آینده حضور ترکیه در شمال سوریه


اپیدمی کرونا در سرتاسر جهان یک تأثیر مهم و حیاتی بر حوزه سیاست بین‌الملل گذاشته است. اهم توجهات در دنیا چه از سوی رسانه‌ها و رهبران سیاسی از مسائل امنیتی- سیاسی به موضوعات بهداشتی و ایمنی سوق یافته است؛ اما سیاست با انگاره‌ها و الزامات مخصوص به خودش در حال حرکت است و در زیر پوسته بیماری کرونا، بحران‌ها در جهان با همان مدل قبلی‌اش در حال گسترش و توسعه است. قدرت‌های بزرگ دنیا که خودشان را ذی‌نفع در بحران‌ها می‌دانند؛ به صورت چراغ خاموش اهداف استراتژیک شان را در مناطق بحران‌زا پیگیری می‌کنند. یکی از موردهای مطالعاتی مناسب در این عرصه، ترکیه تحت رهبری رجب طیب اردوغان است که پیگیر اهداف سیاسی‌اش از قلب خاورمیانه تا شاخ افریقاست.

بحران سوریه برای ترکیه معنا و مفهومی متفاوت از سایر کشورها دارد. اگر برای روسیه و امریکا، بحران سوریه زمینه‌ای برای جنگ‌های نیابتی و مسائل پرستیژی و ژئوپلیتیکی است؛ برای ترکیه، مسئله اصلی، امنیت ملی است. حضور بیش از 4 میلیون پناهنده سوری در مرزهای ترکیه، موضوعی نیست که به راحتی برای مردان کاخ آق سرای قابل‌هضم باشد. مهم‌تر از همه این‌ها، تهدید شبه‌نظامیان کرد در شمال غربی سوریه است که به‌مثابه نقطه اتصال انفجاری برای جنوب ترکیه می‌ماند که هرلحظه، احتمال این انفجار و ناامنی است. تجربه این ناامنی‌ها هم طی سال‌های اخیر در انفجارهای ریحانلی و منطقه دیاربکر ترکیه دیده‌شده است. از این جهت ترکیه نگاهی متفاوت از سایر بازیگران به بحران سوریه دارد و آن را از دریچه امنیت ملی می‌بیند.

شمار عملیات این کشور از شاخه زیتون، سپر فرات و غیره گویای جدیت ترکیه در بحران سوریه است. هم‌اکنون ترکیه حضوری فعال در شمال سوریه دارد. طبق گزارش‌ها، این کشور قریب به ده هزار نیروی نظامی و هفت هزار تجهیزات نظامی از قبیل، تانک، نفربرهای نظامی و سایر ملزومات نظامی در حوالی استان ادلب مستقر کرده است. این حجم از آرایش نظامی گویای تلاش و برنامه‌ریزی بلندمدت ترکیه در شمال غربی سوریه دارد. به خصوص اینکه آنکارا در ایجاد یک منطقه امن نظامی به عمق 18 مایل در داخل مرز سوریه جهت اسکان پناهندگان ناکام مانده است؛ امروز با گسیل کردن حجم عظیمی از نیروهای نظامی به دنبال تثبیت پایگاه و حضورش در سوریه در بلندمدت است.

در تبیین و فهم رویکرد ترکیه در سوریه باید به این واقعیت هم توجه داشت که رهبران ترکیه بر این باورند که منافعشان هم از سوی آمریکا و هم روسیه، در معرض تهدید است. یعنی در صورتی که شرایط اش پیش آید روس‌ها، خواسته‌های ژئوپلیتیکی ترکیه را نادیده خواهند گرفت. کما اینکه اخیراً هم نشانه‌های این موضوع در ادلب دیده‌شده و روسیه از پیشروی‌های نظام سوریه در استان ادلب که به‌نوعی خط قرمز اردوغان است، حمایت می‌کند. روسیه منافع اش را در کنترل کامل بزرگراه (M4) که از بندر لاذقیه در سواحل مدیترانه تا مرز عراق کشیده شده، می‌داند. این میزان از نفوذ برای روسیه در سوریه برای ترکیه قابل‌قبول نیست و برای همین دنبال استفاده از کارت‌های بازی‌اش در سوریه مثل گروه تحریرالشام است. طبق توافق ترکیه و روسیه، آنکارا متعهد به پاک‌سازی شبه‌نظامیان وابسته به گروه تحریرالشام از شمال غربی سوریه شده بود که تاکنون این مهم از سوی ترکیه انجام نگرفته است. ترکیه به‌نوعی تلاش دارد از حضور گروه‌های شبه‌نظامی نزدیک به خودش، در برابر فعالیت روسیه و دولت مرکزی سوریه استفاده ابزاری کند.

برداشت و تصور رهبران ترکیه این است که هدف غایی روسیه، کنترل تام و تمام مرزهای سوریه از سوی دولت مرکزی است و برای رسیدن به این راهبرد، فعلاً سیاست تنش‌زدایی را در پیش‌گرفته است. از نگاه روسیه، هر مرز و منطقه‌ای که از دست داعش و شبه‌نظامیان کرد، آزاد می‌شود باید به کنترل دولت مرکزی سوریه دربیاید. روسیه همچنین با کنترل بزرگراه استراتژیک لاذقیه دنبال این است که در برابر تحریم‌های آمریکا علیه دولت سوریه به اقتصاد این کشور اکسیژن و انرژی لازم را برای تداوم و بقای سیاسی و نظامی‌شان در صحنه پرآشوب سوریه دهد.

برآیند این اتفاقات نویدبخش افزایش تنش‌ها در سوریه میان دو قدرت روسیه و ترکیه دارد. تقریباً از ماه گذشته، حملات هوایی از سوی هر دو قدرت شدت یافته و طرفین به دنبال تقویت استحکامات نظامی‌شان در شمال غربی سوریه هستند. کنسل شدن ملاقات وزرای خارجه روسیه و ترکیه هم بی‌تأثیر از تحولات اخیر استان ادلب نبود. ازاین‌رو امروز ترکیه در فضایی دوگانه قرارگرفته است. از یکسو ادامه همکاری و خویشتن‌داری با روسیه را مساوی با افزایش موقعیت نظام سوریه می‌بیند و از طرف دیگر نزدیکی به آمریکا را با عطف به رویکرد مبهم ترامپ در سوریه، منطقی و قابل‌اتکا نمی‌داند. ترکیه باطناً تمایل دارد به‌نوعی از وزنه آمریکا و اتحادیه اروپا در جهت کاستن از نفوذ روسیه در سوریه بهره گیرد؛ اما فضای تنش آلود با آمریکا، اجازه این مانور و عرض‌اندام را به مردان عدالت و توسعه نمی‌دهد. از این جهت ورود جدی ترکیه به بحران لیبی و نزدیکی‌اش با دولت قانونی این کشور، می‌تواند زمینه‌ای برای امتیاز گیری ترکیه از روسیه در بحران سوریه باشد. روسیه در لیبی حامی ژنرال حفتر است که فاقد حمایت‌های بین‌المللی است. این احتمال که ترکیه زمینه را برای دوستی و نزدیکی روسیه با دولت فائزالسراج در ازای چشم‌پوشی این کشور از تحولات سوریه فراهم سازد؛ دور از انتظار نخواهد بود.