عراق پس از مالکی و سیاست فعالگرایانه ایران
نخستوزیری حیدر العبادی و تشکیل دولت جدید، از تحولات مثبت و امیدوارکننده در عرصه سیاسی عراق در شرایط کنونی محسوب میشود؛ بهخصوص اینکه عراق با تهدید مهمی به نام بعثی ـ تکفیریها مواجه است که بر بیش از یکسوم خاک این کشور مسلط شده و هزینههای بسیاری را بر مردم و دولت این کشور وارد کرده است. هرچند تسلط این گروه تروریستی در وهله نخست پدیدهای امنیتی است، اما تشکیل دولتی فراگیر تحت عنوان دولت وحدت ملی بدون شک گام مؤثری برای تجمیع تلاش گروههای مختلف عراقی برای مبارزه با این گروه تروریستی است. با این حال، این موضوع نیز آشکار است که مقابله با داعش و شکست آن اقدامی دشوار است و عراق بهتنهایی از توان لازم برای رویارویی کامل با این پدیده تروریستی برخوردار نیست.
در این راستا، باید به دولتهای مهم و تأثیرگذار در عراق و رویکرد آنها در عراق در شرایط جدید نگاهی جدیتر داشت. بهرغم اعلام آمادگی بسیاری از کشورها برای حمایت از عراق در مقابله با تروریسم، ازجمله تلاش آمریکا برای تشکیل ائتلاف جهانی برای مبارزه با داعش در عراق و سوریه، نقش خاص و کمنظیر ایران در تحولات عراق را هرگز نمیتوان نادیده گرفت. جمهوری اسلامی ایران بعد از تغییر رژیم بعث، اصلیترین حامی روند سیاسی جدید و ثبات و امنیت عراق در میان بازیگران منطقهای بوده و توانسته است با رهبران عراق مانند نوری المالکی روابط ویژهای ایجاد کند. اکنون در شرایط جدید امنیتی و بهخصوص بعد از شکلگیری دولت حیدر العبادی، این پرسش مطرح است که ایران چه رویکردی را در قبال عراق پس از مالکی دنبال میکند؟
نخستین نکته درخصوص سیاست خارجی ایران در قبال عراق در دوره جدید نخستوزیری العبادی، تداوم سیاستها و استراتژیهای کلان ایران در این حوزه است. ایران مهمترین هدف خود را در عراق تبدیل کردن تهدیدات امنیتی گذشته به فرصتهایی برای روابط بهتر برای دو کشور تلقی میکند و بر این اساس ضمن تأکید بر تمامیت ارضی و یکپارچگی سیاسی عراق، اولویتهایی مانند تداوم و تقویت روند سیاسی دموکراتیک، ایجاد ثبات و امنیت و مبارزه با تروریسم و توسعه مناسبات سیاسی و اقتصادی بین دو کشور را در صدر اولویتهای خود در این حوزه قرار داده است. هرچند در دوره جدید ایران همچنان این اولویتها را در عراق دنبال خواهد کرد، اما وضعیت امنیتی نوین عراق که ناشی از قدرت گرفتن داعش از ابتدای سال ٢٠١٤ میباشد، برخی تأثیرات را بر سیاست خارجی ایران در عراق خواهد داشت و مسئولان ایرانی تلاش خواهند کرد سیاستهای خود را در این حوزه با توجه به شرایط نوین با برخی اصلاحات همراه سازند.
قدرت گرفتن داعش پیامی هشداردهنده برای رهبران ایران درخصوص عراق و وجود بسترهایی برای بحران و وخامت بیشتر اوضاع محسوب میشود. ظهور و پیشروی گسترده داعش در عراق، همانند اغلب بازیگران درونی و خارجی عراق برای ایران نیز تا حد زیادی شگفتانگیز بوده است و نهتنها تهدیدات جدی را برای منافع و اولویتهای ایران در عراق ایجاد کرد، بلکه موجب نزدیک شدن تروریسم به مرزهای ایران شد. بر این اساس، بهنظر میرسد ایران بهمنظور کمک به دفع خطر داعش از عراق و همچنین ممانعت از وقوع سناریوهای مشابه در آینده گزینهای جز فعالگرایی بیشتر در عراق در چهارچوب سیاستهای کلان خود ندارد. این فعالگرایی در عرصه سیاسی شامل تعامل گسترده و نهادینه با اغلب گروهها و جریانهای سیاسی عراق از کردستان عراق گرفته تا گروههای شیعی و سنی و کمک به اجماع و انسجام سیاسی در این عرصه است؛ همچنان که کمک به حمایت قوی منطقهای و بینالمللی از امنیت عراق و مبارزه واقعی با تروریسم در منطقه نیز جزئی از برنامههای سیاسی ایران در قبال عراق خواهد بود. در عرصه نظامی و امنیتی ایران قادر است کمکهای مشورتی و امنیتی خود را در اختیار دستگاههای نظامی و امنیتی عراقی قرار دهد تا قادر به بازسازی توان خود برای مقابله با داعش باشند. با این حال، بازسازی و اصلاح بنیادینتر ساختارهای نظامی و امنیتی عراق نیز راهحل اصلی ایجاد ثبات و امنیت در عراق در بلندمدت تلقی میشود. علاوه بر این، در حوزههای اقتصادی و اجتماعی، توجه همزمان به مشکلات و نیازهای فوری و اقتصادی عراقیها و بهخصوص آوارگان عراقی و تقویت زیرساختهای اقتصادی و خدماتی این کشور در بلندمدت در زمره تلاشها و اولویتهای ایران در عراق محسوب میشود.
در مجموع، بهرغم تداوم سیاستها و استراتژیهای کلان گذشته ایران در عراق، آنچه ایران در مرحله جدید ناچار است به آن توجه بیشتری داشته باشد، فعالگرایی گستردهتر در سیاستهای خود در این حوزه است که علاوه بر توجه به چالشها و نیازهای فوری این کشور، باید نیمنگاهی جدی به مسائل و مشکلات بنیادین عراقیها نیز داشته باشد؛ سیاستی که بدون شک یکی از الزامات آن، شناخت و ارزیابی واقعبینانهتر از تحولات عرصه عراق بهمنظور جلوگیری از رویارویی ناگهانی با شگفتیهای سیاسی و امنیتی جدید در این حوزه است.
در این راستا، باید به دولتهای مهم و تأثیرگذار در عراق و رویکرد آنها در عراق در شرایط جدید نگاهی جدیتر داشت. بهرغم اعلام آمادگی بسیاری از کشورها برای حمایت از عراق در مقابله با تروریسم، ازجمله تلاش آمریکا برای تشکیل ائتلاف جهانی برای مبارزه با داعش در عراق و سوریه، نقش خاص و کمنظیر ایران در تحولات عراق را هرگز نمیتوان نادیده گرفت. جمهوری اسلامی ایران بعد از تغییر رژیم بعث، اصلیترین حامی روند سیاسی جدید و ثبات و امنیت عراق در میان بازیگران منطقهای بوده و توانسته است با رهبران عراق مانند نوری المالکی روابط ویژهای ایجاد کند. اکنون در شرایط جدید امنیتی و بهخصوص بعد از شکلگیری دولت حیدر العبادی، این پرسش مطرح است که ایران چه رویکردی را در قبال عراق پس از مالکی دنبال میکند؟
نخستین نکته درخصوص سیاست خارجی ایران در قبال عراق در دوره جدید نخستوزیری العبادی، تداوم سیاستها و استراتژیهای کلان ایران در این حوزه است. ایران مهمترین هدف خود را در عراق تبدیل کردن تهدیدات امنیتی گذشته به فرصتهایی برای روابط بهتر برای دو کشور تلقی میکند و بر این اساس ضمن تأکید بر تمامیت ارضی و یکپارچگی سیاسی عراق، اولویتهایی مانند تداوم و تقویت روند سیاسی دموکراتیک، ایجاد ثبات و امنیت و مبارزه با تروریسم و توسعه مناسبات سیاسی و اقتصادی بین دو کشور را در صدر اولویتهای خود در این حوزه قرار داده است. هرچند در دوره جدید ایران همچنان این اولویتها را در عراق دنبال خواهد کرد، اما وضعیت امنیتی نوین عراق که ناشی از قدرت گرفتن داعش از ابتدای سال ٢٠١٤ میباشد، برخی تأثیرات را بر سیاست خارجی ایران در عراق خواهد داشت و مسئولان ایرانی تلاش خواهند کرد سیاستهای خود را در این حوزه با توجه به شرایط نوین با برخی اصلاحات همراه سازند.
قدرت گرفتن داعش پیامی هشداردهنده برای رهبران ایران درخصوص عراق و وجود بسترهایی برای بحران و وخامت بیشتر اوضاع محسوب میشود. ظهور و پیشروی گسترده داعش در عراق، همانند اغلب بازیگران درونی و خارجی عراق برای ایران نیز تا حد زیادی شگفتانگیز بوده است و نهتنها تهدیدات جدی را برای منافع و اولویتهای ایران در عراق ایجاد کرد، بلکه موجب نزدیک شدن تروریسم به مرزهای ایران شد. بر این اساس، بهنظر میرسد ایران بهمنظور کمک به دفع خطر داعش از عراق و همچنین ممانعت از وقوع سناریوهای مشابه در آینده گزینهای جز فعالگرایی بیشتر در عراق در چهارچوب سیاستهای کلان خود ندارد. این فعالگرایی در عرصه سیاسی شامل تعامل گسترده و نهادینه با اغلب گروهها و جریانهای سیاسی عراق از کردستان عراق گرفته تا گروههای شیعی و سنی و کمک به اجماع و انسجام سیاسی در این عرصه است؛ همچنان که کمک به حمایت قوی منطقهای و بینالمللی از امنیت عراق و مبارزه واقعی با تروریسم در منطقه نیز جزئی از برنامههای سیاسی ایران در قبال عراق خواهد بود. در عرصه نظامی و امنیتی ایران قادر است کمکهای مشورتی و امنیتی خود را در اختیار دستگاههای نظامی و امنیتی عراقی قرار دهد تا قادر به بازسازی توان خود برای مقابله با داعش باشند. با این حال، بازسازی و اصلاح بنیادینتر ساختارهای نظامی و امنیتی عراق نیز راهحل اصلی ایجاد ثبات و امنیت در عراق در بلندمدت تلقی میشود. علاوه بر این، در حوزههای اقتصادی و اجتماعی، توجه همزمان به مشکلات و نیازهای فوری و اقتصادی عراقیها و بهخصوص آوارگان عراقی و تقویت زیرساختهای اقتصادی و خدماتی این کشور در بلندمدت در زمره تلاشها و اولویتهای ایران در عراق محسوب میشود.
در مجموع، بهرغم تداوم سیاستها و استراتژیهای کلان گذشته ایران در عراق، آنچه ایران در مرحله جدید ناچار است به آن توجه بیشتری داشته باشد، فعالگرایی گستردهتر در سیاستهای خود در این حوزه است که علاوه بر توجه به چالشها و نیازهای فوری این کشور، باید نیمنگاهی جدی به مسائل و مشکلات بنیادین عراقیها نیز داشته باشد؛ سیاستی که بدون شک یکی از الزامات آن، شناخت و ارزیابی واقعبینانهتر از تحولات عرصه عراق بهمنظور جلوگیری از رویارویی ناگهانی با شگفتیهای سیاسی و امنیتی جدید در این حوزه است.
نظر شما