بوکوحرام

از دعوت مسالمت آمیز تا جهاد مسلحانه


گروه‌های سلفی به‌ویژه جریان‌های سلفی جهادی و تکفیری در سال‌های اخیر به‌تدریج درحال انتقال از منطقه غرب آسیا به‌سمت قاره آفریقا هستند، به‌طوری‌که این قاره درحال تبدیل شدن به کانون اصلی گروه‌های سلفی در جهان است و به‌دلیل آسیب‌پذیری‌های متعددی چون: دولت‌های ضعیف و ورشکسته، بحران‌های سیاسی، اقتصاد شکننده، مرزهای نفوذپذیر، ناتوانی نیروهای انتظامی و ضعف ارتش، دسترسی گسترده به تسلیحات، و حمایت مالی ازسوی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، محیط مساعد و مناسبی برای گروه‌های اسلام‌گرای افراطی به‌شمار می‌رود.

از دهه 1990، گروه‌های سلفی جهادی به‌طور سازمان‌یافته فعالیت خود را در سراسر قاره آفریقا گسترش دادند و موج جدیدی از خشونت را در کشورهای مختلف آن به نمایش گذاشتند. خطرناک‌ترین این گروه‌ها در غرب آفریقا «بوکو حرام» است که علاوه‌بر نیجریه، در کشورهای مجاور آن نظیر: چاد، کامرون و نیجر نیز حضور دارد.

بوکو حرام در ابتدای شکل‌گیری، در قالب جنبشی تبلیغی ظاهر شد که به‌صورت مسالمت‌آمیز فعالیت می‌کرد؛ اما به‌تدریج جهاد مسلحانه و اعمال خشونت‌آمیز جایگزین رویکرد صلح‌آمیز این گروه شد. درواقع، تا زمانی که محمد یوسف، رهبری آن را برعهده داشت، برای رسیدن به اهداف خود در زمینه کاهش فساد و مشکلات سیاسی و اقتصادی دولت، راه‌های مسالمت‌آمیز را درپیش می‌گرفت؛ اما پس از کشته شدن وی در ژوئیه 2009 به دست نیروهای دولتی، فعالیت گروه به سمت مرحله نظامی، خشونت و جهاد مسلحانه کشیده شد.

بسیاری از رسانه‌‌های محلی و خارجی تاریخچه شکل‌گیری و ظهور بوکو حرام را سال 2002 می‌دانند؛ اما درحقیقت، ریشه‌های تاریخی شکل‌گیری این گروه به سال 1995 بازمی‌گردد؛ زمانی که ابوبکر لاوان «گروه اهل سنت و هجرت» یا «سازمان جوانان مسلمان» را در شهر مایدوگور در ایالت بورنو بنیان‌گذاری کرد. در سال 2002، محمد یوسف رهبری گروه اهل سنت و هجرت را برعهده گرفت. با گذشت زمان، این گروه نام‌های متعددی یافت. قبل از آنکه لقب «بوکو حرام» به آن اطلاق شود، به نام‌هایی مانند «جنبش طالبان نیجریه»، «المهاجرون» و «الیوسفیه» معروف شده بود؛ اما اعضای گروه ترجیح می‌دهند که به گروه «اهل سنت برای دعوت و جهاد» شناخته شوند.

درواقع، نام رسمی بوکو حرام «جماعه اهل السنه للدعوه و الجهاد» است و عنوان «بوکو حرام» را تحلیل‌گران، رسانه‌ها و مطبوعات به‌کار می‌برند که معنایش این است «آموزش فرهنگ و علم به سبک غربی حرام است». تلاش برای سرنگونی نظام سکولار و اجرای قاطعانه آموزه‌های شریعت اسلامی در سراسر نیجریه، ایجاد دولت اسلامی و تغییر نظام آموزشی در این کشور ازجمله مأموریت‌های ایدئولوژیک این گروه است.

در شکل‌گیری بوکو حرام، عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی نقش دارند. بوکو حرام هر آنچه غربی است به‌طور کلی مخالف اسلام می‌داند و بر این باور است که نفوذ غرب در جوامع اسلامی ناشی از ضعف دینی این جوامع است؛ امری که سبب شد این گروه بیانیه‌ای را صادر کند، با این مضمون که نظام سنتی بانکی، مالیات‌ها و قوانین و نهادهای غربی و آموزش غربی، همگی اموری کفرآمیزند و مسلمانان باید از آنها بپرهیزند.

درخصوص ساختار سازمانی بوکو حرام می‌توان گفت که این گروه همانند سایر گروه‌های سلفی جهادی و سازمان‌های تروریستی به‌صورت سلسله‌مراتبی و هرمی سازماندهی می‌شود. بنابر گزارش مجله «فوربس» آمریکا و روزنامه اقتصادی «لزیکو»ی پاریس، بوکو حرام با 25 میلیون دلار درآمد سالیانه، از نظر مالی جزو ده سازمان تروریستی ثروتمند جهان است.

این گروه پیروانی در نوزده استان شمالی نیجریه، جمهوری نیجر، چاد، کامرون و سودان دارد و نیز توانسته است روابط خود را با گروه‌های سلفی جهادی در سطح داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی گسترش دهد. این گروه علاوه‌بر همکاری با گروه‌های اسلام‌گرای رادیکال حاضر در غرب ‌آفریقا که به سازمان القاعده وابسته‌اند، با داعش و گروه‌های وابسته و هم‌پیمان آن در قاره آفریقا نیز ارتباط گسترده دارد.

بوکو حرام در سال 2014 توانست بر بخش‌های وسیعی از مناطق شمال نیجریه برابر با مساحت کشور بلژیک تسلط یابد؛ ازاین‌رو، ابوبکر شیکاو، رهبر این گروه، در اوت همان سال تشکیل «دولت خلافت» را در این کشور اعلام کرد. با اعلام خلافت، شدت خشونت و کشتار این گروه فزونی یافت، به‌طوری‌که در سال 2014 به‌ مرگ‌بارترین گروه تروریستی در جهان معروف شد. تمرکز اصلی حملات تروریستی بوکو حرام بر دشمن نزدیک یعنی مسیحیان و مسلمانان به‌ویژه شیعیان نیجریه است. البته این گروه از سال 2014 حملات متعددی را در خارج از مرزهای نیجریه، به‌ویژه در کشورهای نیجر، چاد و کامرون انجام داده است. براساس برآوردهای سازمان ملل متحد، بر اثر خشونت‌های این گروه از 2009 تا 2017، حدود بیست هزار نفر کشته و بیش از دو میلیون آواره شدند.

از مهم‌ترین و جدیدترین تحولات درباره گروه بوکو حرام، بیعت ابوبکر شیکاو با ابوبکر البغدادی، خلیفه خودخوانده داعش، در مارس 2015 و تغییر نام این گروه به «ولایت غرب آفریقای دولت اسلامی» است. البته اتحاد و هم‌پیمانی البغدادی و شیکاو چندان پایدار نبود؛ زیرا داعش در اوت 2016، ابومصعب البرناوی را در نقش‌ رهبر جدید گروه بوکو حرام معرفی کرد که با مخالفت شدید و آشکار ابوبکر شیکاو مواجه شد. این امر به تجزیه و تفکیک گروه به دو بخش اصلی نیز منجر گردید.

بااین‌حال، گروه بوکو حرام در غرب آفریقا همچنان یکه‌تاز است و بسیاری از کارشناسان، آن را ازحیث خشونت و خطرناک بودن کمتر از داعش نمی‌دانند. علاوه‌برآن، شکست‌های سنگین داعش در سال 2017 و ازدست دادن مناطق تحت تصرف خود در عراق و سوریه موجب می‌شود که گروه تروریستی بوکو حرام در آینده نگاه‌ها را به‌سوی خود معطوف سازد. اگرچه دولت نیجریه و کشورهای همسایه آن طی چند سال اخیر با گروه تروریستی بوکو حرام مشغول نبرد بوده‌اند، تاکنون نتوانسته‌اند این گروه را به‌طور کامل شکست دهند و سرکوب آن هم در آیندۀ نزدیک دشوار به‌نظر می‌رسد؛ زیرا هم خود این گروه ازطریق نظام سلولی و ساختار شبکه‌ای عمل می‌کند و هم اینکه در نیجریه و دولت‌های همجوار آن مشکلات ساختاری وجود دارد.

به‌طور کلی، در پژوهش حاضر سعی بر آن است که به هشت پرسش اساسی پاسخ داده شود: 1. مبانی فکری و ایدئولوژیک بوکو حرام از چه جریانی نشئت می‌گیرد؟ 2. عوامل مؤثر در شکل‌گیری بوکو حرام کدام‌اند؟ 3. ساختار تشکیلاتی بوکو حرام به چه شکل است؟ 4. منابع مالی بوکو حرام از چه کانال‌هایی تأمین می‌شود؟ 5. عوامل موفقیت و شکست بوکو حرام کدام‌اند؟ 6. روابط بوکو حرام با سایر گروه‌های سلفی جهادی چگونه است؟ 7. دلایل روی آوردن بوکو حرام به عملیات خشونت‌آمیز و جهاد مسلحانه چیست؟ و 8. چرا فعالیت‌ها و اقدامات گروه بوکو حرام غیراسلامی است؟

به‌منظور پاسخ‌گویی به پرسش‌های فوق، مطالب کتاب در ده فصل سازماندهی و تنظیم شده است. در فصل اول با عنوان «تبارشناسی جریان سلفی‌گری جهادی»، پس از ارائه تعریف از سلفی‌گری و تقسیم‌بندی جریان‌های سلفی، نظریه‌پردازان اصلی این جریان و اندیشه‌ها و افکار آنها معرفی می‌شوند. در فصل دوم با عنوان «تحولات تاریخی و سیاسی نیجریه»، پس از بررسی ژئوپلیتیک و تحولات تاریخی این کشور، به ساختار حکومتی و مهم‌ترین وقایع تاریخی و سیاسی آن ازجمله ظهور بوکو حرام اشاره خواهد شد. در فصل سوم با عنوان «مبانی فکری و ایدئولوژیک بوکو حرام»، پس از تبیین ساختار فکری و رهنامه این گروه، مهم‌ترین و برجسته‌ترین اصول ایدئوژیک و شیوه آموزشی آن مورد واکاوی قرار می‌گیرد. در فصل چهارم با عنوان «تاریخچه و عوامل شکل‌گیری بوکو حرام»، پس از بررسی معنا و مفهوم بوکو حرام، تاریخچه، عوامل و ریشه‌های مهم شکل‌گیری این گروه بررسی می‌شوند. در فصل پنجم با عنوان «ساختار تشکیلاتی بوکو حرام»، پس از تبیین ویژگی ساختار سازمانی بوکو حرام و دلایل نزاع و شکاف در آن، به رهبران اصلی این گروه اشاره می‌شود. در فصل ششم با عنوان «وضعیت مالی و اقتصادی بوکو حرام»، منابع مالی و فعالیت‌های اقتصادی آن و شیوه‌های تأمین این منابع و میزان درآمد سالیانه گروه ارزیابی می‌شود.

در فصل هفتم با عنوان «بوکو حرام و گروه‌های سلفی جهادی»، ضمن معرفی کوتاه گروه‌های سلفی افراطی مرتبط با بوکو حرام، کیفیت و نوع این روابط تحلیل می‌شود. در فصل هشتم با عنوان «عوامل موفقیت و شکست بوکو حرام»، پس از بررسی عوامل مؤثر بر افزایش فعالیت بوکو حرام، به عوامل ضعف و آسیب‌پذیری این گروه نیز اشاره می‌گردد.

در فصل نهم با عنوان «جنایت‌های بوکو حرام»، پس از بیان تاریخچه خشونت و تاکتیک‌های جدید بوکو حرام در عملیات‌های خود، جنایت‌ها و اقدامات تروریستی این گروه در سال‌های اخیر و نحوه عملکرد نیروهای امنیتی نیجریه برای مبارزه و مقابله با این گروه نیز شرح داده می‌شود. درنهایت، در فصل دهم با عنوان «بوکو حرام و اسلام‌هراسی»، ضمن اشاره به موج‌های چهارگانه اسلام‌هراسی، دلایل غیراسلامی بودن فعالیت‌های بوکو حرام براساس آیات و احادیث و همچنین مواضع و دیدگاه‌های علما درباره این گروه بررسی می‌شود. بخش پایانی کتاب نیز به نتیجه‌گیری و بیان یافته‌های پژوهش اختصاص دارد.

در پایان لازم می‌دانم از مسئولان محترم مؤسسه ابرار معاصر تهران به‌ویژه جناب آقای دکتر عابد اکبری که زمینة انتشار این اثر را فراهم ساختند تقدیر و تشکر کنم. همچنین از زحمات سرکار خانم منیره آذری برای ویراستاری ادبی کتاب کمال سپاس و قدردانی را دارم.