بحران سوریه: گزینه‌ها و گزاره‌ها


بحران سوریه: گزینه‌ها و گزاره‌ها
 

 
شنبه 1 مهر 1391
 
 

نزدیک به نوزده ماه از بحران پیچیده سوریه می‌گذرد و درگیری‌های خونین میان دولت و مخالفین مسلح مورد حمایت محور عربی ـ غربی ادامه دارد در طول این مدت طرح‌های متفاوتی از سوی کشورهای منطقه و نیز از سوی سازمان ملل متحد برای حل و فصل بحران ارایه شده است. در این میان برخی از شخصیت‌های بین‌المللی و دیپلمات‌های باتجربه نیز از سوی نهادهای بین‌المللی مسئولیت رایزنی و گفتگو برای حل و فصل بحران را بر عهده داشتند که می‌توان به تلاش‌های آقای کوفی عنان در قالب طرح 6 ماده‌ای اشاره کرد. البته طرح کوفی عنان هم بدلیل تضاد منافع قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی و عدم تمایل معارضین سوری برای گفتگو با رژیم بشار اسد با بن‌بست روبرو گردید، در چنین شرایطی ورود معارضین سوری به فاز نظامی و حمایت‌های تسلیحاتی و مالی از سوی غرب و برخی از کشورهای منطقه ضمن افزایش کشتار افراد بی‌گناه به این بحران دامن‌گیر بعد منطقه‌ای هم داده بطوریکه سرایت خشونت دامنه‌دار به خارج از مرزهای این کشور از جمله لبنان، ترکیه و اردن کابوس یک جنگ تمام‌عیار منطقه‌ای را به صدا درآورده است. در این میان تلاش‌های صورت گرفته در بحران سوریه، که با محوریت ترکیه و عربستان و قطر صورت گرفته می‌توان به سناریوی لیبی در مورد سوریه بر لزوم کناره‌گیری بشار اسد و ایجاد ساختار جدید قدرت هم اشاره کرد. این تفکر باعث شده است معترضین سوری که در شروع بحران بر راه‌حل مسالمت‌آمیز و نافرمانی‌های مدنی برای دستیابی به حقوق خود تکیه داشتند، پس از اطمینان از حمایت‌های همه‌جانبه این سه کشور و عدم تسلیم بشار اسد به کناره‌گیری از قدرت، فاز نظامی را انتخاب و اقدامات خود را  برای سیطره بر سوریه دوچندان نمایند. سه کشور حامی اصلی معارضین سوری با همراهی اتحادیه اروپا و آمریکا و از طریق بکارگیری اهرم شورای امنیت سازمان ملل متحد و تصویب قطعنامه‌های ضد سوری همراهی و همگامی خود را با اهداف معارضین سوری نشان دادند. از سوی دیگر، کشورهای معتقد به اصلاحات داخلی و عدم مداخله نظامی در سوریه که محوریت آنرا ایران بر عهده دارد و به نوعی همراهی و همگامی عراق را نیز می‌بینند تلاش کردند از طریق گفتگوهای سوری ـ سوری و اصلاحات داخلی به وضعیت بغرنج موجود پایان دهند. در سطح بین‌المللی نیز چین و سوریه به عنوان دو عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد از طریق بکارگیری حق وتو مانع تکرار سناریو لیبی در سوریه شدند. به نظر می‌رسد که پس از شانزدهمین نشست جنبش عدم تعهد در تهران و تحرکات گسترده دیپلماتیک برای حل بحران سوریه از طریق تروئیکای نم و طرح تشکیل گروه تماس از سوی محمد مرسی رئیس‌جمهور مصر و حجم و تراکم طرح‌ها برای خروج از این بن‌بست افزوده شده است.

در این میان راه‌حل مصر که برغم اختلاف‌نظر با ایران مورد توافق قرار گرفته است، راه‌حل بینابینی است که با تمرکز بر رویه دیپلماتیک و نفی مداخله خارجی در صورت توافق تمام بازیگران تأثیرگذار در بحران می‌تواند در کاهش تنش‌ها و رسیدن به راه‌حل نهایی و جامع مورد توافق طرفین درگیر ثمربخش باشد. گرچه محمد مرسی در نشست تهران به شکل آشکاری بر سیاست‌های رژیم سوریه تاخت و لزوم کناره‌گیری بشار اسد را یادآور شد ولی وجه‌تمایز مصر جدید با رهبری مرسی با دیگر قدرت‌های منطقه‌ای (محور ضد سوری نظیر ترکیه، عربستان و قطر) در این نکته تمرکز یافته است که مصر مداخله خارجی را برنمی‌تابد. ورود جدی قاهره به بحران سوریه حکایت از آن دارد که مصر کم‌کم از یک بازیگر حاشیه‌ای به یک بازیگر توانمند و اثرگذار در حل و فصل بحران‌های منطقه‌ای تبدیل شده و قصد دارد که با رایزنی و مشارکت دادن ظرفیت‌های دیپلماتیک دیگر کشورهای خاورمیانه نظیر ایران این ابتکار را از غرب در این موضوع سلب نماید.


همچنین به نظر می‌رسد ورود مصر به بحران سوریه ضمن ایجاد توازن قدرت در منطقه، می‌تواند شرایط را برای اجماع منطقه‌ای برای حل و فصل بحران مهیا نماید.


در کنار مصر و عراق و حتی اردن و لبنان نیز مخالفت لشکرکشی به سوریه و گسترش درگیری‌های خونین این کشور به کل خاورمیانه‌اند. تشکیل کمیته‌های چهارجانبه از سوی مصر و ایران و ترکیه و عربستان تأکید جدی بر عدم دخالت خارجی در سوریه از جمله قطع ارسال اسلحه و کمک‌های مالی می‌تواند موفقیت طرح را با اقبال مناسبی روبرو سازد همچنین باید گفت برخی از کشورهای محور ضد سوری نظیر عربستان و ترکیه به عواقب ناگوار دخالت‌های آشکار خود در امور سوریه پی‌برده اند. بروز ناآرامی‌های گسترده در مناطق کردنشین و به خطر افتادن امنیت ملی ترکیه زنگ هشداری برای آنکارا بوده است. از سوی دیگر عربستان نیز به‌رغم تدابیر امنیتی و سرکوب شیعیان جنوب حجاز همچنان با ناآرامی مدنی روبرو است این احساس را دارد که در صورت جایگزینی رژیم سلفی تندرو و متصل به شبکه القاعده، خود تاج و تخت آل سعود هم از حملات تروریستی در امان نخواهد بود لذا در هفته‌های اخیر بروز علائم مثبتی از سوی ریاض در پذیرش واقعیت‌های سوریه و کاستن از تندروی‌ها مشاهده می‌شود. این وضعیت باعث شده است که نقش مصر و اقدامات سیاسی ایران در حل بحران سوریه پررنگ‌تر شود. بی‌تردید کلید حل بحران پیچیده سوریه در تفاهم و گفتگوهای قدرت منطقه‌ای نظیر ایران و مصر و عربستان و ترکیه نهفته است و تمرکز بر راه‌حل سیاسی و عدم مداخله نظامی گزینه مناسبی برای کنترل بحران محسوب می‌گردد. از سوی دیگر، اخضر ابراهیمی دیپلمات سرشناس و آشنا به منطقه می‌تواند با درس‌آموزی از تجربه ناموفق کوفی عنان از ظرفیت دیپلماتیک کشورهای منطقه برای فیصله دادن به بحران سوری از طریق مساعی جمیله استفاده کند. آنچه مسلم است بدون اجماع منطقه‌ای و نیز تفاهم بین‌المللی نمی‌توان به موفقیت اخضر ابراهیمی هم در بحران سوریه چشم دوخت. ولی از آنجا که اصطکاک منافع قدرت‌های بزرگ در کشیدگی اوضاع تأثیرگذار بوده است. شاید ابتکار عمل مصر در کنار ورود جدی نماینده سازمان ملل متحد (اخضر ابراهیمی) بتواند در پروسه تدریجی، طرفین منازعه را به سازش و راه‌حل منطقی از طریق دیپلماسی فعال در قالب بازی برد ـ برد وادار سازد.