علل و پیام‌


علل و پیام‌های حضور سران افغانستان و پاکستان در اجلاس ریاض
 
 
سه‌شنبه 16 خرداد 1396




پایتخت عربستان سعودی اواسط ماه مه میزبان سران و مقامات ارشد 54 کشور اسلامی به‌علاوه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا بود. هدف اعلام شده «اجلاس کشورهای عربی ـ اسلامی ـ آمریکایی» در ریاض، تشکیل ائتلافی فراگیر از کشورهای اسلامی با سردمداری ایالات متحده برای به اصطلاح مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی بود؛ اما اهداف اصلی اجلاس عبارت‌‌اند از نزدیک کردن دیدگاه‌ها و جلب حمایت کشورهای مسلمان از ائتلاف سعودی ـ آمریکایی در زمینه‌هایی همچون جوسازی درمورد سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران و اجماع بر سر چگونگی مهار برنامه‌های موشکی و نظامی ایران، فراهم کردن زمینه برای عادی‌سازی تدریجی روابط کشورهای عربی و اسلامی و رژیم صهیونیستی با الگوبرداری از مصر، اردن و عربستان، اطلاع یافتن سران و مقامات کشورهای اسلامی از نقطه نظرات دولت جدید آمریکا درخصوص مسائل جهان اسلام و از این قبیل.


در همین‌حال، حضور محمد اشرف غنی، رئیس‌جمهور افغانستان و محمد نواز شریف، نخست‌وزیر پاکستان در اجلاس ریاض علل و پیام‌هایی داشت که بررسی اینها به‌ویژه ازنظر تأثیرات‌شان بر روابط دوجانبه تهران با کابل و اسلام‌آباد، حائز اهمیت است. اشرف غنی، درحالی برای سومین مرتبه به عربستان سفر کرد که کشورش به شدت درگیر جنگ با عناصر افراط‌گرای طالبان و داعش است که یکی از تأمین‌کنندگان منابع مالی آنان همین رژیم سعودی است؛ اما رئیس‌جمهور افغانستان که در ریاض با استقبال صمیمانه شاه سعودی در کاخ مجلل ملک عبدالعزیز، مواجه شده بود، در گفت‌وگوی دوجانبه با ملک سلمان، بدون اشاره به این حمایت‌ها بر نقش مؤثر عربستان در برقراری صلح میان دولت و مخالفان مسلح متمایل به مصالحه تأکید و دستاوردهای اجلاس ریاض را اجماع شرکت‌کنندگان بر سر لزوم قطع کمک‌های مالی تقویت‌کننده تروریسم و عدم حمایت از دولت‌های حامی این پدیده عنوان کرد. ملک سلمان نیز افغانستان را دوست دیرینه عربستان نامید و از برقراری صلح در این کشور حمایت نمود(!) با این حال، مشخص نشد که منظور اشرف غنی از کشورهای حامی تروریسم، پاکستان، دشمن دیرینه افغانستان است یا ایران، رقیب منطقه ای سعودی ها که از سوی حامیان اصلی تروریسم و افراطگرایی در جهان، یعنی آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی به حمایت از پدیده ای که خود قربانی آن است، متهم می شود.


در‌واقع اشرف غنی به دو علت مشخص در اجلاس کشورهای عربی ـ اسلامی ـ آمریکایی شرکت کرد. نخست، جلب‌نظر بیشتر عربستان برای اعطای کمک‌های مالی و سرمایه‌گذاری اقتصادی در افغانستان و همزمان جلب حمایت سعودی‌ها از راهکارهای سیاسی برای پایان دادن به جنگ در آن کشور. دوم، رئیس حکومت وحدت ملی افغانستان در دیدارهایی جداگانه با همتای آمریکایی خود و هربرت مک‌مستر، مشاور امنیت ملی آمریکا در ریاض (22 مه)، بر حمایت دولت کابل از طرح دولت ترامپ برای افزایش سه تا پنج هزار نفری نیروهای آمریکایی در افغانستان تأکید کرد. این طرح که قرار است در نشست سران «ناتو» در بروکسل در پایان ماه مه ازسوی رئیس‌جمهور آمریکا ارائه و احتمالاً تصویب گردد، با استقبال محتاطانه اکثر همسایگان افغانستان و قدرت‌های ذی نفوذ منطقه، ازجمله روسیه، چین و هند همراه شده و تنها ایران مخالفت خویش را با آن اعلام داشته است؛ زیرا به اعتقاد تهران، حضور نظامی دولت‌های فرامنطقه ای در افغانستان تاکنون جز افزایش بی‌ثباتی و ویرانی برای افغان‌ها و ناامنی فزاینده برای کشورهای همسایه آنها ثمری نداشته است.


در همین‌حال، سفر نواز شریف به عربستان به بهانه شرکت در اجلاس کشورهای عربی ـ اسلامی ـ آمریکایی نیز در نوع خود حائز اهمیت و حاوی پیام‌هایی روشن بود. نخست وزیر پاکستان درحالی وارد ریاض شد که به شدت ازسوی مخالفان سیاسی داخلی به رهبری عمران خان و حزب وی (تحریک انصاف پاکستان) برای استعفا به‌خاطر پرونده رسوایی مالی موسوم به «اسناد پاناما» تحت فشار است و حدود یکسال مانده به انتخابات سراسری، چشم‌انداز پیروزی مجدد وی و حزب مسلم لیگ/ شاخه نواز چندان امیدوارکننده نیست؛ بنابراین حضور نواز شریف، در جمع رهبران کشورهای اسلامی و استقبال صمیمانه شاه سعودی از او می تواند پشتوانه ای نسبتاً قوی برای جایگاه متزلزل نخست وزیر پاکستان در داخل این کشور باشد و پیام روشنی برای مخالفان سیاسی به همراه داشته باشد.


ازسوی‌دیگر، نواز شریف به منظور جلب حمایت فرماندهان ارتش پاکستان در آستانه انتخابات سال 2018 به رفع تنش ها با واشنگتن بسیار نیازمند است؛ زیرا اگر او بتواند حتی موافقت نسبی دولت ترامپ و کنگره آمریکا را برای اعطای کمک‌های اقتصادی و نظامی بیشتر به اسلام‌آباد کسب کند، با توجه به نفوذ و قدرت فوق‌العاده ارتش در پاکستان، احتمال دارد بسیاری از پاکستانی‌های ناراضی، به تداوم دولت نواز شریف رأی دهند؛ بنابراین در وهله اول، علت حضور وی در اجلاس ریاض ملاقات با ترامپ و جلب نظر او بود؛ اما درحالی که سفارت آمریکا در عربستان وجود هرگونه برنامه‌ای برای دیدار نواز شریف و ترامپ را تکذیب کرد، رئیس‌جمهور آمریکا ظاهراً با اکراه، گفت‌وگویی کوتاه با نخست‌وزیر پاکستان پیش از آغاز اجلاس ریاض داشت. سپس در سخنرانی خود در این اجلاس بدون نام بردن از پاکستان، هند را که همواره پاکستان را به حمایت مالی و نظامی از گروه‌های افراط‌گرای عامل حملات تروریستی در آن کشور متهم می‌کند، قربانی تروریسم نامید و هشدار داد که کشورها نباید اجازه دهند قلمروشان پناهگاه گروه‌های تروریستی شود. درنتیجه به‌نظر می‌رسد، نخست‌وزیر پاکستان در تحقق این هدف خود، موفقیت چندانی نداشته و سطح تنش در روابط واشنگتن ـ اسلام‌آباد کماکان بالاست.


درنهایت باید گفت حضور سران افغانستان و پاکستان در اجلاس ریاض که ضدیت با ایران و تشدید ایران‌هراسی از علل اصلی برگزاری آن بود، این پیام مشخص را به تهران مخابره کرد که دو همسایه شرقی ایران به رغم ادعاهای‌شان درزمینه رعایت توازن در روابط خود با ایران و عربستان، سعودی ها را بر جمهوری اسلامی ایران ترجیح می‌دهند و عملکرد کابل و اسلام‌آباد در سال‌های اخیر نیز این مدعا را تأیید می‌کند. بنابراین شاید لازم باشد مقامات ایران بیش‌ازپیش در روابط دوجانبه ایران با افغانستان و پاکستان، بی‌طرف و مستقل نبودن این کشورها را مدنظر قرار داده و واکنش‌هایی درخور نسبت به این همنوایی افغان‌ها و پاکستانی‌ها با سیاست‌‌های منطقه‌ای و بین‌المللی سعودی و آمریکا نشان دهند.