دورنمای جدید همکاریها در جهان اسلام:
کانون قدرت نوظهور
در 57 کشور اسلامی پراکنده در گستره جغرافیایی آفریقا، خاورمیانه، آسیا و پاسفیک 5/1 میلیارد نفر مسلمان زندگی میکنند. در این بین عربها، ترکها، ایرانیها، هندیها، مالزیاییها و دیگر ملیتهای جهان اسلام با هر قوم و نژادی با اکثریت غالب در جای جای جهان اسلام پراکنده هستند. علیرغم اینکه این جغرافیای گسترده 70 درصد از کل منابع انرژی جهان را در خود جای داده است، اما تنها 5/7 درصد از درآمد جهانی و 11 درصد از کل تجارت جهانی به جهان اسلام اختصاص دارد. در جهان اسلام علاوه بر کشورهای ثروتمند و برخوردار از پتانسیل غنی منابع طبیعی، کشورهای بسیار فقیری نیز وجود دارند. در حالی که میانگین درآمد سرانه در کشورهای اروپایی 24 هزار دلار است، این میزان در جهان اسلام با اقیانوسی از ذخایر استراتژیک منابع طبیعی زیر 10 هزار دلار میباشد. در چنین شرایطی، با وجود پتانسیلهای بسیار بالا، هیچ کشوری از جهان اسلام در بین کشورهای ثروتمند گروه جی 8 دیده نمیشود و در بین گروه جی20 نیز تنها نام ترکیه، عربستان و اندونزی به چشم میخورد.
با توجه به آنچه که گفته شد، حال این سؤال مطرح است که آیا جهان اسلام با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی ویژه آن چه به لحاط پتانسیلهای ارتباطی- مواصلاتی بین اروپا- روسیه با آسیای شرقی، آسیای جنوبی و آسیای جنوب شرق و بالعکس، اروپا- روسیه با آفریقای مرکزی و جنوبی و بالعکس، و چه به لحاظ برخورداری از غنیترین ذخایر منابع استراتژیک جهان، همسایگی از جانب غرب، شمال و شرق با جغرافیاهای مختص ادیان شرقی- غربی، برخورداری از بازار مصرف 5/1 میلیاردی و قرار گرفتن آن در کانون بازار بیش از چهار میلیاردی شرق و جنوب آسیا، روسیه، اروپا و آفریقا و ... آیا میتواند بهعنوان یک کانون قدرت نوظهور در عرصه بینالمللی نقشآفرین باشد؟
جهان اسلام برای استفاده از تمام پتانسیلهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی جهت نقشآفرینی بهعنوان یک کانون قدرت نوظهور در بعد منطقهای و فرامنطقهای در روزهای پایانی ماه ژوئن شاهد برگزاری سی و هشتمین نشست وزرای امورخارجه سازمان کنفرانس اسلامی با حضور نزدیک به 600 نماینده از 57 کشور اسلامی در قزاقستان بود که در نوع خود از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این نشست تاریخی که با بازتاب گسترده در رسانههای جهانی همراه بود، علاوه بر حضور ایالات متحده آمریکا، روسیه، انگلیس، فلیپین، جمهوری قبرس شمالی و بوسنی و هرزگوین بهعنوان ناظر در این نشست، سازمانهای بینالمللی چون سازمان ملل، اتحادیه اروپا، اتحادیه آفریقا، اتحادیه عرب، سازمان امنیت و همکاری اروپا، سازمان همکاریهای شانگهای، سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه و ... جریان این نشست را با دقت زیر نظر داشتند که این موضوع از اهمیت استراتژیک آن برای کانونهای بینالمللی قدرت حکایت دارد.
هرچند تلاش برای اصلاحات در چارچوب سازمان کنفرانس اسلامی بهعنوان بالاترین سطح تشکیلات سازمانی که تمام کشورهای اسلامی را دور هم گرد آورده است از سال 2005 شروع شده است، با این حال سال 2011 از این لحاظ از اهمیت زیادی برخوردار خواهد بود. سازمان کنفرانس اسلامی در نشست اخیر خود علاوه بر بازبینی و تغییرات کلی در اهداف، دیدگاهها، فلسفه وجودی، اصول و ساختار سازمانی، نام 42 ساله، نشان و پرچم خود را تغییر داد. بر این اساس، نام رسمی سازمان کنفرانس اسلامی که با 57 عضو بعد از سازمان ملل بزرگترین سازمان بینالمللی است به «سازمان همکاریهای اسلامی» تغییر یافت. شایان ذکر است، اصطلاح «همکاری» در عنوان جدید سازمان منطقهای جهان اسلام که منعکس کننده فلسفه وجودی و ساختار سازمانی جدید این سازمان منطقهای است، نشان از رشد و کمال ژئوپلیتیکی جهان اسلام به سوی تعمیق همکاریهای استراتژیک در ابعاد گسترده اقتصادی- سیاسی- فرهنگی است.
در حال حاضر، با وجود اینکه اصلاحات ساختاری در حوزه «حقوق بشر، دموکراسی و توسعه اقتصادی- اجتماعی ...» در جهان اسلام در ماهیت تحولات انقلابی در حال شکل گیری است، علاوه بر قانون جدید سازمان همکاریهای اسلامی که در راستای برقراری دموکراسی در جهان اسلام تهیه شده است، طرح فعالیت سازمان در ده سال آینده نیز راهحلهای قابلتوجهی جهت حل و فصل تنشها، منازعات، شورشها در کشورهای جهان اسلام را ارائه میدهد. از این لحاظ، تمام کشورهای عضو سازمان همکاریهای اسلامی در راستای اجرای قانون جدید سازمان ملزم به رعایت حقوق بشر، دموکراسی و تمام پیشنیازهای توسعه اقتصادی- اجتماعی هستند. نکته قابل توجه این است که عملکرد موفق سازمان در این زمینه میتواند باعث تقویت منزلت ژئوپلیتیکی سازمان در بعد بینالمللی و به تبع آن جلوگیری یا کاهش دخالت غرب در مسائل داخلی جهان اسلام باشد. شایان ذکر است، «شورای حقوق بشر جهان اسلام» که قرار است فعالیت آن مشابه «شورای حقوق بشر در ژنو» باشد مشتمل بر 18 عضو سازمان خواهد بود.
ساختار تشکیلاتی پیشبینی شده برای سازمان همکاریهای اسلامی چیزی شبیه به یک سیستم دولتی است. قرار است مرکز و مجمع دائمی سازمان همکاریهای اسلامی در استانبول باشد. همچنین، پیشبینی می شود با ایجاد مرکز اقتصادی در جده، مرکز تجاری و مالی در دوبی، مرکز سیاستهای اجتماعی و حقوق بشر در اسلامآباد، مرکز همکاریهای دفاعی- امنیتی- اطلاعاتی در قاهره، مرکز روابط بینالملل در کوآلالامپور، در آینده نزدیک شاهد نقشآفرینی قدرتمند و منسجم سازمان همکاریهای اسلامی از طریق حضور پررنگتر مراکز اصلی آن در کشورهای مختلف جهان اسلام در عرصههای منطقهای و بینالمللی خواهیم بود.
علاوه بر آنچه که ذکر شد، یکی از مهمترین نکات مربوط به نشست قزاقستان پیشنهاد نورسلطان نظربایف رئیس جمهور قزاقستان بر ضرورت تقویت جایگاه کشورهای اسلامی در جهان با تشکیل «گروه جی20 اسلامی» از بین برترینهای اقتصادی جهان اسلام میباشد. شایان ذکر است جهان اسلام با توجه به وجود منابع طبیعی غنی و بازار مصرف میلیاردی از پتانسیل و قابلیت خلق یک فضای صلحآمیز، مستقل و دموکراتیک برای توسعه همکاریهای اقتصادی- سیاسی برخوردار است. نتیجتاً، سازمان همکاریهای اسلامی که از آن تحت عنوان دومین سازمان بزرگ بینالمللی یاد میشود، بهعنوان تشکیلات کالبدی جهان اسلام، پیش از هر چیزی با بهرهگیری از توان همکاریهای اقتصادی، سیاسی و استراتژیک میتواند موجب تحولات گستردهای در عرصه جهان اسلام باشد. تحقق این موضوع نیز میتواند موجب تحول در جایگاه کنونی منطقهای و جهانی نیز باشد. بدیهی است که در چنین شرایطی جهان اسلام به راحتی خواهد توانست خود را از مشکلات مزمن، سستی و احساس بیهویتی، بحران و رکود اقتصادی- سیاسی- اجتماعی و نیز استعمار نوین غرب رهایی ببخشد. بنابراین، انتظار میرود جهان نوین اسلام بتواند با موفقیت کارکردی سازمان همکاریهای اسلامی به جایگاه ویژه خود بهعنوان یک قدرت نوظهور در عرصه معادلات جهانی و بینالمللی دست یابد.
نظر شما