شناسنامه الکترونیکی و فعال شدن گسل‌های هویتی در افغانستان


همه بگومگوها از درج واژه «افغان» در صفحه مشخصات شناسنامه‌های الکترونیکی افغانستان شروع شده است. توزیع این شناسنامه‌ها چند سالی است که به‌عنوان یک طرح بزرگ ملی توسط دولت‌های قبلی و فعلی افغانستان در دست اقدام است، اما علاوه‌بر موانع اداری و سخت‌افزاری، اختلاف سیاستمداران و نخبگان افغانستان پیرامون درج مشخصات دارندگان شناسنامه، به یکی از چالش‌های اصلی عملی شدن این طرح تبدیل شده است. در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2014 به‌ویژه در دور دوم، جنجال‌ها و اختلافات عمیقی پیرامون سلامت انتخابات میان جریان‌های مختلف سیاسی پدید آمد که به اذعان بسیاری، آتش آن از گور نقص اسناد هویتی شهروندان افغانستان برمی‌خواست. پوشیده نیست که افغانستان در دهه دوم قرن بیست‌ویکم فاقد سیستم ثبتی و تسجیل دقیق و مدرن است. چند دهه بحران سیاسی متوالی و وقوع جنگ‌های داخلی نظام ثبت احوال و نفوس افغانستان را زمین‌گیر کرده است. درنتیجه درحال‌حاضر جمعیت بسیاری از اتباع افغانستان به‌ویژه زنان فاقد هرگونه اسناد هویتی‌اند و جمعیت معتنابهی نیز دارای سند هویتی تک‌برگی هستند که امکان جعل و مشابه‌سازی آن بسیار محتمل است. بنابراین اینک بسیاری از پروسه‌های ملی افغانستان همانند برگزاری انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالی معطل توزیع شناسنامه‌های الکترونیکی است تا به باور کارشناسان امکان تکرار تقلب در پروسه‌های انتخاباتی کاهش یافته و درنتیجه انتخابات در افغانستان به منبع خیزش بحران‌های سیاسی تبدیل نشود. بسیاری از کارشناسان براین‌باورند که اگر پروژه توزیع شناسنامه الکترونیکی در دوره ریاست‌جمهوری کرزای انجام شده بود، افغانستان اینک ناگزیر به تحمل حکومت وحدت ملی و درنتیجه گرفتار این همه بحران متراکم نمی‌شد.
درحال‌حاضر طرح توزیع شناسنامه الکترونیکی به پاشنه آشیل حکومت وحدت ملی افغانستان تبدیل شده است. بحران عزل و سرکشی استاندار بلخ و درگیر بودن نیروهای امنیتی افغانستان در جنگ با طالبان و داعش ازیک‌سوی ، رکود اقتصادی و فلاکت معیشتی مردم و ده‌ها بحران دیگر ازسوی‌دیگر موجب نشده است که سیاستمداران افغانستان توزیع شناسنامه الکترونیکی را بهانه‌ای برای ایجاد کشمکش دیگر قرار ندهند. این کشمکش چند سالی است که ذهن و توان جامعه افغانستان را درگیر کرده و آن را فرسوده است. اینکه در مقابل «ملیت» در شناسنامه‌ها چه واژه‌ای نوشته شود، موضوع اصلی مناقشه میان نخبگان و سیاستمداران واقع شده و ایشان را در دو جبهه متضاد قرار داده است. عمده وابستگان به قوم پشتون که گلوگاه‌های اصلی قدرت را دراختیار دارند، تأکید می‌کنند که واژه «افغان» مساوی با «پشتون» نیست و درنتیجه می‌تواند چتر مفهومی خود را بر تمامی اتباع و اقوام افغانستان بگستراند. آنان با استناد به ماده 4 قانون اساسی افغانستان، معتقدند درج واژه «افغان» بدعت جدیدی نیست و هیچ واژه دیگری نمی‌تواند بیانگر دیرینه دولت ـ ملت‌سازی در کشوری به نام افغانستان باشد؛ اما در برابر غالب اقوام غیرپشتون به‌ویژه تاجیک‌ها، هزاره‌ها و ازبک‌ها معتقدند که در فرهنگ عمومی افغانستان، واژه «افغان» معادل واژه «پشتون» بوده و صرفاً زیر پنجاه درصد جمعیت افغانستان را شامل می‌شود. 
بیش از یک سال است که وزارت کشور افغانستان مترصد شروع پروسه توزیع شناسنامه بوده است؛ اما با پس‌زده شدن طرح اصلاحی دولت مبنی‌بر درج توأمان هویت ملی و قومی در شناسنامه توسط پارلمان، اینک رئیس‌جمهوری تصمیم گرفته است بدون درنظر گرفتن مخالفت‌های پارلمان، فعالان سیاسی، جامعه مدنی و افکار عمومی طرح توزیع شناسنامه الکترونیکی را آغاز کند. چندی پیش محمداشرف غنی به‌عنوان نخستین فرد در طرح ثبت‌نام کرد و اجرای آن را رسماً کلید زد؛ اما درمقابل، عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی حکومت وحدت ملی نه‌تنها از ثبت‌نام استنکاف ورزیده، بلکه هشدار داده است که اجرای طرح در فقدان وفاق ملی، می‌تواند افغانستان را وارد فاز دیگری از بحران کند. به‌نظر می‌رسد دودستگی جامعه افغانستان پیرامون درج واژه «افغان» در شناسنامه، سطح منازعه و اختلاف میان سران حکومت وحدت ملی را افزایش داده است.
واقعیت آن است که ثبت این واژه در شناسنامه‌های الکترونیکی میراث سنتی است که از نامگذاری «افغانستان» بر کشوری شروع شد که پیش از قرن نوزدهم با این نام شناخته‌شده نبود. سلطه بی‌چون‌وچرای پشتون‌ها بر این سرزمین پس از سال 1747به‌ویژه در اوایل قرن بیستم، با افغانی‌سازی جامعه افغانستان ازسوی حکومت‌های پشتون همراه بوده است؛ اما تفاوت‌های فرهنگی عمیق موجود میان جامعه پشتون و غیرپشتون همراه با ذهنیت‌های آکنده از نفرت میان آنها، اینک به آنجا رسیده است که غیرپشتون‌ها قرار گرفتن زیر چتر کلمه «افغان» را برای خود عار می‌دانند. ازسوی‌دیگر، پشتون‌ها نیز به موضوع نگاه حیثیتی دارند. از دید آنها، تمرد تاجیک‌ها، هزاره‌ها، ازبک‌ها و خرده قومیت‌های دیگر به‌منزله بی‌احترامی به قانون اساسی و انکار دولت‌سازی پشتون‌ها و سلطه تاریخی آنها بر این کشور است. بسیاری از نخبگان پشتون تلاش فعالان اقوام دیگر نسبت به حذف واژه «افغان» از مهم‌ترین سند هویتی اتباع افغانستان را مقدمه‌ای برای تجزیه این کشور تلقی می‌کنند.
واقعیت آن است که مجادله حول حضور و یا غیبت واژه «افغان» در شناسنامه‌های الکترونیکی، حاکی از بحران دامنه‌دار هویت ملی در افغانستان است. این موضوع نشانه بدی برای ناتمام ماندن پروسه دولت ـ ملت‌سازی در این کشور است. گسل‌های تاریخی و فرهنگی موجود میان اقوام و طوایف این کشور به حدی عمیق و غیرقابل ترمیم به‌نظر می‌رسد که درج یک واژه به‌جای آن که محور تعریف هویت ملی قرار گیرد، به موضوع نفاق ملی تبدیل می‌شود. شناسنامه‌های الکترونیکی دیر یا زود با واژه «افغان» یا بدون آن در سراسر افغانستان توزیع خواهد شد، اما گسل‌های هویتی در جامعه چندپاره افغانستان برجای خواهد ماند و در فازها و فرازهای دیگری همانند اژدهای در کمین نشسته، افغانستان را به کام خود خواهد کشید.