حمایت اتحادیه اروپا از عضویت ایران در WTO: راهبردی اروپایی برای برونرفت از عوامل بازدارنده تجاری ـ سرمایهگذاری آمریکایی
حمایت اتحادیه اروپا از عضویت ایران در WTO:
راهبردی اروپایی برای برونرفت از عوامل بازدارنده تجاری ـ سرمایهگذاری آمریکایی
راهبردی اروپایی برای برونرفت از عوامل بازدارنده تجاری ـ سرمایهگذاری آمریکایی
دوشنبه 8 شهریور 1395

با نگاهی به دوران پیش از تنش در پرونده هستهای ایران، اتحادیه اروپا یکی از مهمترین بازیگرانی بود که در بحث فرایند عضویت ایران در سازمان جهانی تجارت نقش فعال و مثبتی را بازی میکرد و درنهایت هم با فشارهای اعضای این اتحادیه بود که آمریکا دست از مخالفت با شروع فرایند عضویت (عضویت ناظر) در 5 خرداد 1384 برداشت. با توافق هستهای صورتگرفته بین ایران و کشورهای ١+٥ و بالاخص از زمان اجرایی شدن برجام، خانم فدریکا موگرینی، نماینده عالی سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا، چندینبار در بیانیههای خود از حمایت اتحادیه اروپا برای عضویت ایران در سازمان جهانی تجارت تأکید کرده است.
از مجموع 193 کشور عضو سازمان ملل، ١٦٤ کشور عضو سازمان جهانی تجارت هستند که این سازمان را به بزرگترین سازمان بعد از سازمان ملل و اولین و گستردهترین سازمان در حوزه تجارت تبدیل کرده است که اعضای آن 98 درصد تجارت جهان را دراختیاردارند.(1) در اینجا جا دارد این سؤال مطرح شود که هدف اتحادیه اروپا از تأکید بر حمایت از ایران در عضویت این نهاد مدیریتکننده تجارت جهانی چیست؟ اساساً اتحادیه اروپا از چه مؤلفههای قدرت، ساختار و سازوکارهایی در این سازمان جهانی و فرایند عضویت کشورها برخوردار است که ایران بتواند از حمایت اتحادیه برای عضویت خود استفاده کند؟ بهنظر میرسد که اتحادیه اروپا با توجه به نقش نهادینهای که در عضویت کشورها در این سازمان دارد، میخواهد با عضویت ایران در این سازمان بهشکل نهادینه مذاکرات تجاری با ایران را در قالب نهاد تجاری جهانی دنبال کند تا از این طریق بتواند نقش عوامل سلبی و بازدارنده تجاری ـ سرمایهگذاری ایالات متحده آمریکا (ازجمله تحریمهای پیدرپی کنگره آمریکا که چشماندازی برای پایان آن دیده نمیشود) را تعدیل و بیاثر کند که در برهه کنونی مهمترین مانع حضور شرکتهای اروپایی در ایران میباشد.
اتحادیه اروپا برای موفقیت مذاکرات هستهای با ایران تلاش فراوانی کرد و دستیابی به توافق علاوهبر رفتارهای عقلانی و واقعبینانه مسئولان جمهوری اسلامی ایران، بهطور ضمنی حاکی از پیروزی روش و رویکرد اتحادیه اروپا در برابر روش نظامیگری آمریکا در حل اختلافات بود. بهعبارتیدیگر، واقعبینی و عملگرایی اقتصادی ـ تجاری حاکم بر منطق فکری اتحادیه اروپا استلزاماتی برای ازسرگیری دور جدیدی از روابط و همکاریها با جمهوری اسلامی ایران در برخی حوزهها ایجاد کرده است. دراینراستا، اعضای اتحادیه اروپا بهخوبی میدانند که بازار بزرگ تجاری ـ سرمایهگذاری ایران فرصتهای بزرگی را برای کشورها و شرکتهای اروپایی فراهم میکند، اما آنچه که اهمیت این مسئله را دوچندان میکند شرایط دشوار بحران مالی و بدهیها و بیکاری مزمن در کشورهای اروپایی است که فراهم آمدن شرایطی که بتواند به اقتصاد نابسامان این کشورها کمک کند بسیار مهم و حائز اهمیت است. بنابراین حضور در بازار بزرگ ایران و سرمایهگذاریهای کلان میتواند شرایط جدیدی برای این کشورها بهوجود آورده و چشمانداز مثبتی در مبادلات تجاری آنها ایجاد کند. همزمانی چالشها و شکافهای فزاینده اتحادیه اروپا نیز موضوعی است که استراتژی نگاه به بیرون و همکاری با کشوری باثبات و دارای فرصتهای تجاری ـ سرمایهگذاری چون ایران را تقویت کرده است. اتحادیه اروپا بهخوبی میداند که با توجه به مجموعه بحرانها (همچون تنشهای منطقه خاورمیانه و بحران پناهجویان و متعاقب آن خیزش احزاب راست افراطی و مخالفت آن با مهاجران و همگرایی اتحادیه اروپا)، پیامدهای خروج بریتانیا شامل شعلهور شدن جداییطلبیها در خود بریتانیا (اسکاتلند، ولز، و ایرلند شمالی) و همچنین آثار دومینووار آن برای سایر کشورها در داخل اتحادیه و مهمتر از همه تأثیرات اقتصادی آن بر اتحادیه با توجه به قدرت اقتصادی بریتانیا و چشمانداز بد اقتصادی ناشی از بحرانهای اقتصادی ـ مالی و بدهیها؛ اروپا را اجباراً در یک وضعیت نگاه به همکاریهای سیاسی منطقهای برای حل بحرانهای منطقهای بهعنوان منشأ و سرچشمه بحرانها و شکافهای داخلی و مشکلات اقتصادی داخلی قرار داده است. همزمانی این چالشها با توافق برجام و رفع بزرگترین مانع همکاریهای سیاسی ـ قتصادی اروپا و ایران، چشمانداز جدیدی را برای شروع همکاریها که با عنوان «مذاکرات سطح بالا» شناخته شده است، میدهد. این مسئله با توجه به اینکه مهمترین مؤلفه قدرت این اتحادیه، قدرت نرم اقتصادی ـ تجاری آن میباشد و با تحولات داخلی و همچنین خارجی این مؤلفه درحال فرسایش میباشد، اتحادیه را به فکر یافتن شرکای تجاری باثبات و نهادینهای میاندازد که چشمانداز قدرت رقابت اقتصادی خود را تقویت کند.
اما اتحادیه اروپا اکنون با مانع بزرگتری که بهعنوان یک عامل بازدارنده مانع حضور شرکتهای اروپایی در ایران شده، مواجه است که حاضر نیستند ریسک حضور در ایران را بهدلیل تحریمهای کنگره آمریکا بپذیرند و شاید بههمیندلیل باشد که اتحادیه اروپا با کشاندن ایران به سازمان جهانی تجارت سعی در ورود به بازار ایران از راه نهادهای بینالمللی دارد تا ازاینطریق بتواند نقش بازدارنده تحریمهای کنگره آمریکا را ازبین ببرد و در داخل یک نهاد بینالمللی مشروع با ایران به تجارت و سرمایهگذاری بپردازد و در درازمدت به بازار راهبردی ایران نظر داشته باشد.
با توجه به تحلیل بالا و اینکه اتحادیه اروپا با احساس نیاز به بازار ایران و دور ماندن این رابطه از تبعات منفی تحریمهای ایالات متحده آمریکا بهدنبال نهادینهسازی روابط تجاری با ایران در سازمان جهانی تجارت ازطریق حمایت از عضویت ایران میباشد، اکنون این سؤال مطرح میشود که اساساً مؤلفههای قدرت اتحادیه اروپا در سازمان جهانی تجارت چیست؟
1. حضور فعال و دوگانه در فرایند الحاق در چهارچوب گروه کاری الحاق: اتحادیه اروپا نهتنها بدون استثنا در تمامی کارگروههای تشکیلشده برای 32 کشوری که از زمان تأسیس سازمان جهانی تجارت (١٩٩٥) به عضویت درآمدهاند حضور داشته است، بلکه کشورهای عضو این اتحادیه در بیش از 25 مورد از این کشورهای رئیس گروه کاری بودهاند.(2) علاوهبراین، ضمن حضور کشورهای عضو اتحادیه اروپا در گروه کاری خود نهاد اتحادیه اروپا نیز بهصورت جداگانه در عضویت تمامی کشورها در این سازمان در قالب گروه کاری حضور دارد.
2. قدرت اقتصادی و حوزه موافقتنامههای تجاری ـ سرمایهگذاری اتحادیه اروپا: اتحادیه اروپا نوزده درصد تجارت جهانی را به خود اختصاص داده و با یک تریلیون و 794 میلیارد یورو واردات بزرگترین واردکننده و با یک تریلیون و 687 میلیارد یورو صادرات بزرگترین صادرکننده جهان میباشد. در بخش سرمایهگذاری مستقیم خارجی این اتحادیه 6/35 درصد کل سرمایهگذاری انجامشده در جهان را دراختیار دارد و 6/27 درصد کل سرمایهگذاریهای انجامشده در جهان در این اتحادیه انجام میشود که جایگاه اول را دراینخصوص به خود اختصاص داده است.(3) مجموعه این عوامل و همچنین تعداد و حجم موافقتنامههای تجاری این اتحادیه با کشورهای مختلف باعث شده که در مذاکرات الحاق کشورها، این اتحادیه همچنان بهعنوان عضو ثابت گروه کاری باشد. دلیل اتحادیه اروپا به حضور دائمی و گسترده در گروه کاری الحاق تمامی کشورها داشتن منافع تجاری بهدلیل گستردگی اقتصاد و تجارت و سرمایهگذاری خود میباشد. این امر درنهایت باعث شده که اتحادیه اروپا نقش و جایگاه خاصی را در مذاکرات تجاری چندجانبه و مهمتر از آن در الحاق کشورها به این سازمان ایفا کند. اتحادیه اروپا این کار را ازطریق ابزارهای سهگانه چندجانبه، دوجانبه و یکجانبه یا همان ترجیحات تجاری در فرایند عضویت کشورها در این سازمان دنبال میکند.
3. وزن آرای اتحادیه اروپا در سازمان جهانی تجارت: نکته مهم اهمیت اتحادیه اروپا در مذاکرات الحاق کشورها در اینجا آشکار میشود که اتحادیه اروپا بهتنهایی با 28 کشور عضو خود بالاتر از یکچهارم آرا را در پذیرش عضویت یک کشور دراختیار دارد که این مقدار مساوی با 26 درصد آرا در سیستم رأیگیری سازمان جهانی تجارت میباشد.
4. وضعیت خاص حقوقی اتحادیه اروپا در سازمان جهانی تجارت: نکته مهم دیگری که درجهت دهیهای این اتحادیه بر سیاستهای سازمان جهانی تجارت تأثیر گستردهای دارد این است که اتحادیه اروپا دارای شرایط خاص و ویژهای در ارتباط با سازمان جهانی تجارت میباشد؛ بدینمعنی که این اتحادیه علاوهبر عضویت 28 کشور عضو در سازمان جهانی تجارت، بهعنوان یک نهاد حقوقی بیستونهمین عضو این سازمان محسوب میشود و تریبون جداگانهای بهعنوان یک عضو منطقهای دراختیار دارد.(4)
5. اقدام براساس سیاست مشترک تجاری و سرمایهگذاری اتحادیه اروپا: یکی از مهمترین دلایلی که باعث اهمیت اتحادیه اروپا در ارتباط با تأثیرگذاری سیاستهای سازمان جهانی تجارت و تبدیل آن به یکی از بزرگترین بازیگر تجاری دنیا شده است، سازوکارهایی است که به آن سیاست مشترک تجاری و سرمایهگذاری گفته میشود(5) که تمامی اعضا در چهارچوب آن و بهصورت مشترک اقدام به وضع یا لغو تعرفه در ارتباط با کشور ثالث هم در داخل اتحادیه و هم در چهارچوب سازمان جهانی تجارت میکنند.
6. اقدام واحد در WTO ازطریق کمیسیون اروپا(6): بدینطریق که کمیسیون اروپا بهعنوان بازوی اجرایی اتحادیه اروپا و نماینده آن در تمامی مذاکرات و امور مربوط به سازمان جهانی تجارت میباشد.(7) درواقع به کمیسیونر تجاری اتحادیه اروپا در چهارچوب سیاست تجاری مشترک اختیارات تام دادهشده تا بتواند با کشورهایی که در فرایند الحاق بهسر میبرند وارد مذاکرات تعرفهای شده و مواضع سیاسی و تجاری اتحادیه را در یک بیانیه و موافقتنامه واحد از طرف تمامی کشورهای عضو بهطور شفاف بیان و اجرا نماید.
از مجموع 193 کشور عضو سازمان ملل، ١٦٤ کشور عضو سازمان جهانی تجارت هستند که این سازمان را به بزرگترین سازمان بعد از سازمان ملل و اولین و گستردهترین سازمان در حوزه تجارت تبدیل کرده است که اعضای آن 98 درصد تجارت جهان را دراختیاردارند.(1) در اینجا جا دارد این سؤال مطرح شود که هدف اتحادیه اروپا از تأکید بر حمایت از ایران در عضویت این نهاد مدیریتکننده تجارت جهانی چیست؟ اساساً اتحادیه اروپا از چه مؤلفههای قدرت، ساختار و سازوکارهایی در این سازمان جهانی و فرایند عضویت کشورها برخوردار است که ایران بتواند از حمایت اتحادیه برای عضویت خود استفاده کند؟ بهنظر میرسد که اتحادیه اروپا با توجه به نقش نهادینهای که در عضویت کشورها در این سازمان دارد، میخواهد با عضویت ایران در این سازمان بهشکل نهادینه مذاکرات تجاری با ایران را در قالب نهاد تجاری جهانی دنبال کند تا از این طریق بتواند نقش عوامل سلبی و بازدارنده تجاری ـ سرمایهگذاری ایالات متحده آمریکا (ازجمله تحریمهای پیدرپی کنگره آمریکا که چشماندازی برای پایان آن دیده نمیشود) را تعدیل و بیاثر کند که در برهه کنونی مهمترین مانع حضور شرکتهای اروپایی در ایران میباشد.
اتحادیه اروپا برای موفقیت مذاکرات هستهای با ایران تلاش فراوانی کرد و دستیابی به توافق علاوهبر رفتارهای عقلانی و واقعبینانه مسئولان جمهوری اسلامی ایران، بهطور ضمنی حاکی از پیروزی روش و رویکرد اتحادیه اروپا در برابر روش نظامیگری آمریکا در حل اختلافات بود. بهعبارتیدیگر، واقعبینی و عملگرایی اقتصادی ـ تجاری حاکم بر منطق فکری اتحادیه اروپا استلزاماتی برای ازسرگیری دور جدیدی از روابط و همکاریها با جمهوری اسلامی ایران در برخی حوزهها ایجاد کرده است. دراینراستا، اعضای اتحادیه اروپا بهخوبی میدانند که بازار بزرگ تجاری ـ سرمایهگذاری ایران فرصتهای بزرگی را برای کشورها و شرکتهای اروپایی فراهم میکند، اما آنچه که اهمیت این مسئله را دوچندان میکند شرایط دشوار بحران مالی و بدهیها و بیکاری مزمن در کشورهای اروپایی است که فراهم آمدن شرایطی که بتواند به اقتصاد نابسامان این کشورها کمک کند بسیار مهم و حائز اهمیت است. بنابراین حضور در بازار بزرگ ایران و سرمایهگذاریهای کلان میتواند شرایط جدیدی برای این کشورها بهوجود آورده و چشمانداز مثبتی در مبادلات تجاری آنها ایجاد کند. همزمانی چالشها و شکافهای فزاینده اتحادیه اروپا نیز موضوعی است که استراتژی نگاه به بیرون و همکاری با کشوری باثبات و دارای فرصتهای تجاری ـ سرمایهگذاری چون ایران را تقویت کرده است. اتحادیه اروپا بهخوبی میداند که با توجه به مجموعه بحرانها (همچون تنشهای منطقه خاورمیانه و بحران پناهجویان و متعاقب آن خیزش احزاب راست افراطی و مخالفت آن با مهاجران و همگرایی اتحادیه اروپا)، پیامدهای خروج بریتانیا شامل شعلهور شدن جداییطلبیها در خود بریتانیا (اسکاتلند، ولز، و ایرلند شمالی) و همچنین آثار دومینووار آن برای سایر کشورها در داخل اتحادیه و مهمتر از همه تأثیرات اقتصادی آن بر اتحادیه با توجه به قدرت اقتصادی بریتانیا و چشمانداز بد اقتصادی ناشی از بحرانهای اقتصادی ـ مالی و بدهیها؛ اروپا را اجباراً در یک وضعیت نگاه به همکاریهای سیاسی منطقهای برای حل بحرانهای منطقهای بهعنوان منشأ و سرچشمه بحرانها و شکافهای داخلی و مشکلات اقتصادی داخلی قرار داده است. همزمانی این چالشها با توافق برجام و رفع بزرگترین مانع همکاریهای سیاسی ـ قتصادی اروپا و ایران، چشمانداز جدیدی را برای شروع همکاریها که با عنوان «مذاکرات سطح بالا» شناخته شده است، میدهد. این مسئله با توجه به اینکه مهمترین مؤلفه قدرت این اتحادیه، قدرت نرم اقتصادی ـ تجاری آن میباشد و با تحولات داخلی و همچنین خارجی این مؤلفه درحال فرسایش میباشد، اتحادیه را به فکر یافتن شرکای تجاری باثبات و نهادینهای میاندازد که چشمانداز قدرت رقابت اقتصادی خود را تقویت کند.
اما اتحادیه اروپا اکنون با مانع بزرگتری که بهعنوان یک عامل بازدارنده مانع حضور شرکتهای اروپایی در ایران شده، مواجه است که حاضر نیستند ریسک حضور در ایران را بهدلیل تحریمهای کنگره آمریکا بپذیرند و شاید بههمیندلیل باشد که اتحادیه اروپا با کشاندن ایران به سازمان جهانی تجارت سعی در ورود به بازار ایران از راه نهادهای بینالمللی دارد تا ازاینطریق بتواند نقش بازدارنده تحریمهای کنگره آمریکا را ازبین ببرد و در داخل یک نهاد بینالمللی مشروع با ایران به تجارت و سرمایهگذاری بپردازد و در درازمدت به بازار راهبردی ایران نظر داشته باشد.
با توجه به تحلیل بالا و اینکه اتحادیه اروپا با احساس نیاز به بازار ایران و دور ماندن این رابطه از تبعات منفی تحریمهای ایالات متحده آمریکا بهدنبال نهادینهسازی روابط تجاری با ایران در سازمان جهانی تجارت ازطریق حمایت از عضویت ایران میباشد، اکنون این سؤال مطرح میشود که اساساً مؤلفههای قدرت اتحادیه اروپا در سازمان جهانی تجارت چیست؟
1. حضور فعال و دوگانه در فرایند الحاق در چهارچوب گروه کاری الحاق: اتحادیه اروپا نهتنها بدون استثنا در تمامی کارگروههای تشکیلشده برای 32 کشوری که از زمان تأسیس سازمان جهانی تجارت (١٩٩٥) به عضویت درآمدهاند حضور داشته است، بلکه کشورهای عضو این اتحادیه در بیش از 25 مورد از این کشورهای رئیس گروه کاری بودهاند.(2) علاوهبراین، ضمن حضور کشورهای عضو اتحادیه اروپا در گروه کاری خود نهاد اتحادیه اروپا نیز بهصورت جداگانه در عضویت تمامی کشورها در این سازمان در قالب گروه کاری حضور دارد.
2. قدرت اقتصادی و حوزه موافقتنامههای تجاری ـ سرمایهگذاری اتحادیه اروپا: اتحادیه اروپا نوزده درصد تجارت جهانی را به خود اختصاص داده و با یک تریلیون و 794 میلیارد یورو واردات بزرگترین واردکننده و با یک تریلیون و 687 میلیارد یورو صادرات بزرگترین صادرکننده جهان میباشد. در بخش سرمایهگذاری مستقیم خارجی این اتحادیه 6/35 درصد کل سرمایهگذاری انجامشده در جهان را دراختیار دارد و 6/27 درصد کل سرمایهگذاریهای انجامشده در جهان در این اتحادیه انجام میشود که جایگاه اول را دراینخصوص به خود اختصاص داده است.(3) مجموعه این عوامل و همچنین تعداد و حجم موافقتنامههای تجاری این اتحادیه با کشورهای مختلف باعث شده که در مذاکرات الحاق کشورها، این اتحادیه همچنان بهعنوان عضو ثابت گروه کاری باشد. دلیل اتحادیه اروپا به حضور دائمی و گسترده در گروه کاری الحاق تمامی کشورها داشتن منافع تجاری بهدلیل گستردگی اقتصاد و تجارت و سرمایهگذاری خود میباشد. این امر درنهایت باعث شده که اتحادیه اروپا نقش و جایگاه خاصی را در مذاکرات تجاری چندجانبه و مهمتر از آن در الحاق کشورها به این سازمان ایفا کند. اتحادیه اروپا این کار را ازطریق ابزارهای سهگانه چندجانبه، دوجانبه و یکجانبه یا همان ترجیحات تجاری در فرایند عضویت کشورها در این سازمان دنبال میکند.
3. وزن آرای اتحادیه اروپا در سازمان جهانی تجارت: نکته مهم اهمیت اتحادیه اروپا در مذاکرات الحاق کشورها در اینجا آشکار میشود که اتحادیه اروپا بهتنهایی با 28 کشور عضو خود بالاتر از یکچهارم آرا را در پذیرش عضویت یک کشور دراختیار دارد که این مقدار مساوی با 26 درصد آرا در سیستم رأیگیری سازمان جهانی تجارت میباشد.
4. وضعیت خاص حقوقی اتحادیه اروپا در سازمان جهانی تجارت: نکته مهم دیگری که درجهت دهیهای این اتحادیه بر سیاستهای سازمان جهانی تجارت تأثیر گستردهای دارد این است که اتحادیه اروپا دارای شرایط خاص و ویژهای در ارتباط با سازمان جهانی تجارت میباشد؛ بدینمعنی که این اتحادیه علاوهبر عضویت 28 کشور عضو در سازمان جهانی تجارت، بهعنوان یک نهاد حقوقی بیستونهمین عضو این سازمان محسوب میشود و تریبون جداگانهای بهعنوان یک عضو منطقهای دراختیار دارد.(4)
5. اقدام براساس سیاست مشترک تجاری و سرمایهگذاری اتحادیه اروپا: یکی از مهمترین دلایلی که باعث اهمیت اتحادیه اروپا در ارتباط با تأثیرگذاری سیاستهای سازمان جهانی تجارت و تبدیل آن به یکی از بزرگترین بازیگر تجاری دنیا شده است، سازوکارهایی است که به آن سیاست مشترک تجاری و سرمایهگذاری گفته میشود(5) که تمامی اعضا در چهارچوب آن و بهصورت مشترک اقدام به وضع یا لغو تعرفه در ارتباط با کشور ثالث هم در داخل اتحادیه و هم در چهارچوب سازمان جهانی تجارت میکنند.
6. اقدام واحد در WTO ازطریق کمیسیون اروپا(6): بدینطریق که کمیسیون اروپا بهعنوان بازوی اجرایی اتحادیه اروپا و نماینده آن در تمامی مذاکرات و امور مربوط به سازمان جهانی تجارت میباشد.(7) درواقع به کمیسیونر تجاری اتحادیه اروپا در چهارچوب سیاست تجاری مشترک اختیارات تام دادهشده تا بتواند با کشورهایی که در فرایند الحاق بهسر میبرند وارد مذاکرات تعرفهای شده و مواضع سیاسی و تجاری اتحادیه را در یک بیانیه و موافقتنامه واحد از طرف تمامی کشورهای عضو بهطور شفاف بیان و اجرا نماید.
نتیجهگیری
از مجموع ١٩٣ کشور عضو سازمان ملل، ١٦٤ کشور عضو این سازمان مدیریتکننده تجارت جهانی میباشند. ایران بزرگترین اقتصاد خارج از این سازمان میباشد که به عقیده اکثر کارشناسان اقتصادی هرچند درصورت عضویت در کوتاهمدت ممکن است به نابسامانیهایی در اقتصاد کشور منجر شود ولی در بلندمدت، اقتصاد ایران میتواند از مزایای این سازمان نهایت استفاده را برده و خود را آرامآرام و بهصورت تدریجی (که یکی از اصول اساسی و امتیازات ویژه این سازمان برای همگام کردن اقتصاد خود با اقتصاد جهانی میباشد) با بازارهای دنیا تطبیق داده و حتی درصورت عدم سازگاری برخی حوزهها استثنائات و امتیازاتی را (طبق ماده ویژه تواناسازی کشورهای درحال توسعه در این سازمان) دریافت کند. اتحادیه اروپا نیز بهدلیل بحرانها (چه داخلی و چه خارجی) و چشمانداز بد اقتصادی آن نیاز مبرمی برای یافتن شریکی باثبات همچون ایران دارد که اینک بعد از برجام میتواند از آن استفاده کند، اما بهنظر میرسد که اتحادیه اروپا با گذشت زمان و عدم اقدامی مؤثر درجهت تجارت و سرمایهگذاری که بیشتر بهدلیل ترس تجار و شرکتهای اروپایی از تحریمهای کنگره آمریکا چه قبل و بعد از برجام (همچون تحریم ویزایی برای ٣٨ کشور درصورت ورود به ایران) میباشد و با توجه به این واقعیت که شرکتهای اروپایی با وجود این تحریمها نمیتوانند ریسک حضور در بازار ایران را بپذیرند، اکنون با حمایت ایران برای عضویت در سازمان جهانی تجارت درپی آن است که روابط با ایران را در فرمتی دیگر و نهادینهتر در داخل بزرگترین نهاد مدیریتکننده تجارت جهانی دنبال کند. اروپایی که بهدلیل بحرانها و چالشهای متعدد مالی، بدهیها، جداییطلبیها و بحران مهاجرت و بالاخص تروریسم و خروج بریتانیا و موج عظیمی از خیزش احزاب راست افراطی بهشدت درهم آمیخته شده و نیاز به بازسازی وجهه اقتصادی ـ تجاری خود بهعنوان مهمترین و تنها مؤلفه قدرت این اتحادیه میباشد، نیاز به بازار تجاری ـ سرمایهگذاری میلیاردی با ایران و بازار ششصد میلیونی پیرامونی منطقه ازطریق ایران دارد تا بتواند خون تازهای در رگهای اقتصادی این نهاد بحرانی تزریق کند.
درنهایت اینکه اتحادیه اروپا هرچند یگانه بازیگر عضویت کشورها در این سازمان نمیباشد، اما یکی از کلیدیترین نقشها را با توجه به موقعیت نهادینه حقوقی و تجاری خود دارد. دراینراستا، با برنامهریزی و اتخاذ سیاستهای هوشمندانه مذاکرات الحاق به سازمان جهانی تجارت با اتحادیه اروپا که بهصورت یکجا و با کمیسیون اروپا صورت خواهد گرفت (و نه تکتک اعضا)، هم میتوان انتخاب گروه کاری الحاق که بیشتر فرایندی مذاکراتی و چانهزنی است از کشورهای اروپایی و موافق با عضویت ایران انتخاب کرد و هم با مشخص شدن رئیس گروه کاری که نقش هماهنگکننده و هدایتکننده گزارشهای تجاری کشورها به سازمان جهانی تجارت را برعهده دارد (و بهاحتمالزیاد درمورد ایران سوئیس خواهد بود)، از بنبست کنونی درآید.
از مجموع ١٩٣ کشور عضو سازمان ملل، ١٦٤ کشور عضو این سازمان مدیریتکننده تجارت جهانی میباشند. ایران بزرگترین اقتصاد خارج از این سازمان میباشد که به عقیده اکثر کارشناسان اقتصادی هرچند درصورت عضویت در کوتاهمدت ممکن است به نابسامانیهایی در اقتصاد کشور منجر شود ولی در بلندمدت، اقتصاد ایران میتواند از مزایای این سازمان نهایت استفاده را برده و خود را آرامآرام و بهصورت تدریجی (که یکی از اصول اساسی و امتیازات ویژه این سازمان برای همگام کردن اقتصاد خود با اقتصاد جهانی میباشد) با بازارهای دنیا تطبیق داده و حتی درصورت عدم سازگاری برخی حوزهها استثنائات و امتیازاتی را (طبق ماده ویژه تواناسازی کشورهای درحال توسعه در این سازمان) دریافت کند. اتحادیه اروپا نیز بهدلیل بحرانها (چه داخلی و چه خارجی) و چشمانداز بد اقتصادی آن نیاز مبرمی برای یافتن شریکی باثبات همچون ایران دارد که اینک بعد از برجام میتواند از آن استفاده کند، اما بهنظر میرسد که اتحادیه اروپا با گذشت زمان و عدم اقدامی مؤثر درجهت تجارت و سرمایهگذاری که بیشتر بهدلیل ترس تجار و شرکتهای اروپایی از تحریمهای کنگره آمریکا چه قبل و بعد از برجام (همچون تحریم ویزایی برای ٣٨ کشور درصورت ورود به ایران) میباشد و با توجه به این واقعیت که شرکتهای اروپایی با وجود این تحریمها نمیتوانند ریسک حضور در بازار ایران را بپذیرند، اکنون با حمایت ایران برای عضویت در سازمان جهانی تجارت درپی آن است که روابط با ایران را در فرمتی دیگر و نهادینهتر در داخل بزرگترین نهاد مدیریتکننده تجارت جهانی دنبال کند. اروپایی که بهدلیل بحرانها و چالشهای متعدد مالی، بدهیها، جداییطلبیها و بحران مهاجرت و بالاخص تروریسم و خروج بریتانیا و موج عظیمی از خیزش احزاب راست افراطی بهشدت درهم آمیخته شده و نیاز به بازسازی وجهه اقتصادی ـ تجاری خود بهعنوان مهمترین و تنها مؤلفه قدرت این اتحادیه میباشد، نیاز به بازار تجاری ـ سرمایهگذاری میلیاردی با ایران و بازار ششصد میلیونی پیرامونی منطقه ازطریق ایران دارد تا بتواند خون تازهای در رگهای اقتصادی این نهاد بحرانی تزریق کند.
درنهایت اینکه اتحادیه اروپا هرچند یگانه بازیگر عضویت کشورها در این سازمان نمیباشد، اما یکی از کلیدیترین نقشها را با توجه به موقعیت نهادینه حقوقی و تجاری خود دارد. دراینراستا، با برنامهریزی و اتخاذ سیاستهای هوشمندانه مذاکرات الحاق به سازمان جهانی تجارت با اتحادیه اروپا که بهصورت یکجا و با کمیسیون اروپا صورت خواهد گرفت (و نه تکتک اعضا)، هم میتوان انتخاب گروه کاری الحاق که بیشتر فرایندی مذاکراتی و چانهزنی است از کشورهای اروپایی و موافق با عضویت ایران انتخاب کرد و هم با مشخص شدن رئیس گروه کاری که نقش هماهنگکننده و هدایتکننده گزارشهای تجاری کشورها به سازمان جهانی تجارت را برعهده دارد (و بهاحتمالزیاد درمورد ایران سوئیس خواهد بود)، از بنبست کنونی درآید.
پینوشتها
1. www.wto.com
2. www.trade.ec.europa.eu
3. European Commission. (2014).The European Union Trade Policy 2014. European Commission
4. www.trade.ec.europa.eu and www.wto.com
5. European Commission. (2015).The European Union Trade Policy 2014. European Commission
6. www.ec.europa.eu
7. European parliament.(2014). The European Union and the World Trade Organization (WTO). Fact Sheets on the European Union
نظر شما