نگاهی به نشست اخیر شانگهای و چرایی عدم عضویت ایران
نگاهی به نشست اخیر شانگهای و چرایی عدم عضویت ایران
مصاحبه با دکتر جهانگیر کرمی،
یکشنبه 13 تیر 1395
نشست سران سازمان همکاری شانگهای در تاشکند پایتخت ازبکستان روز جمعه هفته گذشته با حضور هیئت ایرانی به سرپرستی محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه بهعنوان عضو ناظر برگزار شد. با حضور استاد دانشگاه و کارشناس مسائل روسیه درخصوص برگزاری این نشست و دلایلِ در دستورکار قرار نگرفتن عضویت دائم ایران در نشست تاشکند به گفتوگو نشستیم.
وی از مخالفتهای برخی کشورهای منطقهای با عضویت ایران در این نشست میگوید، هرچند که معتقد است این دلایل یکسری حدس و گمانها و تحلیلهایی است که مطرح میشود. همچنین معتقد است دستورکار قرار نگرفتن پرونده ایران خیلی هم موضوع جدیای نیست و نباید به این موضوع دامن زد؛ شاید دلایلی که مطرح میشود در خور توجه باشد.
وی از مخالفتهای برخی کشورهای منطقهای با عضویت ایران در این نشست میگوید، هرچند که معتقد است این دلایل یکسری حدس و گمانها و تحلیلهایی است که مطرح میشود. همچنین معتقد است دستورکار قرار نگرفتن پرونده ایران خیلی هم موضوع جدیای نیست و نباید به این موضوع دامن زد؛ شاید دلایلی که مطرح میشود در خور توجه باشد.
نشست اخیر شانگهای را با توجه به اتفاقاتی که در آن رخ داد چطور ارزیابی میکنید؟
نشست سازمان همکاریهای شانگهای در حالی برگزار شد که قرار بر این بود، موضوع عضویت ایران در این سازمان مورد بحث و بررسی واقع شود و در دستورکار قرار بگیرد. اما در عمل این موضوع اساساً اتفاق نیافتد. اینکه چرا در دستورکار قرار نگرفت به نشستهای کارشناسی قبل از برگزاری اجلاس برمیگردد؛ یک روز قبل از اجلاس رسمی در نشست کارشناسی که در واقع برای تعیین دستورکار سران انجام میشد ظاهراً موضوع پرونده ایران به دو دلیل در دستورکار نبود؛ اول بهخاطر مخالفتی که تاجیکستان و ازبکستان با این موضوع داشتند؛ و دوم بهخاطر موضوعی که چینیها مطرح کردند مبنی بر اینکه ابتدا تکلیف عضویت هند و پاکستان مشخص شود سپس پرونده ایران در دستورکار قرار بگیرد.
بهنظر شما دلیل مخالفتهای چین، تاجیکستان و ازبکستان با عضویت ایران در این سازمان چیست؟
بهنظر من مخالفت ازبکستان یک مخالفتی است که از قبل هم مطرح بوده و کسانی عمدتاً بهخاطر روابط ایران و تاجیکستان خیلی مایل نبودند که ایران وارد سازمان همکاری شانگهای شود؛ اما تاجیکستان در یک سال اخیر بهخاطر نگرانیهایی که نسبت به روابط ایران و سران حزب نهضت اسلامی تاجیکستان پیدا کردند و یک مقدار هم تحت تأثیر مراودات مربوط به روابط با عربستان قرار گرفتند باعث شد تا چنین رویکردی داشته باشد.
اما درخصوص مخالفت چینیها، باید گفت شاید برای چین هنوز عضویت هند در سازمان همکاریهای شانگهای قابل درک نیست؛ یعنی چینیها با وجود اینکه خودشان پذیرفتهاند که پرونده هند در دستورکار قرار بگیرند و موضوع عضویتش در سازمان شانگهای مطرح شود (عضویت هند با حمایت روسیه صورت گرفته است) اما نگرانیهایی در این زمینه دارند. چین در مورد عضویت جمهوری اسلامی ایران هم نگرانیهایی دارد. حتی موضوع همکاری ایران و هند در رابطه با بندر چابهار و ارتباط آن با آسیای مرکزی میتواند از سوی چین مطرح باشد.
البته همه اینها در واقع حدس و گمان و تحلیلهایی است که کسی اطلاع دقیقی از منویات این دولتها و استدلالهایی که در نشست محرمانه بوده و صورت گرفته ندارد. بنابراین براساس حدس و گمانها یکسری تحلیلهایی را مطرح میکنند.
کشورهای عضو شانگهای از جمله تاجیکستان و ازبکستان از آگاهی مسلمانان و توسعه اسلام سیاسی هراس دارند و از طرفی چین هم از خیزش مسلمانان اویغور، همچنین روسها از خیزش مسلمانان ولگا و قفقاز شمالی و سیبری هم بیم دارند.
بهنظر شما آنها از صدور اندیشههای اسلام سیاسی از سوی جنوب نگرانی دارند؟
بهنظر من مهمترین منفعت سازمان برای ایران این است که عمده فعالیتهای اقتصادی و تعاملات منطقهای در چهارچوب این سازمان صورت میگیرد؛ ایران هنوز بعد از 25 سال نتوانسته در هیچ کدام از موضوعات مرتبط با حملونقل، ارتباطات، انتقال انرژی و همکاری اقتصادی در ارتباط با منطقه آسیای مرکزی فعالیت چشمگیری داشته باشد. بخشی از این موضوع بهخاطر محدودیتهای سیاسی است که غربیها در مورد نقش ایران در منطقه توانستهاند از طریق فشار سیاسی بر دولتمردان مانع شوند. طبیعتاً اگر ایران عضو این سازمان شود میتواند بر این محدودیتها و ممنوعیتهای سیاسی غلبه کند. از طرفی خود چهارچوب سازمان یکسری وضعیتهای حقوقی، نهادی و قانونی و ساختاری دارد که ایران میتواند کاملاً در آن چهارچوب با کشورهای منطقه در تعامل باشد. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم این سازمان در منطقه فعال است، قدرتهای درون این سازمان مثل چین و روسیه و در آینده هند و پاکستان در عرصه منطقهای فعالیت خواهند کرد، و در نبود ما خیلی از دستورکارها و موضوعات تعیین خواهد شد. درحالیکه با عضویت میتوانیم در روند شکلگیری دستورات و موضوعاتِ منطقه نقش داشته باشیم و از منافعمان دفاع کنیم. در حقیقت وقتی همکاری اقتصادی یک نهاد در منطقه وجود دارد، بهویژه برای کشوری که نتوانسته در روابط دوجانبه هم چندان نقش مهمی داشته باشد این ظرفیت نهادی میتواند این محدودیتهای دوجانبه را برطرف کند.
سطح حضور ایران در نشست اخیر را چطور میبینید؟نشست اخیر شانگهای در سطح سران بود؛ اما معمولاً به این شکل است که اعضای رسمی در سطح سران شرکت میکنند و اعضای ناظر در سطح سران خیلی وقتها شرکت نمیکنند. ایران از سال 2004 تا امروز که عضو ناظر سازمان ملل بوده صرفاً در چهار مرحله یعنی در چهار سال در سطح ریاستجمهوری در نشستها حضور داشته است و 8 سال آن را معاون رئیسجمهور یا وزیرخارجه شرکت کرده است. این کشورها خودشان تعیین میکنند که در چه سطحی شرکت کنند.
آیا کاهش سطح حضور هدفمند بوده است؟
ادر این نشست در سطح ریاستجمهوری شرکت میکرد بهلحاظ رسانهای جالب نبود؛ چون پرونده در دستورکار قرار نگرفته بود؛ ولی در سطح وزیرخارجه موضوع عادیتر است.
بهنظر شما کشورهای ثالث هم میتوانند نقشی در عدم عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای داشته باشند؟
سازمان همکاری شانگهای عمدتاً بر پایه نقش چین و روسیه استوار است. من فکر میکنم که نقش کشورهای کوچکتر مثل تاجیکستان و ازبکستان هم آنچنان مهم نباشد. شاید بتوان گفت اگر نقش خود چینیها قوی بود، آنچنان که در طرف روس ارادهای جدی وجود داشت، در نتیجه پرونده ایران هم در دستورکار قرار میگرفت. هرچند که من فکر نمیکنم در دستورکار قرار نگرفتن پرونده ایران خیلی موضوع جدی هم باشد؛ واقعاً نباید این موضوع را دامن زد، شاید آن بهانهای یا دلیلی که مطرح میشود، یعنی بحث تعیین و تکلیف پاکستان و هند، میتواند در خور توجه باشد.
بهنظر شما کشورهای ثالث هم میتوانند نقشی در عدم عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای داشته باشند؟
سازمان همکاری شانگهای عمدتاً بر پایه نقش چین و روسیه استوار است. من فکر میکنم که نقش کشورهای کوچکتر مثل تاجیکستان و ازبکستان هم آنچنان مهم نباشد. شاید بتوان گفت اگر نقش خود چینیها قوی بود، آنچنان که در طرف روس ارادهای جدی وجود داشت، در نتیجه پرونده ایران هم در دستورکار قرار میگرفت. هرچند که من فکر نمیکنم در دستورکار قرار نگرفتن پرونده ایران خیلی موضوع جدی هم باشد؛ واقعاً نباید این موضوع را دامن زد، شاید آن بهانهای یا دلیلی که مطرح میشود، یعنی بحث تعیین و تکلیف پاکستان و هند، میتواند در خور توجه باشد.
نظر شما