اهمیت نشست مجمع عمومی سازمان ملل



مجمع عمومی سازمان ملل متحد رکن اصلی، جهانی و مشورتی سازمان ملل متحد است. مجمع عمومی به طور منظم دوره‌های اجلاس سالیانه خود را از سپتامبر تا دسامبر یا ژانویه تشکیل می‌دهد و در موارد استثنایی به درخواست شورای امنیت یا به درخواست یک عضو که مورد موافقت اکثریت اعضا باشد، اجلاس فوق‌العاده خواهد داشت. تاکنون شصت و هفت نشست مجمع عمومی برگزار شده و امسال شصت و هشتمین اجلاس این مجمع در حال برگزاری است که این نشست با توجه به تحولات عمیق و چالش‌های گسترده جهانی از اهمیت بسزایی برخوردار است. اما مهم‌ترین بخش از نشست مجمع عمومی، اجلاس سران عضو سازمان ملل است که اهمیت خاصی به این نشست جهانی می‌دهد. در این میان سئوالی اساسی مطرح است و آن اینکه اجلاس سران مجمع عمومی سازمان ملل در شرایط فعلی از چه اهمیتی برخوردار است؟
شکی نیست که کشورهای جهان دیدگاه‌ها، رویکردها و مواضع مختلفی دارند. از این رو، اجلاس سران عضو سازمان ملل این امکان را ایجاد می‌کند که کشورها مواضع، سیاست‌ها و دیدگاهشان را برای کشورهای دیگر و جامعه بین‌المللی بیان کنند. این مساله به‌ویژه در شرایطی که رسانه‌های غربی مواضع سایر کشورها را بر اساس منافع خود منتشر می‌کنند، بسیار اهمیت دارد.
اما برگزاری این نشست در شرایط فعلی از چند منظر مهم به نظر می‌رسد. از یک منظر جهان کنونی درگیر چالش‌ها و بحران‌های بزرگ منطقه‌ای و بین‌المللی است که در رأس آن می‌توان به بحران سوریه و منازعه فلسطین- اسرائیل اشاره کرد. گذشته از بحران فلسطین که سال‌ها است با حمایت‌های یکجانبه غرب و آمریکا از رژیم صهیونیستی به درازا کشیده و به غصب سرزمین فلسطینیان انجامیده است، بحران سوریه اکنون با حمایت غرب و حامیان منطقه‌ای آن از مخالفان مسلح سوری، به مرحله‌ای حساس نزدیک شده که در صورت تداوم آن، آثار و عواقب جبران‌ناپذیری برای منطقه و جامعه جهانی بر جای خواهد گذاشت. لذا نشست سران مجمع عمومی سازمان ملل در شرایطی که بحران‌های این‌چنینی ایجاد گردیده، با هدف دستیابی به راه‌حل سیاسی و برون‌رفت از وضعیت فعلی، از اهمیت بسزایی برخوردار است. به ویژه بحران سوریه نشست مجمع عمومی که با حضور سران بیش از 130 کشور برگزار می شود، این مجمع جهانی را به صحنه آزمون سازمان ملل تبدیل کرده و یافتن راه حلی مسالمت امیز برای برون رفت از آن، تقویت کننده نقش سازمان ملل در حفظ صلح خواهد بود.
از سوی دیگر تولید و تکثیر سلاح‌های کشتار جمعی از سوی کشورهایی که البته تحت حمایت غرب و آمریکا قرار دارند، لزوم همفکری و هم‌اندیشی سران کشورهای عضو را می‌طلبد واهمیت نشست مجمع عمومی را دوچندان می‌کند. این نشست صحنه آزمون قدرت های بزرگی است که داعیه مقابله با سلاح های کشتار جمعی و هسته ای را دارند. البته سکوت کشورهای غربی در قبال کلاهک‌های هسته‌ای رژیم صهیونیستی و بهانه‌گیری غرب در برابر فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای ایران و کاربرد استانداردهای دوگانه در قبال آن، امیدها به سازمان ملل را در این زمینه نا‌امید کرده است.
نکته دیگر به وضعیت اقتصادی و مالی کشورهای جهان و تلاطم ایجاد شده در سیستم مالی و اقتصادی، طی سال‌های اخیر بازمی‌گردد که به فقر و بیکاری جهانی انجامیده است. لذا نشست سران مجمع عمومی سازمان ملل می‌تواند به محفلی تبدیل شود که هماهنگی جهانی در جهت پشت سر گذاردن بحران اقتصادی عینیت یابد. بحرانی که البته مسببان اصلی آن را باید در غرب جست‌وجوکرد.
اما نکته اساسی اینکه بعد از جنگ جهانی دوم، سازمان ملل که با ایده فاتحان جنگ ایجاد گردید، به شدت تحت تأثیر سیاست‌های غرب و در رأس آن آمریکا قرار گرفته، به طوری که این سازمان هم اکنون به دلیل حاکمیت تفکر غرب و امریکا بر آن، از انجام وظایف خود به ویژه حفظ صلح که اصلی ترین وظیفه این سازمان می باشد، عاجز است. نمونه آن ناتوانی این سازمان در یافتن راه حلی سیاسی برای پایان دادن به بحران سوریه است. بحرانی که غرب سیاست‌های منفعت طلبانه خود را در آن اعمال می کند.
از سوی دیگر، حق وتوی پنج قدرت جهانی باعث شده تا سازمان ملل کارکرد متوازن، متعادل و عاقلانه خود را از دست بدهد. لذا اصلاح ساختار سازمان ملل و استقلال هرچه بیشتر آن در جهت حفظ صلح جهانی، می‌تواند به تقویت سازمان مذکور انجامیده و مصوبات مجمع عمومی سازمان ملل را از الزام‌آوری بیشتری برخوردار سازد. با این حال شصت و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد با وجود چالش های پیش گفته می‌تواند تا حدی از عمق بحران ها و چالش های جهانی بکاهد.