سریال صهیونیستی «تهران» به مخاطب ایرانی چه القا می‌کند؟


با تغییر ذائقه مخاطبان محصولات فرهنگی و سرگرم کننده که موجب افزایش تولید و پخش سریال های دهها قسمتی جذاب از طریق سرویس‌های VOD و تلویزیون های اینترنتی و کاهش مخاطبان شبکه های تلویزیونی سنتی شده و نیز با توجه به تلاش دولت های جهان برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی به خصوص در کشورهای متخاصم که دسترسی به آنها به شیوه های سنتی از طریق سفارتخانه ها و غیره ممکن نیست، ایران نیز به موضوع اصلی یا فرعی برخی از سریال های تولیدی در غرب مبدل شده است. آمریکا پیش از این در فصل هایی از سریال میهن به سمپاشی علیه ایران پرداخته بود و حالا رژیم صهیونیستی با تولید و پخش سریال تهران همین مسیر را ادامه می دهد. پخش مینی سریال صهیونیستی تهران در همین راستا مدتی است از طریق شبکه دولتی کان 11 آغاز شده و محتوای آن از طریق اینترنت در دسترس ایرانیان نیز قرار گرفته است. علاقه نسل جوان ایران به مشاهده تازه ترین فیلم ها و سریال های تولیدی در جهان که ناشی از جذابیت این سریال ها در حوزه شخصیت پردازی، فضاسازی و فیلم نامه، تبدیل این کار به یک سرگرمی ارزان و در دسترس و تاحدی شرایط ناشی از خانه نشینی اجباری به دلیل شیوع کروناست باعث شده سیاست گذاران فرهنگی کشورهای مختلف از این طریق به دنبال پیشبرد اهداف دیپلماسی عمومی و فرهنگی خود باشند. بدیهی است که این سریال هم اهداف مدنظر رژیم صهیونیستی را در ذهن مخاطبان خود در سراسر جهان القا می‌کند. اما عوامل این سریال مانند موشه زوندر نویسنده و دانیل سیرکین کارگردان که قبلا هم تولیدات پرمخاطبی با مضامین مشابه را بر علیه فلسطینیان ساخته اند، این بار به دنبال چه هستند؟

 

تشدید شکاف دولت - ملت

تماشای قسمت هایی از سریال تهران نشان می‌دهد که این سریال قصد دارد به طور نامحسوس و زیرپوستی در اولین گام شکاف بین دولت و ملت را با دروغ پردازی درباره بی توجهی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران به حل مشکلات مردم و فاصله محسوس آن با علائق و سلائق بخش قابل توجهی از شهروندان ایران را به مخاطب القا کند. در همان دقایق اولیه قسمت اول، راننده تاکسی که جاسوس زن صهیونیست را در خیابان های تهران جابجا می کند به او می گوید: "نظرتون راجع به برجام چیه؟ کی بمب اتم لازم داره وقتی پولمون هر روز یک چهارم ارزشش رو از دست داده. من هر ماه بیشتر از ماه قبل پول در میارم. اما نصف ماه قبل برام می مونه. برای مسئولان اهمیتی نداره ما زنده بمونیم یا نمونیم." در ادامه نیز صحنه اعدام " یک مدیر بانکی که متهم شده به اختلاس های کلان نفتی" به شکلی اغراق آمیز و دروغین در وسط یک میدان بزرگ و با جرثقیل به نمایش گذاشته می شود و این امر موجب تاثر جاسوس صهیونیست می شود که رژیم متبوعش تخصص منحصر به فردی در قتل عام روزانه مردم فلسطین به بهانه های واهی و به شیوه هایی خشن و وحشیانه دارد.

در راستای تاکید بر شکاف دولت و ملت در ایران، بر سبک زندگی متفاوت و غربی بسیاری از مردم و بی علاقگی آنها برای زندگی در ایران تاکید می شود. ژیلا زن ایرانی کارمند اداره برق که جاسوس اسراییلی خود را به جای وی جا می زند، برای قانع کردن موساد و فرار از زندگی در ایران حتی در مورد کدهای دسترسی به رایانه ای سرور محل کار خود دروغ می گوید تا فرصت پرواز به خارج از کشور و زندگی در جای دیگری از جهان را از دست ندهد. همسر ژیلا هم که ظاهری معصوم دارد، به گرمی پذیرای زن جاسوس صهیونیست در منزلش می شود و با ژیلا همدلی نشان می‌دهد. نمایش درگیری دانشجویان و جوانان طرفدار بی حجابی و آزادی اندیشه با جوانان حامی حجاب در پارک لاله و حمایت از ماجرای کشف حجاب دختران خیابان انقلاب از طریق بازسازی صحنه‌های مشابه، به تصویر کشیدن علاقه برخی جوانان ایرانی به رقص، مصرف الکل، روابط نامتعارف و غیره از جمله دیگر بخش‌های سریال تهران است که شکاف دولت و ملت در ایران و علاقه برخی شهروندان به سبک زندگی غربی را به مخاطب خود القا می‌کند.

 

تخریب اعتماد به نفس و روحیه ملی ایرانیان

نسبت دادن بسیاری از صفات رذیله اخلاقی به ایرانیان و تخریب اعتماد به نفس و روحیه ملی مردم هدف دیگری است که از ساخت این سریال دنبال می شود. هکر ایرانی که جاسوس صهیونیست برای سرقت کدهای نفوذ به اداره برق به وی متوسل می شود، از سوی او فردی پول پرست توصیف می شود و در ادامه می بینیم که تمام انگیزه وی از این کار به غیر از پول گرفتن، قرار گذاشتن با زن جاسوس صهیونیست و خوش گذرانی و تفریح با وی است. در قسمت سوم این سریال شاهد هستیم تنها شخصیت‌های ایرانی که بدون هیچ گونه چشمداشتی با جاسوس صهیونیست همدلی کرده و با رفتاری انسانی وی را یاری می دهند، دارای اقوام یهودی یا رگ و ریشه یهودی هستند و ایرانیان مسلمان سرکوب شده در جمهوری اسلامی ایران فاقد صفات مثبت اخلاقی هستند!

در این سریال رذایل اخلاقی در میان مخالفان جمهوری اسلامی ایران نیز رواج دارد. مخالفان جمهوری اسلامی دختر جاسوس صهیونیست که به آنها پناه آورده را تلکه کرده و پول هایی که از وی برای تهیه پاسپورت می‌گیرند، صرف خرید مواد مخدر و کسب درآمد می کنند، این جوانان مرتب در مورد زمان تحویل پاسپورت به او دروغ می‌گویند و وقتی وی دریک ایست بازرسی نیروی انتظامی به علت یک اشتباه کاری می کند که جوانان ضدرژیم مجبور به رشوه دادن می شوند، مجبورش می‌کنند با فروش مواد مخدر پول رشوه را جبران کند. لذا از نظر سازندگان این سریال، همه ایرانی ها چه حامیان نظام جمهوری اسلامی ایران و چه مخالفان آن غرق در فسادهای مختلف اخلاقی هستند.

در مقابل ماموران امنیتی رژیم صهیونیستی حتی در جریان تلاش های خود برای مقابله با ایران مسایل انسانی و اصول اخلاقی را کاملا رعایت می کنند. آنها وقتی برای وادار کردن مامور امنیتی به آزاد کردن یکی از جاسوسان خود در تهران، همسر وی را که برای درمان سرطان در فرانسه بستری است می ربایند، وی را در بیمارستانی مجهز در رژیم صهیونیستی بستری کرده و کاملا از وی مراقبت می‌کنند تا جایی که خود این زن از اینکه مراقب وی هستند اظهار رضایت می کند. آنها حتی قبل از قتل جاسوس ایرانی خود در تهران به علت سرپیچی از دستورات، به وی محترمانه و مودبانه هشدار می دهند تا قتل نهایی وی از نظر مخاطب منطقی و قابل پذیرش باشد و اقدام موساد از این نظر موجه جلوه داده شود.

تطهیر سیستم اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در شرایطی صورت می‌گیرد که در فیلم هایی مانند فیلم درخشان ۳۰۰۰ شب ساخته خانم می مصری کارگردان لبنانی در سال 2015 قساوت و وحشی‌گیری موساد که زنی فلسطینی را به اتهام واهی دو دهه در زندان نگه می دارد و وی مجبور به تولد نوزداش در زندان می شود به خوبی به تصویر کشیده است. جالب اینکه سازندگان این سریال علیرغم این حجم از نفرت پراکنی و دروغ پردازی بر علیه ایران مدعی هستند به دنبال تخریب ایران نبوده اند. دانا ادن یکی از تهیه کنندگان این سریال در مصاحبه اخیر خود با رادیو فردا گفته: " این سریال اکشن و سرگرم کننده و عاشقانه است و البته فقط سرگرمی مورد نظر نبوده. من واکنش ها به این سریال در ایران را دنبال می‌کنم، بر خلاف اینکه گفته می شود این سریال یک توطئه صهیونیستی علیه ایران است این گونه نیست. من مطمئنم ایرانی هایی که این سریال را ببینند از دیدن آن لذت خواهند برد! "

در عین حال بر مردسالاری جامعه ایران هم تاکید شده و زنان ایرانی در این سریال عمدتا افرادی در حاشیه، سرکوب شده، مظلوم و با آرزوهای برآورده نشده و از دست رفته به تصویر کشیده شده اند. تمامی نقش های اصلی و فعالیت های مهم اداری، اطلاعاتی و حرفه ای در داخل خاک ایران در این سریال توسط مردان انجام می شود. در مقابل جاسوس اعزامی رژیم صهیونیستی به ایران یک زن است که علاوه بر تسلط بر زبان فارسی و فنون هک و جاسوسی سایبری، توانایی رزمی بالایی نیز دارد و مردان ایرانی مزاحم خود را نیز با چند لگد از پای درمی آورد! مدیر مستقیم وی نیز یک زن بوده که او هم از اعتماد به نفس، هوش و ذکاوت بالایی برخوردار است و البته مردانی نیز با رعایت احترام و ادب با وی در موساد تعامل دارند.

القای برتری همه جانبه رژیم صهیونیستی

القای برتری فناورانه رژیم صهیونیستی و قدرت این کشور در حوزه فناوری اطلاعات، جنگ سایبری و غیره از دیگر اهداف ساخت سریال تهران است. در قسمت اول یک هواپیمای مسافربری اردنی توسط موساد دستکاری می شود تا در حین پرواز مجبور به فرود اضطراری در تهران شود و فرصتی برای نفوذ جاسوس صهیونیست به ایران ایجاد شود. مشکلاتی نیز که برنامه های صهیونیست ها برای قطع برق گسترده در ایران و از کار انداختن پدافند هوایی کشور به منظور تسهیل بمباران تاسیسات هسته ای ایران را نقش برآب می کند، ناشی از برخی حوادث و رویدادهای پیش بینی نشده و ناگهانی است و نه اهمال، بی‌دقتی یا ضعف فناوری‌های مورد استفاده رژیم صهیونیستی. همچنین تجهیزات فنی جاسوس صهیونیست ها مانند گوشی رمزگذاری شده برای تماس مخفیانه با این رژیم و لپ تاپ خاص وی برای هک شبکه برق ایران به رخ مخاطب کشیده می شود. در کنار این مساله، حضور طیف گسترده ای از جاسوسان یا سمپات های صهیونیست ها در ارگان ها و ادارات مختلف دولتی و بخش خصوصی به مخاطب گوشزد می‌شود تا علاوه بر قدرت نرم افزاری، قدرت سخت افزاری این رژیم هم به رخ مخاطب ایرانی کشیده شود.

جمع بندی و نتیجه گیری

در مجموع تلاش زیادی به عمل آمده تا سریال تهران ضمن جلب نظر مخاطب ایرانی و ایجاد حس همدلی و همراهی در وی، اهداف مدنظر صهیونیست ها را نیز تامین کند. رژیم صهیونیستی چند سالی است تولید سریال‌های این چنینی را در دستور کار خود قرار داده و ضروری است این تغییر رویکرد مورد توجه دست اندرکاران و مسئولان حوزه فرهنگ و هنر در داخل کشور قرار بگیرد. این در حالی است که آخرین فعالیت هنری جدی در ایران برای تولید یک محصول فرهنگی فاخر بر علیه رژیم صهیونیستی در سال 1390 با تولید فیلم سینمایی شکارچی شنبه صورت گرفت و از آن زمان تاکنون سریال یا فیلم سینمایی مهمی در داخل کشور بر علیه رژیم صهیونیستی تولید نشده است. شکاف های مذهبی، قومیتی، هویتی و جمعیتی زیادی در داخل رژیم صهیونیستی وجود دارد که می‌تواند دستمایه تولید فیلم ها و سریال های جذاب با مخاطبان فراوان بین المللی قرار بگیرد. بخش زیادی از این شکاف‌ها ناشی از وجود گروه های مختلف جمعیتی مهاجر است که با تفاوت های مذهبی، قومی، فرهنگی و سیاسی عمیق به این بخش از جهان مهاجرت کرده اند.

دو مورد از جدی ترین این شکاف ها شکاف میان یهودیان فرودست آفریقایی الاصل و همتایان فرادست اروپایی و آمریکایی آنها و نیز شکاف گروه های مذهبی و سکولار در جامعه صهیونیستی است که به عرصه سیاست کشیده شده و تشکیل ائتلاف و دولت های پایدار را بسیار دشوار کرده است. اما این موضوعات در ایران مورد کم توجهی قرار گرفته است. پیش از این و بعد از تولید فیلم سینمایی هالیوودی آرگو با موضوع تحریف واقعیات تسخیر لانه جاسوسی، همدلی فراوانی در داخل کشور در مورد ضرورت تولید فیلمی به منظور بازنمایی صحیح رویدادهای مرتبط با این موضوع ایجاد شد اما در عمل هیچ فیلم سینمایی یا سریالی در این زمینه تولید نشد. غفلت از این موضوع می تواند در درازمدت پیشبرد سیاست‌ها و اهداف نظام در داخل و خارج از کشور را با دشواری مواجه کند. لذا ضروری است سیاست‌های فرهنگی متناسب در حوزه دیپلماسی عمومی و فرهنگی در دستور کار خود قرار گیرد.