گولن و گولنیسم؛
جریانی نواندیش یا مولود اندیشکدههای امنیتی غرب؟
پیشگفتار
کتاب حاضر نخستین کتاب در جمهوری اسلامی ایران است که به کالبدشکافی و بیان چیستی و چرایی شکلگیری پدیده نسبتاً نوظهور «گولن و گولنیسم» میپردازد. زادگاه این پدیده سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی، ترکیه و شاخهها و شعب وابسته به آن بخش گستردهای از جهان، از شرق اسلامی گرفته تا برخی از کشورها در مغرب زمین را دربر گرفته است.
در کتاب پیشِ رو در قالب چهارده فصل تلاش شده است که ابعاد و زوایای این پدیدۀ پیچیده در برابر دیدگان خوانندگان محترم به تصویر کشیده شود. در فصل اول سیر تحولات اندیشه و تفکر و ساختارسازی جنبش گولن در سده اخیر در ترکیه مورد توجه واقع شده است. در این فصل به جنبش نورجی یا سعید نورسی بهعنوان بستر اولیه شکلگیری جنبش گولن پرداخته شده و در ادامه بیوگرافی و روند زندگی سیاسی ـ اجتماعی فتحالله گولن، تشکیلات تأسیسی ازسوی گولن تحت عنوان «جماعت نور»، تصاویر ترسیمشده برای گولن و جماعت نور و اهداف آن، و درنهایت، ساختار و سازمان در جماعت نور مورد کنکاش قرار گرفته است.
در فصل دوم این کتاب نقش و کارکرد سازمانهای وابسته به جماعت و حوزه فعالیت آنها به بحث گذاشته شده است. در این فصل سازمانهای آموزشی جماعت نور شامل مدارس، آموزشگاهها، دانشگاهها، خوابگاهها، خانهها، شرکتهای مؤسس مدارس و المپیک زبان ترکی (بزرگترین سازمان جماعت)؛ جراید، رسانهها و بنیادها؛ سازمانهای اقتصادی شامل سرمایه مالی و بنیادهای وابسته و منابع مالی حاصل از آموزش و شیوهها، ازجمله آموزشکدهها و خانههای ایشیک (نور)، اسامی شماری از شرکتها و بنیادهای حامی مدارس جماعت گولن، فعالیت تجاری جنبش جماعت (انتشارات، بیمارستانها، بانک، مؤسسات مالی و غیره)، و منابع مالی جماعت (منابع مالی داخلی جماعت گولن، نشستهای همت، انتقال پول، نشستهای همت در ماه رمضان، دریافت حق کمیسیون برای واسطهگری و تعقیب فعالان اقتصادی توسط جماعت گولن در 21 کشور جهان) مورد توجه و بررسی قرار گرفته است.
در فصل سوم، دیدگاههای برخی افراد و صاحبنظران ترک و اروپایی درخصوص گولن و جماعت نور شامل اورهان چاندار، پروفسور هلن روز، فیروز کاناتلی، لطیف اردوغان، پروفسور احمد کلش و اسناد «ویکیلیکس» تشریح شده است.
در فصل چهارم، مواضع گولن درخصوص ایالات متحده آمریکا شامل تقدیس دموکراسی آمریکایی، تجویز و تأکید بر هژمونی آمریکا بر جهان، تأکید بر پرهیز از خصومت و مقابله با آمریکا و تجویز سیطره معرفتی آمریکا بر همه جوامع جهان تحلیل شده است. جماعت گولن نظیر برخی جریانهای فکری موجود در منظومه فکری بشر امروزی که آمریکا را بهمثابه قدرت برتر نظم جهان کنونی پذیرفتهاند، در اردوگاه آمریکا قرار گرفته است و تلاش میکند با تبلیغ و ترویج این ایده، افکار عمومی جامعه مخاطب را متأثر کند. در این بخش تلاش شده که دیدگاههای آقای فتحالله گولن بهعنوان رهبر جنبش «هیزمت» درخصوص سیاستهای دولت ایالات متحده آمریکا بیان شود.
در فصل پنجم، مواضع گولن دربارۀ مسیحیت، ارتباط گولن با پاپ، واتیکان، افراد و نهادهای مسیحی و شباهت ویژه جماعت نور به شبکههای فراماسونی مورد بحث قرار گرفته است. نکته قابلتوجه اینکه اکثر اسامی نهادها و مؤسسههای وابسته به جماعت گولن همان اسامی نهاد و مؤسسههای فراماسونری است که در سطح جهان فعالیت میکنند.
در فصل ششم مواضع گولن درمورد رژیم صهیونیستی، یهودیت و صهیونیسم، ارتباط او با یهودیان و مراکز یهودی و اظهاراتش دربارۀ رژیم صهیونیستی مورد تحلیل قرار گرفته است. فتحالله گولن تاکنون نهتنها هیچگونه موضعگیریای علیه رژیم صهیونیستی نداشته است، بلکه در مشروعیت بخشیدن به این رژیم در جهان اسلام نقش کمنظیری را ایفا کرده است.
در فصل هفتم، مواضع فتحالله گولن درمورد ایران، انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) و قاعده فقهی «تقیه» تجزیهوتحلیل شده است. گولن هنگامیکه موضوع کشورهای اروپایی، آمریکا، رژیم صهیونیستی، یهودیان و مسیحیان به میان میآید، در نقش معلم گذشت و پیشوای گفتگو ظاهر میشود؛ اما زمانیکه درباره ایران، تشیع و انقلاب اسلامی بحث میشود، به یکباره لباس دشمنی، خشم، کینهورزی و نفرت به تن میکند.
در فصل هشتم، مواضع گولن درباره علویت و علویان مورد بحث قرار گرفته است. او با تقسیم علویان به علویت فارس و علویت ترک درصدد ایجاد انشقاق در جامعه علویان است و حتی علویان را خطرناکتر از اعضای گروه تروریستی پکک اعلام میکند. گولن همچنین علویت را ساختاری اعتقادی با خطر بالقوه میداند که در خدمت اهالی فارس و یا بیدینهاست.
در فصل نهم، روشهای نفوذ جماعت گولن در مراکز مختلف دولتی و غیردولتی که شامل تربیت نیرو در خانههای ایشیک (نور) بهعنوان اولین و مهمترین گام جماعت و سپس مدارس و آموزشکدهها میشود، مورد توجه قرار گرفته است. سپس روشهای نفوذ در سازمانهای مختلف، نفوذ در دنیای اقتصاد و سرمایه، جغرافیای حوزه نفوذ و سلطه جماعت در جهان و در پایان جمعبندی تاکتیکها و راهبردهای اجرایی نفوذ مورد مداقه قرار گرفتهاند.
در فصل دهم، روابط فتحالله گولن و برخی از سرویسهای اطلاعاتی مورد توجه قرار گرفته است. درخصوص ارتباط او و جماعت با سرویسهای اطلاعاتی داخل و خارج از ترکیه مطالب فراوانی گفته شده است که نوع رفتار و اقدامات این جماعت نیز بهنوعی مؤید اینگونه ارتباطات است. علاوهبراین، اخباری درخصوص فعالیتهای جاسوسی مدارس گولن برای سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) منتشر شده است که از آن میان میتوان به مواردی چون فعالیت مدارس گولن در مناطق مورد علاقه سیا، مدرسان مدارس گولن بهعنوان جاسوس سیا، و روابط مدارس خارج از کشور با سازمان جاسوسی سیا، اشاره کرد.
فصول یازدهم تا چهاردهم کتاب به ساختار امنیتی و اطلاعاتی جماعت گولن اختصاص یافته است. شبکه گولن (و یا بنا به قول رجب طیب اردوغان «دولت موازی») که رسماً در ترکیه بهعنوان یک شبکه تروریستی مطرح است، با گذشت زمان و برداشته شدن پردهها، بیشازپیش شناخته میشود. شبکه اطلاعاتی که این گروه تشکیل داده، بهگونهای است که عملاً کارآمدتر از سازمانهای اطلاعاتی دولت ترکیه عمل کرده است. این شبکه، اطلاعاتی را که در ابعاد ملی و بینالمللی جمعآوری کرده، به نفع خود و دوستانش یعنی سازمان سیا و موساد مورد استفاده قرار داده که بسیاری از آنها درحال آشکارشدن میباشند. در فصل یازدهم مباحثی چون اصول و اعتقادات اساسی شبکه اطلاعاتی گولن در جمعآوری و بهکارگیری اطلاعات بحث و بررسی شده است. فصل دوازدهم به روشهای کنترلی و مراقبتی اعضاء در درون جماعت، فصل سیزدهم در ادامه تکمیل مباحث دو فصل قبلی به روشهای جمعآوری و بهکارگیری اطلاعات علیه عناصر بیرون از جماعت، و فصل چهاردهم به نحوه استفاده کلی آن از اطلاعات و دادههای جمعآوری شده میپردازد.
در جمعبندی نهایی موضوع باید اذعان کرد که طی بیش از دو دهه گذشته موضوع تشکیل و راهاندازی شبکههایی از بهاصطلاح مسلمانان میانهرو توسط دول غربی و بالاخص ایالات متحده آمریکا، ازجمله مباحثی است که در بسیاری از اندیشکدهها و مراکز مطالعات راهبردی نقل محافل بوده است. در این پروژه آمریکایی، دولت ایالات متحده با توجیه تلاش برای بهبود نظم بینالمللی و ارتقاء منافع و ارزشهای خود در خارج از مرزهایش و بهاصطلاح مقابله با اسلامگرایان تندرو، تولید و ترویج شبکه قدرتمندی از اسلامگرایان میانهرو و لیبرال در جهان اسلام را در صدر برنامههای خود قرار داده است.
در مواجهه با پدیده «گولن و گولنیسم»، آنچه ابتدا ذهن را به خود مشغول میسازد، این است که جریان گولن نیز قطعهای از پازل شبکه مسلمانان لیبرال و میانهرو دولت آمریکاست؛ لیکن اندکی تدقیق، تأمل و همچنین مطالعه وجوه این پدیده، واقعیتهای جدیدی را در برابر دیدگان انسان میگشاید. آن واقعیت این است که «گولن و گولنیسم» قبل از اینکه قرابتی با یک خوانش و گفتمان میانه و یا لیبرال از اسلام داشته باشد، به ساختاری سیاسی ـ امنیتی با خمیرمایههای فرهنگی ـ اجتماعی شباهتهای فراوانی دارد. گولن را نه میتوان یک متفکر عمیق اسلامی بهشمار آورد، نه یک متکلم جدید و نه یک اصلاحگر دینی. درواقع، او تنها یک منادی دین بدون شریعت و اسلام بدون احکام، عقاید و اخلاق است؛ بهگونهایکه اسلام گولنی و مشرب فکری او کمترین قرابت و قرائت را با مذاهب چهارگانه اهل سنت دارد. روششناسی نظام فکری و ارزشها و معانی و نیز سابقه عملی گولن نشان میدهد که او نسخه روزآمد و پیچیده غربیها برای مدیریت راهبردی مذهب و مذهبگرایی در ترکیه و جهان اسلام است. گولن میخواهد با ترکیب تدین صوفیانه ـ فردی عثمانی با کمالیسم و تجارت و اقتصاد بینالملل و تساهل درقبال غرب، بهمثابه مدیر نرم مقابله با اسلام اصیل و ناب عمل کند.
امید است که این پژوهش به توجه بیش از پیش نخبگان و اندیشمندان جهان اسلام به برنامهریزیهای سازمانهای معظم اطلاعاتی و اندیشکدههای امنیتی غرب در مدیریت نرم افکارعمومی جهان اسلام کمک مینماید و انشاءالله آغازی بر پژوهشها و بررسیهای دقیق و جامعتری در این حوزه باشد.
مهدی عسگری
نظر شما