ضرورت فاصله گرفتن از نقش «برادر بزرگ‌تر» در پویش‌های منطقه‌ای ج.ا.ایران


در دهه 1950 با اوج گرفتن تلاش اتحاد شوروی برای سلطه بر جهان در رقابت با ایالات متحده در دوران «جنگ سرد»، جورج اورول، نویسنده بریتانیایی رمان مشهور «1984» را نوشت. روایتی از یک جامعه کمونیستی که ارباب آن همان «نظام پرولتاریا» یا حامی طبقه کارگر بود؛ اما همان‌گونه که در رمان 1984 به‌خوبی نشان داده شده، برادر بزرگ که تصاویر آن در سراسر شهر خیالی داستان با هدف تلقین حس تحت کنترل و حمایت بودن نصب شده است و بعدها در فیلم ساخته‌شده از روی رمان اورول توسط مایکل رادفورد نیز بارها روی آن زوم می‌شود، نماد و چهره نظام حکومتی است که به اشکال گوناگون، بر زندگی طبقات مختلف مردم نظارت و کنترل دارد.
اکنون هرچند سال‌ها از فروپاشی سردمدار بلوک شرق می‌گذرد، اما اصطلاح «برادر بزرگ» هنوز در مکالمات روزمره مقامات جهان به‌ویژه در غرب به‌عنوان تمثیل به‌کار می‌رود. بااین‌حال، در عمل جهانیان در تلاشند تا از این نظریه که یکی را بزرگ‌تر از دیگران تلقی می‌کند، فاصله بگیرند و به‌جای آن از اصطلاحاتی همچون «قدرت‌های جهانی» و «قدرت‌های منطقه‌ای» استفاده می‌کنند. این اصطلاحات در ادبیات سیاسی قرن 21 ضمن آنکه واقع‌گرایانه‌تر به‌نظر می‌رسند، حساسیت کمتری را نیز بین مردم و دولت‌ها برمی‌انگیزند؛ برای نمونه، در جهان عرب و به‌خصوص در حاشیه جنوبی خلیج فارس، عربستان سعودی همواره نقش محوری داشته و تصمیمات ریاض همواره مانند دستورات «برادر بزرگ‌تر» مورد تأیید و پذیرش همسایگان عرب ریاض و بیشتر حکام عرب خاورمیانه و شمال آفریقا بوده است. باوجوداین، دست‌کم در دو مقطع تاریخی، یکی حمله عراق به کویت در سال 1990 و دیگری طی بحران در روابط قطر ـ عربستان، تا حدودی هژمونی سعودی بین دولت‌ها و ملت‌های عرب با چالش‌هایی مواجه شده است.
در غرب نیز کمابیش وضعیت مشابهی حاکم است؛ با این تفاوت که هرچند آمریکا پس از پایان جنگ دوم جهانی و آغاز «جنگ سرد» برای خودش همواره نقش و رسالت برادر بزرگ‌تر بودن قائل بوده و همچنان نیز هست، اما این هژمونی آمریکایی، ازسوی هم‌پیمانان اروپا و برخی دولت‌های آسیای شرقی (ژاپن، کره جنوبی و استرالیا) که در چهارچوب سیاسی و ژئوپلیتیک «غرب» طبقه‌بندی می‌شوند، در دهه‌های اخیر به چالش جدی کشیده شده است؛ به‌طوری‌که درحال‌حاضر به غیر از بریتانیا که تا حدود زیادی با مفهوم «برادر بزرگ» بودن آمریکا کنار آمده و از این کشور حرف شنوی زیادی دارد، در کمتر کشوری در اروپا و آسیای شرقی تصمیمات و دستورات ایالات متحده بی‌قیدوشرط پذیرفته می‌شوند. حتی فشارهای واشینگتن بر سایر اعضای گروه 5+1 برای عدم تأیید پایبندی ایران به مفاد توافق هسته‌ای ژوئیه 2015 که به‌معنای خروج آمریکا از آن و شاید امحاء این توافق است، با مخالفت صریح و جدی لندن مواجه شده و بریتانیا آشکارا دراین‌زمینه از موضع رئیس‌جمهور آمریکا حمایت نکرده است.
این موارد همگی نشان می‌دهد که مفهومی به نام «برادر بزرگ‌تر» دیگر در ادبیات سیاسی جهان قرن 21 رنگ باخته و همان‌گونه که حمید ابوطالبی، معاون پیشین دفتر دکتر روحانی و مشاور کنونی او، اواسط سال جاری میلادی با اشاره به تشکیل ائتلاف عربی برضد قطر ازسوی عربستان، در توئیتر نوشت: دوران ایفای نقش برادر بزرگ‌تر به‌سر آمده و این برتری‌جویی و سلطه‌طلبی نسبت به سایر دولت‌ها متعلق به «عصر قبیله‌گرایی» است. 
اما دو پرسش مهم و تأمل‌برانگیز آن است که آیا در داخل ایران و مجموعه نظام جمهوری اسلامی نیز همین تلقی نسبت به مفهوم نخ‌نمای «برادر بزرگ‌تر» وجود دارد یا همچنان عده‌ای تلاش می‌کنند آن را عملیاتی کنند؟ و آیا این تلاش‌ها با آنچه مدنظر رهبر انقلاب و فرماندهی کل قواست، همخوانی دارد؟ پاسخ به این دو پرسش منفی است. درواقع بررسی سخنان و موضع‌گیری‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال‌های اخیر به‌وضوح نشان می‌دهد که ایشان همواره از «برادری» ایران با همسایگان و کشورهای منطقه ـ به‌خصوص کشورهای اسلامی ـ سخن گفته و بر آن تأکید داشته‌اند؛ اما دیده نشده که رهبر انقلاب از ج.ا.ایران به‌عنوان «برادر بزرگ‌تر» سایر کشورها یاد کنند؛ زیرا این اصطلاح به‌وضوح حس نامطلوب برتری‌طلبی ایران را به همسایگان و کشورهای منطقه القاء می‌کند. درعوض مقام معظم رهبری برای توصیف ایران همواره از لفظ «قدرت منطقه‌ای» استفاده می نماید که درحال‌حاضر در عرف روابط بین‌الملل اصطلاحی تعریف‌شده و جاافتاده است.
بااین‌حال، در رسانه‌های ایرانی (اصول‌گرا یا اصلاح‌طلب) و برخی رسانه‌های غیرایرانی این لفظ به‌مثابه معادل یک قدرت منطقه‌ای مطلق سال‌هاست، تکرار شده است؛ به‌عنوان مثال، یک فعال شیعه کُرد عراقی در بحبوحه تلاش اقلیم کردستان برای برگزاری همه‌پرسی استقلال از عراق در ماه سپتامبر، در روزنامه شرق نوشت که «ایران برادر بزرگ‌تر کردهای شیعه عراقی است». همچنین هفته‌نامه معتبر اکونومیست (چاپ لندن) در مقاله‌ای با عنوان کنایه‌آمیز «برادر بزرگ‌تر به شهر می‌آید» به قلم نویسنده‌ای ناشناس در مارس 2008، ایران را به تلاش برای دخالت و نفوذ فزاینده در امور داخلی عراق متهم کرد. جالب آنکه در انتهای این مقاله، نویسنده از اینکه ج.ا.ایران بیش از آنکه نقش برادر بزرگ‌تر را برای عراقی‌ها ـ به‌ویژه کردها ـ ایفا کند، به تعبیر او، به دشمنی تاریخی برای آنان تبدیل شده است، ابراز تأسف می‌کند.
این نمونه‌ها گویای آن است که با وجود تلاش مقام معظم رهبری و مقامات دولت دکتر حسن روحانی برای جا انداختن «قدرت منطقه‌ای» بودن ایران با هدف کاهش سطح تنش در روابط منطقه‌ای و بین‌المللی تهران، هنوز در اذهان عده‌ای در ایران و منطقه مفاهیم دوران پیشاصنعتی شدن مانند «برادر بزرگ‌تر» پذیرفته شده و زنده‌اند؛ مفاهیم و تعابیری آسیب‌زا که به سوءتفاهمات درخصوص رویکردهای سیاست خارجی ج.ا.ایران در سطح منطقه دامن می‌زند و البته رگه‌های روشنی از گرایش به چپ‌گرایی نیز در آنها دیده می‌شود، آن هم در دورانی که جهان و ازجمله برخی دولت‌ها، عقلا و روشنفکران غرب آسیا می‌کوشند از فضای جنگ سرد و تعابیر رایج در آن دوران مانند «برادر بزرگ‌تر» که ازسوی نویسندگان مارکسیست یا متمایل به چپ‌گرایی برای توصیف و توجیه هژمونی اتحاد شوروی و سلطه‌جویی مطلق مسکو ازجمله در حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) به‌کار می‌رفت، فاصله بگیرند.