیل بازنگری نماید.