جنبش غیر متعهدها:

امتیازاتی که ایران کسب کرد و خواهد کرد



شانزدهمین اجلاس کشورهای غیرمتعهد که از 26 اوت در تهران آغاز بکار کرده بود، روز جمعه 31 اوت پایان یافت و جمهوری اسلامی ایران رسما ریاست سه‌سال آتی جنبش را برعهده گرفت. در کنار این واقعیت که میزان تمرکز رسانه‌‌های جهانی بر این اجلاس در مقایسه با اجلاس‌های قبل آن، نظیر اجلاس شرم‌الشیخ و یا کوالالمپور به‌مراتب بیشتر بود، حجم تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای و دیپلماتیک نیز در این اجلاس به‌مراتب نسبت به اسلاف خود متنوع‌تر بود. حضور تقریبا دائمی کشور میزبان در کانون توجه رسانه‌های بین‌المللی، حضور تعدادی از سران و نمایندگان بلندپایه و گمانه‌زنی نسبت به شیوه برخورد و یا سخنان آنان در اجلاس، به همراه جنجال‌های تبلیغاتی اسرائیل و بعد از آن نیز، آمریکا علیه حضور روسای کشورها، که اتفاقا بالعکس عمل کرد و سبب تمرکز و تشنگی رسانه‌‌ای شد، همه و همه این اجلاس را به اجلاسی متفاوت تبدیل کرد.

طبیعتا همانند هر رویداد بزرگ دیگر، اتفاقات، رخداد‌ها و حتی واکنش‌های رخ‌داده در طول اجلاس، در همان چند روز نخست پایانی از خاطره‌ها محو شده و جهان رسانه‌ای مجددا خود را معطوف به اخبار جدید و مخاطب‌پسند خود خواهد نمود. با این‌حال فارغ از تحولات و تصمیم‌های روزهای اجلاس، دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در صورت مدیریت هوشمندانه، کار پیگیر در دیپلماسی چندجانبه و تلاش برای تخصصی‌تر کردن موضوعات کلان مورد بحث در سند پایانی، خواهد توانست جان تازه‌ای به جنبش داده، ظرفیت‌های نهفته در آن را شکوفا سازد. در این راستا نکات ذیل قابل توجه است:

1. جنبش عدم تعهد با تجربه‌ای بیش از نیم قرن و پشتوانه عضویت نزدیک به 120 کشور و 31 نهاد و دولت ناظر، ظرفیت بازی‌گری و بازی‌سازی در قامتی بسیار تاثیرگذار را در صحنه بین‌الملل داراست. هرچند این ظرفیت تاکنون کمتر بکار گرفته شده و جایگاه جنبش به‌عنوان نهادی خبرساز، فعال در رسانه‌ها و تاثیرگذار به‌عنوان یک نهاد مستقل کم بوده، اما نفس وجود ظرفیت بازیگری و بازی‌سازی این اشتیاق را برای اعضای جنبش فراهم می‌آورد که در صورت برخورداری از مدیریتی همه‌گیر و پویا، خصوصا مبتکر، در کنار برخی از نهادهای مهم و قدرتمند جهانی قد علم کرده و به ایفای نقش بپردازند.

2. در حال حاضر بزرگترین چالش موجود برای این جنبش عظیم، ناهمگونی اعضا، اهداف و سیاست‌های آن‌ها می‌باشد. این امر که در زمان تاسیس جنبش تا اوایل دهه 90 میلادی و هم‌زمان با فروپاشی شوروی سابق نمود بارزی نداشت، به‌ویژه در دهه اخیر بازتاب فراوانی در عملکرد جنبش داشته است. بالا بودن تعداد اعضا، پراکندگی آنان در تمامی مناطق جغرافیایی و تعلق آنان به سیستم‌های حکومتی بعضا متضاد، در کنار اهداف متنوع، متعدد و در برخی حوزه‌ها در مقابل یکدیگر، سبب می‌شود تا امکان رسیدن به تصمیم‌های قاطع بر سر موضوعات مهم جهانی کند و در مواقعی نیز ناممکن شود. در مقابل عناصری همچون تمرکز همیشگی جنبش بر اصل همکاری میان ملل؛ حمایت پایدار از صلح؛ تاکید همیشگی بر اصل خلع سلاح؛ پافشاری همیشگی بر حق تعیین سرنوشت ملت‌ها، حاکمیت دولت، استقلال سیاسی اعضا و اعلام موضع دائم درخصوص برابری میان اعضا؛ تمرکز بر موضوع توسعه پایدار؛ تاکید بر لزوم تغییر ساختار سازمان ملل و نهادهای آن، به‌ویژه شورای امنیت با هدف مشارکت بهینه جامعه جهانی در فرایندهای بین‌المللی و مرتبط با سرنوشت بشریت؛ متصف بودن به اعمال و اصرار بر اتخاذ سیاست‌های چندجانبه، و نهایتا تمرکز و هم‌رایی پیرامون موضوع حقوق بشر و چندگانگی فرهنگی، از جمله نقاط قوت جنبش عدم تعهد به‌شمار می‌آید.

نکته بسیار مهم آن است که تقریبا تمامی این آرمان‌ها در بیانیه پایانی اجلاس شانزدهم مورد تاکید قرار گرفت و این نشان می‌دهد کشورهای جنبش هنوز نیز آرزوی رسیدن به این اهداف را درخود روشن نگاه داشته‌اند.

3. یقینا نه می‌بایست مشکل بوجود آمده در ترجمه فارسی سخنان آقای مرسی را نادیده انگاشت (که از نگاه نویسنده کاری اشتباه بود) و نه اجازه داد تا تبعات مثبت حضور ایشان در اجلاس به همین امر فروکاسته شود. نباید فراموش کرد متن سخنان آقای مرسی در شبکه‌های پرس‌تی‌وی و العالم که به‌شکل مستقیم به پوشش اخبار پرداخته بودند بدون تغییر و با همان شکل پخش شده است و لذا نمی‌بایست این امر را سیاست رسمی نظام ایران تلقی کرد. از سویی دیگر، نگاه آقای مرسی به مساله فلسطین، ساختار معیوب شورای امنیت، مشارکت دمکراتیک در مدیریت جهانی، همچنین تاکید بر حق ملل جهان بر استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای شباهت محتوایی و شکلی بسیاری با سیاست‌های اصولی ایران داشت که اتفاقا دقایقی قبل از سخنان ایشان توسط مقام معظم رهبری نیز بیان شده بود. لذا اگر از این منظر نگریسته شود، حضور حتی کوتاه آقای مرسی تبعاتی بسیار مثبت برای اجلاس داشت. تبعاتی که قابل مقایسه با جنجال هدفمند رسانه‌ای روی موضوع ترجمه فارسی نمی‌باشد.

4. جمله‌بندی بیانیه نهایی درخصوص موضوع فلسطین، مخالفت با اشغالگری، و به‌رسمیت شناختن مظلومیت ملت فلسطین نشان از نگاه همسوی حداقل 120 کشور جهان به موضوع فلسطین و نگاه ناهمسوی آنان با رویکردهای آمریکا، اسرائیل و معدودی حامیان اروپایی رژیم صهیونیستی می‌دهد. این امر بازتکرار رویکردی است که هرساله در مجمع عمومی سازمان ملل، شورای حقوق بشر و بسیاری نهادهای دیگر سازمان ملل علیه اسرائیل صورت می‌پذیرد و با بی‌اعتنایی اسرائیل و حمایت آمریکا در ظاهر از سر می‌گذرد. با این‌حال اختصاص یک بند کامل به این موضوع در بیانیه پایانی پافشاری اجلاس بر آرمانی را عنوان نمود که نزدیک به پنجاه سال است در این اجلاس تکرار می‌شود و گرچه دستاورد ظاهری‌ای نداشته، اما هیچگاه نیز فراموش نشده است.

5. اختصاص سه پاراگراف کامل به موضوع هسته‌ای، به همراه یک پاراگراف انتقادی نسبت به اعمال تحریم‌های ناعادلانه، آنهم دقیقا مطابق با تمام شرایط و دیدگاه‌هایی که ایران سال‌هاست که عنوان می‌کند، پیروزی و دستاورد مهم دیگری برای ایران است. به‌ویژه در دورانی که آمریکا تلاش داشت نشان دهد حتی هم‌فکری با ایران نیز هزینه‌بردار است.
 

6.  اکنون اجلاس پایان پذیرفته، سران به کشورهای خود بازگشته‌اند. این‌که انتظار برود از امروز آرای کشورهای عدم تعهد در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، مجمع عمومی، شورای حقوق بشر و نهادهای مشابه تغییر نموده و آنانی که به قطعنامه‌های ایران فرضا ممتنع یا مثبت می‌داده‌اند، رای خود را به منفی تبدیل کنند، انتظاری غیرواقع‌بینانه است. یقینا در سطوح عالی و کارشناسی سیاست خارجی ایران لحظه‌ای نیز به این امر به‌عنوان یک احتمال بالا فکر نشده. اما آن‌چه واقعیت دارد آن‌ است که ایران اگر توانسته باشد بخشی از واقعیات را ورای آنچه رسانه‌های معاند تزریق می‌کنند به‌گوش دیگران رسانده باشد؛ اگر توانسته باشد نزدیک چند هزار مهمان خود را در این چند روز با بخشی از توانمندی‌های عظیم فرهنگی، علمی، تمدنی و هنری خود آشنا کرده باشد؛ اگر توانسته باشد در کنار شنیدن انتقادهایی از بان‌کی مون، شیوه نگرش خود به اموری همچون هسته‌ای، حقوق بشر و نظام کنونی مدیریت جهان را مستقیما و در عالی‌ترین سطوح به وی منتقل نموده باشد؛ اگر توانسته باشد در فضای تخیلی ناامنی ساخته شده از سوی رسانه‌های معاند، بهترین و بالاترین شرایط امنیتی را برای نزدیک به سی و اندی نفر اول مملکت و هیات‌های بلندپایه همراه فراهم نماید؛ همه این‌ها دستاوردهای ارزشمندی برای نظام ایران، به‌ویژه در مقطع زمانی کنونی است.

اگر ایران از همین ابتدا، در اجلاس بیست و یکم شورای حقوق بشر و به‌همراه آن اجلاس سالانه مجمع عمومی، بتواند نشان دهد که بیانیه‌های جنبش عدم تعهد، جانی دوباره گرفته و موضعگیری‌های آن شفاف، اصولی و مبتنی بر اراده جمعی اعضای جنبشی است که به‌دنبال استقلال، تمامیت ارضی و دفاع از ارزشهای سنتی، فرهنگی و ملی همه ملل جهان بوده، می‌توان گفت موتور جنبش روشن شده و به این زودی‌ها نیز خاموش نخواهد شد.