از فرصتی تردیدآمیز تا ترس از واگرایی: پیامدهای احتمالی پیروزی ترامپ برای اتحادیۀ اروپا


از فرصتی تردیدآمیز تا ترس از واگرایی: پیامدهای احتمالی پیروزی ترامپ برای اتحادیۀ اروپا
 
 
 
 
دوشنبه 24 آبان 1395
 
 

مقدمه
با اعلام نتیجۀ انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، اگرچه تصور می‌شد با حل معما، پاسخ به پرسش‌هایی درخصوص جهت‌گیری آیندۀ آمریکا و روابطش با جهان آسان ‌شود، اما به‌نظر می‌رسد نام ترامپ، خود چیستانی است که تمامی پیش‌بینی‌ها را با تردید همراه کرده است. درحال‌حاضر، اتحادیۀ اروپا، به‌عنوان هم‌پیمان نزدیکِ آمریکا، با بیشترین نگرانی‌ها درخصوص آینده رو‌به‌روست و در انتظار است تا به چشم خود شاهد تعبیر عملی اظهارات تند این میلیاردر آمریکایی در واقعیت روابط فراآتلانتیکی باشد. در نقطه‌نظر مقابلِ افرادی که در اروپا ترامپ را عامل تجزیۀ آتی اتحادیه می‌دانند، هستند افرادی که باور دارند انتخاب ترامپ، شاید به‌شکلی ناخواسته، موجب وحدت بیشتر و یکپارچگی اروپا خواهد شد. آنها با مقایسۀ ترامپ و فرانکو، امیدوارند همان‌گونه که مبارزه با فاشیسم اتحاد بیشتری در اروپا به‌وجود آورد،‌ مقاومت در برابر رویکرد ترامپ نیز که ضد ارزش‌های لیبرال ـ دموکرات است بتواند اروپا را منسجم‌تر سازد. اگرچه هنوز برای درک این نکته زود است که آیا ترامپ کیش شخصیتی خود را اعمال خواهد کرد، متأثر از جریان محافظه‌کار آمریکایی و کابینه‌اش خواهد بود، یا رویکردی بینابینی خواهد داشت، اما به‌نظر می‌رسد مقامات اروپایی تلاش دارند برای هر اتفاقی آماده باشند.

تهدیدی برای ارزش‌های لیبرال ـ دموکراسی
یکی از مهم‌ترین چالش‌های ترامپ برای اروپا هضم گفتمان ضدلیبرال ـ دموکرات اوست. فرانسوا اولاند، رئیس‌جمهور فرانسه، پیش از انتخابات در سخنانی رو به مردم آمریکا، تلویحاً از آنان درخواست کرد به‌نام ارزش‌های مشترک آمریکا و اروپا به ترامپ رأی ندهند. انتخاب ترامپ برای اروپا بسیار غافلگیرکننده بوده و از دید آنها، این مسئله به‌معنای پایان غرب است. آنجلا مرکل، صداعظم آلمان نیز در متن تبریک خود به ترامپ، عناصر و اصول لیبرال ـ دموکراسی را به‌عنوان اساس رابطۀ اروپا و آمریکا به وی یادآور شده، و با توجه به رویکرد نژادپرستانۀ ترامپ تأکید کرده است که احترام به انسانیت، فارغ از جنسیت، نژاد، مذهب و غیره است.

به باور اروپاییان، در شرایطی که مردم‌سالاری در اروپا در وضعیتی شکننده است، حرکت آمریکا به‌سمت اقتدارگرایی، نابودگر ارزش‌های مردم‌سالاری لیبرال خواهد بود. انتخاب ترامپ نگرانی جدی‌ای برای انتخابات پیشِ رو در اروپا، به‌ویژه در فرانسه و آلمان به‌همراه خواهد داشت و به گروه‌های افراط‌گرای پوپولیست در این کشورها فرصت بیشتری برای عرض اندام و دفاع از ارزش‌های خود خواهد داد. از نظر اروپا، گفتمان ترامپ نقض تمامی آن دسته از ارزش‌هایی است که غرب بهای سنگینی برای به‌دست آوردن آن داده است.

تهدیدی برای تجزیۀ اروپا و همبستگی در چهارچوب ناتو

روسیه برای اروپا به‌معنای منبع ایجاد تهدیدات امنیتی بالقوه و بالفعل بسیار است و با توجه به حضور روسیه در درگیری سوریه و افزایش موج‌های مهاجرتی ازسوی شرق به اروپا، این تصور چندان اشتباه به‌نظر نمی‌رسد. ازآنجاکه ترامپ بارها طی فعالیت‌های انتخاباتی، شیفتگی خود را نسبت به سیاست‌های روسیه بیان کرده، درمورد رویکرد آتی آمریکا درقبال امنیت اروپا تردیدهای بسیاری برانگیخته شده است.

بسیاری در اروپا احتمال می‌دهند با افزایش نفوذ روسیه در شرق اروپا، شکافی میان اعضای اتحادیه به‌وجود آید که اندک‌اندک به تجزیۀ اتحادیۀ اروپا دامن بزند. ازنظر اروپا، درحال‌حاضر نیز خروج بریتانیا از اتحادیه به‌نوعی پیروزی پوتین محسوب می‌شود. اروپاییان نگرانند ترامپ درصدد چانه‌زنی با پوتین باشد و خواسته یا ناخواسته حوزۀ نفوذ این کشور را افزایش دهد. با تشدید این نگرانی، اروپا برای ممانعت از گسترش نفوذ روسیه خود دست به‌کار خواهد شد، دراین‌صورت، اوکراین در ماه‌ها و سال‌های پیشِ رو، به نقطۀ حساس امنیتی و دفاعی اتحادیۀ اروپا تبدیل خواهد شد و اهمیتی حیاتی و راهبردی برای اروپا خواهد یافت.


ازسوی‌دیگر، پیروزی ترامپ نگرانی‌ها درقبال همکاری‌های فراآتلانتیکی در چهارچوب ناتو را تشدید می‌کند؛ به‌این‌معنا که روشن نیست پس از این، کشوری مانند آمریکا که ایفاگر نقشی اساسی در تأمین امنیت اروپا بوده است، چه راهبردی درقبال امنیت و برنامه‌های دفاعی مشترک آمریکایی ـ اروپایی خواهد داشت. اگر فرض بر صحت گفته‌های ترامپ طی فعالیت‌های انتخاباتی باشد، آمریکا خواهان افزایش فشار بر کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا برای ارتقای بودجه‌های دفاعی و خودکفایی نسبی آنها درقبال تأمین امنیت خود است. هرچند، از نظر رهبران اروپایی، اتخاذ چنین تصمیماتی ناقض اصول اولیۀ ناتوست و به باور آنان، از درک نادرست ترامپ از ماهیت ناتو سرچشمه می‌گیرد.


درحال‌حاضر، به‌نظر می‌رسد اتحادیۀ اروپا در نقطۀ عزیمت به‌سوی استقلال دفاعی و امنیتی است که به‌جز انتخاب ترامپ، می‌توان جدایی بریتانیا از اتحادیۀ اروپا، و تلاش دیگر کشورها مانند لهستان، اسپانیا، و ایتالیا برای ایفای نقش پررنگ‌تر در اتحادیه را نیز به‌عنوان پیشران‌های آن برشمرد. البته احتمال دارد در این حوزه، اتحادیۀ اروپا وارد مذاکره‌ای جدی با بریتانیا شود. ضمن‌ آنکه طرف بریتانیایی نیز همیشه چه در چهارچوب اتحادیه، و چه پس از خروج از آن، موافق ساخت دفاعی قدرتمندتر برای قارۀ اروپا بوده است.

تهدیدی برای تجارت آزاد

اگرچه گفتمان انتخاباتی ترامپ باید از ساختارهای تصمیم‌گیری سیاست خارجی آمریکا عبور کند تا حقیقت عملی آنها روشن شود، اما یکی از حوزه‌هایی که ترامپ خود را در آن کارشناس امر می‌داند اقتصاد است و با توجه به ضعف اقتصادی در اروپا، نگرانی‌هایی جدی را به‌وجود آورده است.

یکی از وعده‌های انتخاباتی ترامپ جنگ تجاری علیه چین بوده است، این درحالی‌ است که رهبران اتحادیۀ اروپا نگران خطری هستند که آثار این سیاست برای آزادی بازرگانی درپی خواهد داشت. از دید آنها، درصورت تحقق تصمیم آمریکا مبنی‌بر تحدید تجارت آزاد با چین، مکزیک، یا حتی ژاپن، اقتصاد اتحادیۀ اروپا از آثار غیرقابل اجتناب آن بی‌نصیب نخواهد ماند.


ازسوی‌دیگر، آمریکا و اروپا تصمیم داشتند قراردادی مبنی‌بر تجارت آزاد منعقد سازند که انتخاب ترامپ تحقق این امر را کمرنگ کرده و به باور بسیاری از مقامات اروپایی سرنوشت آن به‌زودی مشخص نخواهد شد. با توجه به جایگاهی که ترامپ برای بریتانیا قائل است، به نظر بسیاری، به‌ویژه ترزا می، نخست‌وزیر بریتانیا، انعقاد قراردادی تجاری، با شرایط خاص، میان بریتانیا و آمریکا محتمل خواهد بود. بااین‌حال،‌ تشخیص صحت گمانه‌زنی‌هایی دراین‌خصوص به آینده مؤکول می‌شوند.

ابهام در رویکرد آمریکا درقبال خاورمیانه
در سال‌های اخیر، مقامات اتحادیۀ اروپا برای رفع مناقشات بین‌المللی بسیار هزینه کرده‌اند که برخی از آنها موفق و برخی ناموفق بوده‌ است. حضور اتحادیۀ اروپا در حل بحران‌های خاورمیانه‌ای، به‌ویژه مذاکرات مربوط به برنامۀ هسته‌ای ایران، یکی از دستاوردهای مهم برای اروپا محسوب می‌شود. این مذاکرات اجازه می‌دهد که ساختاری منسجم برای مشارکت اروپا در تصمیم‌گیری‌های بین‌المللی شکل گیرد. از‌این‌رو، نه فقط توافق، که روند آن نیز برای اروپا دستاوردی تاریخی محسوب می‌شود. اروپا در دیگر بحران‌ها، مانند درگیری سوریه نیز تلاش کرده است گامی برای رفع بحران بردارد. ضمن آنکه این درگیری، هزینه‌ها و فشارهایی نیز مانند بحران پناهجویی به اروپا تحمیل کرده است. ازآنجاکه اظهارات ترامپ درصدد نقض این تلاش‌هاست، اتحادیۀ اروپا خواهان رفع ابهام درمورد رویکرد آمریکا درقبال خاورمیانه و به‌ویژه سه پروندۀ مهم برنامۀ هسته‌ای ایران، درگیری سوریه، و عراق است. ضمن آنکه روشن نیست آیا ترامپ به‌سادگی از کنار مسائل خاورمیانه‌ای خواهد گذشت، آیا اروپا خود خواهد توانست از پس روسیه برآید، آیا ممکن است رویدادی بی‌نهایت بی‌اهمیت تمامی معادلات را برهم بزند و بسیاری تردیدهای دیگر.  

نتیجه‌گیری
تمامی رهبران اروپا، با تبریک پیروزی ترامپ، به‌شکلی عمل‌گرایانه برای همکاری با او اعلام آمادگی کرده‌اند. برخی از رهبران مانند ژان‌کلود ژانکر، رئیس کمیسیون اروپا، که در برابر پیروزی ترامپ جبهه گرفته‌اند و او را به بی‌سوادی متهم کرده‌اند، به‌علت نگرانی از برانگیختن خصومتی با آمریکا، با انتقاداتی جدی در اروپا رو‌به‌رو بوده‌اند.

به‌نظر می‌رسد چنانچه گفته‌های ترامپ به ‌عمل نزدیک شوند، اروپاییان تا جایی که توان داشته باشند، ازخلال اهرم‌های قانونی و یادآوری الزامات آمریکا درقبال تعهدات جهانی و دوجانبه، بر دولت جدید فشار خواهند آورد و خواهند کوشید ترامپ را با برخی اهرم‌ها در مسیر ارزش‌های غربی حفظ کنند.


روسیه و بریتانیا، نقشی اساسی در تعیین آیندۀ روابط کشورهای اتحادیه با یکدیگر، و روابط اعضا با آمریکا ایفا می‌کنند. اعضای اتحادیۀ اروپا تلاش دارند برای هر اتفاقی آماده باشند و اگرچه خود را تنهاتر از گذشته می‌بینند و بار سنگینی برای تأمین یک‌تنۀ امنیت و رفاه، تجارت و دیگر امورِ مربوط به خود احساس می‌کنند؛ اما کمابیش پذیرفته‌اند این وظیفه بهتر است به خود آنها واگذار شود و این، خود فرصتی است که برای ایجاد یکپارچگی بیشتر به آن نیاز داشته‌اند.